نویدنو:08/02/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

   ایران در فروردین

     سیامک طاهری

 

 

با پایان یاففتن تعطیلات طولانی نوروزی که در آن سیاست واقتصاد نیز  به خواب 15 روزه بهاری رفتند بار دیگر درگیری ونبرد همه باهمه به همراه اوج گیری مجدد گرانی آغاز شد.گرانی بسان مار صد هزار سری است که برسر راه خود زندگی انسان ها را می بلعد ودر پشت سر خود نیستی وویرانی را بر جا می گذارد.سر اصلی این هیولا مسکن است.رشد قیمت مسکن وکرایه خانه در بسیاری از نقاط تهران ازبهترین نقاط اروپایی گرانتر شده است.در پاره ای از مناطق کارگر نشین اطراف تهران قیمت اجاره یک آپارتمان ساده 50متری به 16 میلیون تومان رهن کامل رسیده است که برابر با 480 هزار تومان است.این در حالی است که حداقل در آمد ماهانه طبق جدول وزارت کار با 36600تومان افزایش نسبت به سال گذشته به 219600تومان رسیده است .از این جالبتر جدول افزایش حقوق مزد بگیران است .افزایش حقوق در سال جدید برابر با 915 تومان در روز باضافه 5درصد حقوق سال قبل می باشد .این در حالی است که افزایش کرایه مسکن در دو سال گذشته رویهم دستکم 100در صد بوده است .تازه این در حالی است که کسی خانه خود را تعویض نکرده باشد وبا صاحبخانه روابط خوبی داشته باشد.سر دیگر این هیولا گرانی مواد غذایی است قیمت یک کیلو گوجه فرنگی در مغازه های میوه فروشی معمولی به2500تومان رسید .دیگر کمتر مقام دولتی ,اجرایی؛ویا روحانی ویا امام جمعه ای یافت می شود که به گرانی لجام گسیخته اعتراض نکند.کار به جایی رسیده است که حتی در مجالس ترحیم هم پاره ای از روحانیان سخنران هم به این وضعیت معترض شده اند.این همدلی بین اجزای متفاوت ومتضاد حکومتی واپوزیسیون قانونی وغیر قانونی وتوده های مردم از عجایبی است که شاید فقط در کشور ایران بتوان سراغ آن را گرفت. تنها مورد اختلاف برسر مقصر گرانی است .اگر آقای احمدی نژاد مافیا ؛بخش عمده مجلسیان ؛بخشی از دولت واصلاح طلبان را مقصر می داند؛طرف های دیگر سیاست های حاکم بر دولت را عامل این گرانی می دانند .وآنچه که درمیانه این جنگ همگانی نابود می شود اقشار کم درآمد وطبقه میانی جامعه است. درگیری بر سر انواع واقسام صندلی ها ی حکومتی کاررا به آنجا رسانده که طرفین آرام آرام همه منطقه های ممنوعه را در می نوردند ؛ روزنامه اعتماد ملی منتسب به شیخ اصلاحات دراین مورد نوشت" تعجب نباید کرد که روزی دانشجویان آنتی روس (مخالفین شوروی که راه رفته به سمت تسخیر سفارت ایالات متحده را نشانی غلط می دانستند ونقشه تسخیر سفارت شوروی در سرشان بود ؛ در روزگاری چنان روسوفیل شوند که سفر ولادیمیر پوتین رابه تهران به سان پیروزی بزرگ پاس بدارند ودل به محور شرقی ببندند که یک سویش چین کمونیستی است وسوی دیگرش روسیه پساکمونیستی ؛تعجب نباید کرد که حامیان کاندیدایی؛آیت الله جوادی آملی رابخاطر حمایت از هاشمی رفسنجانی از منبر به زیر بکشانند؛چندی بعد صدای اعتراض علمای قم وزعمای قوم را بشنوند که دولتی که آمده بود تا مصداق دولت کریمه اسلامی باشد در صدد است در های استادیوم را به روی زنان بگشاید و.....وتعجب نباید کرد برنده صلح نوبل که چندسالی است نامه های تهدید آمیز در یافت می کند ورسانه های اصولگرا کم نگذاشتند  از عامل آمریکا و صهیونیسم خواندش و شرح ارتباطاتش با محافل استکباری ؛ روزی دستور رییس جمهور اصولگرا را بیند که به فوریت خواستار اقدامات لازم برای تامین امنیت ورفع نگرانی هایش شده بود...." آقای احمدی نژاد که روزهای ریاست جمهور خود را به سرعت طی شده می بیند برای چهار سال آینده نیاز به رای مردم وبه خصوص نیروهای پایینی راست دارد. اما سخت شدن شرایط زندگی تنها بر دوش مردم عادی سنگینی نمی کند بسیجیان ؛افراد پایین دست سپاه ومردم متشکل در هیئت های مذهبی که بسیج گران آن نیرویی بودند که اورا به دومین مرد قدرتمند جمهوری اسلامی ایران تبدیل کردند درکنار دیگر مردم این سرزمین در زیر بار گرانی کمر خم کرده اند (1)جلب رضایت اینان وکاستن از شدت مخالفت روشنفکران ونیروهای بوروکرات که بدنه دستگاه دولتی را تشکیل می دهند- یعنی ضروریات حکومت کردن- اورا به موضع گیری هایی وامی دارد که عکس العمل هایی رابر می انگیزد که گهگاه مخالفانش را به آفساید رهنمون می سازد.وقتی او از اجازه ورود زنان به ورزشگاه سخن گفت ؛شیخ اصلاحات در کنار روحانیت سنتی ونیز آیت الله مصباح یزدی براو خرده گرفتند از میان روشنفکران هم کسی سخن اورا جدی نگرفت  دیدار اوبا همسر دکتر حسین فاطمی نیز موجب شد تا برای باردیگر از سوی یاران تنها آیت اللهی که پشتیبان او بود موردنقد قرار گیرد.نشریه "پرتوسخن "که سر دبیر آن قاسم روانبخش از شاگردان آیت الله مصباح یزدی است در رابطه با این حرکت او چنین نوشت.:

"خبر این دیدار با عنوان "دیدار احمدی نژاد باهمسر وزیر خارجه مصدق " همراه با تصویری بزرگ از این دیدار مورد استقبال روزنامه های مدعی اصلاح طلبی درصفحه اول قرار گرفت....شایسته بود دولت اصولگرا ومکتبی احمدی نژاددرچنین شبی که دانشمندان بسیجی ومخلص ما با اعتقاد به نیروی لایزال وامداد الهی چنین شگفتیهایی آفریده اند از بازماندگان آیت الله کاشانی یا همسر شهید بزرگ اسلام نواب صفوی که با گلوله یاران او رزم آرا به جهنم فرستاده شد وزمینه برای روی کارآمدن دولت مصدق وملی شدن نفت فراهم گردیددعوت به عمل آید" در ادامه این مقاله مطالبی علیه دکترمصدق ودکترفاطمی نگاشته شده"آنجه که بیش از جدایی واختلاف نظر آقای مصباح یزدی ویارانش با احمدی نژاد وتیم اش جلب نظر می کند همراهی شیخ اصلاحات بابخشی از نیرهای راست است . با درکنار هم قرار گرفتن این گونه موضع گیری های شیخ وحملات بیجا وباجایش به دیگر اصلاح طلبان –که یکی از دلایل روگردانی مردم از اصلاح طلبان بود- علت موضع گیری های او روشنتر می شود با وجود اینکه  تلاش شیخ برای جلب اعتماد کسانی که می کوشند اصلاح طلبان را به حاشیه برانند تاکنون نتیجه ملموسی عاید او نکرده است او به این راه ادامه می دهد.به این ترتیب باید در آینده منتظر تغییر جایگاه نیروها وبهم ریختگی جبهه ها وتشکیل جبهه های جدید بود در گذشته نیز ما بارها شاهد این تغییر وتحولات درمیان نیروهای بالایی بوده ایم .-که حاصل آن در هر بار ریزش بیشتر نیروها بوده است -پس از مرگ آیت الله خمینی دونیروی راست ومیانه (به رهبری آیت الله رفسنجانی)بر علیه نیروی موسوم به چپ متحد شدند.آنگاه که نیروهای راست هجوم سنگین خودرا برای کنار زدن آقای رفسنجانی آغاز کردند او با یک مانور زیرکانه زمینه را برای روی کار آمدن آقای خاتمی مهیا ساخت ووقتی اصلاح طلبان به این باور رسیدند که به تنهایی توان حکومت کردن را دارند راست ها اورا در آغوش کشیدند و اجازه دادند تا او بدون استعفا از منصب ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام کا ندیدای مجلس شورای اسلامی گردد.با تمام شدن دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی این بار نوبت اصلاح طلبان بود که شرمگینانه برای ایشان آغوش بگشایند ودر دور دوم انتخابات به او رای دهند.بنا بر این بر خلاف نوشته روزنامه اعتماد ملی در این میان هیچ اتفاق مهمی رخ نداده است .تغییر مواضع آقای احمدی نژاد همانقدر طبیعی است که تغییر مواضع شیخ اصلاحات ویا کسانی که در زمانی دورتر از تسخیر لانه جاسوسی حمایت می کردند ولی امروز از آن اعمال شرمگین هستند ونیز کسانی که زمانی اززاویه چپ همگان را سازشکار می دانستند وامروز از راست ترین مواضع حمایت می کنند.

تغییر دو وزیر کشور واقتصاد ودارایی شکاف در میان یاران قدیمی را بیشر کرد متن.امضای 150 نماینده در حمایت ازآقای پور محمدی موجب بیرون افتادن این راز از پرده شد که حامی اصلی طرح امنیت اجتماعی آقای پور محمدی بوده است.برکناری دو وزیرکشور واقتصاد تنها اعتراض نمایندگان مجلس را بهمراه نداشت؛ بلکه روزنامه کیهان وآقای حسین شریعتمداری نیز به جمع معترضین پیوستند.دعوت ازآقای امیر احمدی عامل دیگری شد برای اعتراض همزمان آقای حسین شریعتمداری ونشریه پرتو .در این میان حلقه محاصره علیه آقای حداد عادل نیز تنگتر شد از یک سو آقای لاریجانی خود را برای تصاحب صندلی خوش فرم ریاست مجلس آماده کرد واز سوی دیگر اصلاح طلبان از برکناری آقای حداد از ریاست  مجلس جدید حمایت کردند واز سوی سوم آقای احمدی نژاد به بهانه ابلاغ خود سرانه قانون از سوی ریاست مجلس اورا چنین مورد خطاب قرار داد "متاسفانه بار دیگر با اقدام غیر قابل تفسیر جنابعالی وبه بهانه عدم ابلاغ قوانین مجلس شورای اسلامی فرصت جدیدی برای تداوم فشار وایراد اتهامات بی اساس به دولت توسط بد خواهان فراهم وموجب تعجب همگان گردید."واورا به نقض آشکار اصل 23 قانون اساسی متهم کرده ومی پرسد "چگونه باید به تخلف شما رسیدگی کرد."ودر ادامه "بی اعتنایی به قانون اساسی وتخلف از آن به وسیله رییس مجلس قانون گذاری چگونه قابل تفسیر وتوجیه است ."وسپس اورا به تخلف آشکار از قانون اساسی متهم می کند.به این ترتیب در این جنگ نه تنها رییس جمهور نیروهایی را از دست می دهد بلکه پایه های رییس مجلس –که همین چندی پیش در بزرگداشت آقای فلسفی که شرح همکاری هایش با رژیم کودتا همه گیر است ؛سنگ تمام گذاشت .- نیز سست تر می شود . در فروردین ماه شاهد تحرکات متنوعی از سوی جبهه راستگرایان به ویژه موتلفه ، علیه احمدی نژاد بودیم که اهم آن را می توان به شرح زیر بر شمرد:

الف : حمله معنا دار آقای مهدوی کنی به احمدی نژاد واعلام این که روحانیت دیگر بر بساط روزه خوانی باز نخواهد گشت وابزار برخی سیاست ها نخواهد شد .

ب: بردن خانواده  های مستمری بگیر کمیته امداد به محضر مراجع تقلید وتاکید بر گرانی ونابسامانی گذران آنها

ج: اعلام آقای بادامچیان که ما برای تورم برنامه داریم وآن را پس از باز گشایی مجلس پیگیری خواهیم کرد

 

 

پایینی ها

اگر جنگ ودر گیری بر سر پست ها در میان بالایی ها همجنان ادامه داشت .نیروهای پایینی جامعه نیز در سال جدید برای از دست ندادن بیشتر حقوق خود تلاش کردند کارگران اعتصابی کارخانه البرز برای ابتدایی ترین حقوق پایمال شده خود به اعتصاب ومقاومت دست زدند ودر نتیجه عده ای از آنان دستگیر وزندانی شدند.تجمع کارگران درمقابل دادگاه های مربوطه ودر خواست آزادی یارانشان موجب آزادی گروهی از آنان شد .هم اکنون اطلاع دقیقی از میزان کسانی که هنوز در بند هستند وجود ندارد.اعتراضات دانشجویی نیز در نقاط گوناگون ایران ادامه داشت .سه دانشجوی دستگیر شده پلی تکنیک نیز با احکامی سنگین مواجه شدند وبدین ترتیب با نقض حکم دادگاه بدوی مسولان قضایی پیام سال جدید را بسیار واضح به گوش همگان رساندند . آزادی باوثیقه بهروز کریمی زاده وبازگشت او به آغوش خانواده اش-خبر خوش این ماه بود.

در فروردین ماه هواداران سوسییالیسم در ایران دو تن از یاران خود ؛ به نامهای محمد باقر فروزی وایرج جانی پور را از دست دادند.

 

 

  | می توانید نظرات خودرا اینجا ابراز نمایید .

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics