|
||
نویدنو:17/07/1386 صفحه قابل چاپ است |
||
«گرسنگی» کارگران نیشکر هفت تپه، شادی امپریالیسم آمریکا! هادی پاکزاد
گویا قرار براین شده است تا دستهایی درکار باشند که تیشه به ریشهها بزنند و کار را به آنجا بکشانند که هر چه زودتر فرش قرمز را برای ورود اربابان آمریکایی پهن کنند!! اصلا در باور نمیگنجد که آمریکا مدافع کارگران نیشکر هفت تپه باشد، چرا که هرگز در ذاتش نبوده و نیست تا حامی و دلسوز کارگران شرکت واحد، معلمان، زنان، جوانان، رنجبران و کودکان باشد. چگونه ممکن است که آمریکا دلسوز وضعیت اسفبار اجارهی مسکن بیچیزان، نگران نابسامانی بهداشت و درمان و اوضاع بیمهها، غمخوار اعتیاد گستردهی جوانان کم سن و سال باشد؟ سادهانگاریست که تاسف آمریکا را نسبت به استمرار تفاوت فاحش طبقاتی و فقر افسار گسیخته که بیپروا به پیش میرود و دارد با سرعت سرسامآوری قشرهایی از جامعه را به سوی زیر خط فقر و بقا هل میدهد، باور نمود!! آمریکا که بلندگوهایش، به تکرار از هر کاهی کوهی میسازند و علاقهمندانه نسبت به ریزترین امور مردم این کشور دل میسوزانند و از همهی عوامل ریز و درشت حقوقبگیر و آنان که ناآگاهانه و بیحقوق در خدمتش قرار میگیرند... استفاده میکند؛ چه هدف و قصدی را در نهایت، در دستور کارش قرار داده است؟ آیا آمریکا در جهت استراتژی از قبل تعیین شدهاش که همان ایجاد خاورمیانهی بزرگ است، حرکت نمیکند؟ آیا آمریکا بدون برنامه به افغانستان حمله کرد و آن را اشغال نمود؟ آیا برای بلعیدن عراق، صدام بهانه نبود؟ آیا اشغال کویت توسط صدام نقشهی مستقیم و غیر مستقیم آمریکا نبود؟ آیا آمریکا نمیخواهد ایران را اشغال کند؟ آیا نمیخواهد این کشور را پاره پاره سازد و همان سرنوشت یوگسلاوی را برای ما در سر نمیپرواراند؟ آیا فرانسهی سارکوزی و کوشنر، موازی با اهداف شوم آمریکا نشدهاند تا اینبار بر سر غنائم سهم بیشتری ببرند؟ آیا جبههی متحد چپاولگران جهانی در تدارک نابودی و اضمحلال این کشور کهن نیستند؟ و بالاخره آیا آمریکا واقعا برای کارگران هفت تپه دلمیسوزاند؟ آیا حقیقتا آزادی و دموکراسی را برای مردم ایران و جهان میخواهد و آیا واقعا این همه هزینههای چند صد میلیاردی را برای نجات بشریت از روی خیرخواهی متحمل میشود؟
هر جناح از حکومتگران، چپها از هر دسته و گروهی، جبههی ملی، سوسیالیستها و کمونیستها از هر طیف و جناحی، ناسیونالیستها، زنان، کارگران، دانشجویان و معلمان و حتا سرمایهداران وطنی! و بالاخره هر کس که در این سرزمین زندگی میکند و یا آن را متعلق به خود میداند و در این کشور ریشه دارد و به آن عشق میورزد، باید هشیار باشد که اگر اهداف پلید و جنگطلبانهی امپریالیسم آمریکا تحقق یابند، سرزمینی به نام ایران وجود نخواهد داشت تا این مردم در هر شکل و قامتی در آن عرضاندام کنند. در آن صورت اصل مبارزهی طبقاتی از مفهوم تهی میشود چرا که در یک سرزمین سوختهی چند پاره شده که به مراتب بدتر از عراق و افغانستان خواهد شد، بستر و فضا برای هیچ کس باقی نخواهد ماند تا اثبات وجود نماید! چون آمریکای دلسوز کارگران هفتتپه و آمریکای سینهچاک کارگران شرکت واحد و آمریکای پیشکسوت آزادی و دموکراسی... اگر دستش برسد این وطن را به هر قیمتی که برای مردم کشور خود و مردم جهان تمام شود، دهها سال به عقب خواهد کشید و از آن چیزی برای «زندگی» باقی نخواهد گذاشت. آمریکا برای استفاده از هر سلاحی، همیشه آماده و داوطلب بوده است. آمریکا بمبهای اتمیاش را برای نمایش انبار نکرده است. امپریالیسم آمریکا بیش از تصور هر انسان خوشبین، میان بین و بد بینی چموش و جنایتکار است.
کارگران هفت تپه که فریاد برمیآورند «ما گرسنه هستیم»، متاسفانه با چشم خود غارت و چپاول را میبینند. میبینند که چگونه انباشت نجومی ثروت بهوجود میآید و چگونه یکشبه میلیونها... که نه، میلیاردها بر ثروت چپاولگران افزوده میشود، اما آنان که کار کردهاند باید گرفتار نان باشند و با التماس و اعتصاب مزدشان را دریافت دارند!! کارگران هفت تپه مانند کارگران شرکت واحد باید از جان مایه بگذارند و همانند کارگران معادن در خطر مرگ آنی و لحظهای قرار داشته باشند، اما آقاها و کلان مفتخوارها بیحساب و کتاب بر اندوختههایشان افزوده گردد. آنان شاهد باشند که برج داران و کلان سرمایهداران از هر حساب و کتابی درامان هستند، اما کارگران که فقط خواهان اولیهترین حقوق خودند، حتا از حق اعتصاب محروم میشوند و در عوض برای کوچکترین حقخواهی، تحت پیگرد و فشار و زندان و شکنجه قرار میگیرند. کارگران شرکت واحد حق دارند تا حامی کارگران نیشکر هفت تپه شوند، حق دارند بیانیه بدهند و از آنان حمایت کنند... به بیانی روشنتر، در این کشور و وطن، همه حق دارند تا مدافع حقوق یکدیگر باشند، اما همه باید هشیار باشند تا در دام آمریکا نیفتند و گرفتار خدعه و فریب هدایتگر او، انگلیس، نشوند!!. حاکمیت کشور نیز در این وادی نقشی بنیادی، اساسی و کلیدی دارد. اگر واقعا آمریکا شیطان بزرگ است، اگر آمریکا برای همهی مردم جهان جز نکبت و جنگ و غارت ملتها و فریب آنها چیزی به ارمغان نمیآورد، پس بر حاکمیت نیز وظیفه و واجب است تا در راستای خواستها و امیال امپریالیسم آمریکا و دیگر چپاولگران جهانی حرکت نکند و مرتبا بستر و شرایط مقبول آنان را فراهم نکند؛ به آنها بهانه ندهد تا با دلایل بهظاهر قابل قبول و واقعی مردم را بفریبند و در راستای اضمحلال این کشور موفق شوند.
کارگران، معلمان، کشاورزان، دانشجویان و همهی اقشار مولد این کشور، دانش و فهم منسجمی از دد منشی امپریالیسم دارند. باید امکان حضور عینی آنان برای مبارزه با ژاژخواهی امپریالیسم فراهم شود. پذیرش حقوق صنفی، انسانی و میهنپرستانهی آنان، اولین گام در مبارزهی به حق ضد امپریالیستی میباشد. ستیز با کارگران هفت تپه و دیگر اقشار، کمک به امپریالیسم جهانی است. روشنفکران و مارکسیستهای آگاه چپ که ماهیت امپریالیسم را به ما آموزش دادهاند، هرگز دم به دم صدای آمریکا نمیدهند و از تنگناهای داخل کشور با خانم ستارهی درخششها درد دل نمیکنند!!. امپریالیسم دشمن ایران و بشریت است، امپریالیسم دشمن ملت آمریکا و تمام خلقهای جهان است. اجازه ندهید امپریالیسم نمایندهی حقطلبی ملت ایران شود. موفقیت آمریکا، موفقیت مردم ایران نیست. موفقیت آمریکا نکبت و بدبختی را برای تمام خلقهای ایران به ارمغان خواهد آورد. وحدت ملی برای مبارزه با امپریالیسم، ضرورت نخست مبارزه در شرایط حاضر است که آن تحقق نخواهد یافت مگر این که کارگران هفت تپه، شرکت واحد، معلمان، دانشجویان و تمام ملیتهای ایرانی به همراه دیگر دلسوزان وطن درک روشنی از منافع هم و منافع ملی داشته باشند و خطر امپریالیسم را جدی بگیرند. باید پذیرفت که گرسنگی کارگران هفت تپه و... بیش از هر کس آمریکا را شاد میسازد!! آمریکا را با دست خود راضی و خشنود نسازید.
|
||
|