|
||
نویدنو - سیاست - اقتصاد- کتاب - زنان -صلح - رحمان هاتفی - فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - -دیدگاه نظری - ویژه نامه | ||
سامان سرمايه جهاني |
||
نویدنو:30/9/1385 |
||
از: هادی پاکزاد برجستهترين صفتِ مشخصهی سرمايه جهاني، حركت نامشخص و ناپايدار سرمايه است كه بهدنبال جايگيري در هر كشوري است كه بيشترين سود را نصيبش كند. ستادِ فرماندهي سرمايه جهاني كه عمدتاً در كشورهاي پيشرفته امپرياليستي قرار دارد، ديگر براي كسب سودِ غارتگرانه نميتواند تنها به توليد ملي و جذب مواد خام از ديگر كشورها و پرداخت دستمزد بالا به نيروهاي كار كشور خود كه سطح تقاضاهاي آن فوقالعاده بالاتر از كشورهاي عقب نگهداشته شده است، بسنده كند. ازاين رو وارد در عرصهاي شده است كه با صدور سرمايه به كشورهاي عميقا محتاج شده، توليد ملي آن كشورها را از بيخ و بن دگرگون ميكند و بخشي از كالاهايش را توسط كشورهايي كه نيروهاي كارشان را با حداقل ارزش ميفروشند توليد ميكند. با اين كار، سرمايه جهاني به چند هدف عمده، به يكباره دست مييابد: 1. در كشورهاي نيازمندِ سرمايه از نيروهاي كارِ بسيار ارزان استفاده ميكند. 2. هزينههاي سنگين حمل و نقلِ مواد خام به كشور صادر كنندهی سرمايه براي توليد صرفهجويي ميشود. 3. با قراردادهاي زمانبندي شده، سرمايه جهاني هيچ تضميني براي ماندگاري در هيچ كشوري نميدهد و با مواج كردن سرمايه، اطمينان در تداوم كار را در نهادهاي توليدي از بين ميبرد. 4. ناپايداري در كار، در استراتژي مبارزات كارگري خلل وارد ميسازد و آنها را در تمام كشورهاي اجير شده نامتشكل نگه ميدارد. 5 . براي كارگران درون كشوري خود رقباي اجيرشدهی غير قابل دسترس بهوجود ميآورد. 6. كارگران كشورهاي پيشرفته را به عقبنشيني از دستاوردهايشان وادار ميسازد و با دادن امكانات قابل قبول به نيروهاي متخصص، كه حق آنها است، و بهرهوري كامل از آنان، در بين نيروهاي كار داخلي جدايي و فاصلهی طبقاتي کاذب مياندازد. 7. بشريت نامتشكل را بدون قبول مسؤليت و پيامدهاي فاجعهآميز براي كشورهاي اجير شده و نيروهاي كار درون كشوري خودش، فارغبال رها ميکند. 8 . استثمار را تشديد کرده، بستر لازم را براي انباشت نجومي سرمايه، بيش از پيش، فراهم ميكند بدون اينكه مستقيماً براي عوارض و پيامدهاي كارش هزينهاي متحمل شود. 9. جهانيسازی سرمايه، بردگي داوطلبانهی اجباري را به نيروهاي كارِ جهاني تحميل ميكند وآنها را بهخاطر جلب و جذب سرمايه به رقباي دشمن مبدل ميسازد. 10. نيروهاي كار را در مسابقهاي وارد ميسازد كه موفقترين آنان، شركتها و كشورهايي ميشوند كه بيشترين سود را نصيب امپرياليستها کنند. سرمايه جهاني، ديگر بردگان را براي بيگاري از كشورها نميربايد، نيروهاي كار را در درون كشورها به بيگاري ميگيرد. سرمايه جهاني بستري فراهم ميآورد كه نيروهاي سوپر متخصص را براي كار و برخورداري از بهشت امپرياليستها در صف و انتظار نگه ميدارد تا آنها را به عجز ولابه وادار كند و سپس از سرلطف ورودشان را اجازه ميدهد تا صادقانه به امپرياليستها خدمت كنند. سرمايه جهاني به همهی انسانها، در هر موقعيتي كه قرار داشته باشند نياز دارد و همگان را با نيرنگ و اسلحه به خدمتگزاري دعوت ميكند. سرمايهداري جهاني شده در اوج دموكراسي مونوپل شدهی خود قرار گرفته است. با اعمال دموكراسياش، ميرود تا كارگران و تمام نيروهاي كار را در سراسر جهان، بيپناه و سرگردان سازد و همگان را با نظم ونظام خود به اطاعت وادارد. سرمايه جهاني در آغاز قرن جديد به اسراي بيهويت شده در تمام كشورها تلقين ميكند كه ديگر راه گريزي باقي نمانده است و سامان يافتگياش را جشن ميگيرد. با قدرت افسانهاي ميليتاريستي خود هر صداي ناموزوني را در هر نقطه جهان خفه ميكند و اطمينان دارد كه شعار كارگران جهان متحد شويد را، در همين جهاني كه ارتباطات فاصله مكانها را به لحظهاي كاهش داده است، از بيخ و بن از محتوا تهي كرده است. ارتش چند ميلياردي نيروهاي كار كه همگي با تخصصهاي گوناگون و با مليتهاي متفاوت توسط نظام جهاني شده سرمايه به خدمت گرفته شدهاند، به دليل اضمحلال صنايع مليِ كشورها و جهانيسازی توليد و مصرفِ غير بومي تحميل شده در تمام كشورها و ناپايداري نيروهاي كار در مؤسسات كاري خود، بزرگترين علت براي عدم همبستگي نيروهاي كارِ از هم گسيخته شده محسوب ميشود كه موجب آسودگي خيال امپرياليستها را فراهم كرده است. اين پديده نوين، چهار اسبه به پيش ميتازد و زالو وار درصدد هضم تمام نيروهاي كار جهاني است. سرمايه خصوصي جهاني، سرمايههاي ملي تمام كشورها را با تمام ظرفيتهاي بالقوه وبالفعلِ آنها ميربايد و اكثريت مطلق بشريت را به بردگان عصر بردهداري تبديل ميكند. سرمايه جهاني، تمام دستاوردهاي ارزشي بشريت را كه هر مليتي در طول تاريخ پرفراز و نشيبش به دست آورده است، لگدكوب ميكند و آنها را بهرنگ سرمايه آلوده ميسازد. سرمايهداري جهاني، زشت و زيبا نميشناسد، همه چيز را يا نابود ميكند و يا به خدمت خود مجبور ميسازد. برگرفته از کتاب «جهان دیگری ممکن است» ص 76-79
مفهوم توسعه ی پایدار و وحدت ملی
|
||
Free Web Counters & Statistics |