برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2023-06-30

نویدنو 1402/04/9       Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • انحراف آن ها از اصول مارکسیستی- لنینیستی تصادفی نیست: تصادفی نیست که جنبه های کلیدی ایدئولوژی ما در تفکر آن ها یافت نمی شود. چون هدف پلتفرم پیش رفت اساس جنبش انقلابی در جهان نیست؛ بلکه بیشتر پایان دادن به آن است. آن ها به ماموران مرکز درحال ظهورامپریالیسم، یعنی مرکز بورژوازی اوراسیا حول چین و روسیه تبدیل شده اند.

 

 

جوانان کمونیست دانمارک:

 درباره مشخصه فرصت طلبانه "پلتفرم جهانی ضد امپریالیست"

"پلتفرم جهانی ضد امپریالیست" آخرین افزونه به تحکیم نیروهای اپورتونیست در دوره کنونی است.

جنگ جنایتکارانه دراوکراین یکی از تعیین کننده ترین لحظه ها برای جنبش کمونیستی در 20 سال اخیر است، چون تحلیل جنگ به جدا کردن اپورتونیستها از پیروان واقعی اصول بلشویکی کمک کرده است.

مبتکرجنبش برای ایجاد این سازمان حزب دموکراتیک خلق کره جنوبی است. جنبه تعیین کننده این تشکیلات جدید درک کژدیسه آن ها از جهان معاصراست. در حقیقت، ساده سازی تضادهای جهان به چیزی است که یادآور فورمول بندی غیرمنطقی برژنفیست ها در دهه 1980 است. پایه های درک پلتفرم از جهان آن است که امریکا- اتحادیه اروپا- ناتو تنها مرکز امپریالیستی است، وتمام دیگر کشورها یا از سوی آن مورد ستم قرار گرفته اند، یا ازآن رها شده اند و از این رو اکنون درمبارزه ای افتخارآمیز علیه مرکز بورژوایی امریکا-اتحادیه اروپا- ناتومی جنگند. این بهترین خلاصه به اصطلاح "نظریه چند قطبی" است که دیکته می کند چون امریکا تضعیف می شود، تضادهای جهانی تا چنان حدی تغییر می کند که اکنون آزادانه می توان از(سلطه) امپریالیسم خارج شد.

 (ادعای)مزخرفی که مجموعه ای از توهم ها را ترویج می کند. این نظریه رد کامل نظریه امپریالیسم لنین است. فرضیه ای که آن ها مطرح می کنند ادعا می کند که امپریالیسم می تواند جدا(تکه تکه) شود، ادعا می کند که امپریالیسم یک سیستم جهانی نیست، بلکه بیشتر چیزی منحصربه محور امریکا- اتحادیه اروپا – ناتواست. پلتفرم با این ادعا، کلمه امپریالیسم را تا حد پدیدهای رقیق می کند که چیزی جز سیاست خارجی تهاجمی نیست ، و از این رومفهوم امپریالیسم را از بنیان اقتصادی آن جدا می کند. ادعایی که جداکردن امپریالیسم از بنیان طبقاتی آن، یعنی قدرت جهانی بورژوازی را نیزهمراه دارد.

در بیانیه پاریس پلتفرم جهان سرمایه داری یک بارهم ذکر نشده است. که با در نظر گرفتن آشفتگی ایدئولوژیک آن ها این امرواقعا نمی تواند تعجب انگیز باشد. (توجه به)این جزئیات درباره بنیاد نظری ایده آلیستی غیرمارکسیستی پلتفرم کاملا مهم است.

انحراف آن ها از اصول مارکسیستی- لنینیستی تصادفی نیست: تصادفی نیست که جنبه های کلیدی ایدئولوژی ما در تفکر آن ها یافت نمی شود. چون هدف پلتفرم پیش رفت اساس جنبش انقلابی در جهان نیست؛ بلکه بیشتر پایان دادن به آن است. آن ها به ماموران مرکز درحال ظهورامپریالیسم، یعنی مرکز بورژوازی اوراسیا حول چین و روسیه تبدیل شده اند. از همه مضحک ترآن است که حزب های شرکت کننده(درپلتفرم) اختلاط عجیبی ازحزب های دولتی عقب افتاده مانند حزب حاکم ونزوئلا، سازمان های فاشیستی مانند مرکزابتکارسیاسی و ملی گراهایی مانند پیشگام اسپانیا هستند.

ما به عنوان کمونیست ناچاریم بپرسیم که زادگاه این جنبش کجاست. سال ها انحراف های ایدئولوژیکی مختلفی در فضای وب درحال جوش و خروش بوده اند، که در سال های اخیر به صورت فزاینده ای به مرکزی تبدیل شده اند.

دراین عصر که امپریالیسم فراگیر و بهره کشی از توده های زحمتکش به صورت فزاینده ای منشی آشتی ناپذیرمی گیرد، نفرت طبقاتی مردم بیشتر و بیشتر آشکار شده است. به همین خاطر مردم به نظریه ضدامپریالیستی  پی می برند وعدم رضایت از سرمایه داری و امپریالیسم به ویژه در میان جوانان درحال افزایش است. ما اکنون شاهدیم که بادهای تاریخی بار دیگر درحال وزیدن است، و به نظر می رسد که مبارزه بی شمارگذشته علیه فرصت طلبی( اپوتونیسم) وتجدیدنظر طلبی(ریوزیونیسم) هنوز پایان نیافته است. خواه مبارزه علیه کائوتسکیسم، بوخارینیسم، خروشچفیسم، دنگیسم، یا هرآن چیزی باشد که اپورتونیست ها درطی سال ها خود را بدان نام خوانده اند، همه آن ها یک سان هستند. این ایده ها هستند که هنوز بخش روشنی از جنبش کمونیستی را تعریف می کند. این باور به استثمار انسان، باوربه سرمایه داری مترقی است که پلتفرم با بهانه دروغ ادعا می کند امروز روسیه و چین ملت های سوسیالیست یا ضد امپریالیست هستند. این گرایش های خطرناک عدم رضایت قانونی مردم را به ابزارپوسیدگی ایدئولوژیکی تبدیل می کند. انحراف کامل، درمیان افرادی که از دیدگاه درستی می آیند، انحراف از اصول مارکسیسم- لنینیسم طنین مضحک اپورتونیست های گذشته است. این انحراف در اطراف این مکتب قدرت مولد که سیمای تفکراین افراد را تعریف می کند به روشنی دیده می شود. چیزی که استالین چندسال پیش در نقد خود ار رفیق یاروشنکوآن را محکوم کرد، استالین دراین باره نوشت:

«این تحول ویژه روابط تولیدی از نقش ترمز دربرابر نیروهای مولده به نقش پیشرانه اصلی پیش برنده آنها واز نقش پیش رانه اصلی به ترمزی دربرابر نیروهای مولده یکی از عناصر اصلی دیالکتیک ماتریالیستی مارکسیستی را تشکیل می دهد.  امروزه هر نوآموز مارکسیسمی این را می‌داند. اما به نظر می رسد رفیق یاروشنکو این را نمی داند."

او توضیح می دهد:"  این که تولید، یعنی روابط اقتصادی نقش مستقل خود را در حاکمیت سوسیالیسم از دست می دهد ودرجایگاه دوم از سوی نیروهای مولده جذب می شود حقیقت ندارد. مارکسیسم تولید اجتماعی راکل یک پارچه ای تلقی می کند که دو سوی جدایی ناپذیر دارد: نیروهای مولد جامعه( رابطه جامعه با نیروهای طبیعت، دررقابت با آن چه نیازهای مادی آن را تامین می کند) و روابط تولید( رابطه انسان با انسان دیگر در روند تولید). این ها اگرچه به صورت گسست ناپذیری به یک دیگر پیوند دارند اما دو سوی متفاوت تولید اجتماعی هستند، و صرفاچون سویه های متفاوت تولید اجتماعی را تشکیل می دهند، می توانند روی یک دیگر تاثیر بگذارند. اما این ادعا که یکی از این جهت ها ممکن است توسط دیگری جذب و به بخش جزئی آن تبدیل شود، ارتکاب گناه بسیارسنگینی علیه مارکسیسم است."

پلتفرم خود را در مفاد بیانیه پاریس خود توضیح می دهد:"  هیچ داده اقتصادی برای تایید توصیف چین یا روسیه به عنوان امپریالیست وجود ندارد. این ها کشورهایی هستند که با ابر بهره کشی یا غارت جهان زندگی نمی کنند. آن ها کشورهای دیگر را دربردگی نظامی، فن آورانه یا بدهی قرار نمی دهند. برعکس، شرایط تجاری، فن آورانه و کمک نظامی سودمندی که آن ها ارائه می کنند به کشورهای کوچک تر درحال توسعه فرصت خروج ازاسارت امپریالیستی را می دهد."

" روسیه و چین، چون هردو کشورهایی هستند که با حفظ استقلال خود، و با یاری به کشورهای دیگر برای کسب استقلال ، تهدیدی جدی را متوجه هژمونی جهانی امپریالیست ها می کنند هدف تهاجم امپریالیستی هستند."

نه تنها توصیف آن ها از چیستی امپریالیسم با تعریف لنین مغایرت دارد، بلکه بیان ترسناکی از تمایل آن هابه مشروعیت دادن به سوء استفاده از مردم غیرنظامی و بهره کشی از توده ها در بسیاری ازکشورهااست.

توجیه عقلانی سیاست تهاجمی آن ها تا اندازه ای که اپورتونیست ها مایلند برای مشروع جلوه دادن جاه طلبی های آن ها پیش بروند آشکار است.  ما باید در عوض از انقلابی های روسیه که تحت تعقیب دولت جنایتکار روسیه هستند بپرسیم درباره این تفسیرمضحک چه احساسی دارند. ما باید به جای آن از کارگران بارانداز یونان که در شرایط فلاکت باری کارمی کنند و جایی که فعالان اتحادیه های کارگری آن ها فعالانه با انحصارکشتیرانی چینی کوسکو COSCO مخالفت می کنند، بپرسیم درباره چین کبیر سوسیالیستی چه می اندیشند.

این استدلال که " آن ها زیر ساخت می سازند! چطور می توانند بد باشند؟" همیشه در جای غلطی فرود می آید. این درست است که دراین کشورها زیر ساخت ساخته می شود، در واقع، حتی مرحمتی به این کشورهای درحال توسعه به نظر می رسد... اما، این ها دقیقا همان استدلال هایی هستند که در گذشته برای مشروعیت دادن به بهره کشی امپریالیستی کشورهای مختلف مورد استفاده قرار می گرفت. این استدلال در مورد امپریالیسم بریتانیا مصداق داشت، درمورد ایتالیای فاشیست مصداق داشت، و این لیست ادامه دارد. پس این یک عامل واقعی نیست که بتوانیم از آن برای توصیف این کشورها به عنوان کشورهای غیرامپریالیست استفاده کنیم. سرمایه گذاری در زیرساخت، با پرچم حزب کمونیست چین، به معنی آن نیست که به صورت خودکار مترقی و هدیه ای به این کشورها است. تاریخ به روشنی نشان می دهد سرمایه گذاری در زیرساخت چگونه برای ایجاد ظرفیت جدیدی برای بهره کشی که صورت خواهد گرفت مورد استفاده قرار می گیرد. 

ما هم زمان شاهدیم که انحصار مالی روسی در حال خریدن بانک های کوچک تر اروپایی وانحصاری کردن آن ها زیر انحصار سرمایه داران روسی است. ما شاهدیم که انحصار کشتیرانی کوسکو چینی درحال خرید اَبر اکثریتی در بندر پیرائوس است، جایی که کارگران سازمان یافته مورد حمله فاشیست ها قرار دارند. بی شماراز چنین نمونه هایی وجود دارد.

 مشاهده این که کسانی که خود را انقلابی های  جدی اعلان می کنند،  فعالانه با ایدئولوژی های مبهم اینترنتی همکاری می کنند، فعالانه ازکالب مائوپین (روزنامه نگار و تحلیل گرامریکایی، سازمان گر مرکز اقدام بین المللی ودرگیر در اشغال وال استریت . او در لیست مروجان خط کرملین اوکراین قرار دارد. این لیست را مرکز مقابله با گمراه سازی مسکو تهیه کرده است.- مترجم) فحاش و توطئه ارتجاعی اوحمایت می کنند، واقعا مایه شرمساری است.

تفسیر نادرست آن ها از امپریالیسم به عنوان شکارگاه امریکا- اتحایه اروپا-ناتو انحراف از اصول بنیادی مارکسیستی- لنینیستی است. درباره بزرگی تهدید امریکا-اتحادیه اروپا- ناتو تردیدی وجودندارد، اما کورکردن خود با این تهدید یک خطای مهم دست راستی است. جهانبینی پلتفرم غیردیالکتیکی، غیرمارکسیستی است و تنها به حمایت از بهره کشی ازکارگران توسط دولت های ضدمردمی و ایجاد توهم در میان طبقه کارگر خدمت می کند.

هر کمونیست اصولی باید محکومیت و انتقاد خود از این سازمان جدید و فعالیت های آن به مثابه بازوی قانونی کردن امپریالیسم رابیان کند.

جوانان کمونیست دانمارک

facebook.com/DKU2021

 دراین رابطه :

حزب کمونیست مکزیک:

 “پلتفرم جهانی ضد امپریالیست”، گروهی فتنه انگیز

 

حزبکمونیست یونان:

درباره پلتفرم به اصطلاح ضدامپریالیستی و موضع زیانآور و غیرمتجانس آن

 

از این قلم :

 

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست