نویدنو 05/05/1396
جاده انقلاب هنوز باز است
، لارس مورکينگ در گفتوگو با کارلوس ويمر، دبير روابط خارجی حزب
کمونيست ونزوئلا
برگردان : هاتف رحمانی
عصر
ما: در حال حاضر ، چند روز مانده به انتخابات مجمع مؤسسان که قرار است
روز
۳۰
ژوئیه انجام شود، وضعيت در ونزوئلا چگونه است؟
کارلوس ويمر: اوضاع در ونزوئلا به دلایل بسیاری روبهروز بحرانیتر
میشود. انتخابات مجمع مؤسسان طبیعتاً در زمانی که برای دولت امریکا
نیز اهمیت دارد بر گزار می شود .
گفته میشود که آنها (اپوزیسیون) میخواهند تا
۳۰
ژوئیه مسأله ونزوئلا، مسأله قدرت و مشکلاتی که با دولت ونزوئلا دارند
را حل کنند. ولی نباید بدبین بود، چون آنها
۱۸
سال است تلاش میکنند تا مردم ونزوئلا را از مسیری که انتخاب کرده اند،
منصرف و منحرف سازند.
این نشانه خوبی از مبارزه ماست که (نشان می دهد) ابرقدرت نظامی آمریکا
به خواسته هایش دست نیافته است . مطمئنیم که از این مرحله، یعنی
انتخابات
۳۰
ژوئیه نیز عبور خواهیم کرد. به دلیل اطلاع از رفتار ایالات متحده
آمریکا در لیبی، عراق، افغانستان و سوریه است که میگويیم اوضاع خطرناک
است ، همان طورکه اين کشورها را بمباران کردند. به راحتی میتوانند
چنین کارهايی را (در اینجا نیز) انجام دهند.
عصر ما: انتخابات مجمع مؤسسان چه اهمیتی دارد؟
کارلوس ويمر: ما به عنوان حزب کمونیست ونزوئلا تصمیم گرفتیم در این
انتخابات شرکت و اتحاد گستردهای تشکیل دهیم. در واقع همه چیز وابسته
به مجمع مؤسسان و ترکیب اعضای آن است. هرکس که در این مجمع اکثریت را
داشته باشد نیرویی دارای اتوریته، قدرت است که می تواند همه چیز را
تغییر دهد.
نیروهای راست به صورت بالقوه میتوانند اکثریت را کسب کنند، که بدين
معنی خواهد بود که بسیاری از حقوق اجتماعی که متعاقب مبارزه مردم کسب
شده و امروز وجود دارد، از فردا ناپدید خواهد شد. این امکان که دولت
جدیدی بر سر کار بياید به وجود خواهد آمد ،که میتواند پیگرد و تحت
فشار قراردادن کمونیستها و دیگر نیروهای مترقی را به دنبال داشته
باشد. نتیجه مشخص نیست و به طوز طبیعی خطراتی وجود دارد.
عصر ما: شما به عنوان حزب کمونیست با انتخابات چگونه برخورد می کنید؟
کارلوس ويمر: در حال حاضر تلاش میکنیم تا بخش بزرگی از نمایندگان
آینده متعلق به طبقه کارگر باشند. این امر به تناسب نیرو بستگی دارد و
نیز یک مسأله طبقاتی است. در ونزوئلا مسأله طبقاتی هنوز حل نشده است.
بسیاری از اشتباهات صورت گرفته به خاطر آن بوده که رهبران برجسته حزب
سوسیالیست و نیز دولت به قشر خردهبورژوازی تعلق دارند که گاهی بسیار
افراطی عمل میکنند و گاهی نیز رفتاری خودمحوربین و فردی دارند.
عصر ما: آیا اپوزیسیون در انتخابات شرکت خواهد کرد؟
کارلوس ويمر: در ابتدا اپوزیسیون اعلام کرد که قصد شرکت در انتخابات را
ندارد . معنی این رفتار چنین خواهد بود که انتخابات پیشاپیش به پیروزی
منجر خواهد شد . مثل سال
۲۰۰۵
که اپوزیسیون کلیه نامزدهای خود را در لحظه آخر از رقابت برای انتخابات
مجلس خارج کرد. آن ها استدلال می کردند که ونزوئلا دیکتاتوری است و
امکان انتخابات آزاد وجود ندارد. این گام به طور طبیعی با شکست مواجه
شد. ما عملاً
۵
سال در مجلس نیروی اپوزیسیون نداشتیم. اکنون نیز این رخ داد میتواند
تکرار شود.
اما زمان تغییر کرده است. یعنی این که ناآرامی بدون ان که بتوان ان
را مهار کرد می تواند در خیابانها ادامه یابد. در آن صورت مجمع
می تواند
هزاران تصميم بگيرد بی آن که بعدا بتواند آن ها را در عمل پیاده کند.
در آن صورت مسئله، مسئله قدرت خواهد بود.
عصر ما: نظر
شما
در باره اعتراض ها چیست؟ در حال حاضر اپوزیسیون چقدر قدرت دارد؟
کارلوس ويمر: طبق قانون اساسی همه
حق شرکت در تظاهرات را دارند . اما ویران کردن هر آن چه که به نحوی
اجتماعی است، حمله به نهاد های اجتماعی، ویران کردن مهد کودک ها، حمله
به و ویران کردن منازل، حمله به و ویران کردن انبارهای مواد غذايی،
حمله به هر آن چه که اجتماعی است، مانند سامانه حمل و نقل عمومی...
دیگر اعتراض نیست. باید جلوی این کارها را گرفت. این کار وظیفه دولت
است.
در حال حاضر، مخالفان از اکثریت قاطع در جامعه نبرخوردار نیستند. آنها
دوسال پیش در انتخابات مجلس پیروز شدند و تحلیل ما (از نتیجه انتخابات)
این بود که این انتخابات در اصل پاسخ اعتراضی مردم به اشتباهات دولت و
نشانگر عدم رضایت آنان از دولت است. نتیجه (این عدم رضایت )این شد که
جبهه دولت انتخاب کنندگان زیادی (تقریبا
۳
میلیون نفر) را از دست داد. برخورد این افراد انتقادی بود . آنها در
ونزوئلا «چاویستا» یعنی هواداران ایدههای هوگو چاوز خوانده میشوند که
با (وجود داشتن )انتقادات (نسبت به دولت )از اپوزیسیون حمایت نکردند
ولی از شرکت در انتخابات هم خود داری کردند. از دست دادن این آرا سبب
پیروزی اپوزیسیون شد که توانست هواداران خود را به پای صندوقهای رأی
بکشاند.
عصر ما: چاویستا
به چه چیزی از دولت انتقاد دارند؟
کارلوس ويمر: ارتشاء، بورکراسی و ناکارايی. اینها کاستیهايی است که
امروز مردم فعالانه علیه آن به پا خاسته اند. این امر به ما یعنی به
حزب کمونیست ونزوئلا هم در مبارزه امید میبخشد، زیرا ما تمایل به
ادامه راه انقلاب داریم . خلق خواستار انقلاب بیشتر و نه ضدانقلاب
است. و اکنون در دولت و حزب سوسیالیست محافلی وجود دارند که خواهان
دنبال کرده مسیر رفرمیستی و دمکراسی بورژوايی هسنند.
عصر ما: کار تعاونیها که مورد حمایت دولت بود به کجا رسید؟ آیا ارتشاء
بود که از موفقیت این پروژهها جلوگیری کرد؟ چرا نفت هنوز برای ونزوئلا
این قدر اهمیت دارد و چرا وابستگی به واردات این قدر زیاد است ؟
کارلوس ويمر: نفت، پول باد آورده است. همه دولتها می گفتند میخواهیم
کشور را مولدتر کنیم. شعار«بگذار نفت بکاریم!» وجود داشت ، یعنی (پول
نفت) را در کشاورزی و صنعت به کار گیریم.
کارهایی انجام شد اما متاسفانه وضعیت همین است که هست و برخی چیزها در
سرشت انسان است. وقتی امکان دسترسی آسان به پول هست پس چرا باید کار
سنگین کرد؟ این یک تناقض دیالکتیکی است که تنها با انقلاب میتوان برآن
غلبه کرد. انقلابی که طبقه کارگر در آن نقش تعیین کننده ای بازی میکند.
این امر به ارتشاء هم ربطی ندارد، بلکه نتیجه سیاستی
غیر علمی
است که تصور میکند یک فرد و یا یک فکر میتواند کشور را دگرگون سازد.
البته کوششهایی صورت گرفته. شما از تعاونیها گفتی.
برنامهریزی این پروژهها اغلب بسیار دور از واقعیات بود.کار به این
سادگی نيست و این که بگويیم به افراد فقیر یا بیکار می توان به این
صورت کمک کرد و آنها را به دهات فرستاد و تبدیل به دهقان کرد جواب نمی
دهد.
در شهر میتوانی با هزار مشکل رو
در
رو باشی اما رؤیاهایت در شهر با تو خواهند ماند. به ویترین مغازهها
نگاه میکنی و چیزهائي را میبینی که میخواهی، در شهر سینما داری ...
چیزهايی که در دهات، حداقل در ابتدا فاقد آن هستی.
علاوه براین اشتباه بزرگی بود که ما این روند در ونزوئلا را سوسیالیستی
نامیدیم
. مناسبات قدرت در ونزوئلا با وجود برنامههای بزرگ اجتماعی هنوز به
نفع بورژوازی و سرمایهداری است. ما به مثابه حزب کمونیست با این روند
برخورد مثبتی داریم و آن را مبارزه و یا روند رهايیبخش ملی مینامیم.
یعنی در شرایط کنونی که ایالات متحده آمریکا ما را به جنگ تهدید میکند
باید استقلال به خطر افتاده خود را حفظ کنیم. ما میتوانیم همه این
چیزها (دست آوردها) را از دست بدهیم. ما به یک پیمان ضدامپریالیستی
گسترده نیازمندیم . این سیاست ماست و به همین دلیل نیز با دولت برخورد
داشتیم. چرا؟ چون آنها فکر میکنند هماکنون به سوسیالیسم رسیده اند.
البته مشکلاتی وجود دارد درحالی که به کارگران
گفته میشود ما در سوسیالیسم زندگی می کنیم اما هنوز استثمار شدید وجود
دارد. ما در سوسیالیسم زندگی میکنیم ولی معضلات اجتماعی روزبهروز
بیشتر میشود. ما در سوسیالیسم زندگی میکنیم ولی بیعدالتی اجتماعی
باقی میماند. چرا؟ برای این که این سوسیالیسم نیست.
آنچه که بسیار مثبت است، و آن را مدیون ريیسجمهور چاوز هستیم، علاقه
زیاد به سیاست و آگاهی سیاسی در بین تودههای گسترده مردم است. این امر
واقعاً به ما امید می دهد که باوجود شرایط دشوار، مبارزه علیه
امپریالیسم و علیه سرمایهداری ادامه پیدا خواهد کرد و میتوانیم به
سوسیالیسم فکر کنیم و تا حدی گامهای جدی در این راستا برداریم.
عصر ما: میگويی ونزوئلا کشور سرمایهداری است. اما بخشهای نفتی در
دست دولت است، دارای بهداشت و آموزش رایگان هستید. گام بعدی چه باید
باشد؟
کارلوس ويمر: حزب ما خواستار ملی کردن بانکهاست. تمامی سیستم مالی
متعلق به بخش خصوصی و یا وابسته به سیستم سرمایهداری است. اگر چه که
بخشهای کلیدی از جمله صنایع نفتی و معادن هماکنون ملی شده اند و این
از اهیمت بسیاری برخوردار است ، اما طبیعی است که صنایع هم باید ملی
شود. اما صنایع در دست دولت هم اغلب به انحصارهای دولتی تبدیل شده اند
که طبقه کارگر عملاً در آن از هیچ حق مشارکت و تصمیمگیری برخوردار
نیست و مورد بهره کشی قرار میگیرد و اگر عضو سندیکای کارگری شود کار
خود را از دست میدهد.
این اغلب رؤیای محافل خوردهبورژوايی است که گمان میکنند با حرف و یا
اقدامات افراطی میتوان سامانه را تغییر داد. سامانه را با انقلابی تحت
رهبری طبقه کارگر میتوان تغییر داد. با توجه به کلیه مشکلاتی که با آن
رو در رو هستیم، به یاد انقلاب اکتبر میافتیم و البته بی آنکه آن را
به مثابه مدلی مطلق الگو قرار دهیم، از آن میآموزیم.اما آنچه که
میتواند با (وضعیت) ونزوئلا مقایسه شود این است که در سال
۱۹۱۷
دو انقلاب (انقلاب بورژوایی و انقلاب اکتبر - مترجم) وجود داشت. ما
انقلاب بورژوايی را در ونزوئلا پشت سر گذاشته ایم که پیشرفتهای زیادی
را به دنبال داشت، اما انقلاب اکتبر هنوز در ونزوئلا رخ نداده است.
عصر ما: برخی از چهرههای اپوزیسیون ونزوئلا مستقیماً به محافل پول و
سرمایه تعلق دارند. کنسرنهای مواد غذايی مانند «پولار» قدرت بسیاری
دارند و میتوانند مشکلاتی ایجاد یا مشکلاتی را برطرف نمایند. آیا این
نشانه قدرت اپوزیسیون نیست؟
کارلوس ويمر: این امید دو سال پیش وجود داشت، زیرا اپوزیسیون صریحا
اعلام کرد (اگر) ما را انتخاب کنید ، هفته بعد همه مشکلات برطرف خواهد
شد. این پیشنهاد جالب توجهی بود، از این نظر جالب توجه چون دولت اشتباه
کرده بود. در آن زمان شرکتها کالا های خود را به سوپر مارکتها
نمیفروختند، بلکه در بازار سیاه که به قیمت گزافی فروخته میشد عرضه
میکردند. بورژوازی از این بازار سیاه ، که اساسا آن را به راه انداخته
بود استفاده میکرد . کالاها از در پشتی در اختیار بازار سیاه گذاشته
میشد و قفسه مغازه ها خالی میماند. بورژوازی، دشمن طبقاتی ، برای کسب
سود بیشتر از این روش استفاده کرد. هم سود کلانی به جیب زدند و هم به
عنوان یک حربه سیاسی از آن استفاده کردند.
اما این وضع اکنون کاملاً تغییر کرده است. امروز وقتی تصاویری (اغلب
در تلویزیون) از قفسه های خالی کالا ها منتشر میشود، اخباری ساختگی
است و این تصاویر اغلب قدیمی است. مشکل ما امروز مشکل دیگریست. قفسهها
تا حد زیادی پر است و تقریباً میتوان همه چیز خرید ولی اغلب اجناس
وارداتی ، یعنی وابسته به بازار سیاه ارز و معامله در بازار تعویض ارز
است. قفسههای کالا پر ولی قدرت خرید مردم کم شده است. این پسرفت
عظیمی به سالهای دهه
۸۰
و
۹۰
است که تجربه کردیم و باید هرچه زودتر برطرف گردد. با آن که قیمت نفت،
عملاً یکچهارم قیمت، نسبت به زمان چاوز سقوط کرده است ،اما طرحها و
برنامههای اجتماعی اجرا می شود.
بعنوان نمونه کمبود مواد غذايی را در نظر بگیریم: دوسال پیش نیز وضع
همینطور بود. اما امروز ماهانه
۶
میلیون نفر ( ازجمعیت
۳۱
میلیونی ونزوئلا) یک بسته غذايی دریافت میکنند. این بسته ای است که
۱۰
هزار بولیوار قیمت دارد. اما قیمت همین بسته در بازار سیاه
۲۰۰
هزار بولیوار است. در این بستهغذایی همهچیز یافت نمیشود اما در آن
مهمترین مواد غذايی وجود دارد چنان که از طرف عموم کمک بزرگی تلقی
میگردد.
اپوزیسیون با توزیع این بستهها مخالف است ولی در مورد بهبود وضع تأمین
مواد غذايی هم پیشنهادی ارايه نمیکند. ضعف اپوزیسیون این است که در طی
۱۸
سال گذشته هیچ پیشنهادی ارايه نکرده است. آنها فقط با ريیسجمهور
مخالفند و وعده میدهند پس از آن که ريیسجمهور را سرنگون کردیم ( نه
شکست دادیم ، بلکه سرنگون کردیم) بعد وضعیت یک جورایی بهتر خواهد شد.
این امکان دوسال پیش وجود داشت، چون بسیاری از خانوادهها وضعیت بسیار
دشواری داشتند و به هر وسیلهای متوسل میشدند. اپوزیسیون پستهای
فرمانداری، شهرداری و غیره را دارد ولی در بین آنها کسی را نمی توان
یافت که گفته شود : بله، کار او بهتر از کار دولت است.
امروز اپوزیسیون چهرههای شاخصی در اختیار ندارد. در سیاست نیاز به
چهره های برجسته در ونزوئلا زیاد است. چهره همه آنها چهرههای قدیمی
است. شاید "لورنزو مندوسا" رئیس هیأت مدیره کنسرن غذايی «پولار»، با
موهای بلند و چهرهای که ظاهراً "ضد قدرت" به نظر می رسد، به عنوان
"کارآفرینی مدرن" نامزد پست ریاست جمهوری شود. اما آنچه در ایالات
متحده عمل میکند، در ونزوئلا به طور خودکار عمل نمیکند.
اپوزیسیون در حال حاضر نه برنامهای دارند و نه چیزی. به امید عدم
کارایی دولت به توطئه، اغتشاش و خرابکاریهای بیشتر دل بسته اند تا
بتوانند کودتايی را اجرایی کنند. مردم تا امروز به این طرح دست رد زده
اند.
عصر ما: در ونزوئلا از نظر سیاسی ارتش هم نقش مهمی ایفا میکند.
موضعگیری نیروهای نظامی را چگونه ارزیابی می کنی؟
کارلوس ويمر: در میان اکثریت مردم، چه افراد غیرنظامی و چه در میان
ارتش ،یک موضع مشخص ضدامپرالیستی وجود دارد. در دوران چاوز در ارتش
تحولات بزرگی به وجود آمد. این تحول عظیم را، این واقعیت که او نظامی
بود و ارتش را به خوبی میشناخت، به نفع ما ممکن ساخت. ارتش در گذشته
زیر نفوذ کامل ایالات متحده آمریکا و بورژوازی قرار داشت. سربازان در
عینحال خدمتکار، باغبان و یا راننده ثروتمندان و نیروی کار ارزان و یا
رایگان آنها بودند. چاوز این وضعیت را تغییر داد. او ارتش را
دمکراتیزه و مجازاتهای فیزیکی را ممنوع کرد.
امروز یکسوم پرسنل ارتش را زنان تشکیل میدهند.
بعلاوه ، ارتش در گذشته متشکل از نیروهای دریايی، هوايی، زمینی و گارد
ملی بود و حسادت و رقابت در میان آنها شدید بود. چاوز ارتشی یکدست
ایجاد کرد. برنامه آموزشی ارتش نیز به کلی تغییر کرد. این برنامه
آموزشی قبلاً از امپریالیسم هواداری میکرد و اکنون ضدامپریالیستی است.
در این برنامه آموزشی مارکسیسم جایگاه خاص خود را دارد و در آنجا مارکس
خوانده میشود. لنین خوانده میشود. این کار کاملاً عادّی است. این وضع
طبیعتاً فرصت بزرگی برای حزب کمونیست ونزوئلاست. ما اغلب برای جلسات
سیاسی و یا سخنرانی دعوت میشویم. البته باید یادآور شد که ما در یک
سامانه سرمایهداری زندگی میکنیم و ارتش به خودی خود انقلابی نیست ولی
بخش عظیمی از آن دارای احساسات میهندوستانه است و احتمالاً بخش قابل
توجهی نیز انقلابی فکر میکند. مطمئناً بخشی نیز هوادار امپریالیسم
وجود دارد ، امااین واقعیت که ایالات متحده تاکنون قادر به اجرای
برنامههای خود نبوده است، ثابت میکند که این کشور (امریکا) نه در بین
افراد غیر نظامی و نه در ارتش نتوانسته است اکثریتی را به سوی خود جلب
کند.
عصر ما: به کنگره حزب شما
،حزب کمونیست ونزوئلا
PCV،
که اواخر ژوئن تشکیل شد برگردیم. در مورد چه موضوعاتی مشورت صورت گرفت؟
کارلوس ويمر: ما در باره مشکلاتی که امروز ونزوئلا با آن روبهروست
گفتگو کردیم. تحلیل ما در این مورد که اگر طبقه کارگر در قدرت و در
روند سیاسی کشور سهیم نباشد اشتباه بزرگی است ، تاکنون صحیح بوده و
درست خواهد بود.
علاوه برآن، کنگره حزب در این مورد که باید برای ایجاد یک جبهه گسترده
که به معنی تقویت جبهه خلق در مقابل امپریالیسم و فاشیسم است فعالیت
نمود نیز به وحدت نظر رسید. این جبهه برای مرحله مبارزه آزادیبخش ملی
باید اقشار اجتماعی مختلفی را در برگیرد. من قبلاً گفتم که مرحله کنونی
در ونزوئلا را سوسیالیستی نمیدانیم
،
نه سوسیالیسم معمولی و نه سوسیالیسم قرن
۲۱
و یا چیزی شبیه به آن، زیرا این نوع عبارات گمراه کننده است. با این
روش صرفا اقشار اجتماعی که در مبارزه علیه تهدیدات امپریالیسم آمریکا
به حضور آنان نیاز است، فراری داده میشوند.
عصر ما: پس انقلاب سوسیالیستی هنوز در دستور روز ونزوئلا قرار نگرفته
است و همکاری با کسانی که آماده دفاع از دستآوردهای روند بولیواری
هستند برای شما دارای اولویت است؟
کارلوس ويمر: ما حزبی نیستیم که به دو مرحله ، اول مبارزه علیه
امپریالیسم و بعد مبارزه برای سوسیالیسم نظر داشته باشد. ما این نظر را
مردود می دانیم. این دو روند در کنار و به موازات هم صورت میگیرد ،
از این رو ما دارای دو نوع سیاست اتحاد هستیم. یکی سیاست جبهه گسترده
ضدامپریالیستی است ، اما در کنار آن برای ایجاد پیمان بلوک انقلابی خلق
Bloque Popular Revolucionario
که برای سوسیالیسم مبارزه میکند نیز تلاش میکنیم.
نیروهايی که در بلوک انقلابی حضور دارند متعلق به سازمانهای سیاسی
نیستند، بلکه به طور عمده از شوراهای شهری تشکیل میشوند که خواستار
سوسیالیسم هستند و قبول دارند که حزب کمونیست میتواند و باید نقش
تعیین کنندهای ایفاء کند. این اتحاد به لحاظ مضمونی در خدمت سیاست
انقلابی است. تلاش برای ایجاد این اتحاد انقلابی در سطح گسترده به طور
موازی صورت میگیرد و به وقت و نیروی زیادی نیاز دارد، اما ضروری است.
عصر ما: در مورد چه موضوع های دیگری گفتوگو شد؟ گفتی طبقه کارگر سهمی
از قدرت ندارد. علت آن چیست؟
کارلوس ويمر: این تجربه و ضعف عظیم ما در سالها اخیر روند سياسی
ارزشمند در ونزوئلا است که طبقه کارگر در آن سهیم نیست و در کار دولتی
جايی ندارد. طبقه کارگر در کشور ما خیلی بد سازماندهی شده است.
ونزوئلا در دهه
های
۱۹۷۰
و
۱۹۸۰
اساسا زیر پرچم حزب سوسیال دمکرات و با برنامه نئولیبرالی هدایت میشد.
برای تحمیل سیاست نئولیبرالی نابودی کلیه سازمانهای تودهای لازم بود.
این کار از دو طریق برنامهریزی و به اجرا در آمد. از یک سو با ارتشاء
به این صورت که رؤسای سندیکاها را حریدند و از سوی دیگر هرنوع مقاومت و
هرشکلی از فعالیتهای سندیکايی رابه شدت کنترل و یا سرکوب کردند، به
اصطلاح سیاست چماق و هویج به اجرا درآمد.
جنبشی که با هوگو چاوز آغاز شد این ضعف را داشت که میبایست بدون جنبش
تودهای سازمان یافته حرکت کند. اغلب انتقاد میشود که در ونزوئلا همه
از «هوگو چاوز و خلق» سخن میگویند. در اصل سازمانی هم وجود نداشت. بنا
بر این حزب ما توان و کوشش خود را بر سازماندهی طبقه کارگر که امروز
بخشهای گستردهتری از کارگران کارخانجات را دربر میگیرد متمرکز کرد.
این وظیفه و مسؤولیت اصلی حزب ماست و در ونزوئلا به جز ما کسی آن را به
عهده نخواهد گرفت.
عصر ما: تکامل حزب کمونیست تا به حال چگونه بوده است؟
کارلوس ويمر: ما هنوز باید به شدت روی حزب خود کار کنیم. اگر چه خیلی
انتقادی میگويیم که رویهم رفته سیاست درستی را اجرا میکنیم ، اما
وقتی حزب ضعیف باشد نمیتواند سیاستهای خود را منتقل و اعمال
نماید.(سیاست های آن ) اغلب مورد توجه قرار نمیگیرد و یا جدی تلقی
نمیشود که ما بدیلی در مقابل احزاب دیگر هستیم. لذا باید بسیار سخت
روی سازمان و کارهای فرهنگی خود کار کنیم.
ما این امتیاز را داریم که از سازمان جوانان کمونیست خوبی بر خوردار
هستیم که در سالهای آینده کادرهای باتجربهای را به حزب تحویل خواهد
داد. در مقایسه با اعضای جدید حزب ، هر یک از کسانی که از سازمان
جوانان وارد حزب میشوند حامل بین
۱۰
تا
۱۵
سال تجربه هستند. علاوه براین، شاهدیم که از لحاظ بینالمللی حمایت
میشویم. این مسأله برای مبارزه ما و نیز در چارچوب ملی بسیار مهم است
.
We.ما
روی واکنش حزب های کمونیست و کارگری با
شرکت
هیأت های نمایندگی
۲۵
کشور در کنگره حساب کردیم ، بقیه تلگرامهای شادباش ارسال کردند، آن
هم در شرایطی که سفر به ونزوئلا اساسا بسیار دشوار شده است. اگر کسی
پوشش رسانه ای در مورد به اصطلاح اغتشاش را در ونزوئلا ببیند، به
راحتی نمیتواند رفیقی را به آنجا اعزام کند. این ابراز همبستگی از
جمله از سوی حزب کمونیست المان ، که از سوی رفیق ماریو برییوس نمایندگی
می شد در بخش داخلی هم به ما کمک کرد . در مبارزه دشوار روزانه شاهد آن
بودن که تلاشهای ما در سطح جهان مورد تأيید قرار میگیرد، که تنها
نیستیم ، که برای رفقای ما اهمیت دارد . در عین حال برای ما فرصتی بود
تا چگونگی وضعیت کشورمان را به احزاب برادر نشان دهیم .
عصر ما: در آغاز گفتگو گفتی که امپریالیسم آمریکا قصد دارد قبل از
انتخابات مجمع مؤسسان، با تشدید درگیریها، کودتا و یا جنگ داخلی کار
را یکسره کند. چه رخ داد های ممکنی را در چشم انداز این تهدید برای
آینده نزدیک پیشبینی میکنی ؟
کارلوس ويمر: خوب البته این
گفتگو
در عصرما منتشر خواهد شد و طی چند هفته آسنده رفقای ما درست یا غلط
بودن پیش بینی های مرا بررسی خواهند کرد ، از این رو نمیتوانم به این
سؤال پاسخ دهم. اما منطقی است که امپریالیسم به دنبال امکاناتی باشد که
بتواند دولت را تغییر دهد. یکی از امکانات امپریالیسم انجام حمله نظامی
است ، مستقیم با ارتش امریکا یا از طریق OAS
-
سازمان کشورهای آمریکا-
و با کمک سربازان کشورهای آمریکای لاتین. این روش در صورتی که آن ها
نخواهند دست های خود را کثیف کنند می تواند برای آمریکا راه مطلوب تر
باشد ، اما هنوز سیاست های خود را پیش می برند.
خطر دیگر جنگ داخلی است، این خطر بسیار بزرگی است. امکان دیگر ادامه
ضربات تروریستی قبل از انتخابات است.
از قبل
فعالیتهای تروریستی اما نه مانند لندن ، پاریس یا برلین با تعداد
قربانی زیاد وجود دارد.
این اقدامات انگار که برنامهریزی شده باشد ، تاکنون به یک قتل در روز
محدود مانده است . و دوربین خبرنگاران هم باز تصادفا قبل از اینکه
اتفاقی بیافتد آماده است. و این قتلها نه تنها مجازات نمیشود بلکه
حتا با استناد به حق شرکت در تظاهرات و حق اعتراض توجیه میگردد. و
زمانیکه فردی کشته می شود یامقصری وجود ندارد و یا دولت مسئول آن معرفی
میگردد. سیاستمداران آمریکايی برای پدیدآمدن تغییری در ونزوئلا حتی
از کشتار میلیونی چاویستا و کمونیست ها سخن می گویند. ظاهراً کشتار
تودهای ضدکمونیستی، موجی از خشونتهای سیاسی تودهای ممکن و مطلوب به
نظر میرسد.
امکان دیگر انتخاب راه رفرمیستی (به ویژه از طرف نیروهای راست سوسیال
دمکراسی) است که هم در میان اپوزیسیون و هم در بین اتحاد بولیواری وجود
دارد. اینها نیروهايی هستند که نه خواهان سوسیالیسم بلکه در تلاش
سازش اند. در حال حاضر در بین مردم و طبقه کارگر این راه خیانت محسوب
میشود، چون از سالهای دهه های
۸۰
و
۹۰
قرن گذشته این راه را میشناسیم . هوگو چاوز اساساً به این خاطر که
مردم سیستم قدیمی دوحزبی را نمی خواستند معروف شد . بنا براین ، این
سیاست خیلی در میان مردم محبوب نیست. اما مثلاً اتحادیه اروپايی در
تلاش یافتن چنین نیروها و حمایت از آنها است ، تا با انتخاب این راه ،
صلح و آرامش را برقرار ، سرمایهداری را تثبیت و نوعی دمکراسی صوری
بورژوازی برقرار نمایند.
راه سوم راه انقلاب است که هنوز باز و ممکن است.
مردم در سالهای اخیر قربانی فراوانی داده اند، طوری که میتوان احساس
کرد به سادگی تسلیم نخواهند شد. کمبود مواد غذايی شاید در هر کشوری
میتوانست به ناآرامیهای عظیمی فوری منجر شود اما در ونزوئلا چنین
نشد. انتقادها زیاد است اما مردم با صبر و حوصله ساعتها در صفها
منتظر میماندند.
تروریسم از دل مردم بیرون نمیآید، بلکه به اقشار میانی ممتازی تعلق
دارد که برای به دست آوردن امتیازهای پیشین خود به هزینه کارگران و
زحمتکشان مبارزه میکنند. آنها ، اقشار میانی و نوجوانان که در اصل از
وضعیت نسبتاً خوبی برخوردارند به ناآرامیها دامن میزنند. شلوغیها
معمولاً در مناطق مسکونی آنها صورت میگیرد. آنها خود را به دست خود
مجازات میکنند. در خیابانها سنگر میسازند و مردم ساکن محل۲۰
تا
۳۰
ساعت نمیتوانند از منزل خود خارج شوند. در میان این اقشار میانی این
تعصب شدید که باید آنقدر تحمل کرد تا دولت سرنگون شود وجود دارد.
عصر ما: تو از جنگ داخلی و خطر قتلهای هدفمند سیاسی صحبت کردی. برخورد
حزب کمونیست ونزوئلا در این زمینه چیست؟
کارلوس ويمر: ما در این مورد در حزب خیلی صریح بحث میکنيم و به دنبال
راهحل هستيم. این امر در ضمن به فرهنگ سیاسی هم مربوط میشود. ترس،
(احساسی) انسانی است ،اما اعضای حزب باید به حزب اعتماد کنند تا رفقا
منزوی و منفعل نشوند و خود را از ترس حملات مخفی نکنند. حزب ما به لحاظ
تاریخی نشان داده که می تواند از تمام اشکال مبارزه علیه سرمایهداری
استفاده کند. در تاریخ ونزوئلا حزب ها و سازمانهای چپ بسیاری وجود
داشته اند که برخی از آنها بسیار افراطی هم بودند ولی اکنون دیگر خبری
از آنها نیست. باسابقهترین حزب سیاسی ونزوئلا، تنها حزب چپ این کشور
که اکنون
۸۶
سال از عمر آن میگذرد و هنوز جذاب و جوان است حزب کمونیست است.
ما باید مطمئن باشیم که حزب- نه هیچ فردی، بلکه
به صورت جمعی - راههايی را برای دفاع و محافظت از خود و عضو های خود
پیدا می کند. نشانه ای از این تلاش کنگره حزب بود که مورد تهدید قرار
داشت . هدف حملاتی که امروز صورت گرفت میتوانست ساختمان کمیته مرکزی
حزب نیزباشد. سوءقصد به
۳۹۷
نماینده و
۳۴
هیأت بینالمللی میتوانست پژواک گستردهای از نظر تبلیغاتی پیدا کند.
اما ما به عنوان یک حزب انقلابی
برای آن که
کنگره حزب را باوجود وضعیت جاری با موفقیت برگزار کنیم راههايی را
پیدا کردیم.
سرچشمه : عصر ما ارگان حزب کمونیست المان
|