پرفسور عدالحسین
آگاهی- کامران امین آوه
نویدنو:
به
تازگی کتاب
«گسترش انديشههاي مارکسيسم ـ لنينيسم در ايران (تاجنگ جهانی دوم)» اثر
پرفسور عبدالحسین آگاهی توسط آقای کامران امین آوه از روسی به فارسی
ترجمه و از سوی نشر روشنگری آلمان منتشرشده است. کتاب را آقای میرحمید
عمرانی ویراسته و همراه با مترجم با خواننده
های کتاب سخن گفته اند. ما ضمن شادباش به آقای امین آوه برای
ترجمه این اثر گرانسنگ توجه خوانندگان خود را به بیوگرافی مختصری از
پرفسور عبدالحسین آگاهی، سخنی با خوانندگان و پیشگفتار کتاب به قلم
پرفسور آگاهی جلب می کنیم و امیدواریم که از
مطالعه کتاب لذت برده و کسب آگاهی نمایند.
***
زیست
نامه مختصر نويسنده :
عبدالحسين آگاهی در سال ١٢٩٧ در تهران پا به دنيا
گذاشت. در سال ١٣٢٣، در ٢٦ سالگی، هنگامی که افسر رستهی “مهندسی
ارتباط و مخابرات قسمتی” بود، به عضويت حزب توده ايران درآمد و بیدرنگ
در ردههای سازمان نظلمی قرار گرفت. چيزی نگذشت که از سوی “ستاد ارتش
شاهنشاهی” دستگير و برايش حکم تبعيد به شيراز صادر شد. در ميان راه از
چنگ مأموران گريخت.
در جريانِ “قيام افسران خراسان” در گرگان با قيام همراه
شد. در پی شکست قيام، به آذربايجان رفت و به ارتش “فرقه دمکرات
آذربايجان” پيوست. در ارتش فرقه، درجهی سروانی دريافت کرد. پس از
سرکوب خونين جنبش آذربايجان به دست ارتش شاه، راهی مهاجرت شد.
در مهاجرت، در باکو ساکن شد.در کنار فعاليت سياسی در
“فرقه دمکرات آذربايجان”، به تحصيل در رشته فلسفه پرداخت و در اين رشته
فوق دکترا گرفت. با پيروزی انقلاب بهمن ٥٧ به ايران بازگشت و در
دبيرخانهی حزب در تهران سرگرم فعاليت حزبی شد. او يکی از اعضای هيئت
تحريريهی “نامه مردم” و يکی از همکاران نشريهی سياسی و تئوريک “دنيا”
بود.
آگاهی در جريان يورش اول به حزب تودهی ايران توسط
مأموران ج.ا. هدف گلوله قرار گرفت. او را زخمی بر برانکارد از خانه
خارج و راهی شکنجهگاه کردند. بعدها خبر از مرگ او در اثر شکنجه آمد.
آگاهی در زمان دستگيری عضو کميتهی مرکزی حزب توده
ايران بود. او انسانی بسيار محجوب، فروتن، مهربان و خوشرو و
آرمانخواه بود.
***
سخني با
خواننده
ميرحميد
عمرانی- کامران امين آوه
راهيابي و گسترش انديشههاي چپ از جمله مارکسيسم ـ
لنينيسم در ايران، برخاسته از يک ضرورت تاريخي بوده است. در روند
فراپويي تاريخ اجتماعي در ايران، انديشهورزان چپ به سهم خود
کوشيدهاند تا با افشاندن بذر آگاهي و سازمانيابي در ميان تودههاي
مردم به طور عام و کارگران و زحمتکشان به شکل خاص، به نيازهاي بالندگي
اجتماعي ـ اقتصادي و سمتدهي بسامانتر به روند فرگشتِ جامعه، پاسخ
شايستهاي بدهند. کارنامهي آزمونهاي چپ ايران
در کنار خطاها و ندانمکاريها،
آکنده است از فداکاري و جانفشاني در راه آزادي و عدالت و مردمدوستي و
دفاع از استقلال و پيشرفت ايران.
تاريخ ايران از بيش از يکصد سال پيش به اين سو، گواه
انکارناپذير نقشآفريني چشمگير انديشههاي چپ و باورمندان آن است.
نگاهي به راهيابي و گسترش انديشههاي چپ و کارکرد آنها در جامعه،
بازنماي دستاوردهاي سترگي است. اين، چپها بودند که سهم بزرگي در
بيداري مردم ايران و آشنايي آنها با حقوق و آزاديهاي انساني، اجتماعي
و سياسيشان داشتند، نخستين نهادهاي صنفي همانند سنديکاها و اتحاديهها
و نخستين احزاب سياسي مدافع حقوق و منافع زحمتکشان را برپا کردند. اين،
چپها بودند که براي نخستين بار براي بيدارسازي زنان ـ اين نيمهي
جامعه ـ و آشنايياشان با جايگاه انساني و حقوق حقهشان و هموارسازي
راه دستيابي آنان به حقوق برابر با مردان تلاش ورزيدند و سازمانهاي
مستقل زنان را بنيان گذاشتند. اين، چپها بودند که
پاي
اهل هنر و ادبيات را به ميدان مبارزه براي دفاع از محرومان و آزادي و
صلح کشاندند و پايههاي ادبيات مدرن در جامعه ايران را ريختند. اين،
چپها بودند که براي دفاع از حقوق ملي خلقهاي زير ستم و رهايي آنها
از زورگويي حکومت مرکزي به پا خاستند و از حق تعيين سرنوشت سخن به ميان
آوردند و...
چشمگير اين که پيروزمندان همواره کوشيدهاند تاريخ را
از نشانِ مخالفان خود پاک کنند و زندگي خود و سرگذشت خود را زندگي و
سرگذشت جامعه وانمود کنند. پاکسازي تاريخ از ناخواستهها، بهويژه
پاکسازي انديشههاي مخالف، از کوتهبينيهاي برجستهي آدمي بوده است و
زمينهساز درد و رنجهاي بزرگ.
روشن است ميتوان به هر رويداد تاريخي از دريچههاي
گوناگون نگريست و با آن همدل و همراه بود يا نه، ولي آن چه اين جا
سرنوشتساز است، کندوکاو آن رويداد و کوشش براي برداشتي واقعبينانه و
درست و سازگار با منافع همهي مردم است. شايسته آن است که وابستگي خود
به ديگران و ديگران به خود را دريافت و يگانگي اين پيکرهي مردمي را
ديد.
هر کتاب تاريخ پس از گذشت زماني و از ديدي ميتواند
کهنه شود و نيازمند بازنگري، ولي از ديد ديگري، بازتاب رويدادها و
حالوهواي روزگار خود است و از اين ديد همچنان نو و سودمند. اگر تاريخ
را از رنگي که اين يا آن نگارنده به آن زده پاک کنيم، ميماند
رويدادهايي که ميتواند در شناخت زمانهي خود ياريگر هر پژوهنده و
کاوشگري باشد. از اين ديد، مي توان گفت که هيچ تاريخي هيچگاه کهنه
نميشود. به ديگر سخن، به رويدادهاي تاريخي کهنه مي توان از دريچهي
نو، از پايگاهِ اکنون نگريست و در روشنسازي گوهر آنها براي گزينش
آيندهي بهتر بهره گرفت.
کتابي که در دست داريد،
برگردان بخشهايي از نوشتهي عبدالحسين آگاهي، دارندهي
فوق دکترا در رشتهي علوم فلسفي، پژوهشگر نامدار تاريخ جنبش کارگري و
کمونيستي ايران و سياستورز چپگراست، که به پيدايش و گسترش انديشههاي
مارکسيسم ـ لنينيسم در ايران ميپردازد. اين نوشته در سال ١٩٦١ به زبان
روسي در آذربايجان شوروي به چاپ رسيد و از آن جا که نويسنده خود از
کوشندگان چپ و باورمندان به مارکسيسم ـ لنينيسم بود، از دريچه رسمي
حزبي به همهي رويدادهاي مرتبط با موضوع نگريسته است. بهخوديخود روشن
است که نگاه از چنين دريچهاي به رخدادهاي بررسيشده در کتاب، رنگ
ويژهاي به آنها ميزند.
بسيار فشرده و کوتاه در بارهي سيستمهاي انديشهاي
ميتوان اين جا گفت؛ آن گاه که آرمانهاي
انساني به
سامانهاي از انديشههاي بسته تبديل ميشوند، يا به
ديگر سخن، رابطه پوياي خود را با واقعيت هر دم دگرگونشوندهي جريان
آزاد زندگي از دست ميدهند، از پالايش کهنگيها بازميمانند و راه به
روي نوسازي انديشگي نميگشايند، به سوي فرسودگي و فروپاشي ميروند.
اين، آن چيزي است که سيستم انديشهاي مارکسيسم ـ لنينيسم نيز از آن
برکنار نماند.
آتشفشان رويدادهايي که به فروپاشي سيستم جهاني
سوسياليستي انجاميد، گردوخاک تيرهي خود را بر انديشههاي پايهاي اين
سيستم نشاند، آنها را از چشم بسياريها انداخت و بسياري ديگر را به
اين گمان سادهدلانه رساند که آينده چيزي است پاک بيگانه با همهي
عناصر آن ديد و دريافت. ولي اين گونه برخورد نفي دربست، بدون ترديد با
نگاه دانشبنيان بيگانه است. در هر آن چه که فروميريزد، هستههايي و
بخشهايي هست که پايي در آينده دارد. ازاينرو، بايد سره را از ناسره
جدا کرد، کهنه را کنار نهاد و آن چه را که ماناست به کار گرفت. تاريخ
را از اين ديد نيز بايد باز و باز خواند و زيروزبر کرد و از آن آموخت،
وگرنه هيچ دستگاهي که از انديشههاي مخالف خود بهرهمند نشود، جان به
درنميبرد. سيستم جهاني سوسياليستي را درست همين گمان که همهي حق و
حقيقت را و ازاينرو، آينده را يک بار براي هميشه در چنگ خود دارد، به
فروپاشي کشاند.
انديشههاي مارکسيسم ـ لنينيسم، از زمان راهيابي به
ايران زمينهساز رويدادهاي بزرگي در زندگي مردم آبوخاک ما شدهاند و
به دگرگونيهاي انکارناپذيري دامن زدهاند. کتاب کنوني به شناخت اين
بخش از زندگينامهي مردم کشور ما ياري ميرساند.
در بخشهاي ترجمه شدە از کتاب، نويسندە بيشتر به بررسي
موضوع راهيابي و گسترش انديشههاي مارکسيسم ـ لنينيسم در ايران تا
آغاز جنگ جهاني دوم ميپردازد و در سه بخش ديگر پرسمان ماترياليسم
فلسفي مارکسيسم، ماترياليسم ديالکتيک و ماترياليسم تاريخي در نوشتههاي
دکتر
تقي اراني را بررسي ميکند. مطالب و دادەهاي اين سه
بخش بيگمان ميتواند براي خوانندەي روسيزبانِ دوستدار آشنايي با
آثار و انديشههاي فلسفي اراني گيرا و سودمند باشد، اما از آن جا که
علاقهمندان ايراني اين پهنه، به نوشتههاي اراني دسترسي دارند، آنها
ديگر به فارسي ترجمه نشدند.
در زمينهي جنبش کارگري - سنديکايي در ايران، آثار
چشمگيري از سوي نويسندگان و پژوهندگان بسياري چون عبدالصمد کامبخش،
اردشير آوانسيان، احسان طبري، مير جعفر پيشهوري، ت.ا ابراهيموف
(شاهين)، محرمعلي شميدە، يوسف افتخاري، خسرو شاکري، مهدي کيهان، حميد
احمدي (ناخدا انور)، باقر مومني، يونس پارسا بناب، م. الف (ناصر
پايدار)، سپهر ذبيح، محمدحسين خسروپناە و ديگران بهصورت تکنوشت حزبي
يا فراحزبي، خاطره نويسي يا تاريخ پژوهي نوشته شدە است، اما تمرکز
پروفسور آگاهي بر راهيابي و گسترش انديشههاي مارکسيسم ـ لنينيسم در
ايران، افتوخيزهاي اين فرايند و رويارويي و ستيز آنها با انديشههاي
واپسگرا در ايران، برجستگي خاصي به اين اثر بخشيده است.
از زندەياد عبدالحسين آگاهي جز نوشتهي کنوني، کتابي به
نام "تاريخ احزاب در ايران" و جستارهاي پراکندەي بسياري در "دنيا"،
نشريهي تئوريک و سياسي کميته مرکزي حزب تودە ايران، به يادگار ماندە
است. سياههي شماري از اين نوشتهها چنين است:
-
بررسي مختصات سبک اراني در ترويج افکار مارکسيستي در
ايران، دنيا، شمارە چهارم، اسفندماە ١٣٣٩؛
-
برخي عناصر ديالکتيکي و مادي در افکار عبدالرزاق لاهيجي
صاحب گوهر مراد، دنيا، شمارە٢، ١٣٤٠؛
-
نکتهاي چند از انديشههاي فلسفي بروجردي، ورقي از
تاريخ فلسفه ايران، دنيا شمارە ٤، سال ١٣٤٠؛
-
انتقادي بر انتقاد از فلسفه ماترياليسم ديالکتيک، دنيا،
شمارە سوم، پائيز سال ١٣٤٠؛
-
پيرامون نخستين آشنايي ايرانيان با مارکسيسم، دنيا
شمارە ٢، سال ١٣٤١؛
-
دوران اوليه نفوذ انديشههاي مارکسيستي در ايران، دنيا
شمارە ٤، سال ١٣٤١؛
-
به مناسبت بيستوپنجمين سال درگذشت دکتر تقي اراني،
دنيا شمارە سوم، پائيز ١٣٤٣؛
-
قصيدەاي در ستايش قيام ملي خراسان و تأثير انقلاب
اکتبر، دنيا شمارە١، سال ١٣٤٤؛
-
پيرامون قديميترين سند چاپي از تاريخ سوسياليسم در
ايران، دنيا شمارە٢، سال ١٣٤٨؛
-
٢١ آذر اوجي چشمگير از مبارزات مردم ايران، دنيا شمارە
٤، سال ١٣٥٨؛
-
دکتر تقي اراني چهرەاي تابان در تاريخ جنبش کارگري و
کمونيستي ايران، ويژەنامه دنيا، شمارە ٥، سال ١٣٥٨؛
-
٦٠ سال از تاريخ حزب کمونيست ايران گذشت، دنيا شمارە ٣،
١٣٥٩؛
-
در بارە برخي خصوصيات تکامل تاريخي مارکسيسم، دنيا،
شمارە ١٠،٩ سال ١٣٥٩؛
-
پيرامون يک برخورد ذهنگرايانه به سوسياليسم علمي، دنيا
شمارە١، سال ١٣٦٠؛
-
انقلاب اکتبر و جنبشهاي رهاييبخش مردم آذربايجان و
خراسان، دنيا، شمارە ٢، سال ١٣٦٠؛
در کتاب به برخي از مقالهها و عنوانهاي روزنامهها،
مجلهها، کتابهاي منتشرشده به زبان فارسي در درون و بيرون ايران
استناد و گفتاوردهاي بسياري آوردە شدە است. مترجم در حد توان و بر
پايهي امکانات موجود کوشيده است به منابع مورد استفادە در کتاب دست
يابد و متن را از سرچشمهي آن منتقل کند؛ آن جا که سرچشمهي گفتاورد در
دسترس نبود، او به ناچار آن را از متن روسي به فارسي برگردانده و
ازاينرو، پيداست که اين بخشها ميتواند از ديدِ شيوە نگارش با متن
اصلي يا عنوانهاي بهکار رفته در فارسي همخواني درستي نداشته نباشد.
همچنين بايد يادآور شوم که
واژەهاي داخل کروشه در متن کتاب از سوي نويسندە است.
***
عبدالحسین آگاهی
گسترش انديشههاي مارکسيسم ـ لنينيسم در ايران
دربرگيرندە يک روند نيم سدەاي با اهميت مهم تاريخي است. بدون فراگيري
آن، نمي توان تصور همه جانبهاي از تاريخ مدرن ايران داشت. در نشريات
شوروي، تاکنون اثر ويژەاي، که به پژوهش اين مساله پرداخته باشد، وجود
ندارد. در آثار و مقالات مختلف خاورشناسان، تاريخ دانان،
ادبياتشناسان، فيلسوفان و ديگر دانشوران شوروي، ضمن بررسي موضوعهاي
گوناگون زندگي اجتماعي - اقتصادي، سياسي و فرهنگي ايران، گه گاه به
جنبه هايي از اين مسائل اشارە شدە است. فاکتها، اسناد و مدارک آمدە در
اين آثار،
بازنماي
انديشههاي چشمگيري هستند و در ميان آنها مي توان به
کتابهاي م. س. ايوانف، گ. س. آروتيونيان و ديگران[1]
اشارە کرد. در اين آثار، بيشتر به آغازه اين دورە، در واقع به دورە ي
راهيابي انديشههاي مارکسيستي در ايران اشارە شدە است.
موضوع گسترش انديشههاي مارکسيسم
ـ
لنينيسم در ايران هنوز هم بطور کامل روشن نشدە است. نگارندە اين سطرها
نميتواند ادعا کند که بي کم و کاست از عهدەي وظيفهاي به اين مهمي و
حساسي بر آمده باشد. آن هم به دلايلي که مهمترين آنها عبارتند از عدم
دسترسي به برخي از اسناد و منابع لازم. نگارنده در حد امکان تشريح نظام
مند اين موضوع، تلاش براي دورەبندي اين تاريخ، روشن کردن ويژگي و
خصوصيت روند گسترش انديشههاي مارکسيسم ـ لنينيسم در ايران را مبناي
وظيفه خود قرار دادە است.
لازم به يادآوري است، که انديشههاي مارکسيسم ـ لنينيسم
در ايران اشاعه يافته و در رابطه تنگاتنگ اندام وار(ارگانيک) با همهي
سويه هاي زندگي داخلي و خارجي کشور، و بر بستر رشد واقعيتهاي ايران
بطور اعم و پيشرفت افکار و مبارزە دمکراتيک بطور اخص، به گسترش خود
ادامه ميدهد. انديشههاي مارکسيسم ـ لنينيسم به مردم ايران در مبارزە
آزاديبخش آنها عليه ستم استعماري و اجتماعي، که تا به امروز هم ادامه
دارد و بدون موفقيت هم نبودە، ياري رساندە و ميرساند. نويسندە تلاش
کردە است در اين اثري که در اختيار خوانندگان قرار ميگيرد، زمينههاي
اجتماعي، همچنين نتايج سودمند راهيابي و گسترش انديشههاي مارکسيسم در
ايران را نشان دهد.
نگارندە در هنگام بررسي اين مساله، بجز آثار کلاسيکهاي
مارکسيسم لنينيسم که بُنمايه انجام چنين وظيفهاي بودە، بطور عمدە از
اسناد جرايد و مطبوعات مربوط به اين دورە بهره بردە است.
اثر کنوني تنها به تشريح تاريخ گسترش انديشههاي
مارکسيسم ـ لنينيسم در ايران تا جنگ جهاني دوم و تشکيل حزب تودە ايران
مي پردازد.
زماني که اين کتاب در اختيار موسسه چاپ و انتشارات قرار
گرفته بود، کتاب "علم کلام" اثر پروفسور دانشگاە تهران، احمد صفائي
(علم کلام، جلد يکم، تهران، سال ١٩٦٠) منتشر شد که بنا به نوشتهي روي
جلد آن به "انتقاد از فلسفه ماترياليسم ديالکتيک" اختصاص دادە شدە است.
در اين کتاب جاي ويژەاي به "رد"احکام" ماترياليسم ديالکتيک دادە شدە
است که در آثار دانشمند مارکسيست ايراني دکتر تقي اراني مورد بررسي
قرار گرفتهاند (به صص ٥٠-٤٦، ٥٩-٥٨، ٦٧-٦٦، ١٢٠-١١٠، ١٣٢-١٢٩-١٣٩-١٣٢،
٢١١-٢٠٩، ٢٣٣ و غيرە نگاە شود). نشر آن چون يک کتاب جنبي درسي، دگر
بار نشان از تشديد مبارزە ايدئولوژيک در ايران و فعليت بررسي اين
مسائل از سوي ما داشته، نياز به نقدهاي افشاگرانه آن از سوي
مارکسيستها دارد.
برای دریافت کتاب کلیک کنید
|