-
مبارزه علیه اسلام سیاسی از فرق سر تا نوک پا امری طبقاتی است.
چون امروز اسلام سیاسی به ابزار موثری در دستان طبقههای حاکم نه
تنها برای حمله ، تقسیم کردن یا کنترل کارگران، بلکه برای کسب مزیت
در رقابت در درون سامانه امپریالیستی تبدیل شده است.
زمانی که مشخصه طبقاتی اسلام سیاسی نادیده گرفته میشود، اسلام
سیاسی در اروپا و آمریکای شمالی، یا با رویکردی شرق گرایانه "
شورش ضد امپریالیستی، حتی انقلابی جهان عقب مانده " ، یا همانند
مورد داعش، به مثابه بربریتی قرون وسطایی تلقی میشود.
تحریریه نویدنو :
October 20th, 2023
رفقای گرامی
بعد از چهارسال، بار دیگر در ازمیر هستیم. از طرف کمیته مرکزی حزب
کمونیست ترکیه و عضوهای آن، مایلم به همه شما خوش آمد بگویم. امیدوارم
که 23 مین همایش جهانی حزبهای کمونیست و کارگری، که امروز افتتاح
میشود، بر پایه موفقیتهای همایش 22 ام که سال گذشته با مشارکت عظیم
رفقای کوبایی در هاوانا برگزار کردیم ثمربخش، صمیمی و پربار خواهد باد.
رفقای عزیز، کارکنان گرامی
مطبوعات
در هفتم اکتبر، پس از حمله رزمندگان مقاومت فلسطین علیه اسرائیل و پی
آمد آن تجاوز فزاینده اسرائیل، سفیر اسرائیل از مردم ترکیه تشکر کرد.
چه اتفاقی افتاده بود که شایسه چنین سپاسگزاری بود؟ اردوغان، که پیش
از این در هر فرصتی به اسرائیل غریده بود، این بار از زبان نرمی
استفاده و دعوت به میانه روی کرد. اما، سفیر اسرائیل درباره دولت ترکیه
سخن نمی گفت، بلکه درباره مردم حرف میزد. او داشت میگفت "متشکرم" چون
در ترکیه، که به هم دردی گسترده نسبت به مقاومت فلسطین در کشور معروف
است، افزایش شدیدی در تعداد کسانی که در کنار اسرائیل ایستادند وجود
داشته، و حتی بخشهایی از چپ گراها به بهانه محکوم کردن حماس
دیدگاههای مخالف مقاومت فلسطین به زبان آوردند.
پیش از هرچیز مایلم به مقاومت مشروع و به حق مردم فلسطین درود بفرستم و
تاکید کنم که ما خواستار پایان دادن بی درنگ به اشغال و تجاوز اسرائیل
هستیم. همایش ما تازه درحال آغاز است، اما فکر میکنم تردیدی وجود
ندارد که این کلمات ما گرایش مشترک تمام حزبهای حاضر در این جا هست.
اراده انقلابی و قلبهای ما با مردم فلسطین است.
اجازه دهید به موضوع خوشحالی سفیر اسرائیل بازگردم. در 7 اکتبر،
عملیاتی با درک انحرافی از مدیریت صورت گرفت که بخش بزرگی از جامعه
ترکیه را تحت تاثیر قرار داد. آنها با یک رفتار به شدت سامانه مند،
مسئله فلسطین را به سایه بردند و با استفاده ازتصاویر نیمه واقعی نیمه
دروغ حماس را به خط مقدم آوردند و احساسی را ایجاد کردند که مسئله "
قتل عام اسرائیل مدرن از سوی جهادیهای بربر" سربرآورد.
ارزیابی حزب کمونیست ترکیه از حماس بسیار روشن است. ما در رابطه با
منشا ایدئولوژیک، ماموریت، اهداف و ارتباط های بینالمللی این سازمان
تردیدی نداریم. با این حال، در 7 اکتبر، حزب کمونیست ترکیه به سرعت
اعلام کرد که مقاومت فلسطین مشروع است، و برای زدودن توهم در افکار
مردم دخالت کرد یم و توانستیم تا حد معینی با تبلیغات امپریالیستی
مقابله کنیم.
رفقای عزیز
ما در این جا با دو مشکل رو در روهستیم. یکی از آنها مشکل در رابطه با
کانالهای ارتباطی ما با جامعه و کارگران است، که یکی از موضوعهای
دستورکار همایش ما هست. من بعدا به موضوعهایی مانند رسانه، عرصه
مبارزه ایدئولوژیک که روی ترجیحات تودهها تاثیر می گذارد، وانتشار
اخبار و غیر آن خواهم پرداخت. اما الان، مایلم به مشکل دیگری در رابطه
با تحولات فلسطین بپردازم.
این مشکل اسلام سیاسی است. رفقا، من صریح خواهم بود. اسلام سیاسی یکی
از موضوعهایی است که دربارۀ آن درمیان حزبهای کمونیستی بیشترین توهم
وجود دارد. مارکسیسم در اروپا متولدشد، در آنجا توسعه یافت. اگرچه
انقلاب روسیه به نوعی چالشی برای مارکسیسم اروپایی بود، اما بلشویکها
همیشه منش غربی داشتند. این طبیعی است چون اروپا قارهای بود که طبقۀ
کارگر درآن از لحاظ کیفی و کمی پیشرفته ترین طبقه کارگر بود.
موضوع مذهب برای مارکسیسم به عنوان نتیجه قرنها مبارزه و اصلاحاتی که
تاثیر کلیسا را کاهش داد موضوع هیجانانگیزی نبوده است. اگرچه در برخی
کشورهای کاتولیک تاثیر اقتصادی، ایدئولوژیک و سیاسی کلیسا زیاد است،
اما مسیحیت هرگز به دستور کار سیاسی مسلط برای کمونیستها تبدیل نشده
است.
درجهان اسلام، وضعیت کاملا متفاوت است. اسلام سیاسی و مبارزه برای
سکولاریسم دربرابر آن یکی از مهم ترین موضوعها بوده است. این (مبارزه)
یک ترجیح نیست، بلکه یک باید است. چون اسلام سیاسی در سراسر جهان ، به
ویژه در اروپا به پدیده داخلی تبدیل شده است، زمان مورد بحث قرار دادن
این موضوع با جزئیات آن فرا رسیده است.
اسلام سیاسی، در تمام گونههای آن، مدعی طراحی جامعه، فضای عمومی، دولت
و سیاستها طبق قوانین مذهبی است. در برابر این ادعا، هیچ موضع دیگری
جز دفاع از سکولاریسم نمیتواند وجود داشته باشد. این عصاره موضوع است.
حزبهای کمونیست باید این موضوع را در نظر داشته باشند که این موضع
ربطی به احترام به باورهای افراد ندارد. مثلا، حزب کمونیست ترکیه، از
یک سو، درحال به خدمات گرفتن کارگران مومن در صفوف خود است، و از سوی
دیگر، مبارزه برای سکولاریسم را به تندترین و هشیارانه ترین شیوه ترویج
میکند.
مبارزه علیه اسلام سیاسی از فرق سر تا نوک پا امری طبقاتی است. چون
امروز اسلام سیاسی به ابزار موثری در دستان طبقههای حاکم نه تنها برای
حمله ، تقسیم کردن یا کنترل کارگران، بلکه برای کسب مزیت در رقابت در
درون سامانه امپریالیستی تبدیل شده است.
زمانی که مشخصه طبقاتی اسلام سیاسی نادیده گرفته میشود، اسلام سیاسی
در اروپا و آمریکای شمالی، یا با رویکردی شرق گرایانه " شورش ضد
امپریالیستی، حتی انقلابی جهان عقب مانده " ، یا همانند مورد داعش، به
مثابه بربریتی قرون وسطایی تلقی میشود.
من ازاین که بگویم هر دو رویکرد به خطا منجرمیشود پشیمان نمی شوم .
باید درک کنیم که اسلام سیاسی واقعیت مهم جهان مدرن است، اسلام سیاسی
به صورت بنیادی پدیده ای طبقاتی و مشکلی است که با رومانتیسم یا احساس
وحشت نمیتوان برآن غلبه کرد.
ما اجازه نخواهیم داد مقاومت فلسطین به حماس تقلیل یابد. اما به پاسخ
این پرسش که چرا مذهب در پویایی های اجتماعی جهان اسلام به امری تعیین
کننده تبدیل شده است نیاز داریم.
رفقا، بازگشت به عقب در خاورمیانه در تحلیل نهایی به خاطرهمان دلیلی
است که امروز جنبش طبقه کارگر را دربقیه جهان تنزل داده است. این دلیل
میتواند به رهاکردن موضع طبقاتی و چشم انداز انقلابی خلاصه شود. یکی
از مهمترین، اگر نه تنها، دلیل برای رشد پوپولیسم راستگرا، یا راست
افراطی در اروپای امروز شکافهایی است که از سوی چپ رها شده است.
سرمایهداری پیوسته مشکلاتی را ایجاد میکند که مستلزم پاسخهای
ریشهای هستند. همان سازوکار در خاورمیانه هم ، که از یک زمینه بسیار
متفاوت تاریخی، فرهنگی و سیاسی برخورداراست عمل میکند. سیاستها با
هیچ شکافی مدارا نمیکنند. حقیقت آن است که آنها خشم فقرا را می
دزدند و آن را از ما به سرقت میبرند.
ما نمی توانیم این (وضعیت) را بپذیریم. لحظهای که ما امرمسلم انقلاب
را کنار میگذاریم، مرتکب اشتباه میشویم. موضع ضد امریکایی بدون هدف
سوسیالیسم ما را به متحد پنداشتن اسلام سیاسی یا به اصطلاح بورژوازی
ملی هدایت میکند، قرار دادن دموکراسی پیش از سوسیالیسم اغلب ما را به
همکاری با امریکا یا اتحادیه اروپا یا دیگر نیروهای بورژوازی میکشاند.
این دورباطل است.
دورباطل ما را در اروپا، امریکای لاتین یا آمریکای شمالی به اندازه ای
که درعراق، افغانستان، ایران، ترکیه، مصر یا فلسطین انجام میدهد به
تله میاندازد.
این تلهها آن چنان تاثیر گزارند که با برخی از نیروهایی که آشکارا و
به صورت فیزیکی، نه تنها ایدئولوژیکی، با آمریکا همکاری میکنند به
عنوان " جنبشهای رهایی ملی" رفتار می شود، و اردوغان، رهبری که 20 سال
سیاهی را برای طبقه کارگر ترکیه نمایندگی میکند برچسب "ضد امپریالیست"
میخورد.
اما، مارکسیسم - لنینیسم چنین رویکردهای درهم شکسته را رد میکند. آری،
در جهان امروز پویشهای پیچیده وچندلایه ای وجود دارد. اما وقتی که ما
تضاد طبقاتی را در هسته قرار میدهیم، وقتی که با این پیش فرض که هیچ
جهت یابی راهبردی غیر از چشم انداز انقلاب سوسیالیستی در قرن 21 نمی
تواند وجود داشته باشد عمل می کنیم ، وقتی که درباره سکولاریسم و ضد
امپریالیسم موضعی روشن و واضح اتخاذ می کنیم، جنبش کمونیستی سرانجام
درعرصه جهانی تقویت و حتی به قدرت هژمونیک تبدیل خواهد شد. نظر ما این
است.
رفقای گرامی،
ما فکر میکنیم که امروز در جنگ اوکراین مشکل همانندی داریم. ما آگاهیم
که این موضوع سبب انشعابهای عمیقی دربین حزبهای کمونیست شده است و
به عنوان حزب میزبان نه تصمیم داریم روی این انشعابها متمرکز شویم و
نه آنها را بزرگترکنیم. حزب ما پیش از این نقطه نظرهای خود را از طریق
اطلاعیهها، امضا بیانیهها، و مشارکت در متنهای مشترک دیگر با شما
وهمگان به اشتراک گذاشته است.
از سوی دیگر، من باید صمیمانه اعلام کنم در منطقه ای که درآن سوسیالیسم
یک قرن تمام نه تنها به عنوان گزینه ای قوی بلکه به عنوان روند واقعی
ساختمان سوسیالیسم مشخص شده است، از این واقعیت که امروز مواضع
کمونیستها بیشتر ملی است تا موضعی طبقه محور خوشحال نیستیم.
البته، این امر بدان معنا نیست که ما مشکلات را خیلی ساده می کنیم. ما
درسراسر جهان با مشکلات پیچیده ای رو در رو هستیم. این پیچیدگی موضعی
اصولی، انقلابی و نیزسلطه سیاسی میطلبد. اما تنها یک چیز را میدانیم:
کمونیستها باید ماموریت تاریخی خودرا هسته (فعالیت) قرار دهند: مبارزه
برای دموکراسی، صلح، استقلال، ضد امپریالیسم تنها زمانی معنا پیدا
میکند که با ماموریت ویژه تاریخی پیوند دارد. این موضوع نمیتواند تا
روزگاری که شرایط مطلوبتری پدیدار شود به عقب انداخته شود. دراین
بستر، لازم است به یاد داشته باشیم که شرایط مطلوب ترهرگز پدیدار
نخواهد شد.
شعار "سوسیالیسم یا بربریت" یک صد سال پیش خیلی معنا دار بود. یک صد
سال بعد، نمیتوانیم اجازه دهیم بربریت به عنوان تنها گزینه، بدون
آلترناتیوی باقی بماند.
سرمایهداری در تمام اشکال خود و به عبارت مطلق بربریت است، و هر
راهبردی که به دست آوردن جایگاهی در داخل سرمایهداری را هدف بگیرد
محکوم به شکست است. امروز تنها راهبرد موثر چشم انداز انقلاب سوسالیستی
است وهرجایگاه و دست آوردی باید در رابطه با این راهبرد تعریف شود. ما
به این شیوه میتوانیم از سایه پارلمانتاریسم بورژوایی یا ملت پرستی یا
اسلام سیاسی یا صندوقهای اتحادیه اروپا با ایدئولوژی طبقه متوسط رها
شویم. دراین شیوه، بشریت مجبور به انتخاب بین بایدن یا ترامپ، حماس یا
صهیونیسم، زلنسکی یا پوتین، رژیم ملا یا امریکا، اردوغان یا اپوزیسیون
بورژوازی طرف دار سوروس نخواهد بود.
رفقا،
نسبت دادن کاهش واکنش های جهانی به دههها بی رحمیهای اسرائیل در
فلسطین انحصارا به منش ایدئولوژیک و سیاسی ارتجاعی حماس، که برای کسانی
که در این سمت جهان قرار دارند به خوبی شناخته شده است بی انصافی است.
کمونیستها به تفکر بیشتر در باره کانالهای اطلاعات که سرعت و تاثیر
آنها
حائز اهمیت است نیاز
دارند. در این رابطه، تنبلی هزینههای گزافی داشته و این هزینهها
ادامه خواهد داشت. باید بدانیم که یکی از دلایل مهمی که چرا امروز در
ساختن راهبردی انقلابی با دشواری هایی رو در رو هستیم برتری عظیم
سرمایهداری در توان مندی مدیریت آگاهی مردم درعرصه جهانی است.
اگرچه سلاح اصلی ما دربرابر این برتری سازمان طبقه کارگراست، اما بدیهی
است که ما تعداد هرچه بیشتری از کارگران جوان را به مرحمت رسانههای
اجتماعی، نتفلیکس و پلتفرمهای همانند آن، نفوذ کننده ها و فرهنگ عامه
پسند رها می کنیم.
ما درباره محدودیتی که در تمام درگاه های بحرانی ما را به تماشاگر
تقلیل میدهد صحبت میکنیم. ما این امر را در زمان جنگهای یوگسلاوی و
عراق، بعد در لیبی و به ویژه در سوریه تجربه کردیم، که دخالت های نظامی
را با محتویات تولید شده درمراکز تاسیس شده از سوی بریتانیا در
استانبول و جاهای دیگرتوجیه کردند. امروز حمله آشکار و منزجرکنندهای
از سوی دولت اوکراین که امریکا و ناتو در پشت آن قرار دارند علیه
کمونیسم وجود دارد.کمونیسم ستیزی در روسیه نیز با روشهای بسیار
زیرکانهای دائمی میشود. مثلا، دراکثر فیلمها و سریالهای تلویزیونی
درباره جنگ جهانی دوم که با همکاری یا حمایت نهادهای کشوری در روسیه ،
تولید میشود، از مقامات ارتش قهرمان ساخته میشود، درحالی که رهبران
حزب یا کمیسارها افرادی خودخواه، ستمگر وسوء استفاده چی تصویر میشوند.
ما باید بدانیم که این(شیوه عمل) موثرترازکمونیسم ستیزی آشکارو خام
است.
از ترکیه هم میتوانیم نمونههای بی شماری ارائه کنیم. باید به بی
اعتبار سازی کمونیسم، با آلترناتیو قوی ساختن دوباره کمونیسم، با حمله
به سایههای غیر طبیعی ساخته شده در اطراف آن، با جدی گرفتن جنگ
اطلاعات، و با درک رابطه آن باآگاهی، با زبان خود، با تولیدات فرهنگی
خود غلبه کنیم.
این مشکل امری دارای اولویت است و اختصاص منابع را میطلبد. این مشکل
نه باتسلیم به کانالهای جدید نه با توسل به روشهای طاقت فرسا و قدیمی
نمیتواند حل شود. مشکل با تلاش ما در کشورهای خودمان هم نمیتواند حل
شود، این مشکل بعد جهانی دارد. دراین رابطه، حزب کمونیست ترکیه
آماده سازیهایی را
در تعدادی از پلتفرم ها انجام داده است که آنها را با حزبهایی که به
موضوع علاقه دارند و با کسانی که چشم انداز مشترکی دارند درمیان خواهد
گذاشت.
رفقا،
در ششم فوریه، ترکیه زلزله بزرگی را تجربه کرد که روی سوریه هم تاثیر
گذاشت. دهها هزارنفر از شهروندان ما مردند و برخی از شهرها تقریبا به
طور کامل ویران شدند.
حزب کمونیست ترکیه بلافاصله پس از زلزله، با اعزام تیم هایی به مناطقی
که بیشترین آسیب را دیده بودند همبستگی قابل توجهی را در سراسر
کشورسازمان داد. طوری که رسانههای بورژوایی نتوانستند آن را نادیه
بگیرند، حزب همبستگی را انجام داد و به انجام آن چه نظام باید انجام
میداد ادامه میدهد. بعد انتخابات برگزارشد و حزب کمونیست ترکیه آرایی
دریافت کرد که نه تنها در سطح ملی بلکه در منطقه زلزله زده هم به
طورغیر قابل مقایسهای، کمتراز نفوذ سیاسی آن بود. تا جایی که برخی از
نیروها به جز ما در رسانهها مردم را به "بی وفایی" متهم کردند.
از سوی دیگر حزب کمونیست ترکیه بدون هیچ عیب جویی به کارخود ادامه داد.
با بردباری و هم سو با راهبرد خود، به سازمان دادن در محلات کارگری تحت
سلطه ایدئولوژیهای محافظه کارادامه داد وخانههای بخش و دفاتر حزب را
باز کرد. ما عمل کردیم و به عمل خود با صبوری ادامه میدهیم، میدانیم
تاثیری که ایجاد کرده ایم به خاطر تلاش زحمتکشان برای "راه حلهای
فوری"
به رای ترجمه نمیشود. ما قدرت سازمان یافته و نفوذ سیاسی خود را با
میلیونها رای مبادله نخواهیم کرد. این سازمان و نفوذ برخی اوقات
میتواند به رای تبدیل شود و برخی اوقات نمیتواند به رای تبدیل شود.
اما از شما میخواهیم که دراین مورد مطمئن باشید که : حزب کمونیست
ترکیه پس از 80 سال ممنوعیت، در پایان 20 سال مبارزه به واقعیت مهم این
کشور تبدیل شده است و ما به راه خود ادامه میدهیم.
ترکیه برای ما کشوری با مشکلات بسیارفراوان است. اگرچه کشورما، که
سالها به عنوان پاسگاه امپریالیسم امریکا تلقی میشده است، این مشخصه
را حفظ می کند، اما ترکیه به عنوان محصولی از تقویت نیازهای توسعه طلبی
سریع بورژوازی منش امپراطوری، نو عثمانی کسب میکند. هدفهایی مانند
"دموکراسی اول"، "مسئله کردی اول"، " پایان دادن به وابستگی به امریکا
اول"، " شکست اسلام سیاسی اول"، هدفهایی هستند که یک دیگر را باطل و
پیشرفت مستقل جنبش طبقه کارگر را به تعویق میاندازند. به علاوه، ما
باردیگر شاهد تشدید تلاشها برای اعلام جمهوری ترکیه هستیم، که یک صد
سال پیش به عنوان عنصر جبهه انقلابی، به مثابه نتیجه انقلابی بورژوایی،
نامشروع تاسیس شده است. حزب کمونیست ترکیه برای حمل ارثیه جمهوری
خواهان کشور به سوسیالیسم روی محوری کاملا ضد سرمایه داری تلاش می کند.
از الان به بعد، هر تغییر ریشه ای در ترکیه تنها منش سوسیالیستی خواهد
داشت. ما به این امریقین داریم. بهای آماده نبودن ما زمانی که شرایط
آماده است میتواند به پیروزی ضد انقلاب منجرشود. تاریخ ترکیه، به
نوعی، تاریخ ضد انقلابها است، با این حال ما نیزاین امررا به مثابه "
بارداری انقلاب" تفسیر میکنیم و به مبارزه خود هم سو با ماموریت
تاریخی خود ادامه میدهیم.
با هیجان و امید برای این مبارزه، به شما دوستانه، برادرانه، رفیقانه
درود میفرستیم و به گرمی به شما خوش آمد میگوییم.
|