نویدنو 07/11/1392 |
نویدنو 07/11/1392 میدانداری «آنارشیست»ها در اوکراین اردشیر زارعیقنواتی در اینروزها وضعیت کییف پایتخت اوکراین و بهخصوص میدان استقلال این شهر بیشباهت به میدانهای جنگ در شهرهای سوریه نبوده و آتش و دود از هرگوشه زبانه میکشد. مخالفان و معترضان به سیاستهای دولت «ویکتور یانوکوویچ» رییسجمهوری این کشور که مورد حمایت مستقیم اتحادیه اروپایی و غرب هستند، با تسخیر میدان استقلال کییف در پشت سنگرهایی از لاستیکهای اتومبیل و کیسههای شن و برف طوری آرایش گرفتهاند که آمادگی برای جنگ شهری را نوید میدهد. این اعتراضات به حدود دوماه قبل برمیگردد که یانوکوویچ حاضر نشد پیمان تجارت آزاد با اتحادیه اروپا را در قالب طرح موسوم به «مشارکت شرقی» امضا کند. از آن روز تاکنون بهلحاظ تحولاتی که در اوکراین اتفاق افتاده است و بهخصوص بعد از توافق بین یانوکوویچ با «ولادیمیر پوتین» رییسجمهوری روسیه جهت گسترش مناسبات تجاری و اقتصادی که با بخشش امتیاز تخفیف 30درصدی قیمت گاز صادراتی و همچنین اعطای یک وام 15میلیارددلاری به اوکراین همراه بود، تقابل بین مخالفان و دولت شدت بیشتری به خود گرفته است. این منازعه طی روزهای اخیر آنچنان گسترش یافته است که مرکز کییف را به یک میدان جنگ واقعی تبدیل کرده که در آن صدهانفر از دو طرف از جمله 180پلیس زخمی و سهنفر از معترضان نیز کشته شدهاند. این در حالی است که هفته گذشته و زمانی که معترضان حاضر به ترک میدان استقلال کییف نشدند، پارلمان اوکراین که اکثریت آن در دست حامیان دولت است قانون محدودیت تجمعات را به تصویب رساند که این اقدام بر آتش اعتراضات افزود. تشدید منازعه بین دوطرف آن هم بر سر عدم امضای یک پیمان تجاری هرچند این توافق مهم باشد هرگز نمیتواند یک بهانه و توجیه منطقی برای بیثباتی سیاسی- اجتماعی و احتمال فروپاشی سرزمینی یک کشور تلقی شده و روند وقایع در راستای کنشهای طبیعی به حساب آید. اصولا اوکراین بعد از استقلال بهلحاظ سرزمینی یک ملت دوپاره و یک ساخت سیاسی - اجتماعی پارادوکسیکال است که ترسیم خطوط و سطوح سیاسی آن بر اساس حوزههای سرزمینی متفاوت در شرق و غرب این کشور رقم میخورد. در شرق صنعتی ملتی از نژاد اسلاو، مسیحی ارتدکس، بیشتر روسزبان و بخش بزرگی از جمعیت با تابعیت دوگانه روسی- اوکراینی زندگی میکنند در حالی که به عکس در غرب کشاورزی مسیحیان کاتولیک، غیراسلاوهای ناسیونالیست و جمعیتهایی ساکن هستند که به لحاظ تاریخی همیشه خود را بخشی از ساخت اروپایی تعریف کردهاند. هنوز حافظه تاریخی مردم شرقی از یاد نبرده است که در طول جنگجهانی دوم ارتش شبهنظامی رهبر ناسیونالیستها «استپان باندرا» که در همین اعتراضات در میدان استقلال بزرگداشت وی توسط معترضان انجام گرفت عمده نیروهای خود را از غرب کشور یارگیری میکرد و در ارتباط مستقیم با آلمان هیتلری به بدترین شکل ممکن دست به سرکوب نیروهای مقاومت اوکراینی زده و پیشقراول حمله به شوروی سابق بودهاند. اینکه هماکنون نیز تمامی رهبران اروپایی در پشتسر معترضان میدان استقلال کییف صف کشیدهاند بیش از آنچه ارتباطی به روند دموکراتیک در ساخت سیاسی اوکراین داشته باشد بیشتر یک جنگ ژئوپلیتیک بین روسیه و اتحادیه اروپا است که ریشه در تاریخ این سرزمین 46میلیونی دارد. هیچ معیاری در مبارزات دموکراتیک برای واکنش به تصمیمگیریهای دولت حاکم و برآمده از درون یک انتخابات آزاد اجازه نمیدهد که برای ابراز مخالفت با یک تصمیم دولتی شدت منازعه را به سطح فروپاشی سرزمینی یک کشور متحد ارتقا داد. از طرف دیگر روح توافقنامه جدید بین مسکو- کییف و همچنین مراودات سیاسی- اقتصادی بین اوکراین و اتحادیه اروپا در حد و اندازه همگرایی با یکی و واگرایی با دیگری نبوده و در چارچوب پیوستن اردوگاهی به مفهوم دوران جنگ سرد نیست که الزام یک انقلاب و تغییر بنیادین را توجیهپذیر سازد. در حالی که در ابتدای این اعتراضات در روز سهشنبه سوم دسامبر 2013 طرح رای عدم اعتماد به دولت «میکولا آزاروف» در پارلمان اوکراین با رای موافق تنها 186نماینده از مجموع 441نماینده حاضر با شکست روبهرو شد. اما هماکنون یانوکوویچ حتی بحث استعفای نخستوزیر و اصلاحات در قانون ضدتجمعات را نیز روی میز مذاکره با مخالفان گذاشته که ظاهرا توسط آنان رد شده است. روز شنبه 25ژانویه حتی یانوکوویچ در دیدار با رهبران مخالف رسما به «آرسنی یاتسنیوک» رهبر حزب سرزمین پدری پیشنهاد پست نخستوزیری و به آقای کلیچکو، رهبر حزب اودار یا همان«مشت» سمت معاونت نخستوزیری و وزارت امور بشردوستانه را داد که با مخالفت آنان روبهرو شد. تا اینجای کار بهموازات تشدید اعتراضات خیابانی و حملات تهاجمی مخالفان به نیروهای پلیس و ضدشورش که حتی منجر به تسخیر بسیاری از ادارات دولتی توسط معترضان شده است دولت یانوکوویچ نهایت تعامل و خویشتنداری را انجام داده است. این وضعیت در شرایطی رقم میخورد که گزارشات مستند و اخبار خبرگزاریهای بینالمللی از سطح شهر کییف و میدان استقلال نشاندهنده موقعیت هجومی و آنارشیستی ویرانگر مخالفان است و پلیس هرچند به نوبه خود یک پای اتهامات است اما نسبت به معترضان در موقعیت تدافعی قرار گرفته است. همچنین خبرهایی که از بعضی شهرهای غربی اوکراین چون «لووو» و «لوانو فرانکیوسک» میرسد گویای تسخیر بسیاری از مراکز حکومتی توسط مخالفان است که این روند تنها در یک سناریوی فروپاشی و تجزیه کشور قابلبررسی است. زومکردن بلاانقطاع دوربین خبرگزاریهای اروپایی بهخصوص «یورونیوز» روی چهره «ویتالی کلیچکو» قهرمان سابق بوکس به عنوان رهبر اپوزیسیون اوکراین بیش از آنکه منعکسکننده تحولات جاری باشد ناشی از یک تلاش «رهبرسازی» رسانه برای کاملکردن سناریوی موجود بوده است. این پروپاگاندای سیاسی- تبلیغی حول مشتزنی که در جایگاه سیاستمدار قرار گرفته است وضعیت سیاسی اوکراین را در حد یک رینگ بوکس و برنامه برای ناکاوت رقیب تنزل داده و رویکرد حذفی مخالفان در دوقطبی کنونی این کشور فضا را در مسیر جنگ داخلی و فروپاشی سرزمینی قرار داده است. پیامهای هشدارآمیز مسکو درخصوص عدمدخالت خارجی از یک طرف و تهدیدات بروکسل- واشنگتن جهت احتمال تدابیر تحریمی علیه دولتمردان اوکراینی از طرف دیگر جای هیچ شکی باقی نمیگذارد که کاروان جنگهای ژئوپلیتیک فعلا در کییف اردو زده و بازیگران داخلی و خارجی این منازعه با آتشی بازی میکنند که میتواند بار دیگر فاجعه بالکان را تکرار کند. از آنجا که تصویر خاکستری میدان استقلال کییف منعکسکننده تمام واقعیت اوکراین نبوده و در شرق وضعیت کاملا متفاوتی وجود دارد، ادامه وضعیت موجود و عدم مصالحه طرفین منازعه آیندهای را میتواند برای اوکراین رقم بزند که کنترل آن در فردای تحولات از دست تمام بازیگران کنونی خارج خواهد شد.
|
|