نویدنو 20/10/1397
"
اسماعیل
"
حافظ موسوی
با تنی مکدّر از سنگپاره و شلاق ،
حَسَنک است وُ ، حسنک نیست او ؛
حتا اگر بر دارَش کنید وُ
چندان بر دار بمانَد
که از تَنَش جز اسکلتی بر طناب نمانَد ،
در بیاض ِ زندگی اَش
هیچ لکّه ی سیاهی پیدا نمی کنید
.
(
از آن دست که بوالفضل در سیاهه ی زندگی ِ حسنک شرح کرده است
)
با جانی زخم خورده وُ ، دهانی دادخواه ،
کاوه است وُ ، کاوه نیست او ؛
اگرچه جامه ی کارگران بر نیزه کرده
از کشتزار وُ کارخانه گَرد برانگیخته ،
اما نشانی از هوای فریدون در او پیدا نمی کنید
.
با گلویی بخشنده وُ ، دلی عاشق ،
اسماعیل است وُ ، اسماعیل نیست او ؛
حتا اگر به قربانگاه روانه اَش کنید
به تقدیر گردن نمی نهد
و به دانایی ، خنجر از دست ابراهیم می گیرد
و می کشانَدَش به پای میزِ محاکمه ،
چونان که اکنون فراخوانده است شما را
به مناظره
.
برگرفته از فیسبوک شاعر |