برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2023-06-23

نویدنو 1402/04/2       Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • بنابراین تقلیل امپریالیسم به روابط قدرتهای بزرگ علیه کشورهای فرمانبردارهیچ مبنای علمی ندارد، موضعی است که نقش مرکزی انحصارات و شیوه تولید سرمایهداری را که به یک توسعه تاریخی رسیده است، یا آن چنان که لنین بدون تعارف مشخص کرد،” امپریایسم در ذات خود سرمایهداری انحصاری است” باطل میکند.

 

 

حزب کمونیست مکزیک:

 “پلتفرم جهانی ضد امپریالیست”، گروهی فتنه انگیز

 برگردان: داود جلیلی

  • اخبار روز

حزب کمونیست مکزیک با بررسی دقیق مواضع و عمل به اصطلاح” پلتفرم جهانی ضدامپریالیست ” از همان آغاز نشان داده است که این پلتفرم بنایی است که هیچ ربطی به اصول کمونیستی ندارد، بلکه ابتکاری فرصت طلبانه است که ماموریت معینی را دنبال می کند. به عبارت دیگر، این پلتفزم در عمل، تجلی بیانی است که با دعوت به حمایت از ائتلاف بین روسیه و چین در مناقشه امپریالیستی با امریکا برای ایجاد توهم تلاش میکند و حتی به دلخواه و به صورت غیرعلمی آن را “امید مردم جهان” نشان میدهد، وبا پایمال کردن نظریه لنینی امپریالیسم از سرمایهداری انحصاری، بر نقش انحصارات سرپوش میگذارد

این “پلتفرم” برای رسیدن به اهداف خود از طریق سخن گویان نمایان خود در بریتانیای کبیر و کره جنوبی با توسل به کثیف ترین شیوهها علیه حزبهای کمونیست انقلابی و علیه متشکل شدن جنبش کمونیستی زیر پرچم انترناسیونالیسم پرولتری جنگ صلیبی افترا به راه میاندازد. فرصت طلبی در دوره های تند چرخش در مبارزه طبقاتی تشویق میشود ، درست مانند الان که جنگ امپریالیستی به خاطر رقابت شدید بین کشورهای امپریالیستی، اساسا امریکا، که در حال از دست دادن جایگاه خود در رقابت برای برتری در سیستم امپریالیستی است، و رشد اقتصاد چین درگرفته است.    

 با گذشت روزها، این امر با کارزار سامانه مند برای تحریف مارکسیسم- لنینیسم و حمله به حزبهای کمونیستی که دراصول خود استوار باقی میمانند تایید میشود.چنین رفتاری با سنت بحث درمیان کمونیستها بیگانه است، واین تا اندازه ای (با این واقعیت که) چون اکثریت عضوهای پلتفرم جهانی ضد امپریالیست با جنبش کمونیستی بیگانه، و بخشی ازگروه های ناشناس مستعد تهییج هستند، وبا گروه های ملی گرا و حتی حامیان خود معترف جریان ارتجاعی که خود را نازبول (حزب ملی گرای بلشویک) میخواند همراه هستند، قابل توضیح است.

آنها همان طور که دیروز موزائیک نامتجانس یک فوروم یا یک پلتفرم بودند؛ اکنون با فقدان کامل جدیت، باامضاء مقاله مشترکی با پرسش های مزخرف ایدئولوژیک برای حمله به مارکسیسم- لنینیسم، تلاش می کنند خود را به عنوان یک ” انترناسیونال” عرضه کنند.

آنها این متن تحریک آمیزرا که با عنوان ” حزبکمونیست یونان چگونه ازاصطلاحات مارکسیستی برای پوشاندن خروج خود ازمارکسیسم استفاده می کند” در تارنگاشتشان منتشر کردند، با همان فقدان جدیت با این بهانه که پیش نویسی بوده است که “سهوا” منتشر شده است آن را پس گرفتند. اگرچه این متن پس گرفته شده است؛ اما از آن جایی که این حمله غیرقابل قبول به عنوان موضع “پلتفرم” عرضه شده بود، پرسشهای جدی مطرح می شود. مثلا، نویسندهی آن کیست که مسئولیت انتشارآن را به عهده بگیرد؟ آیا سازمانهایی که بر چنین پلتفرمی صحه میگذارند، به ویژه حزبهای کمونیستی که دست اندرکار پلتفرم هستند با این متن موافقند؟ هر یک از این حزبها از سوی عضوها و از سوی طبقه کارگر کشورخود داوری خواهند شد

این باید روشن شود چون متن منتشرشده دشمن ایدئولوژی و سیاستهای کمونیستی است. این متن بخشی از حمله علیه نظریه مارکسیستی- لنینیستی، علیه اصول لنینی امپریالیسم، سرمایهداری انحصاری است.

نظریه مارکسیستی-لنینیستی امپریالیسم یک جنبه اساسی اقدامات جنبش کارگری و کمونیستی است، و بر سنتز بزرگی استوار است که در “امپریالیسم، بالاترین مرحله سرمایهداری” و آثار دیگرعرضه می شود، که به روشنی ماهیت اقتصادی و سیاسی آن را تایید میکند و از این رو برای مطالعه و درک سرمایهداری معاصریک روش شناسی برای ما به جای میگذارد.

بنابراین تقلیل امپریالیسم به روابط قدرتهای بزرگ علیه کشورهای فرمانبردارهیچ مبنای علمی ندارد، موضعی است که نقش مرکزی انحصارات و شیوه تولید سرمایهداری را که به یک توسعه تاریخی رسیده است، یا آن چنان که لنین بدون تعارف مشخص کرد،” امپریایسم در ذات خود سرمایهداری انحصاری است” باطل میکند. در این بستر، تحلیل لنینیستی به ما اجازه میدهد تا در قانون توسعه نامتوازن و تفاوتها در سطح و نقش کشورهای سرمایه‌داری کم و بیش قدرتمندی، که درحالت ایستا نیستند و برای بهبود جایگاه خود بر اساس قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی که دارند تلاش میکنند تعمق کنیم، درحالیکه عامل بنیادی که بر آنها سرایت میکند سلطه انحصارات، سلطه بورژوازی است، که (درآن) طبقه کارگر و متحدان آن، با نیروی رهبری حزبهای کمونیست، درهر موردی به مقابله خوانده میشوند.

به علاوه، باکاربست روش شناسی لنین درمطالعه سرمایه داری معاصرمیتوانیم دیالکتیک توسعه، تغییرات امپریالیسم را با آغاز از این واقعیت که تنها درعرض یک قرن تغییراتی وجود داشته است درک کنیم، ازآن جایی که جایگاه رهبری انگلستان در سامانه امپریالیستی اکنون از سوی امریکا اشغال شده است، امروزهم  به نوبه خود میتواند باگرایش عینی معین اقتصادی، با چین سرمایهداری، جایگزین شود. عامل دیگر آن است که کشورهایی که درگذشته عادت داشتند مستعمره باشند، به مستعمره بودن پایان دادند- به خاطر روند استعمارزدایی ترویج شده از سوی انقلاب کبیر سوسیالیستی و نقش اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، ونیزهمبستگی نیروهایی که درپایان جنگ جهانی دوم برخاستند- و بعد به کشورهای قدرتمند سرمایهداری تبدیل شدند، همان طور که مورد خود چین، هند، افریقای جنوبی، مکزیک و غیره (گویای این تغییر)است. این به ما نشان میدهد که وابستگی پدیده ای ایستا نیست، وهمان طور که تز لنینی توسعه نامتوازن نشان میدهد، در داخل امپریالیسم انحصارهایی وجود دارند که نسبت به دیگران جایگاه بهتری دارند، ونیز کشورهایی که جایگاه بهتری دارند، برخی جایگاه متوسطی دارند. و برخی جایگاه پایین تری دارند، واین تغییرات به صورت دائمی درآن جریان دارد.

این هم یک واقعیت است که تحریف نظریه امپریالیسم به یک نسخه معیوب و ناقصی از ضد امپریالیسم منجر می شود. به یک”ضد امپریالیسمی” که جنبش کارگری- مردمی را به اطاعت از راهبرد دیپلماتیک و نظامی قدرت های سرمایهداری مانند روسیه و چین می خواند. یک “ضد امپریالیسمی” که خواب یک امپریالیسم مسالمت آمیزچند قطبی را می بیند، و جنگ امپریالیستی را خارج ازهم ستیزی طبقه های بورژوا توصیف میکند. این یک “ضد امپریالیسمی” است که نظریه مارکسیستی – لنینیستی امپریالیسم را انکارمیکند، و همان استدلالهایی رامورد استفاده قرار میدهد که سوسیال دموکراسی قرن گذشته با آن استدلالها مردم را به حمایت ازیکی ازدسته بندیهای امپریالیستی فرا خواند. یک “ضد امپریالیسمی” که نسبت به دخالتهای نظامی برای خاموش کردن شورش کارگران در قزاقستان سکوت میکند، ومیتواند رژیمهای سرکوبگری مانند ایران، ترکیه یا افغانستان را ماست مالی کند. (ضد امپریالیسمی) که با تخطی از تمام اصول انقلابی، میتواند در صفوف خود گروه‏های ملی گرا، هوادار ارتجاع مانند پیشگام اسپانیا یا مرکز امریکا برای نوآوری سیاسی که ترامپ را ماست مالی میکند داشته باشد.

آنها شرم نمیکنند! مثلا، گروه کوچکی از مکزیک که بیانیه پاریس را امضا کرد از دولتی حمایت می کند که موافقتنامه امپریالیستی بین امریکا، کانادا و مکزیک، رسما معروف به NAFTA(موافقت نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی) و اکنون معروف به TMEC (موافقتنامه تجاری مکزیک، کانادا، امریکا) را تصویب کرد، و درباره بهره کشی سرمایهداری درمکزیک، حمله دولت سوسیال دموکرات به حقوق کارگران، علیه سیاست ضد مهاجرتی و مسئولیت کشورمکزیک در سرکوب و مرگ کارگران مهاجر کاملا ساکت است.

به اصطلاح “پلتفرم” دربیانیههای در اصل ضد کمونیستی خود ادعای به چالش کشیدن “نظریه هرم امپریالیستی” را دارد، اما این تنها یک بهانه است. در واقعیت، این حمله ای علیه نظریه مارکسیستی – لنینیستی امپریالیسم ، و از این رو علیه راهبرد انقلابی مبارزه با سرمایهداری در مرحله امپریالیستی آن است. آنها با آغازکردن از تحریف هیچ مشکلی با توسل به تزویر و تهمت ندارند

حملهها علیه رفقای حزبکمونیست یونان غیرقابل قبول و تحریکی عوامانه است. علاوه برآن، آنها به ما اجازه میدهند تا سقوط ایدئولوژیک و سیاسی و تنگناهای سازمانهایی مانند PCOR( حزب کمونیست کارگران روسیه ) و PCUSA(حزب کمونیستهای امریکا که با حزب کمونیست امریکاCPUSA متفاوت است – مترجم) را ارزیابی کنیم که آن متن متناقض را بازنشر کرده اند و بی شرمانه با نیروهای ارتجاعی همکاری میکنند ، که مواضع پوچی مانند ماگا کمونیسم رامنتشر می کنند، که در چند کلمه تایید میکند که ترامپ از بایدن بهتر است، و این روی دیگر همان سکه ای است که درآخرین انتخابات امریکا تایید میکند که حمایت از بایدن بهتراز حمایت از ترامپ بود، هر دو موضع هم با بهانه مبارزه با “فاشیسم” (اتخاذ می شود).

چنین حملههایی علیه مارکسیسم- لنینیسم، حزبکمونیست یونان، و حزبهای کمونیستی که درخط مقدم مبارزه طبقاتی در کشورهایشان هستند و ما که در جنگ اخیرامپریالیستی پرچم سرخ انترناسیونالیسم پرولتری را برافراشته ایم، نشان می دهد که پلتفرم جهانی ضد امپریالیست گروهی مطیع یکی از دو سوی کشورهای سرمایهداری است که دراین جنگ: تابع سیاست خارجی کشور روسیه سرمایهداری وتابع راهبرد درازمدت چین سرمایهداری است.

ما تصمیم نداریم روی تمام افتراهای آن خم شویم، اما دو موضع اصولی را در برابر حنگ جاری امپریالیستی مورد تاکید قرار میدهیم: مبارزه کمونیستها علیه جنگ امپریالیستی، و از این روعلیه سبب آن، یعنی مناقشه امپریالیستی برای کنترل منابع انرژی، مواداولیه و بازارها برای تقسیم جهان است. نظریه مارکسیستی – لنینیستی، اما بالای تمام واقعیت قرن گذشته، غیرممکن، فریب، سفسطه بودن سیستم “چند قطبی” مسالمت آمیز را نشان میدهد. بنابراین، مبارزه با جنگ امپریالیستی مبارزه با بورژازی طرفهای مناقشه است. ما ازموضع نیفتادن در تله پرچمهای بیگانه با طبقهی کارگر و خلقها، از تسلیم نکردن حقوق و منافع آنها به دشمن طبقاتی آغاز میکنیم.

این یک دروغ است که این سیاست لنینی به سود ائتلاف امریکا/ناتو کارمیکند، این یک افترا علیه آنهایی است که ما هر روز، نه از امروز، بلکه پیوسته و بدون توقف: علیه توافقنامههای اقتصادی و تجاری بین کشوری آنها، علیه جنگهای امپریالیستی قبلی آنها، علیه سیاست ضد مهاجرتی آن، همیشه درهمبستگی توقف ناپذیر با خلقهای کوبا، ونزوئلا، فلسطین جنگیدهایم.

درمواجهه با هرجنگ امپریالیستی ” در تحلیل وضعیت عینی طبقههای حاکم در تمام قدرت های متخاصم” در راس هر ملاحظهای ملاک طبقاتی قرار دارد. برای انعکاس این وضعیت عینی، لازم نیست به مثالها و دادههای منزوی شده متوسل شویم…بلکه پرداختن به مجموعه دادهها در باره بنیادهای زندگی اقتصادی تمام قدرتهای محارب و کل جهان گریز ناپذیر است.” ضد انقلاب منتهی به  سرنگونی ساختار سوسیالیستی در اتحدجماهیرشوروی، که ۳۲ سال پیش به اوج خود رسید، روابط سرمایهداری را دو باره برقرارکرد. در روسیه هیچ سوسیالیسمی وجود ندارد، سرمایهداری وجود دارد، و کسانی که امروز در قدرت هستند دقیقا شرکای یلتسین هستند. در هر دو سوی جنگِ روسیه- اوکراین منافع سرمایه است، و اینها به صورت ذاتی با طبقه کارگر آشتی ناپذیرهستند. بنابراین، وظیفه کمونیستها مبارزه به نحوی است که خود کارگران و خلقهای جهان اجازه ندهند که ازسوی این یا آن طرف به کشتارگاه برده شوند، بلکه باید توان خود را درجهت سرنگونی دنیای پوسیده سرمایهداری گرد هم آورند. اما این ریاکاریهای پلتفرم نمیتواند تکذیب کند که روسیه سرمایهداری است، و در میان بزرگترین اقتصادهای سرمایهداری جهان قرار دارد، وآن ها به همین خاطر با وجود این واقعیت که در میان طبقهی حاکم روسیه نیروهایی با گرایش هوادار فاشیست وجود دارند، میخواهند روسیه را به عنوان نیرویی ضد فاشیست ماست مالی کنند،. مضحک است که آن ها زمانی به مسئله ملی گریز میزنند که پوتین دقیقا در ماه فوریه ۲۰۲۲، چند روز قبل از به اصطلاح “عملیات ویژه”، با استفاده از شونیسم روسیه کبیر برای توجیه خود به سیاست بلشویکی لنین و استالین درباره ملیتها که سبب ترقی اتحاد شوروی شد حمله کرد. یک چنین چرخشی از نظریه مارکسیستی- لنینیستی از سوی پلتفرم نشان میدهد که گروهی ماجراجو با زنگی از اپورتونیسم است.

موضع اصولی ما در برابرجنگ امپریالیستی، آن چنان که “اداره پلتفرم” به صورت غیرواقعی ادعا میکند به بی عملی ختم نمیشود. ما موضع رزمنده ای از برخورد و مقابله با سرمایهداری در مرحله امپریالیستی آن، اقدامی پایدارعلیه جنگ، وتهییج روزانه درمیان طبقه خود را با دشواریهای بسیارحفظ میکنیم، که نیروهای زحمتکش را از نفوذ بورژوازی آزاد میسازد. این شعاررا که به بربریت امپریالیستی تنها باسوسیالیسم- کمونیسم میتوان پایان داد ترویج می کنیم ، در حالی که مواضع پلتفرم کاری بیش از جستجوی –بیهوده- برای سرمایهدار- امپریالیستهای خوب انجام نمیدهد، و برای ایجاد توهم، وقف حمله به حزب های کمونیستی شده اند که با اصول انقلابی مبارزه میکنند.

مسخره و بدخواهانه است که حزبکمونیست یونان، زمانی که تنها حزبی است که عملا، به شیوه واقعی برای متوقف کردن اعزام ماشین جنگی ناتو به سوی اوکراین تلاش کرده است به” خدمت به منافع ناتو” متهم شود. درحالی که پلتفرم، که ازمنافع بورژوازی روسیه دفاع می کند، تصریح میکند- تنها درکلام- که ” ماشین جنگی ناتو را خراب خواهد کرد” و” اجازه نخواهد داد پایگاههای ناتو بدون مانع عمل کنند”، اما به جای مبارزه با دولتهایی که علنی از ناتو حمایت میکنند و نیروهای چپی که به آنها میپیوندند، تلاش هایشان را برای حمله به حزبهای انقلابی کمونیست متمرکز کرده اند.

یک چنین گروه فتنه انگیزی به خاطر نقش هوادارامپریالیستی خود با رسوایی ثبت خواهد شد، وتاریخ درباره کسانی که تصمیم ندارند بازگردند و با مشروعیت بخشیدن به نقش فتنه انگیز آنها در صف های پلتفرم می مانند، داوری خواهد کرد

پرولتاریای جهان متحد شوید!

بخش بینالملل کمیته مرکزی حزبکمونیست مکزیک

منبع :   دردفاع از کمونیسم

 

از این قلم :

 

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست