تحریریه نویدنو:
کتاب اسناد "انترناسیونال زنان کمونیست"
برای نخستین بار به زبان انگلیسی منتشرشد
نزی مارت. ل جوزفینا Josefina L. Martínez
مرور جنبش زنان کمونیست نشان میدهد این زنان همواره در
پی دستیابی به حقوق زنان بودهاند، حقوقی که همچنان در صدر خواستههای
زنان در جامعههای سرمایهداری باقی مانده است.
خواستههایی مانند حق سقط جنین و حقوق باروری، مراقبت
از کودکان، بهداشت و امکانات مادر، دستمزد برابر برای کار برابر،
دسترسی به آموزش و خدمات اجتماعی، کار زنان. در کارخانه، استاندارد
دوگانه جنسی، و مبارزه برای برابری سیاسی و اجتماعی. زنان کمونیست
اگرچه در اتحاد شوروی سوسیالیستی توانستند به آنها دست یابند اما همان
زمان دریافتند که در جامعه زیر سیطره نظام سرمایهداری هرگز به حقوق
کامل خود دست نخواهند یافت. درس بزرگ پیکار زنان کمونیست در سالهای
دهۀ 1920 این است که مبارزه برای رهایی زنان بخشی جدایی ناپذیر از
مبارزه برای سوسیالیسم است، و نباید به عنوان انحرافی از مبارزه کلی ،
یا امری ثانویه که باید برای هموارکردن راه برای "چیزهای مهم تر" در
پشت سر گذاشته شود در نظر گرفته شود. این بینشها، همراه با نمونه
تاریخی جنبش، شایسته مطالعه مبارزان حقوق زنان امروز و همچنین همه
سوسیالیستهای انقلابی است.
***
در ژانویه سال 2023، کتاب «جنبش زنان کمونیست،
1920-1922» از سوی انتشارات بریل به زبان انگلیسی منتشر شد. قرار است
نسخه شومیز آن در ماه نوامبر از سوی انتشارات aymarket BooksH
منتشر شود... در این کتاب گزارشها، اعلامیهها و قطعنامههای
کنفرانسهای زنان کمونیست، که در آن سالها برگزار میشد، گرد آوری شده
است. این اثر بیش از 600 صفحهای که توسط مایک تابر و داریا دیاکوونا
گردآوری و برای انتشار آماده شدهاست محصول پژوهش، ترجمه و ویرایش از
آرشیوهای شوروی است.
کتاب صورتجلسهها و قطعنامههای دبیرخانه بینالمللی
زنان و کنفرانسهای بینالمللی زنان کمونیست، از جمله اولین کنفرانس
زنان کمونیست (ژوئیه تا اوت 1920)، دومین کنفرانس زنان
]ژوئن
1921)، اولین کنفرانس زنان روزنامهنگار (ژانویه) 1922[،
دومین کنفرانس زنان روزنامه نگار (اکتبر 1922) و نیز متنهایی را دربر
می گیرد که تاکنون تقریباً ناشناخته بودهاند، مانند متن کنفرانس زنان
خاور نزدیک (1921)، علاوه بر متون کنفرانسهای زنان کمونیست در آلمان،
چکسلواکی، فرانسه، بلغارستان، هند شرقی هلند و روسیه شوروی.
این متون ما را به بحثهایی که در میان رهبران کمونیست
کشورهای مختلف در جلسات متوالی صورت میگرفت و هدف آنها که سازماندهی
جنبش زنان با چشم انداز سوسیالیستی و انقلابی بود نزدیکتر میکند. این
گفتگوها به کسانی که میخواهند درباره تاریخ فمینیسم انقلابی بدانند
کمک بزرگی است، و به عنوان بازتاب هایی در برابر چالشهای کنونی عمل
میکنند.
گفتگو با گردآورندگان کتاب
🔸چند
روز پیش، گروههای خواهر ما در آرژانتین و برزیل کتاب زنان، انقلاب و
سوسیالیسم[1]
را به طور همزمان در چندین کشور منتشر کردند. این نشریه جدید که
نوشتههای مارکسیستی در مورد رهایی زنان را گردآوری میکند، اهدافی
مشابه جنبش زنان کمونیست دارد و مصاحبه و تبادل نظر با مایک تابر و
داریا دیاکونا را لذت بخش میکند.
من میخواهم برای انتشار کتاب به شما تبریک بگویم. کار
بسیار جالبی است. از روند تحقیق و ویرایش برایمان بگویید. نوشتههایی
وجود دارد که قبلاً ناشناخته بودند. آنها یافتههای آرشیوی هستند. چرا
امروز چنین اثری منتشر میشود؟
🔹مایک:
امروز جنبش زنان کمونیست اولیه تقریبا ناشناخته است. حتی اکثر
سوسیالیستها از وجود آن بی خبرند. اما به عنوان اولین سازمان واقعاً
بینالمللی انقلابی زنان، شایسته این است که هم بهعنوان پیشگام در
مبارزه برای رهایی زنان و هم بهعنوان نیرویی پویا در انترناسیونال
کمونیستی (کمینترن) تحت رهبری لنین شناخته شود. ما امیدواریم که کتاب
جدید ما به بازگرداندن جنبش زنان کمونیست( CWM) به جایگاه اصلی آن در
تاریخ کمک کند.
هشتاد تا 90 درصد (محتوای) این جلد برای اولین بار به
زبان انگلیسی منتشر میشود و بزرگترین مورد یعنی مجموعه مقالات دومین
کنفرانس بینالمللی زنان کمونیست در سال 1921، پیش ازاین هرگز به هیچ
زبانی منتشر نشده بود. داریا متن تایپ شده مقالات کنفرانس به زبانهای
آلمانی، روسی و انگلیسی را از یک بایگانی در مسکو، جایی که یک قرن خاک
میخوردند، به دست آورد. در آماده سازی این مقاله ها برای انتشار، تا
حد زیادی از نسخه انگلیسی استفاده کردیم، اما به دقت با نسخههای روسی
و آلمانی مقایسه و ویرایش اساسی صورت گرفت.
سایر مطالب کتاب مستقیماً از روسی یا آلمانی ترجمه شده
است. شماری از مقالات آلمانی زبان در اصل در(مجله) انترناسیونال زنان
کمونیست[2]،
مجلهای که در برلین به سردبیری کلارا زتکین منتشر میشد، منتشر شده
بود. KFI یکی از روانترین، سرزندهترین، مستقلترین و گستردهترین
نشریات کل جنبش کمونیستی جهان در آن زمان بود.
کتاب ما جانب دیگری از انترناسیونال کمونیستی اولیه و
نیز بینشهای ارزشمندی از تاریخ 150 ساله جنبش مارکسیستی در رابطه با
مبارزه برای رهایی زنان را به خوانندگان عرضه میکند.
داریا:
این کتاب شامل بخشی در مورد جنبش زنان کمونیست CWM در سراسر جهان نیز
هست که مقالاتی از KFI در مورد فعالیتها و کمپینهای خاص زنان انقلابی
در کشورهای مختلف، بیشتر در اروپا و نیز در آسیا، گرد آورده است. ما
فکر کردیم برای خوانندگان ارزشمند است که در مورد وضعیت کارگران زن در
کشورهای مختلف و ویژگیهای کار کمونیستی در آنجا اطلاعاتی به دست
بیاورند. بخش مهم دیگر کتاب، گزارش کنفرانس زنان خاور نزدیک در سال
1921 است که در تفلیس برگزار شد، جایی که وضعیت خاص «زنان شرق» مورد
بحث قرار گرفت. من میدانستم که این موضوع بسیار مورد توجه نه تنها
مارکسیستها و فمینیستها، بلکه محققان و همه کسانی است
که از منظر تاریخی به آسیا، اسلام و مشارکت زنان در زندگی عمومی علاقه
مند هستند.
🔸داریا،
در مقدمه، اشاره میکنید که کنفرانسهای زنان کمونیست، کارهای انجام
شده توسط ژنوتدل، یا بخش زنان حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی را به
عنوان مثال در نظر گرفتند. به چه چیزی در مورد آن اشاره میکنید؟
🔹داریا:
ژنوتدل[3]
در آگوست 1919، یک سال قبل از تاسیس CWM، تحت رهبری اینسا آرماند و
الکساندرا کولونتای پدید آمد. دومی به رهبر برجسته جنبش بینالمللی
تبدیل شد. اما کولونتای بلافاصله پس از انقلاب نیز به عنوان کمیسر خلق
برای امور اجتماعی در داخل دولت شوروی انتخاب و در این مقام قانون
انقلابی شوروی را که زندگی زنان را تغییر میداد بنا نهاد. زنان با
مردان برابر شناخته شدند و دستمزد برابر برای کار برابر برای آنها
تضمین شد. ازدواج سکولار شد و طلاق در صورت تقاضا برای زن و مرد قانونی
شد. مقوله نامشروع بودن فرزندان لغو شد. دولت شوروی سقط جنین را قانونی
کرد که در بیمارستانهای دولتی به صورت رایگان ارائه میشد. در همان
زمان، احکام جدید مرخصی زایمان با حقوق، مراقبت عمومی از کودکان و
مدرسه و همچنین خدمات عمومی را طرح کردند که بارِ کار در خانه را سبک
میکرد. بر اساس این قانون که بسیار پیش از زمان خود است، ژنوتدل تازه
تأسیس فعالیت خود را برای پیشبرد بیشتر حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی
زنان آغاز کرد.
در اوایل دهه 1920، ژنوتدل در طیف وسیعی از فعالیتها
شرکت میکرد که زنان متعلق به لایههای مختلف اجتماعی میتوانستند با
آنها همذات پنداری کنند. این سازمان غذاخوریهای عمومی، خشکشوییها،
مهدکودکها را راه اندازی کرد. استخدام زنان در محل کار را تضمین، و به
سازماندهی زنان بیکار در تعاونیها کمک کرد. این سازمان مبارزات
ثمربخشی را علیه قحطی، بیخانمانی، بیسوادی، آزار خانگی، هولیگانیسم،
فحشا، بیماریهای همهگیر و موارد دیگر رهبری کرد.
🔸مایک،
شما در مقدمه به پنج دستاورد مهم جنبش زنان کمونیست در سه سال اول
موجودیت آن اشاره میکنید. نظرت را در مورد اینها بگو.
🔹مایک:
آنچه در این کتاب به وضوح مشاهده میشود، شخصیت چندوجهی جنبش زنان
کمونیست و فعالیتهای آن در طول سالهای 1920 تا 1922 است:
این سازمان از طریق نشریات و فعالیتهای خود درباره ستم
بر زنان آموزش میداد و برای جذب زنان به جنبش کمونیستی و نیز آموزش
کمونیستهای زن و مرد در مورد این موضوع تلاش میکرد.
این کار برای پیشرفت زنان به عنوان کادرهای مستقل،
ایجاد اعتماد به نفس و تواناییهای رهبری آنها اثربخش بود.
این سازمان بخشها یا شعبه هایی را در داخل احزاب با
میزان زیادی از خودمختاری و ابتکار مستقل به این کاراختصاص داد. اما،
اینها «کمیتههای زنان» نبودندو مردان کمونیست نیز گاهی در آنها شرکت
میکردند.
این جنبش تیم قدرتمندی از رهبران زن کمونیست در سراسر
جهان ایجاد کرد و به عنوان وسیلهای برای همکاری بین آنها عمل میکرد.
شخصیتهای مرکزی آن - زتکین، کولونتای و آرماند - رهبران کمونیست
برجستهای بودند که اغلب آنگونه که شایسته آن بودند به رسمیت شناخته
نشدند.
جنبش کمپینهای سیاسی بینالمللی را سازماندهی میکرد و
مشارکت کمونیستها را در مبارزات دفاع از حقوق زنان، از حق رای گرفته
تا حق انتخاب سقط جنین تشویق میکرد.
اهمیت کارنامه CWM با توجه به این واقعیت که این
دستاوردها در مواجهه با مقاومت بسیاری از مردان در جنبش کمونیستی به
دست آمد، بیشتر میشود. اما زنان کمونیست از حمایت رهبران مرکزی
کمینترن مانند لنین، تروتسکی و زینوویف برخوردار بودند. میتوان پیشرفت
واقعی را که در طول سه سالی که این کتاب پوشش میدهد، مشاهده کرد.
🔸اولین
کنفرانس زنان همزمان با دومین کنگره بینالمللی برگزار شد. در آن زمان
چه انتظاراتی وجود داشت؟ موضوعات اصلی مورد بحث چه بود؟
🔹داریا:
اولین کنفرانس زنان کمونیست در تابستان 1920 سازماندهی شد. دومین کنگره
کمینترن در همان زمان برگزار شد و شاید از نظر مشارکت و بحث بسیار
مهمتر و گستردهتر از گردهمایی تأسیس 1919 بود. برای زنان انقلابی،
این اولین فرصتی بود که به عنوان یک جنبش سوسیالیستی بینالمللی و
همچنین جنبش رهایی زنان گرد هم آمدند. تمام نمایندگان حاضر در کنفرانس
بر پیوند پایان سرمایهداری و آزادی زنان اصرار داشتند.
کنفرانس اول برنامه خود را که توسط زتکین تهیه شده بود
- "رهنمودهایی برای جنبش زنان کمونیست"- شرح داد. این جنبش تشویق به
مشارکت برابر با مردان در همه عرصههای زندگی - اجتماعی، سیاسی،
اقتصادی و فرهنگی - و نیز در مبارزه انقلابی واقعی بود. علیرغم ویژگی
جهانی CWM، «رهنمودهای» آن بسته به جایی که قرار بود کار در میان زنان
انجام شود یعنی در کشورهای سوسیالیستی، سرمایهداری یا پیشاسرمایهداری
استفاده از استراتژیهای خاص را تشویق میکرد. برای کشورهای
سوسیالیستی، زنان کمونیست بر اهمیت مبارزه دائمی و بی امان با هدف
بهبود زندگی زنان و اجرای مؤثر حقوق آنها اصرار داشتند.
رهنمودها برای کشورهای سرمایهداری، کار آموزشی در
میان زنان، مبارزه برای حق رای همگانی و مشارکت در دولتهای ملی و شهری
را تشویق میکردند. مبارزه برای حق زنان برای تحصیل برابر، نامحدود و
رایگان؛ مبارزه برای دستمزد برابر برای کار مساوی مردان و زنان؛ مبارزه
برای کمکهای اجتماعی برای زنان باردار، مادران و کودکان؛ مبارزه برای
اصلاح سیستم مسکن و بهداشت و درمان؛ و تبدیل مسکن به صنعت اجتماعی.
رهنمودها در کشورهایی که هنوز در سطح توسعه پیشاسرمایهداری قرار
داشتند، در وهله اول از زنان میخواستند برای غلبه بر تبعیض ها، حاکمیت
اخلاقیات، اعمال و قواعد مذهبی و قانونی که زنان را در خانه، محل کار،
و از لحاظ جنسی به بردگان مردان تقلیل میدهد، مبارزه کنند.
🔸کنفرانس
دوم بسیار بزرگتر بود، البته در زمینه سیاسی متفاوت. شما چه چیزی از
آن (کنفرانس) را برجسته میکنید ؟
🔹مایک:
دومین کنفرانس CWM در سال 1921 جنبشی زنده را به نمایش گذاشت که با
چالشهای پیش رو دست و پنجه نرم میکرد.
در این کنفرانس بحثهای آزادانه پر جنب و جوشی درباره
موضوعاتی مانند حق رای زنان، وزن نسبی زنان کارگر و زنان خانهدار، و
چگونگی مبارزه پیرامون موضوعات خاص (موسوم به «مبارزههای جزئی») در
نبرد کلی طبقه کارگر علیه سرمایهداری صورت گرفت.
همچنین مظالم و شکایات مکرری در باره جایگاه زنان در
جنبش کمونیستی، و در مورد تبعیضهایی که از سوی برخی از مردان کمونیست
با آن مواجه بودند، در کنفرانس وجود داشت. بسیاری از نمایندگان از لزوم
مقابله با این تبعیض ها و بهترین روش انجام این کار صحبت کردند. شاید
این یکی از دلایلی است که صورت مذاکرات کنفرانس در آن زمان - برخلاف
تقریباً تمام گردهمایی های بزرگ دیگر کمینترن در این دوره- منتشر نشد.
میتوان حدس زد که این کنفرانس چند مرد بوروکرات را چقدر عصبی و ناراحت
کرد!
🔸در
همین دومین کنفرانس زنان، بحثهای کنگره سوم نیز در مورد مسئله جبهه
متحد یا «هجوم انقلابی» مطرح شد. زتکین از همان موضع لنین دفاع کرد،
اما همه نمایندگان این موضع را نداشتند، داشتند؟
🔹داریا:
دومین کنفرانس در تابستان 1921 و در واقع در بستر سیاسی متفاوتی از
1920 برگزار شد. پس از قیام انقلابی شکست خورده در آلمان در مارس 1921
(که معمولاً به عنوان اقدام مارس به آن اشاره می شود)، کنفرانس، مانند
کنگره سوم کمینترن، مناظرهای را بین طرفداران و مخالفان
«تهاجمانقلابی» به نمایش گذاشت. طرفداران این سیاست، از جمله رهبری
حزب کمونیست آلمان KPD و بسیاری از نمایندگان زن آلمانی در کنفرانس
CWM، از اقدام شکست خورده مارس در آلمان حمایت کردند و معتقد بودند که
کمونیستها در سراسر جهان باید قیامهایی را آغاز کنند، حتی اگر
تودههای پرولتری از آنها حمایت نکنند. زتکین، مانند لنین و بسیاری
دیگر از رهبران کمینترن، یکی از تندترین منتقدان این دیدگاه بود. این
تقسیم ایدئولوژیک به بحثهای کنفرانس دوم راه یافت و زتکین شخصا مورد
حمله قرار گرفت. مناظرات پرشور بین طرفداران دو دیدگاه متضاد از مسیری
که کارگران باید طی کنند، بحث روشهای کار در میان زنان را نیز مشخص
میکند، از جمله مسائلی مانند مشارکت کمونیستها در مبارزه عمومی زنان
برای برابری و همکاری با فمینیستهای لیبرال، و نیز پایگاه جنبش زنان
کمونیست CWM.
🔸من
به ویژه به بحثهای مربوط به کار در میان زنان شرق علاقه مند هستم. سهم
اصلی در این موضوع چه بود؟
داریا:
تبلیغ، سازماندهی و آموزش در میان «زنان شرق» از زمان تأسیس CWM در
دستور کار بوده است. زنان شرقی مظلومترین نمایندگان جنس زن، و شرایط
اجتماعی و مادی آنها سخت ترین شرایط در نظر گرفته میشدند. در سال
1921، CWM دبیرخانه زنان خاور نزدیک را تأسیس کرد که قرار بود کار را
در غرب آسیا و ترکیه هماهنگ کند. این دبیرخانه در 12 دسامبر، کنفرانس
زنان را در گرجستان برگزار کرد. سیاست CWM در مورد زنان شرق با انعطاف
و حساسیت نسبت به شرایط زندگی و زمینههای فرهنگیکه این زنان باید با
آن روبرو میشدند همراه بود. زنان کمونیست درک میکردند که کار در میان
زنان در شرق نمیتواند به همان روشی که در کشورهای سرمایه داری انجام
میشود انجام شود. در اوایل دهه 1920، تأکید بر ابتکارات مردمی زنان
شرقی و همکاری بین زنان متعلق به لایههای مختلف، از جمله غیر
پرولتاریا، در چشماندازی از جبهه متحد بود. هدف اصلی چنین رویکردی جذب
زنان به تعاونیها و کارگاههایی بود که آنها را از نظر اقتصادی آزاد
میکرد و میشد از آنها به عنوان فضایی برای تبلیغ استفاده کرد. زنان
کمونیست همچنین در ایجاد زیرساختهایی که «زنان شرق» را به زندگی
اجتماعی پیوند می زند، مانندکارگاهها، مدارس، مهدکودکها، خانههای
کودک ،سالنهای غذاخوری عمومی، رختشورخانهها، کتابخانهها، اتاقهای
مطالعه و غیره کمک کردند.
🔸مایک،
تو اشاره میکنی که از سال 1924 تا 1926، جنبش زنان کمونیستی رو به
افول گذاشت. این امر با تحکیم استالینیسم در اتحاد جماهیر شوروی و
درکمینترن چه ارتباطی دارد؟
🔹مایک:
افول جنبش زنان کمونیست قطعاً با ظهور استالینیسم مرتبط است. کنگره
پنجم کمینترن در سال 1924، که سرآغاز انحطاط جنبش بینالمللی بود،
چشماندازی از «بلشویکی کردن» را ترسیم کرد که به تبعیت کامل احزاب
کمونیست و سازمانهای کمکی از رهبری کمینترن در مسکو منجر شد. تلاش
برای رام کردن جنبش زنان کمونیست در سومین کنفرانس جنبش در سال 1924 که
بلافاصله پس از کنگره پنجم کمینترن برگزار شد، به وضوح مشاهده شد.
دو کنفرانس اول CWM در 1920 و 1921 وظایف اصلی جنبش را
شرکت در مبارزات برای رهایی زنان تعیین کرده بود. جستوجوی راهها و
ابزارهای مشارکت زنان در زندگی اجتماعی و مبارزات سیاسی. جذب و ادغام
زنان در جنبش کمونیستی؛ و حمایت از اقدامات مثبت برای پیشرفت زنان در
داخل آن. با این حال، در کنفرانس سوم، مسئولیتهای آن تا حد زیادی به
جذب زنان به جنبش کمونیستی کاهش یافت.
جایگاه تنزل یافته CWM به زودی در عمل مشخص شد. بدنه
اصلی آن، دبیرخانه بینالمللی زنان (IWS)، که در برلین مستقر بود و
توسط زتکین رهبری میشد، در اوایل سال 1924 به مسکو منتقل شد. نشریه
آن، انترناسیونال زنان کمونیست[4]
، در سال 1925 متوقف شد. خود IWS به «بخش زنان کمیته اجرایی بینالملل
کمونیستی» ECCI تغییر نام یافت. چهارمین کنفرانس CWM در سال 1926 می
توانست آخرین کنفرانس آن باشد، اما بخش زنان ECCI تا زمان انحلال رسمی
آن در سال 1935 به عنوان یک نهاد تقریباً بی معنی وجود داشت. افول جنبش
زنان کمونیستی بازتاب عقبنشینی از حقوق زنان در روسیه شوروی در دوران
استالین بود. شاید بهترین مثال برای این امر سقط جنین باشد که در سال
1920 در روسیه شوروی جرم زدایی شده بود. این حق در سال 1936 سلب شد،
زیرا سقط جنین مجدداً جرم شناخته شد.
🔸داریا،
شما اشاره میکنید جهت گیری جبهههای مردمی که در سال 1935 آغاز شد،
کار زنان را تضعیف کرد. از چه طریقی؟
🔹داریا:
در واقع، در دهه 1930، تغییرات در سیاست خارجی شوروی و شاید مهمتر از
همه، اتخاذ سیاست جبهه مردمی توسط کمینترن در سال 1935 بر کار زنان
تأثیر گذاشت. کمینترن در آن زمان به دنبال ائتلافهایی با طیف بسیار
گستردهای از جنبشهای سیاسی ضد فاشیستی، از جمله چپ میانه و حتی
نیروهای بورژوایی بود و سعی میکرد بادستورکار جنسی رادیکال خود، مانند
مثلا سقط جنین، که در سال ۱۹۳۶ مجدداً در اتحادشوروی جرم انگاری شد، از
دشمنی با متحدان بالقوه دوری کند.
گفتنی است، با وجود انحلال رسمی CWM و دبیرخانه مرکزی
آن در نوامبر 1935، بخشهای ملی زنان در اکثر احزاب کمونیست به فعالیت
خود ادامه دادند. و زنان آنجا به مبارزه برای حقوق زنان در سطوح ملی و
محلی ادامه دادند. در تمام دوران بین دو جنگ، زنان کمونیست از ایجاد
سازمانهای زنان غیرحزبی گستردهتری که که بتواند برای مخاطبان
وسیعتری جذاب باشد دفاع میکردند.
🔸امروزه
مردم همچنان برای حقوق باروری و حق سقط جنین مبارزه میکنند. جنبش زنان
کمونیست در آن سالها این موضوع را چگونه مطرح کرد؟ جنبش کمونیستی چه
میراثی برای امروز به جا میگذارد؟
🔹داریا:
حقوق باروری موضوعی بود که زنان کمونیست اغلب در مورد آن بحث میکردند،
حتی با این که موضوع سقط جنین در «رهنمودهای»
CWM
گنجانده نشده بود. در واقع، موضع CWM در مورد سقط جنین چند وجهی بود.
زنان کمونیست سقط جنین را تا زمانی که جامعه قادر به تضمین ابزار مادی
برای کودکی مرفه و شاد برای همه نباشد ضروری میدانستند. این امر مانع
از اعتراض آنها به قوانین ضد سقط جنین نشد، کاری که در فرانسه و حتی در
ایتالیای فاشیستی در اوایل دهه 1920 انجام دادند. در آلمان، زنان
کمونیست کمپینی را با شعاری که هنوز هم توسط فعالان سقط جنین در سراسر
جهان سرداده میشود یعنی «بدن شما متعلق به شماست»، علیه قوانین ضد سقط
جنین رهبری کردند. در دانمارک، زنان کمونیست دفتر اطلاعات زنان کارگر
را که اطلاعاتی درباره کنترل تولد ارائه میکرد راهاندازی کردند. در
کانادا، جایی که سقط جنین در آن زمان غیرقانونی بود، کمونیستها به
زنان غیرکمونیست پیوستند و خواستار جرم زدایی از کنترل باروری و ایجاد
کلینیکهایی برای مادران شدند که اطلاعاتی در مورد پیشگیری از بارداری
و وسایل پیشگیری از بارداری رایگان ارائه میدادند. در همان زمان، CWM
بر مسئولیت دولت در حمایت از مادری و کودکان پافشاری میکرد و زنان را
تشویق میکرد برای ایجاد چارچوبهای قانونی بهتر و نهادهای عمومی برای
مادران شاغل که مراقبت از کودکان را تسهیل میکند مبارزه کنند.
در مورد میراث CWM،
بیش از 100 سال پس از ایجاد جنبش، سقط جنین هنوز یک حق جهانی نیست، در
عینحال مرخصی زایمان در بسیاری از کشورهای پیشرفته سرمایهداری از 16
هفتهای که CWM خواستار آن بود بسیار کوتاهتر است. بسیاری از شیوههای
دیگر، مانند تسهیلات مراقبت از کودکان در محل کار و آزادی پرستاری در
محل کار، که زنان کمونیست از دولت میخواستند آنها را اجرا کند همچنان
یک هدف دست نیافتنی باقی مانده است. با این حال، بسیاری از کشورها
خواستههای مربوط به حقوق باروری و حمایت از مادری را که توسط CWM در
اوایل دهه 1920 تدوین شده بود، پذیرفتهاند و حتی ازآن فراتر رفتهاند.
🔸این
متون، به نسلهای جدیدی که در بسیاری از کشورها برای احقاق حقوق زنان
مبارزه میکنند، چه چیزی ارائه میدهد؟ شما خاطرنشان میکنید که زنان
هنوز بر سر بسیاری از مسائل مطرح شده توسط جنبش زنان کمونیست مبارزه
میکنند. و این که این متون چشم انداز استراتژیک ارائه میدهند. آیا
میتوانید آن را توضیح دهید؟
🔹مایک:
بسیاری از خواستههای زنان کمونیست که یک قرن پیش مطرح شد، امروز محقق
نشده است و هنوز هم موضوعات مبارزه هستند: سقط جنین و حقوق باروری،
مراقبت از کودکان، بهداشت و امکانات مادر، دستمزد برابر برای کار
برابر، دسترسی به آموزش و خدمات اجتماعی، کار زنان. در کارخانه،
استاندارد دوگانه جنسی، و البته ادامه مبارزه برای برابری سیاسی و
اجتماعی. نبردهای ادامه دار حول این پرسشها به جنبش زنان کمونیستی
اولیه ارتباط معاصر بیشتری میبخشد و برای بسیاری از خوانندگان جالب
توجه خواهد بود. یکی از این نمونههای مرتبط، مقالهای در کتاب ما در
مورد مبارزه با ممنوعیت سقط جنین در آلمان یک قرن پیش است.
🔸اما
امروز آنچه جنبش زنان کمونیست بیش از هر چیزی مطرح می کند، همانطور
که شما اشاره کردید، بینش استراتژیک آن در مورد مبارزه برای رهایی زنان
و رابطه آن با مبارزه انقلابی است.
🔹یک
بینش کلیدی به پویایی انقلابی خود مبارزه آزادی زنان مربوط میشود. با
توجه به نقشی که سرکوب زنان و جایگاه درجه دوم آنها در سرمایهداری
ایفا میکرد، زنان کمونیست کاملاً متقاعد شده بودند که رهایی زنان هرگز
نمیتواند به طور کامل تحت سرمایهداری به دست آید و طبقه کارگر باید
قدرت سیاسی را در دست بگیرد و ساختن سوسیالیسم را آغاز کند. زنان کارگر
جزو مبارزان اصلی این مبارزه خواهند بود.
در همان زمان، زنان کمونیست درک کردند که مبارزه برای
رهایی زنان بخش جدایی ناپذیری از مبارزه برای سوسیالیسم است. (این
مبارزه) نباید به عنوان انحرافی از مبارزه کلی، یا امری ثانویه تلقی
شود، که باید برای هموار کردن راه برای "چیزهای مهم تر" نادیده گرفته
شود. امروز این بینشها، همراه با نمونه تاریخی جنبش، شایسته مطالعۀ
مبارزان حقوق زنان و همچنین همه سوسیالیستهای انقلابی است.
|