نابود باد جنگ واشغالگری

سیامک طاهری

بار دیگر ناقوس مرگ  بر سر کشور ما طنین انداز شده است. کشورهای بحران زده غربی واسراییل به بهانه مبارزه با برنامه اتمی ایران برطبل جنگ ویرانگر می کوبند. آنان با این خیال خام که می توانند با سوارشدن بر موج خواست ها  ومبارزات مردم ایران در راه دستیابی به آزادی به خواست های پلیدشان که همان تداوم بخشی تسلط حکومت های بحران زده اشان بر سرنوشت انسان های جهان است برسند ؛هردم بر تبلیغات خود برای ایجاد زمینه های مناسب در راه افروختن جنگ می افزایند، وریاکارانه می کوشند خواست های خود را در لفافه زیبای آزادی به پوشانند.سخنان وقیحانه خانم کلینتون که با بی شرمی از مردم ما درخواست می کرد تا از عاملان کودتای بیست وهشت مرداد کمک بخواهند.نمونه ای از این عوام فریبی ها است. اما مردم ما آنان را به هزاران جنایتشان می شناسند وبا انگشت آنان را نشان می دهند.کسانی که در این سودای خام هستند که خشم مردم ما بر حاکمان کشورشان آنان را به دریوزگی در آستان اشغالگران خواهد کشاند بامداد خماری را تجربه خواهند کرد.

هنوز خون هایی که پس از بیست وهشت مرداد بر زمین ریخته شد جوشان است وهنوز خاطره صدور اسلحه به طرفین جنگ ایران وعراق برای طولانی تر کردن آن جنگ ، سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایرباس ، دادن اطلاعات غلط به وسیله دستگاه های اطلاعاتی آنان به مقامات جمهوری اسلامی به منظور دستگیری وکشتار مبارزان ایرانی وصدها توطئه دیگر، ونیز جنایات انجام یافته در ویتنام ؛ کامبوج ؛ لائوس ؛ آنگولا ؛ موزامبیک ؛ گینه ؛ گینه بیسائو ؛ کشتن پاتریس لومومبا ؛ کودتای شیلی ودیگر کشورهای آمریکای لاتین ؛ کودتای اندونزی  ؛ حمایت از رژیم آپارتاید دررودزیا وآفریقای جنوبی و... در خاطره ها زنده است . آیا آزادی کشی های جمهوری اسلامی دلیلی بر تبرئه آنان ازاین جنایات می شود؟

منطق جنگ به نیروهای شرکت کننده در آن چنین فرمان می دهد تا ، هرچه بیشتر از طرف دیگر کشتار کنند وهرچه ممکن است ویرانی بیشتری ایجاد کنند، و خود تا آنجا که ممکن است تلفات کمتری بدهند. به کارگیری انواع سلاح های اورانیم ضعیف شده وبمب های ناپالم وخوشه ای و...؛ نشان می دهد که نیرو های جنگ طلب جهانی سراپا پای بند این منطق ضد بشری جنگ هستند.

کشورهای سرمایه داری تا کنون دوبار توانسته اند به کمک دو جنگ جهانی ازبحران های فراگیرشان بگریزند.اما حاصل این دوجنگ برای بشریت،  ده ها میلیون کشته ، و ویرانی بخش بزرگی از شهرها ، روستاها ، زمین های کشاورزی وکارخانه های بی شمار بوده است.اینک سرمایه داران وال استریت ودیگر بورس بازان وسازندگان سلاح با درس گیری از تجارب دو جنگ پیشین وبه منظور کم کردن اثرات منفی جنگ بر روی اقتصاد خودشان ؛ سیاست جنگ جهانی گام به گام رادر پیش گرفته اند. از این رو ابتدا یک کشور را اشغال ودرهمین اثنا زمینه اشغال کشور بعدی را فراهم می کنند. وسپس با حمله به کشور بعدی تدارک حمله به کشور سوم را می بینند.اما ااین بار چنین می نماید که آگاهی وآمادگی کشورها ومردم جهان بیش از آن است که آنان در ابتدا تصور می کردند . با پیوستن کشورهایی چون آفریقای جنوبی ؛ برزیل ؛ هندوستان ؛کشورهای گوناگون آمریکای لاتین و...به کشورهای چین وروسیه – که مقاومتشان بیشتر از ترس برای آینده خودشان است تا منطق های اقتصادی – جبهه ضد جنگ ابعادی جدید تری می یابد.در این میان ارزش مبارزات مردم خود کشورها ی جنگ طلب را نیز نباید دست کم گرفت.همان قدر که مردم ما از حکومت های جنگ طلب بیزارند ؛ به همان اندازه نیز صمیمانه دست مردم صلح طلب این کشورها را می فشارند.

هرحکومتی که پس از جنگ وبه وسیله اشغالگران بر کشور ما مستولی شود از جمهوری اسلامی بدتر خواهد بود.

تجربه دو دوره اشغالگری اعراب ومغول ها  ونیز توطئه های پی در پی در جدا کردن افغانستان و بحرین از خاک کشور ما ونیز تجربه کشورهای افغانستان ؛عراق ولیبی ...شواهدی به اندازه کافی از این امر است . اینجا، ایران، خانه ما وسرزمین پدری ما است.آن که چشم طمع به این آب وخاک دارد باید از روی جنازه های ما بگذرد.عشق ما به صلح و دوستی با ملت های دیگر وآزادی ودموکراسی واقعی –  ونه دموکراسی اشغالی – به معنای تسلیم شدن در برابر اشغال میهنمان نیست .هرگونه تغییری در ایران باید درون زا باشد ونه از راه اشغالگری. آنان که به دروغ خود را جامعه جهانی می دانند، باید توجه کنند که تنها جمعیت دوکشور چین وهندوستان از شمار آنان افزون تر است. وحق ندارند که به نام جامعه جهانی وبا توسل به نیروی نظامی، شیوه زندگی وحکومت ملت های دیگر را تعیین کنند.همان گونه که شیوه زندگی وحکومت های آنان به مردم خود آن کشورها مربوط است ، چگونگی زندگی حکومت مردم ما نیز به خودمان مربوط است.هر حکومتی که از درون جنگ پدید آید حکومتی ضد مردمی است. واز هم اکنون باید در مقابل این احتمال موضع گیری وبرای مبارزه با آن آماده شد.

سخنی نیز با آن دسته کم شمار از ایرانی نماها ی در ساحل آرامش نشین !

اگر هیچ علاقه ای به این سرزمین ندارید. دست کم زبان درکام کشید ومارا به حال خود رها کنید واگر واقعا به فکر این آب وخاک هستید لطفا به اینجا تشریف بیاورید تاباهم جهنم جنگ طلبان را تجربه کنیم. در کشورهای دیگر زندگی کردن وازجنگ افروزان و هیولاهای بین المللی حمایت کردن عین رذالت است. جنگ افروزی به هر شکل آن با حقوق بشر در تناقض بنیادین است.

پیوند زدن بین این دو، جز دروغ وفریبکاری معنای دیگری ندارد.آنان اگر به راستی به فکر مردم جهان وکشورهای خودشان هستند باید با انحلال پیمان ناتو وخلع سلاح جهانی سرمایه های حاصل از این کار را درجهت از میان بردن فقر ؛بیکاری ؛ بیسوادی ورفاه مردم  مصرف کنند.فقط در این صورت است که گفتار آنان باور پذیر می شود.ما نیازی به بمب های آنان برای ساختن ایرانی آزاد وآباد نداریم .حمله به ایران فقط باعث قدرتمند تر شدن عقب افتاده ترین بخش های حاکمیت خواهد شد.چنان که جنگ هشت ساله ایران وعراق نقش بزرگی در کژدیسه شدن جنبش مردم ایران ایفا کرد.

پاینده باد صلح

جاودان باد استقلال ملی

زنده باد آزادی

برقرار باد عدالت اجتماعی