نویدنو:19/02/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

 

" این را مامانت یادت داد؟"

بحران یونان

نویسنده : دین بیکر*- برگردان: مهرگان

 

کینز در نظریه عمومی به شوخی اظهار کرد که جهان توسط ایده های اقتصادددانان مرده اداره می شود.من زمانی یاد این توضیح افتادم که شنیدم یکی از اعضای پارلمان آلمان با مسخرگی این پیشنهاد را مطرح می کند که بانک مرکزی اروپاباید نرخ تورم بالاتری راهدف گیری نماید.این پیشنهاد از سوی اولیور بلانشارد، یکی از رهبران تحلیل اقتصاد کلان جهان مطرح شده بود. گذشته از آن ، او بعنوان رئیس صندوق بین المللی پول  هم هدف گیری نرخ بالاترتورم را پیشنهاد نموده بود.

عدم موافقت با یک اقتصاد دان ، صرف نظر از آن که چقدر مهم است یا کجا کار می کند عیبی ندارد. اما آنچه قابل توجه بود طبیعت ادعا بود.نماینده پارلمان تنها اظهار داشت که :"تورم هرگزچیزی را حل نکرد"

این بیانیه ای محکم است. آیا او این اطلاعات را از والدینش اخذ کرده ؟ یا همانطور که ما درشیکاگو عادت داریم به نو بالغ ها بگوییم " این را مامانت یادت داده ؟"

بلانشارد ودیگرانی که در باره هدف تورم بالاتر بحث می کنند عملا دلایل خوبی برای آن که چرا نرخ تورم بالا ممکن است  درحل مشکل بحران اقتصاد جهانی مفید باشد دارند.اولا ، نرخ تورم بالاتر ارزش واقعی بدهی را فرسایش خواهد داد. این به سود تمام بدهکاران ، خانواده ها ، تجار وکشورها خواهد بود.

در مورد خانواده ها ، ده ها میلیون صاحبخانه در ایالات متحده وجاهای دیگرشاهد بودند که بخشی یا تمام مایملک آنها با ترکیدن حباب مسکن نابود شد. نرخ متعادلی تورم می تواند بالا رفتن قیمت مسکن را آغاز واین خانواده هارابه وضعیت سابق بر گرداند. این امر همچنین سنگینی پرداخت اقساط ماهانه رهن را در صورت افزایش دستمزدها همپایه تورم کاهش خواهد داد.این افزایش نه تنها برای این خانواده ها سودمند خواهد بود ، بلکه بار بدهی سبک تر، اجازه مصرف کردن بیشتر را به خانواده ها خواهد داد،وبه گردش اقتصاد کمک خواهد نمود.  

همین حکایت در مورد بسیاری از تجاری که در حال حاضر با سنگینی کمر شکن بدهی مواجه هستند مصداق دارد.علاوه بر آن علم برآن که قیمت اقلامی که آنها می فروشند در طی یکسال 4-3درصد افزایش خواهد یافت سرمایه گذاری را برای تجار بسیار جداب خواهد ساخت.

 در نهایت نرخ معتدل تورم می تواند به سمت تسکین بدهی سنگینی حرکت کند که بسیاری از کشورها با ان مواجه هستند. پس از 10سال نرخ سه درصدی تورم ارزش واقعی بدهی ثابت را تا 26 درصد ، ونرخ 4درصدی تورم تا 34 درصد کاهش خواهد داد.نرخ معتدل تورم دهه های 40، 50و60 عامل بزرگی در پایین آوردن بدهی عظیم  ناشی ازجنگ جهانی دوم آمریکا به سطح قابل کنترلی بود.  

تورم همچنین می تواند در اجازه دادن به کشورهای منطقه یورو با هزینه های کار بیش از حد (مثل یونان ، پرتقال واسپانیا) برای کسب هزینه های همراستای بیشتر مفید باشد. اگر دستمزدها درکشورهای رقابتی ترهمتراز بماند یا از تورم منطقه یورو تجاوز نماید ، در صورتی که دستمزدها در کشورهای گرفتار به همان شدت افزایش نیابد،آن ها سریعتر قادر به احیا ظرفیت های رقابتی خواهند بود.

این ها تقریبا استدلال هایی هستند که بلانشارد ودیگران برای تجویز قدری نرخ تورم بالاتر مطرح کرده اند. اما نماینده مبرز پارلمان اروپا نگران نیست ، چون او به طریقی پیشاپیش می دانست که " تورم هرگز چیزی را حل نمی کند "

سیاستی که بر اظهارات تجربه نشده مبتنی است (که از آموزش های اقتصاد دانان مرده سرچشمه می گیرد) امروزه همانگونه که دراولین  بحران بزرگ بود تماما ویرانگر خواهد بود. در اروپا ، به نظر می رسد این نمایش آرزومندانه برای واقعی ساختن احساس رنج یونان پایان گرفته باشد. یونان بدون شک باید امورمالیاتی خودرا مرتب نماید (آیا دلایلی بر آن که  برنامه بخشش مالیاتی  بعنوان راهی برای کاهش بدهی یونان بر همه اجباری نیست ونشان دادن آن که پایان دادن به فرار مالیاتی عمده فروشان  خطرناک است وجود دارد؟) . هر چند ، نمی توان انتظار داشت که یونان بتواند بودجه خودرا در میانه بدترین رکود اقتصادی در 70 سال گذشته تراز نماید.    

همین امر در باره پرتقال ، اسپانیا وسایر اقتصادهای گرفتار اروپایی مصداق دارد. حرکات انقباضی از سوی این دولت ها رکود اقتصادی را در این کشورها بدتر ودر حقیقت ، اوضاع را در کشورهای تامین کننده مالی نیز خراب تر خواهد کرد. واردات کمتر در اسپانیا ویونان به معنی صادرات کمتر برای آلمان وفرانسه است.علاوه بر آن ، فشار نسبتا پایین بر این اقتصادها ، احتمالا  در هر حال مستلزم  یک بازسازی بدهی در برخی نقاط خواهد بود. سنگینی وام ها زمانی که اقتصادها منقبض می شوند رشد می کند وبه نظر می رسد طرحی باشد که از مراکز اقتصادی اروپا صادر می شود. 

ممکن است در این حقیقت که طرح های ریاضت کشانه طراحی شده از سوی المان برای نیش زدن به آنها باز خواهد گشت ،تا حدی انصاف وجود داشته باشد، اما مشاهده آن که آلمان ها سیاست اقتصادی خوبی طراحی می کنند بسی بهتر خواهد بود.شاید بهانه ای  برای سیاست بد دهه 1930 ، وجود داشت ، که در پی آن کینز تئوری عمومی را تا 1937 منتشر نکرد. اما امروز هیچ بهانه ای وجود ندارد-ایده های کینز وسیعا شناخته شده وبه صورت گسترده ای پخش شده است. این امر یک تراژدی وهتک حرمت است که افراد ممتاز سیاست اقتصادی تکرار بی خردانه ابتذال خسته کننده را به تلاش جدی برای طراحی سیاست هایی که بحران را پیش روی ما تشریح نماید ترجیح می دهند.

 

* - دین بیکر عضو مدیریت مرکز تحقیقات اقتصاد وسیاست است. او نویسنده کتاب های "غارتگروخطاکار: ظهور وسقوط اقتصاد حبابی" و" سودهای غیر قانونی : بهبودی از اقتصاد حبابی" است.   

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست