|
||
|
نویدنو:02/04/1387 صفحه قابل چاپ است |
||
|
ای میل دریافتی : همه ی آن هایی که تکذیب می کنند شریک جرم هستند حسین باختری البته مردم بهتر از هر کسی می دانند چه خبر است و این حرف ها شاید چیزی به اطلاعات مردم نیفزاید. اما آنچه در این میان هیجان انگیز است آن است که به آرزوی مردم برای رو شدن ابعاد فساد و برخورد با غارتگران دسترنج مردم که بالاخره روزی فراخواهد رسید دامن می زند.
این روز ها بازار تکذیب سخنان پالیزدار در افشای برخی دست اندرکاران حاکمیت داغ است و فشار قضایی تا آنجا اثر کرده که رفقای دیروزین این مهره سازمانی "مهرورزی" هم در روزنامه ایران او را بکوبند. کارگزاران نیز رو کرد که خود او هم میلیارد ها تومان وام گرفته و خودش هم مشابه با بسیاری از به اصطلاح حزب اللهی های انقلابی این روزگار "کاسب" است.(1) اما جدا از اینکه در درگیری جناح های حکومتی این پروژه ی آزمایشی به کجا بینجامد و رئیس جمهور محترم درمانده در میان بحرانمان چه نتیجه ای از آن برای پروژه ی در حال بررسی رادیکال شدنش بگیرد، باید بنا بر تجربه و اطلاعات شخصی ام به یک چیز اعتراف کنم و آن اینکه پالیزدار درست می گوید و بیچاره تازه همه ی این درست را هم نگفته است. در سال 1374 در شرکتی فعالیت داشتم که به برخی طراحی ها در صنعت لاستیک می پرداخت. یک روز نماینده ای از طرف یک بنیاد تازه تاسیس (.... ) سراغ ما آمد و می خواست ظرف مدت یک ماه طرح کامل یک کارخانه ی لاستیک را به آن ها بدهیم و اعلام می کرد که قول ده ها میلیون دلار ارزش را گرفته اند. نماینده ای که در جلسه ی فی مابین شرکت داشت اعلام می کرد که آن ها یک بنیادی برای حمایت از معلولان تشکیل داده اند و می خواهند یک شهر برای آن ها بسازند و همراه با پک های قوی به سیگار و چایی که به تانی می خورد از ویژگی های آن شهر داد سخن داد. او اخبار و احادیث فقهی چندی هم در میزان صواب اینگونه اقدامات برای ما گفت و از به بهشت رفتن قطعی کسانی سخن به میان آورد که یک معلول فاقد توانایی حرف زدن در رویش بخندد. او در پاسخ به این سئوال که کارخانه ی لاستیک چه ربطی به اینگونه معلولین دارد، استدلال آورد که برای تامین بودجه خدمت به این افراد می خواهیم کارخانه های متعددی بسازیم و درآمدش را برای این امر خیر صرف کنیم. او اذعان می داشت که خوبی این بنیادها آن است که مالیات ندارد، شامل بازرسی های مالی نمی شود و خلاصه ویژگی های نابی دارد که مزیتی فوق العاده برای اینگونه فعالیت ها ایجاد می کند. جلسات بعدی ما با این گروه مشخص ساخت که طراح این بنیاد آقای خاموشی ست و مرتبا با دفتر آقای امامی کاشانی رفت و آمد دارند و ما را هم یک روز دعوت کردند که برویم پشت سر ایشان نماز بخوانیم و به جلسه برگردیم که البته نرفتیم و نخواندیم. یادم می آید که اهداف تجاری آن بنیاد از صحبت های آن نماینده ی محترم چنان عیان بود که یکی از همکاران من به شوخی به ایشان گفت: فکر کنم چنان بلایی به سر این معلولین بیچاره بیاورید که آن ها زبان باز کنند و بگویند ترا به خدا دست از سر ما بر دارید و نماینده ی آن بنیاد نیز با همه ی ما از ته دل خندید ... بعد ها شنیدم که آن ها موفق به اجرای آن طرح نشده اند، ولی از طرح های مشابه دیگر و خرید و فروش شرکت های دولتی پول عظیمی جمع کرده اند و همه ی آن کارهایی را کرده اند که پالیزدار نیز به آن اشاره کرده است. البته از آن شهر معلولین همانطور که پیشبینی می شد خبری نشد که نشد. در جمهوری اسلامی از این قبیل طرح های ابتکاری زیاد اجرا شده است. حرف های پالیزدار گوشه ی کوچکی از ماجراست. چند وقت پیش یک سازمان خیریه ی دیگری افشا شد که آن هم تحت پوشش بهزیستی اجازه داشت بدون پرداخت تعرفه هر چیزی را بخواهد وارد کند و میلیارد ها دلار کالای قاچاق توسط آن وارد شده بود. مدیر عامل آن شرکت "... بهزیست" نه از دیگر جناح ها و زیر جناحها بلکه رئیس ستاد انتخاباتی خود رئیس جمهور آقای احمدی نژاد بود. آن افشاگری نیز به سرعت خاموش و بجای متهم، پیگیری کننده ی پرونده با مجازات مصادف شد. البته مردم بهتر از هر کسی می دانند چه خبر است و این حرف ها شاید چیزی به اطلاعات مردم نیفزاید. اما آنچه در این میان هیجان انگیز است آن است که به آرزوی مردم برای رو شدن ابعاد فساد و برخورد با غارتگران دسترنج مردم که بالاخره روزی فراخواهد رسید دامن می زند.
1- توضیح نویدنو: در اخبار بعدی اعلام شد که آقای پالیزدار پرونده فساد مالی ندارد واین اتهام صرفا از یک تشابه اسمی با فردی دیگر به ایشان منتسب شده است . البته کارگزاران اصرار دارد که پالیز دار همان پالیز دار است ومرغ یگ پا دارد !! توجه کنید : كدام پالیزدار بازداشت شد؟ وبازرسی کل کشور هم بر همین اصرار دارد: سازمان بازرسي كل كشور: اين پاليزدار همان پاليزدار است
| می توانید نظرات خودرا اینجا ابراز نمایید .
|
||
|
|
