رييس دانا
:
كارفرمايان نساجي را عاملان اصلي بحران اين صنعت بدانيد
ايلنا
يك اقتصاددان
آزاد، كارفرمايان صنعت نساجي را عاملان اصلي بحران اين صنعت دانست و گفت :
اين كارفرمايان بر سر راه توسعه اقتصادي طبقه كارگر مانعتراشي ميكنند.
به گزارش خبرنگار گروه كارگري ايلنا, در حالي كه رييس انجمن صنايع نساجي
ايران از نارضايتي كارفرمايان اين صنعت از مصوبه دستمزدهاي سال 86 شوراي
عالي كار خبر داده بود، دكتر"فريبرز رييسدانا" مدعي شد كه در سالهاي
گذشته همين كارفرمايان با استفاده از كمكهاي دولتي, به عمد در صنعت نساجي
بحرانسازي كرده و به قيمت بيكاري هزاران كارگر، از محل اعتبارات تخصيصي
ثروت شخصي خود را افزوده و به خارج از كشور انتقال دادهاند.
وي گفت : مدارك مستندي در اختيار دارم كه بر اساس آنها، كارفرمايان صنايع
نساجي به جاي آنكه تسهيلات مالي پرداخت شده از محل صندوق ذخاير ارزي را
بابت تجهيز ماشين آلات و تقويت قدرت توليد كارخانجات نساجي داخل كشور هزينه
كنند، با انتقال اين تسهيلات به خارج از كشور به ويژه امير نشين دبي، براي
خود سرمايه گذاري شخصي كردهاند.
رييس دانا، صاحبان قدرت در صنعت نساجي را به سختگيري سنگدلانه در مقابل
افزايش بسيار ناچيز حداقل دستمزدهاي كارگران در سالهاي گذشته متهم كرد و
افزود : اين نارضايتي كه باعث طرح شكايت از شورايعالي كار در سال گذشته
شد، در حالي است كه گروههاي زيادي از كارگران با اعمال فشار همين افراد
معترض براي تصويب و اجراي قوانين تبعيض آميز، كار خود را از دست دادهاند.
وي تصريح كرد: در نتيجه اين اقدامات، نمايندگان مجلس وقت به كارفرمايان
اجازه دادند تا به نام نوسازي صنايع نساجي و به بهانه افزايش قدرت رقابت
كارخانجات نساجي با وارد كنندگان و قاچاقچيان منسوجات خارجي, صنعت نساجي را
از شمول قانون كار خارج كنند.
رييس دانا افزود: انجام تمامي اين اقدامات بدون آنكه كوچكترين كمكي به
نوسازي و رقابت پذيري صنعت نساجي ايران بكند باعث شد تا ايران به عنوان
كشوري كه در آن قوانين تبعيضآميز وجود دارد، در نزد مجامع جهاني به ويژه
سازمان جهاني كار اعتبار خود را از دست بدهد.
اين استاد دانشگاه از همكاري مجلس وقت با خواستههاي غير قانوني صاحبان
قدرت در صنعت نساجي به عنوان تبعيض خطرناك جديدي در روابط كار ياد كرد و
افزود: در حال حاضر به دليل آنكه اكثر كارگران شاغل در صنعت نساجي را
زنان تشكيل ميدهند و اين كارگران با ضعف اتحاد و انسجام تشكيلاتي مواجه
هستند، دستمزدهايي به مراتب كمتر از ارزش واقعي كار خود دريافت مي كنند.
وي با اشاره به اينكه كارگران حتي با دستمزدهاي 270 هزار توماني هم
نميتوانند نيازهاي اوليه زندگي خود را تامين كنند، اما كارفرمايان صنعت
نساجي از سود كلان رانت بازي، حساب سازي و بحران سازي، همه ساله نوه هاي
خود را همراه با پرستاران براي سياحت و تفريح و آشنا شدن با زندگي اجتماعي
و مدرن به كشورهاي اروپايي و آمريكا مي فرستند، گفت: به نظر مي رسد تامين
اين رفاه به قيمت چشمپوشي كارگران از حداقلهاي يك زندگي شرافتمندانه،
تحقق نيافتن روياهاي فرزندان و ادامه زندگي نكبتبار كارگران تمام شود.
رييس دانا افزود: اين كارفرمايان صنعت نساجي مدعي هستند مالياتهاي
بيرويه دولت كمر آنها را شكسته است، اما همين صاحبان قدرت به دليل تباني
كه با برخي افراد بازرگان براي كسب سود بيشتر انجام مي دهند، حداقل 50 واحد
نساجي را تعطيل و بستر كافي را براي واردات و قاچاق منسوجات خارجي فراهم
كرده اند.
وي تاكيد كرد: زماني كه اين كارفرمايان با خواستههاي منطقي كارگران براي
افزايش دستمزد روبهرو ميشوند، با يادآوري وضعيت نامساعد زندگي در بمبئي
هند, آديس باباي آفريقا و آمريكاي لاتين, كارگران را از بدتر شدن موقعيت
موجود ترسانده و وادار به سكوت مي كنند، اين در حالي است كه اختلاف سرانه
در آمد 2 هزار دلاري ايران با 800 دلاري اين كشورها، خط فقر آنها را نيز
مختلف كردهاست.
رييس دانا گفت: اين كارفرمايان بخش نساجي كه تحت حمايت دولتهاي
سازندگي, اصلاحات و حتي دولت نهم، ظرفيت هاي توليد خود را به عمد كاهش
دادند تا قدرت رقابت آنها با وارد كنندگان و قاچاقچيان منسوجات خارجي كاهش
يابد، تنها زماني به فكر منافع ملي و دفاع از طبقه كارگر مي افتند كه دولت
قصد اصلاح و بازنگري در تعرفههاي واردات را داشته باشد.
رييس دانا تنها چاره خروج طبقه كارگر از وضعيت نامساعد و نكبتبار كنوني
را فعاليت تشكلهاي واقعي و مستقل كارگري و همكاري طبقات روشنفكر اجتماع با
تشكلهاي كارگري ميداند و با اشاره به برخوردهاي تند و خشن مسوولان با
حركت هاي صنفي، ميگويد: اين قبيل برخوردها بيشتر به كام سياست مداران كاخ
سفيد است.
وي يادآور شد: دولت به جاي آنكه با كارفرمايان خاطي و افراد سودجو كه عامل
اصلي حركتهاي صنفي هستند برخورد كند، حمايت بيشتري ميكند و با كارگراني
كه از روي ناچاري معترض مي شوند، به عنوان مخالف نظام برخورد ميكند.
رييس دانا افزود: از آنجا كه پس از اين برخورد مسوولان، سياستمداران
آمريكايي با نقاب انسان دوستي، مواضع كارگران يا فعالان صنفي را به انحراف
ميكشانند، گفت: برخورد نادرست مسوولان با عوامل اصلي اعتراضات كارگري كه
همان كارفرمايان هستند، بيشتر به نفع سياستمداران آمريكايي كاخ سفيد است.
وي گفت: به طور كلي طرفداران اين تفكر كه افزايش دستمزدها باعث ركود
اقتصادي مي شود، اقتصاددانهاي آمريكايي هستند كه معتقدند بايد اعمال فشار
در طبقه كارگر هر چه بيشتر افزايش يابد.
|