لطفاٌ نظرات وپيشنهادات خود را براي ما به آدرس: Info@farhangetowsee.com ارسال فرماييد . |
نویسندگان: دهرجمیل و علی الفدحیلی برگردان: بابک پاکزاد
صدها هزار بیوه به تراژدی خاموش کشوری شکل دادهاند که روز به روز بیشتر در آشوب فرو میرود. بیوهها روی دیگر سکهی خشونتی هستند که بیش از یک میلیون مرد را به کام مرگ فرستاده و یا آنها را معلول و ناپدید کرده است. همسران و مادران این مردان هماکنون بار مسؤلیت خانواده را بردوش دارند. خالد حمید، رییس سازمان حقوق بشری عراقی الرایا گفت: «تعداد کل مردانی که طی این دوره کشته، معلول و ناپدید شدهاند بیش از یک و نیم میلیون نفر است. میانگین تعداد نفرات یک خانوار در عراق هشت نفر است. بنابراین حدود ده میلیون عراقی در شرایط بسیار سختی زندگی میکنند.» او گفت: «در چنین شرایطی زنان مجبورند به دنبال راههایی برای تداوم بقا و تأمین خانوادههایشان باشند و این درحالی است که کمک چندانی نیز از طرف جامعهی بینالمللی صورت نمیگیرد. بیشتر تشکلهای غیر دولتی (NGO)های بینالمللی، سال گذشته، ضمن پذیرفتن نظر دولت متبوعشان مبنی بر افزایش آشوبها و در معرض خطر قرار گرفتن اعضا و فعالان NGOها، عراق را ترک کردند.» فاریس داغستانی، مدیر پروژهی یک سازمان کمکهای بشر دوستانهی ایتالیایی در بغداد (INTERSOS) گفت: NGOهای بینالمللی قبل از آنکه بهطور ناگهانی در اکتبر 2005 عراق را ترک کنند، برخی پروژههای حمایتی را در ارتباط با زنان عراقی به اجرا درآوردند. این برنامهها برزنان شاغل و حمایت از آنها، از طریق آموزش و فراهم کردن ابزارهای لازم برای افزایش درآمدشان متمرکز بود. جای تأسف است که بخش اعظم پروژههای مفید ما متوقف شد و ما زنان را رو در روی سرنوشت به حال خود رها کردیم؟» اشغال عراق در سال 2003 اولین آشوبی نیست که جان میستاند. طی جنگ 1988-1980 بین ایران و عراق صدها مرد کشته، اسیر یا جانباز شدند. دکتر شتها احمد در منزلش در بغداد گفت: ما هرگز در عمرمان آنچنان که شایستهی انسان است زندگی نکردهایم. جنگ ایران و عراق، پدرانمان را از ما گرفت و حالا جنگ بوش همسران و فرزندانِمان را.» اکنون زنان برای تداوم بقا و تأمین خانوادهشان دست و پا میزنند. او ادامه میدهد: «ما حتا نمیتوانیم رویای رشد مهارتهایمان را در سر بپرورانیم!» شوهر دکتر شتها که او هم یک پزشک بود در ماه سپتامبر سال جاری توسط نیروهای شورشی هنگامیکه در حال ترک وزارت بهداشت در بغداد بود کشته شد. حالا او هم خانوادهاش و هم خانوادهی شوهرش را تأمین میکند. البته برخی کمکها از طریق گروههایی نظیر صلیب سرخ عراق، حزب اسلامی، انجمن روحانیون مسلمان و سازمانهای غیر دولتی به بیوهها ارایه میشود، اما این کمکها خوب سازماندهی نشده و برای کمک به بیوهها که تعداد آنها رو به افزایش است ناکافی است. ادارهی امور اجتماعی دولت شروع به پرداخت ماهانهای معادل صد دلار به بیوهها کرده است، اما با توجه به تورم در حال افزایش این پرداخت نمیتواند جواب همهی خانوادهها را بدهد. از طرف دیگر دریافت همین مبلغ نیز آسان نیست. حاجا سعادیه حسین که یک بیوهی چهل و هفت ساله در شهر بغداد است گفت: «من مجبورم برای دریافت کمک هزینهی ماهانه در ادارات دولتی مقادیر قابل توجهی رشوه بدهم. باید بگویم که این مبلغ به هیچوجه برای تأمین خانوادهی بزرگ من کافی نیست. سال گذشته، آمریکاییها شوهرم را نزدیک محل ایست بازرسی کشتند و حالا من برای تأمین شش فرزندم به عنوان خدمتکار در خانههای مقامات دولتی کار میکنم و برای اینکه هزینههایم را کم کنم نگذاشتم که آنها به مدرسه بروند.» برخی بیوهها به منظور یافتن حامی در صدد ازدواج مجدد هستند. اما شوهر دومِ آنها که معمولاً مسنتر از آنهاست مراقبت از فرزندان جدید را نیز به آنها واگذار میکند. سخنگوی صلیب سرخ عراق گفت: «از دست دادن شوهر را به هیچوجه نمیتوان جبران کرد. جهان مسؤل زنانی است که همسرانشان را به نام جامعهی جهانی از دست دادهاند.» منبع: Inter Press Service. برگرفته از روزنامهی سرمایه، یکشنبه 26 آذر 85 شمارهی 329
|