|
||
نویدنو - سیاست - اقتصاد- کتاب - زنان -صلح - رحمان هاتفی - فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - -دیدگاه نظری - ویژه نامه | ||
کارگروهی وبرخی معضلات پیش روی آن |
||
نویدنو:11/9/1385 |
||
کارگروهی وبرخی معضلات پیش روی آن احمد جواهریان ما اگرچه در کار گروهی دستاوردهای ارزندهای داشتهایم، اما همچنان دچار ضعفهای شدید و جدی بوده و هستیم. تقریبا هر کجا که عدهای را برای کار جمعی گرد میآوریم و گروهی کاری تشکیل میدهیم، به زودی با بحران مواجه و چند تکه میشویم. عدهای از روشنفکران ما اصولا اعتقاد به هر نوع کار گروهی را از دست دادهاند و بر این عقیدهاند که بهتر است هر کس کار خود را بکند و از جمع کردن افراد برای کار جمعی پرهیز شود، چرا که تشکیل گروه کاری تنها به تلف کردن وقت و انرژی و ایجاد رودررویی و در نهایت کدورت بین افراد میانجامد. واقعیت آن است که در کشور ما دستاوردهای کار فردی در زمینه آفرینشهای علمی، ادبی و هنری حیرتآور است و آنقدر مثال برای اثبات کارایی آن در اینگونه فعالیتها زیاد است که یافتن یک نمونهی تازه و موثر کار دشواری نمینماید. اما کار گروهی در زمینهی اجتماعی ماهیتی متفاوت دارد و اغلب قابل انجام توسط فرد یا افراد نیست. باید متوجه بود که یک گروه کاری تنها جمع عدهای داوطلب برای مشارکت در یک فعالیت نیست و کار گروهی از سازماندهی ویژهای برخوردار است که بدون آن کار و ارتباط کارآفرینانهای انجام نمیشود. یک گروه کاری حداقل از دو ارگان مجزا برخوردار است. یکی اعضای گروه و دیگری راهبر و از شیوه و گردش کار ویژهای برخوردار است که این دو نهاد را مرتبط میسازد. مدیریت مشارکتی که امروزه تا حد یک علم ارتقاء یافته، در صلاحیت و ویژگی لازم این دو نهاد کار گروهی یعنی اعضا و راهبر مطالب بسیار ارزندهای را بیان داشته است. تجربه نشان میدهد که بدون اعضا و راهبر صاحب صلاحیت و روشهای صحیح ، موفقیت یک گروه کاری امری بسیار دشوار و گاه ناممکن است. امروزه در نظامهای شبکهای کامپیوتری نیز همین مبانی بهکار گرفته شده است. شما میتوانید کامپیوترهای متعددی با کاربران مجزا داشته باشید، ولی اگر قرار باشد این کامپیوترها در کار جمعی یک شبکه با هم همکاری کنند به یک سرور مرکزی نیاز خواهد بود که از سیسم عامل ویژهای برخوردار است. چپها از دوران سازماندهی لنینی کار حزبی در پاسخ به این امر راهکارهای درخشانی ارایه دادهاند که سانترالیسم دمکراتیک سنگ بنای اصلی آن است. لنین در کاوشهای سازمانگرایانهی خود بهدرستی به ضرورت وجود نهاد مرکزیت در یک فعالیت گروهی و شیوه دمکراتیک گردش اطلاعات و آراء مهر تاکید نهاد و انقلابی در شیوه سازماندهی حزبی بهوجود آورد. در واقع شالودهی مدیریت مشارکتی امروزین نیز چیزی جز همان سانترالیسم دمکراتیک نیست. اگر به تجربههای شکست خوردهی خود در کار گروهی نظری بیندازیم نارسایی در یکی از این سه عامل را خواهیم یافت. 1- اعضای صاحب صلاحیت 2- راهبری کارا و دمکراتیک 3- شیوهها و روشهای مدون و مناسب
1- اعضای صاحب صلاحیت اولین ویژگی لازم در اعضا آن است که معتقد به کار گروهی باشند و برای مشارکت در آن آموزش دیده باشند. عضو یک گروه کار باید متوجه باشد که با عضویت در گروه اهداف و وظایفی را برگزیده و برای انجام آن متعهد به رعایت روشهای کاری و مصوبات گروه شده است. فعالیتهای یک عضو در یک کار گروهی قطعا آزادی فعالیتهای فردی را ندارد و با محدودیتهای بیشتری به لحاظ رعایت حقوق دیگر اعضای گروه مواجه است. عضو یک گروه کار باید توجه داشته باشد که مصوبات جمع وجاهت بالاتری از نظرات شخصیاش دارد، اگر چه بر نظرات شخصیاش باور بیشتری داشته باشد. او باید ضمن انعطاف لازم برای پذیرش نظرات دیگر متوجه باشد که درک جمعی گام به گام شکل میگیرد و سعهی صدر لازم برای متقاعد کردن جمع به نظراتش را داشته باشد. یک جمع تازه که بیش از چندین جلسهی مشترک از فعالیتش سپری نشده، قطعا دچار اعوجاجات نظری متعددیست که فرد معمولا با آن دست به گریبان نیست. جمع نیز مانند فرد دوران کودکی، جوانی و بلوغ خود را دارد. و اعضای کم حوصلهای که زود راه خود را جدا میکنند و تخصص عجیبی در عیبجویی دارند، معمولا اعضای مناسبی برای کار گروهی نیستند. چپها برای شناسایی اعضای مناسب کار گروهی و آموزش این کار، راهکار عملی مناسبی بهعنوان عضویت آزمایشی داشتهاند. دورهی آزمایشی عضویت در اینگونه نهادها برای آن بوده است که اعضا بهطور همزمان، هم آموزش ببینند و هم ارزیابی شوند. یکی از آفتهایی که معمولا در این عرصه بروز میکند آن است که افراد بهجای اصالت برای جمع، اصالت فردی و یا نظری خود را جانشین مینمایند. آنها بلافاصله همنظران خود را در جمع تشخیص داده و به تشکیل محافل جنبی میپردازند. بزرگترین بدی این محافل خصوصی و فرعی غیر قابل کنترل بودن آنها توسط گروه و راهبر آن است. متاسفانه این محافل فرعی به تدریج به مراکز اصلی تبادل نظرها و موضعگیریها و هستههای انشقاق کار گروهی بدل میشوند. یکی از ویژگیهای مهم عضو که حتما باید مورد ارزیابی قرار گیرد، تعهد اخلاقی نسبت به کار جمعی، جسارت بیان نظرات در جمع و پرهیز از اینگونه رفتارهای غیر سازمانی ست.
2- راهبری کارا و دمکراتیک راهبر از نقش ویژه و بسیار مهمی در کار گروهی برخوردار است و تربیت یک راهبر، به آموزشهای ویژه خود نیاز دارد. اولین ویژگی مهم راهبر، مورد پذیرش جمع بودن اوست. راهبر باید از یک اتوریته معنوی در گروه برخوردار بوده و مورد اعتماد اعضای آن باشد. راهبرانی که مستقیماً با رای بالا از طرف اعضای صاحب صلاحیت گروه انتخاب میشوند، موفقیت بیشتری در انجام کارشان دارند. راهبر باید تجربه بسیاری در کار گروهی داشته باشد و با توجه به سطح اهداف گروه از تواناییهای لازم در ادارهی امور برخوردار باشد. او باید گوشی بسیار دقیق برای شنیدن همه چیز و درک نقطه نظرات متفاوت داشته باشد. اگر عضوی فکر خود را مقدم بر جمع بداند تنها خطای فاحشی کرده است. اما همین اشتباه از طرف راهبر پاشاندن کامل گروه است. وظیفه راهبر قضاوت در مورد نظرات مختلف نیست، بلکه آنچه او باید انجام دهد یافتن راهکارهای لازم از میان نظرات تک تک افراد گروه برای مسألهی مورد بحث، دستهبندی آنها، کمک به پرورانده شدن بهوسیله روشهایی همچون طوفان ذهنی و بحث جمعی و در نهایت به رایگیری گذاشتن آنهاست. اساتید کار گروهی اغلب تاکید کردهاند که بهتر است در جلسات کار گروهی یک تخته سیاه (این روزها سفید) برای نوشتن اینگونه یافتهها و سپس آرای ارایه شده بدان وجود داشته باشد. آنکه صلاحیت قضاوت و تصمیمگیری دارد جمع است و نه راهبر. در این زمینه راهبر نیز تنها یک رای مانند سایر اعضای گروه دارد. راهبر باید هیچ تفاوتی میان اعضای گروه نگذارد و از حق تک تک اعضای گروه برای مشارکت در اهداف آن دفاع کند. حقوق و وظایف راهبر گروه در جلسات و بین برگزاری جلسات میتواند گسترده یا محدود باشد، ولی ضرورت دارد که تدوین شده باشد و به تصویب جمع برسد. اعضای گروه از حق ارزیابی عملکرد راهبری و انتقاد از آن را برخوردارند. در این زمینه راهبر نباید جایگاه خود را فراتر از دیگران قرار دهد و حقوق ویژهای برای خود قایل باشد. او باید بداند که راهبری، ارگانی در خدمت گروه است، و تنها اختیار عمل در حدود روشهای کاری گروه دارد، و هرگونه فاصله گرفتنش از جمع مانع کارایی و اثر بخشی او میشود. او همچنین باید مراقب باشد به بیماری خودشیفتگی دچار نشود و موفقیت ها و تلاشهای گروه را از آن خود نداند. آفتی که معمولا در این زمینه با آن روبرو هستیم، آن است که در فرهنگ پدرسالارانه و فئودالی ما راهبر ویژهگیهایی خانسالاری کسب میکند. به لحاظ کسب مهارتهایی در راهبری برای خود وجاهت غیر قابل پذیرشی سر هم میکند. مدافعانی را برای دفاع از حقوق خود یافتهاش دست و پا کرده و اشرافیتی را در کار گروهی سر هم میکند. در فرهنگ ما متاسفانه ویژگیهای مرید و مرادی زیاد است. کم نیستند افرادی که از اقتدا به یک رهبر مقتدر و راحت کردن خود از تفکر و عمل مستقل استقبال میکنند. این دو ویژگی معمولا باعث میشود که گروه شکلی صوری به خود بگیرد و راهبر کانون تصمیمات قلمداد شود و مخالفت با روشها و منشهای بهکار گرفته شده سرکوب شود. به همین دلیل از ویژگیهای مهم راهبر و اعضا در کار گروهی عدم گرایش به مرید و مرادیست. باید متوجه بود که توانایی اعضای گروه هیچگاه یکسان نیست. ممکن است در میان افراد گروه کسانی باشند که از نظر توانایی، تجربه و دانش فاصله زیادی با دیگر اعضا داشته باشند، ولی این ویژگی نباید تفاوتی میان آرای اعضا ایجاد کند و ناقض قانون هر کس یک رای بشود. فضای کار گروهی باید فضایی دمکراتیک برای همه باشد و توانایی بیشتر تنها باید در تاثیرگذاری دمکراتیک عمیقتر بر نظرات و به عهده گرفتن داوطلبانه انجام امور متجلی گردد. راهبر باید به شدت از اقدامات خود پرداختهی غیر مصوب خود داری کند. از سازماندهی غیر رسمی و موازی بپرهیزد. از کار و رفتارهای صورت گرفته مابین جلسات به اعضای گروه گزارش دهد و دانایی را حق آنان بداند. گروه باید نظارت بر کار راهبری را امری مهم قلمداد کرده و آن را جدی بگیرد. اعضایی که از برخورد جسورانه با خطاهای صورت گرفته امتناع میکنند و صاف و ساده همه چیز را میپذیرند، اعضای ضعیفی برای یک گروه کاری قلمداد میشوند. آسیبی که برخی از مریدان به کار گروهی میزنند، کمتر از اقتدار طلبی مراد نیست. در بسیاری از مواقع دیده میشود که این پشت راهبر مخفی شدن، تنها وسیلهای برای رسیدن به هدفهای فردی به جای هدفهای گروه است. اعضا و راهبر گروه باید به یکدیگر مودت بورزند و نفرت ورزی و بدگویی مذموم و طرد شود. همه باید بیان خصوصی اظهاراتی که هنوز در جمع گفته نشده است را نکوهش کنند و بخواهند که در جلسه گفته شود.
3- شیوهها و روشهای مدون و مناسب روش های کار گروهی ویژگیهای خاص خود را دارد و نمیتوان با روشهای معمول در ارتباطهای فردی یک گروه کار را اداره کرد (همان طور که نمیتوان با سیستم عامل کامپیوتر شخصی شبکهی توسعه یافتهای را اداره کرد). آنها بسته به اهداف کار و استراتژیهای اتخاذ شده متغییر و متفاوتاند. برای هم افزایی تاثیر افراد مختلف و ایجاد خرد جمعی روشها و شیوههای معینی تدوین شده که امروزه به ابزارهایی علمی تبدیل شدهاند( طوفان ذهن[1] ، روش حل مسئله[2]، و ....). اما در هر نوع کار اجتماعی، سنتهای بسیاری برای پیش برد امور وجود دارد که قابل بهرهبرداریاند و خلاقیتهای بسیاری لازم است که از دل خود گروه بیرون میآید. اینگونه خلاقیتها هم جمعیست و هم فردی. اما گسترش دامنهی خلاقیتهای جمعی نشان از رشد یافتگی گروه دارد. باید متوجه بود که لازم است روشهای کاری حد اقل به شکل شفاهی مدون شود و بهعنوان یک سرفصل بحث در گروه پردازش شده و به تصویب برسد. در جریان پیشبرد کار بروز معضلات یک امر طبیعیست. یک گروه کار کارا و دمکراتیک ترسی از آنها به خود راه نمیدهد و آن را عیوبی نمیشناسد که به لحاظ آبروداری باید کتمان شوند. برای مثال اگر اختلافی بین افراد بروز کرد، مشکل میتواند در جمع مطرح شود و برای آن راهکاری یافته شود. باید متوجه بود که حجم ضعفهای پنهان نگاه داشته شده همان چیزیست که زمینه دسته بندی و گرایشهای سکتاریستی را باعث میشود. اگر برای مثال راهبر گروه عملی انجام داد که قابل انتقاد است (مثلا برخورد عصبی و تندی کرد که قابل توجیه نبود) یک انتقاد دوستانه در جمع بر هر روش دیگری ارجح است. اگر کسانی وجود دارند که اینگونه انتقادها را برنمیتابند، باید بدانند که ویژگیهای کار جمعی در آنها بهقدر کافی نیست و باید در این زمینه به خودسازی بپردازند. گروه کار یک سیستم پیچیدهی زنده و خود تطبیقگر[3] است و بسیاری از امور و فرایندهای در حال تکوین در آن مبهم و فازی[4] هستند و نمیتوان به همه آن چیز تعین بخشید. اما اگر همه متوجه باشند که به پرورش یک حیات تکامل یافتهتر از فرد مشغولاند و با دل و جان برای پرورش این نوزاد شگفتانگیز بکوشند، و استعدادهای فردی شان را بیدریغ صرف پرورش آن کنند، با گذشت زمان و رشد و به بلوغ رسیدن گروه به جایی خواهند رسید که از قدرت حیرتآور و دگرگون کنندهی آن شگفتزده شوند. ما در تاریخ معاصر کشورمان نمونههای ستایش انگیزی از چنین کارهای گروهی داشته و داریم. همچنین، باید وظایف و اهداف مرحلهای گروه را با درجه رشد آن همسنگ کرد. یکی از آفتهایی که معمولا در این زمینه با آن مواجهیم، آن است که کار و وظایفی سنگین را در مقابل گروه کاری نوپا قرار میدهیم و در مقابل تنشهای ناشی از پیشبرد آن زانو میزنیم. بزرگان فعالیتهای اجتماعی راهکار بسیار ارزندهای را در این زمینه برای ما به ارث گذاشتهاند که در یک کلام خلاصه میشود: از ساده به بغرنج و ... به سختی پا فشردن، اندک اندک قهرمان گشتن.
[1] Brain Storming [2] Problem Solving [3] Complex Adaptive System [4] Fuzzy
|
||
Free Web Counters & Statistics |