سرسخن
ارژنگ، دوماهنامۀ
ادبی، هنری و اجتماعی نویدنو، شمارۀ
33
آذر و
دی
1402
آغاز
جنگِ ویرانگر و نسلکشیِ اسرائیل در غزّه درپی 75سال اشغالِ غیرقانونی
سرزمین تاریخی فلسطین رویداد تلخی بود که هم در آستانۀ آغاز سال نوی
میلادی کامِ همه خلقهای خاورمیانه و جهان را تلخ کرد، و هم نقاب از
چهرۀ فریبکارِ سرانِ سرمایهداری آمریکا و غربِ مدّعی
"دمکراسی"
برداشت. با فرسایشیشدن جنگ در اوکراین و اینک در فلسطین، مقولۀ صلحِ
جهانی بیشازپیش دور از دسترس بشریّتِ قرن 21 قرار دارد که تازه از
ویروس مرگبار کرونا کمر راست کرده بود. آنچه موجب نگرانی صلحخواهان
شده، احتمال گسترشِ دامنۀ جنگِ جاری به کشورهای دیگر از جمله میهنِ
عزیزمان است. سخنانِ نابخردانۀ سخنگوی سپاهِ پاسداران مبنی بر دخالت
یا هدایت ایران درحملۀ 7 اکتبر نیروهای رزمندۀ فلسطینی به شهرکهای
صهیونیستنشینِ اسراییل که سریعا پسگرفته شد، میتوانست ایران و به
تبعِ آن کشورهای دیگر را وارد این منازعه در ابعادی خطرناک کند. نخستین
پیامدِ درگیرشدنِ میهنِ ما در جنگِ جاری، تضعیفِ روندِ جنبشِ انقلابی
مردم و تشدیدِ فضای خفقان و سرکوبِ نیروهای آزادیخواه و عدالتجویی
خواهد بود که از سالِ گذشته با طرح مطالباتِ دمکراتیک ازجمله حقِّ
پوششِ اختیاری زنان، خیزشِ اعتراضی خود را رقم زدند و کماکان استوار و
پُرتوان در میدانِ نبرد ایستادهاند.
صدیقه وَسمَقی، محقق و اسلامپژوه دربارۀ قانونِ
"حجابِ
اجباری" که به شکلی غیرقانونی و زبونانه در پستوی کمیسیونی از مجلسِ
اقلّیت مراحلِ تصویبِ خود را میگذراند، به درستی آنرا
"قانونی
شَرور، پُرهزینه و پُرمفسده"
میداند. همان قانونی که اگرچه هنوز تصویب نشده، امّا وزیرِ کشور به
شکلی محرمانه دستور استقرارِ نیروهای
"حجاببان"
در ایستگاههای مترو با شرح اختیاراتِ آنها را صادر میکند و در مقابل
پرسشِ خبرنگار صدا وُ سیما وقیحانه صدورِ آنرا کتمان میکند که البته
روزِ بعد دروغاش برملا و رسانهای میشود. او در چشمِ 85 میلیون
ایرانی نگاه میکند و با خیالِ راحت دروغ میگوید چون میداند در این
"نظامِ
مقدّس"،
دروغگفتن به مردم هیچ مالیات و بازخواستی ندارد. مثلا درحالیکه وزیرِ
صمت از "رهابودنِ
قیمتها
در بازارها"
میگوید، وزیرِ کارِ کابینه مدّعی میشود "ما جزوِ اقتصادهای اوّلِ
جهان هستیم"! از یکطرف خبرگزاری تسنیم در 8 آبان 1402 مینویسد "از 4
میلیون خانهای که رئیسی وعدۀ ساختِ آنرا داده بود، بعداز دو
سالوُنیم فقط 144خانه ساخته شده است"، و از طرف دیگر همان جناب وزیرِ
کشور میگوید "این کارِ بسیار بزرگی است که بارِ بسیار بزرگی از دوشِ
دولت برداشته شد!" وزیرِ ارتباطات هم با قاطعیّت در
"رسانۀ
ملّی"
میگوید قیمت اینترنت به هیچوجه افزایش نخواهد یافت و به فاصلۀ کمی
هزینه اینترنتِ بیکیفیتِ اپراتورها با مجوّزِ خودش از 43درصد تا
300درصد افزایش پیدا میکند... واقعیت این است که در غیرِدمکراتیکترین
حکومتهای جهان هم این حجم از دروغپردازی مشاهده نمیشود و راست
گفتهاند که "اگر
دروغ استخوان داشت، آنوقت هیچ دروغگویی گلوی سالمی نداشت"!
فرشاد مومنی، اقتصاددان میگوید
"دولت
در 11زمینه خودش به تورّم دامن زده است."
آمار و ارقام مندرج در لایحۀ بودجۀ سال 1403 دولت که برای تامین کسری
خود با افزایش مالیاتِ کارکنان تا سقفِ 30درصد و یا افزایش یکدرصدی
مالیات بر ارزشِ افزوده برای پرداخت مطالباتِ بازنشستگان عملا دست در
جیبِ مردم میکند و یا مفادِّ قانون ضدِّکارگریِ "مولّدسازی" و نیز
"مصوبۀ
برنامۀ هفتمِ توسعه"
که فاتحۀ صنعتِ ملّی نفتِ کشور را میخواند، همگی مویّدِ سخنِ این
اقتصاددان ویا دکترحسین راغفر است که معتقد است
"افزایشِ
موجِ خودکشی کارگران یکی از حادّترین اشکالِ اعتراض به سیاستها و
فسادهای اقتصادی است."
پس دستِ دولتِ سیزدهم در امرِ توسعه و پیشرفتِ اقتصادی کشور به شدّت
خالی، و در ادارۀ امورِ جاری و تامینِ امنیّتِ اجتماعی و حقوقِ اقتصادی
مردم ناتوان است. کافی است به هَکشدن سیستمهای رایانهای زندانها،
پمپِ بنزینها، همراه اول، صداوسیما، تاکسی تپسی و اخیرا اسنپفود و
لورفتن اطلاعاتِ میلیونها کاربرِ آنها اشاره کنیم که معلوم نیست چه
نهادی جوابگو است، آنوقت رئیسجمهورِ کمسوادِ اقلّیت با داد وُ
فریاد میگوید "ریلِ قطار پیشرفتِ ما بهسرعت درحالِ حرکت است!" و یکی
نیست به او بگوید پدرجان! اگر ریلِ قطار حرکت کند که همه باید برای
نجاتِ جانِ خود از لوکوموتیرِ شما بیرون بپرند!
اگر دستِ دولت در زمینههایی که برشمردیم پُر از خالی است، تورّم و
گرانی فزاینده کمرِ تودهها را شکسته و سفرۀ زحمتکشان هردَم کوچکتر و
کوچکتر میشود، امّا مجموعۀ حاکمیّت در تضییع حقوقِ مدنی، صنفی و
سیاسی اکثریتِ زحمتکشِ جامعه و سرکوبِ معترضان به وضعِ موجود (زنان و
جوانان، دانشجویان، کارگران، معلمان، بازنشستگان، وکلاء،
روزنامهنگاران، و سانسورِ بیرحمانۀ آثار نویسندگان و هنرمندان دستِ
طولایی دارد: بریدن 25سال زندان برای دو خبرنگاری که از واقعۀ قتلِ
حکومتی "مهسا"
گزارش تهیّه کرده بودند، 10سال زندان برای خواهر و برادری که در میدانِ
آزادی رقصیده بودند، 4سال زندان برای سپیده رشنو، شاعرِ معترض به حجابِ
اجباری، اخراج بیشاز 100دانشجوی معترض امیرکبیر از دانشگاه،
ممنوعالکاری بیشاز 10زن بازیگرِ سینما و تلویزیون، برکناری 20 هزار
مدیرِ مدرسه بدلایل سیاسی و اعتقادی (بنا به گفتۀ نماینده مهاباد در
مجلس)،...، همهوهمه با هدفِ بالابُردنِ هزینۀ اعتراضاتِ مدنی و گرفتنِ
انتقام از مردمِ معترضی است که خواهانِ یک زندگی شرافتمندانه در
کشورِ خود با حاکمیّتی ملّی و دمکراتیک هستند. کشوری که از نظر میزانِ
منابع و ذخائرِ طبیعی چهارمین یا پنجمین کشورِ ثروتمندِ جهان (نسبت به
جمعیّت) و به تنهایی امکاناتِ یک قارّه را داراست و همین ویژگی در طول
تاریخ چشمِ طمعِ بیگانگان و حاکمانِ مستبد و فاسد را برانگیخته است.
بیتردید مردم انقلابی ایران با مبارزۀ دمکراتیک و متینِ خود چشمانِ
طمعِ آنها را از کاسه درخواهند آورد، اگر
"جغدِ
جنگ و مرغوای او"
امان دهد.
شورای دبیران
ارژنگ
|