برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2023-10-26

نویدنو 1402/08/04       Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • ما معتقدیم که اختلاف بین نیروهای راست افراطی اسرائیل و اسلام‌گرایان فلسطین مبتنی بر دیدگاه‌های کاملاً ارتجاعی و ضدّمردمی هر دو طرف است. به فرض پیروزی کامل این یا آن طرف، گامی به سود دو ملت و مردم منطقه برداشته نخواهد شد. نقش آنانی را که در تشدید تنش‌ها و اختلاف بین دو شرّ می‌کوشند، مانند نقش جمهوری اسلامی ایران در حمایت از بنیادگرایان اسلامی و نقش دولت‌های امپریالیستی در پشتیبانی مادّی و تبلیغاتی از اسرائیل را باید افشا و خنثی کرد.

 

 

 

موضع حزب توده ایران :

همبستگی با مردم فلسطین و مبارزه با جنگ‌طلبی اسرائیل و حکومت ولایی ایران

منطقۀ خاورمیانه بار دیگر در مرزهای بین مناطق فلسطین اشغالی و اسرائیل دستخوش تحولات فاجعه‌آور و کشته شدن هزاران انسان شده است که باز هم مردم فلسطین بیشترین صدمه را در آن متحمل می‌شوند. همچنین، در پی افزایش نگران‌کنندۀ تنش‌ها و خطر درگیری‌های نظامی در منطقه، به‌دلیل خصومت سیاسی بین حاکمان مرتجع دو رژیم ولایی ایران و حکومت صهیونیستی و جنگ‌طلب اسرائیل، نگرانی از پیامدهای خطرناک این وضع برای مردم ایران افزایش یافته است. از این رو، واکاوی مسئولانهٔ شرایط مشخص کنونی منطقه و موضع‌گیری به سود جنبش‌های مردمی در ایران و منطقه بسیار اهمیت دارد.

از دیدگاه ما، تحلیل منصفانه بر اساس واقعیت‌های موجود و تاریخی نشان می‌دهد که سیاست‌های غیرانسانی و نژادپرستانهٔ اسرائیل در ۷۵ سال گذشته علیه مردم آواره و رنج‌دیدهٔ فلسطین، و حمایت امپریالیسم جهانی از آن، عامل اصلی وضعی است که تلفات عظیم انسانی آن نه‌تنها ده‌ها هزار قربانی از فلسطینیان گرفته است، بلکه اکنون دامن‌گیر شهروندان غیرنظامی اسرائیل نیز شده است که بخش بزرگی از آنان هوادار صلح و عدالت و مخالف دولت فاشیستی کنونی اسرائیل‌اند.

واقعیت آن است که طی چند دهۀ گذشته، هیچ تغییر واقعی به نفع مردم در مناطق تحت اشغال اسرائیل ایجاد نشده و برعکس، وضع بدتر هم شده است. در صورت ادامۀ وضع کنونی، با توجه به حمایت کامل آمریکا و بریتانیا و اتحادیهٔ اروپا از رژیم آپارتاید در اسرائیل، چشم‌اندازی برای تغییر اساسی به سود مردم فلسطین وجود ندارد. بنابراین، در اثر ادامهٔ سیاست‌های خشن و نژادپرستانهٔ نیروهای نظامی-امنیتی اسرائیل و ارتکاب جنایت‌های جنگی عامدانه از طرف آنها، بی‌تردید شاهد تکرار واکنش‌ها و وقایعی مانند «انتفاضه»ها و موشک زدن به مواضع اسرائیل خواهیم بود که ریشه در رنج و آتش خشم ملت فلسطین دارد. عملیات نیروهای حماس، جهاد اسلامی، و گروه‌های دیگر فلسطینی در خاک اسرائیل در روز ۱۵ مهر گذشته، و کشته شدن و گروگان گرفته شدن شماری از غیرنظامیان اسرائیلی، یکی از نمونه‌های چنین واکنش‌ها و وقایعی است که بی‌درنگ، جنایت جنگی تلافی‌جویانهٔ اسرائیل و کشتار گستردهٔ غیرنظامیان در غزه را به دنبال داشته است. مادام که مسئلهٔ اصلی- تأمین حقوق و استقلال ملت فلسطین- حل نشود، این دور باطل باز هم ادامه خواهد داشت.

توازن نیروهای سیاسی در اسرائیل در حال حاضر دست‌کم در حکومت آن کشور به سود جریان‌های راست افراطی و فاشیستی است که از حمایت کامل نهادها و دولت‌های امپریالیستی و به‌ویژه آمریکا- در زیر لوای “حق اسرائیل در دفاع از خود”- برخوردارند. با توجه به این موضوع، باید گفت و هشدار داد که غرب آسیا آبستن تحولات فاجعه‌آور و ادامه و گسترش برخوردهای نظامی نابرابری خواهد بود که می‌تواند اوضاع را وخیم‌تر و دستیابی به راه‌حلی عادلانه برای حل مسئلهٔ فلسطین را دشوارتر کند. به نظر ما، تحقق «راه‌حل دو کشور»، به عبارت دیگر، به رسمیت شناختن استقلال و حق حاکمیت ملت و کشور فلسطین و همزیستی مسالمت‌آمیز آن با ملت و کشور اسرائیل، تنها راه پایان دادن به آوارگی و وضع فجیع ملت فلسطین و جلوگیری از تحولات خطرناک آتی در منطقه است.

سازمان ملل متحد «راه‌حل دو کشور» را تأیید کرده است و بیشتر کشورهای جهان، از جمله قدرتی جهانی مانند چین، آن را تنها راه‌حل می‌دانند. حتی دولت‌های آمریکا نیز آن را به‌طور ضمنی و در حرف پذیرفته‌اند، اما همیشه از عملی شدن آن سر باز زده‌اند. سازمان آزادی بخش فلسطین «ساف» ۳۰ سال پیش موضوع “نابودی اسرائیل” و جنگ مسلحانه و بیرون راندن اسرائیلی‌ها از منطقه را از برنامه‌اش حذف کرد و تا کنون برای تحقق «راه‌حل دو کشور» به شیوه‌های مسالمت‌آمیز تلاش کرده است.

مانع اصلی در راه عملی شدن «راه‌حل دو کشور» از یک سو جریان‌های راست افراطی پُرقدرت در دولت اسرائیل و حزب‌هایی مانند لیکود و سیاستمداران با گرایش‌های فاشیستی از سنخ نتانیاهو هستند. آنان نه‌تنها این طرح را نمی‌پذیرند، بلکه هدفشان آشکارا “پاک‌سازی” و در واقع نابودسازی قومی فلسطینی‌ها در سرزمین‌هایشان بوده است. از سوی دیگر، گروه‌های اسلام‌گرای مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران، مانند جنبش حماس و جهاد اسلامی، قاطعانه مخالف «راه‌حل دو کشور» هستند و همچنان “نابودی اسرائیل” را هدف اصلی‌شان می‌دانند. شایان توجه است که دولت‌های اسرائیل نیز نه‌فقط از شکل‌گیری این جریان‌های اسلام‌گرا در برابر ساف و دیگر نیروهای ترقی‌خواه فلسطینی در چند دههٔ‌ گذشته حمایت ضمنی کرده‌اند، بلکه از وجود این گروه‌ها و فعالیت‌های آنها بیشترین بهره‌برداری را به سود خود کرده‌اند.

بدین‌سان، وجه اشتراک‌هایی بین دو طرف- رژیم آپارتاید اسرائیل و گروه‌های اسلام‌گرای فلسطینی مانند حماس و جهاد اسلامی- وجود دارد. آنان، بنا به باورهای صهیونیستی یا مذهبی بنیادگرانه‌شان، راه‌حل همزیستی مسالمت‌آمیز را مطلقاً رد می‌کنند و حفظ صلح و جان انسان‌ها اساساً در دستور کارشان نیست. در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران، که با حمایت از اسلام‌گرایان موجب تضعیف جایگاه ساف و دیگر نیروهای سکولار و ترقی‌خواه فلسطین شده است، با اعلام هدف راهبردی “نابودی اسرائیل”، با در پیش گرفتن سیاست‌های ماجراجویانه و “شوونیسم اسلامی” زیر لوای “صدور انقلاب اسلامی” یا “آزادی قدس و بیداری اسلام”، و با اشک تمساح ریختن برای مردم فلسطین، در این میدان نقش‌آفرینی کرده و آتش بیار معرکه شده است.

در چهار دهۀ اخیر، حکومت اسلامی ایران با حمایت از گروه‌های اسلام‌گرای فلسطینی دخالتی مخرب در تحولات فلسطین به زیان منافع دو ملت ایران و فلسطین کرده است. حکومت ولایی ایران از یک سو عامدانه در راه تضعیف نیروهای سکولار فلسطینی و به‌ویژه سازمان آزادی بخش فلسطین «ساف» عمل کرده است و از سوی دیگر، سیاست‌های منطقه‌یی‌اش کاملاً برخلاف منافع ملی بوده و ایران را وارد میدان برخوردها و تنش‌های بسیار خطرناکی کرده است. برخلاف رجزخوانی‌های خامنه‌ای و تبلیغات حکومتی، در رفتار این حکومت ارتجاعی بر اساس صدور انقلاب اسلامی و ترهاتی مانند “عمق استراتژیک” هیچ نشانه‌ای از حفظ منافع ملی وجود ندارد. آنانی که این سیاست‌های خارجی ورشکسته و ماجراجویانهٔ حکومت ولایی را خواسته یا ناخواسته “ضدّامپریالیستی” می‌دانند یا در “دفاع از فلسطین” تعبیر می‌کنند دچار توهّم‌اند. همچنین، آنانی که به‌دلیل مخالفت و نفرت از جمهوری اسلامی، صرفاً به‌خاطر حمایت جمهوری اسلامی از نیروهایی مثل حماس و جهاد اسلامی، علیه مردم فلسطین در غزه و کرانهٔ غربی و مبارزهٔ آنها با اشغالگری و آپارتاید اسرائیل موضع‌گیری و تبلیغ می‌کنند، خواسته یا ناخواسته از سرکوبگران مردم رنج‌دیدهٔ فلسطین حمایت می‌کنند.

بر کسی پوشیده نیست که ظهور و تقویت “اسلام سیاسی” به شکل جریان‌هایی مانند حماس یا جهاد اسلامی، بُرد و مزیتی بسیار مهم برای اسرائیل داشته است، زیرا از این طریق، با تضعیف سازمان آزادی بخش فلسطین، دولت صهیونیستی و اشغالگر اسرائیل عملاً توانست «راه‌حل دو کشور» را به حاشیه ببرد. حکومت اسلامی در ایران نیز بنا بر مصالح خودش، که صرفا “حفظ نظام” ارتجاعی آن است، از به حاشیه رفتن «راه‌حل دو کشور» و حادتر شدن تقابل بین اسرائیل با اسلام‌گرایان فلسطینی و تحولات فاجعه‌آور اخیر استقبال می‌کند.

تا آنجا که به منافع ملی و مصالح کلی ملت ایران مربوط می‌شود، سخنان اخیر خامنه‌ای و وزیر خارجه امیرعبداللهیان در مورد امکان دخالت نظامی جمهوری اسلامی ایران در درگیری‌های بین اسرائیل و فلسطین- حتی اگر فقط جنبهٔ تبلیغاتی و رجزخوانی‌های معمول داشته باشد- به نظر ما اظهاراتی خطرناک و بسیار نابخردانه است. حزب ما بار دیگر بر این نکته تأکید می‌کند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی، و از جمله فعالیت‌های برون‌مرزی آن به‌وسیلۀ نیروی قدس سپاه پاسداران، نه‌فقط در مهار و خنثی کردن تهدیدهای واقعی اسرائیل علیه کشورمان ناتوان بوده، بلکه برعکس تنش‌آفرین نیز بوده است.

سران جمهوری اسلامی ایران و در رأس آنها خامنه‌ای در برابر بحران‌های چندوجهی داخلی و خطر اعتراض‌های وسیع مردمی اکنون در وضعیت نامتعادل برگشت‌ناپذیری قرار گرفته‌اند و می‌کوشند افکار عمومی را از مسائل مبرم داخلی به سوی مسائل خارجی و به‌ویژه تقابل با اسرائیل منحرف کنند. همچنین، راست‌گرایان در دولت اسرائیل و به‌ویژه جنگ‌افروزانی مانند باند نتانیاهو، که در برابر مشکلات داخلی با بحران‌های روزافزون و اعتراض‌های مردمی وسیع روبه‌رو هستند، تهاجم نظامی وحشیانهٔ اخیر به غزه و سپس گسترش آن به تقابل با ایران را یکی از راه‌های گریز از مسائل داخلی می‌دانند. برای هر دو طرف، برافروختن آتش جنگ زیر شعارهای فریبکارانه‌ای مثل “دفاع از مذهب” یا “دفاع از مظلومان” مزیت‌ها و منفعت‌های معیّنی از جمله برای سرپوش گذاشتن بر مسائل داخلی و حفظ قدرتشان دارد. از سویی نیز، اپوزیسیون جعلی و ارتجاعی بر گرد رضا پهلوی، که با چهره‌های خطرناک و فاشیستی و بدنامی مانند نتانیاهو پیوند دوستی ایجاد کرده است، سرسختانه خواهان حملهٔ نظامی اسرائیل به ایران است؛ حمله به همان ایرانی که فریبکارانه مدعی حفظ تمامیت ارضی آن است! در مقابل این سیاست‌های ضدّانسانی و ضد منافع ملی ایران، حزب ما بار دیگر بر ادامهٔ سیاست اصولی و دیرپای خود برای حفظ صلح و در همبستگی با خلق فلسطین و مبارزهٔ آن برای رهایی از آپارتاید و اشغال اسرائیل و تأمین استقلال ملی تأکید می‌کند.

ما معتقدیم که اختلاف بین نیروهای راست افراطی اسرائیل و اسلام‌گرایان فلسطین مبتنی بر دیدگاه‌های کاملاً ارتجاعی و ضدّمردمی هر دو طرف است. به فرض پیروزی کامل این یا آن طرف، گامی به سود دو ملت و مردم منطقه برداشته نخواهد شد. نقش آنانی را که در تشدید تنش‌ها و اختلاف بین دو شرّ می‌کوشند، مانند نقش جمهوری اسلامی ایران در حمایت از بنیادگرایان اسلامی و نقش دولت‌های امپریالیستی در پشتیبانی مادّی و تبلیغاتی از اسرائیل را باید افشا و خنثی کرد.

هفتهٔ گذشته، روسیه و برزیل دو قطعنامه برای آتش‌بس فوری و ارسال کمک‌های انسانی به آوارگان فلسطینی به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کردند. آمریکا به‌دلیل اینکه در این قطعنامه‌ها به “حق اسرائیل در دفاع از خود” اشاره نشده بود، صریحاً با آنها مخالفت کرد و آنها را وتو کرد. همین رویهٔ انحصارطلبانهٔ امپریالیسم آمریکا و بریتانیا و اتحادیهٔ اروپا بوده است که تا کنون هر نوع امکان مذاکره برای صلح بین روسیه و اوکراین را از بین برده است.

جهان در وضع بسیار خطرناکی قرار دارد و هر آن امکان دارد جنگ‌های کنونی شعله‌ورتر شود و گسترش یابد. این در حالی است که آمریکا برای حفظ موقعیت سلطه‌طلبانه‌اش به اتکای قدرت نظامی‌اش می‌کوشد جهان را در جنگ سرد دیگری غرق کند. تا کنون صدها میلیارد دلار کمک نظامی به اوکراین و تایوان، و اکنون به اسرائیل، سرازیر شده است که نه‌تنها شعله‌های جنگ را برافروخته نگه داشته است، بلکه سودهای هنگفتی به جیب دلالان مرگ- سازندگان و فروشندگان تسلیحات و خدمات- سرازیر کرده است.

به‌دلیل سیاست‌های تهاجمی نیروهای راست افراطی در اسرائیل با حمایت مادّی و سیاسی آمریکا از یک سو و سیاست خارجی ماجراجویانهٔ جمهوری اسلامی ایران در حمایت از نیروهای واپس‌گرای اسلامی از سوی دیگر، زمینه‌های آغاز جنگ‌های بزرگ‌تر و خطرناک‌تر در این منطقه در غرب آسیا فراهم شده است که ممکن است جرقه‌های جنگ‌های گسترده‌تری در جهان- از جمله در شرق دور آسیا- را نیز بزند.

در این شرایط حساس و پرخطر، با توجه به اینکه دیکتاتوری ولایی در داخل ایران با بحران‌های حل‌نشدنی و وضع نامتعادلی روبه‌روست و برای “حفظ نظام” دست به هر کاری ممکن است بزند، حزب تودۀ ایران بسیار نگران کشانده شدن ایران به ورطۀ تنش‌های نظامی و جنگ در منطقه است. به همین دلیل، ما دفاع از صلح و جلوگیری از خطر جنگ در اوضاع کنونی را وظیفهٔ خود می‌دانیم. خوشحالیم که بسیاری از فعالان صلح و دیگر نیروهای سیاسی چپ و مترقی نیز چنین مواضعی دارند.

همچنین، در حالی که حکومت ارتجاعی ایران برای مردم فلسطین اشک تمساح می‌ریزد و رسانه‌های اپوزیسیون جعلی و ارتجاعی در حمایت از جنایت‌های جنگی اسرائیل بر طبل فلسطین‌ستیزی می‌کوبند، ما نیز مانند دیگر نیروهای چپ و ترقی‌خواه وظیفهٔ خود می‌دانیم که مُجدانه از حقوق مردم فلسطین در ایجاد کشور مستقل، یعنی تنها راه برای تضمین صلح پایدار در منطقه، دفاع کنیم.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۹۳، ۱ آبان  ۱۴۰۲

 

از این قلم :

 

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست