|
تحریریه نویدنو
پیش زمینه جنگ در اوکراین
جان اسکیلز آونری
پروژه ای برای قرن جدید آمریکایی
پروژه قرن جدید امریکایی "اندیش‌کده
ای"
مستقردر واشنگتن بود که در سال 1997 از سوی ویلیام کریستال و روبرت
کیگن تاسیس شد. ایده اولیه پشت (تاسیس) سازمان این بود که چون ایالات
متحده (پس ازجنگ جهانی دوم) به‌عنوان تنها ابرقدرت زندۀ جهان سربرآورده
است، باید هزینه‌های نظامی خود را افزایش دهد و از قدرت نظامی خود برای
ترویج منافع و ارزش‌های امریکایی درسراسر جهان استفاده کند.
سرکردگی جهانی با نیروی نظامی
درسال‌های اخیر، ایالات متحده " سلطۀ همه جانبه"، سلطۀ
نظامی بر تمام کشورها، سرکردگی جهانی با نیروی نظامی، وساختن یک
امپراطوری را هدف گرفته است. باید به یاد بیاوریم که تهدید یا استفاده
از نیروی نظامی هم منشور سازمان ملل و هم اصول نورمبرگ (پاسخگویی فردی
برای جنایت دربرابر قوانین بین‌المللی، پایان مصونیت، و برابری همه
دربرابر قوانین- مترجم) را نقض می‌کند.
بودجه‌های نظامی بادکرده باورنکردنی
به‌نظر می‌رسد مجموعه صنعتی – نظامی ایالات متحده هم
روی جمهوری‌خواهان و هم روی دموکرات‌ها سلطه دارد. اخیرا هر دو حزب،
تقریبا بدون هیچ صدای مخالفی، به اختصاص تقریبا یک تریلیون دلار برای
اسلحه و دیگرهدف‌های نظامی رای دادند.
نظامی‌گرایی مذهب ملی امریکا است
این‌ها نقل قول‌هایی از مقاله‌ای نوشته ویلیام
آستورهستند:
" ما به جنگ‌ها باور داریم. ممکن است دیگر به اعلام
رسمی جنگ باور نداشته باشیم... اما این امر قطعا ما را از به راه
انداختن جنگ‌ها بازنمی دارد. امریکایی‌ها همیشه ازکُره تا ویتنام، از
افغانستان تا عراق، از جنگ سرد تا جنگ علیه ترور، و بسیاری از
دخالت‌های نظامی دربین آن‌ها، از جمله گرانادا، پاناما و سومالی،
درجایی مشغول جنگ هستند، انگار ما سودمندی بزرگی در مالیدن دماغمان به
شاهزاده صلح می‌بینیم (این عیسی مسیح است، اگرمن تعلیم مذهبی کاتولیک
خود را به درستی به یاد بیاورم)"
" ما به تسلیحات باور داریم، هر چه گران‌تر بهتر.
عملکرد نامطلوب جنگنده اف 35 ممکن است در طول عمرآن بر1.45 تریلیون
دلار سر زند. (هزینه) یک سه گانه روزآوری شده ( موشک‌های زمینی، زیر
دریایی‌های اتمی، و بمب‌های راهبردی) ممکن است همان‌طور که پیش از این
ذکر شد به 1.7 تریلیون دلاربالغ شود. هزینه هرناوهواپیما برجدید(
وعملکرد نامطلوب آن) بیش از 10 میلیارد دلاربرای ما هزینه دارد. و تمام
درخواست‌های چنین تسلیحاتی، با وجود تاریخی از زائد بودن، داشتن قیمت
بالای مضحک، تجاوز ازهزینه معمولی، و نمایش متوسط آن‌ها، با چند پرسشی
که مطرح می‌شود، تامین مالی می‌شود. با این حال، امریکایی‌ها روی چند
صد میلیون دلار برای هنر و انسانیت با تلخی جرو بحث می‌کنند..."
دخالت امریکا در سیاست‌های داخلی اوکراین
وضعیت جاری دراوکراین و شبه جزیره کریمه وضعیتی به شدت
خطرناک است. درصورتی که (ازاین وضعیت) جلوگیری نشود و همۀ طرفین درگیر
اراده‌ای برای مصالحه ازخود نشان ندهند، بحران ممکن است به جنگ تمام
عیارغیرقابل کنترلی بین ناتو و روسیه، وشاید با وارد کردن سلاح‌های
هسته ای (به جنگ) گسترش یاید. آن‌چه ضرورت فوری دارد این است که تمام
طرف‌ها مواضع و احساس یک دیگر را درک کنند. درک افکار عمومی تمام
طرف‌ها هم بسیار ضروری است.
ما درغرب درحال حاضر نقطه نظرات دولت‌هایمان را از
رسانه‌های جریان اصلی می‌دانیم، چون آن‌ها چیز دیگری به ما نمی‌گویند.
به‌خاطر تعادل، برای ما خوب خواهد بود که از نزدیک به شیوه‌ای که
شهروندان روسیه و شبه جزیره کریمه به رخ دادهای اخیرنگاه می‌کنند توجه
کنیم. برای آن‌ها سرنگونی حکومت ویکتوریاناکوویچ یکی از رشته کودتاهای
مهندسی شده از سوی امریکا و متحدان آن به نظر می‌رسد. لیست چنین
کودتاهایی درواقع بسیار طولانی است. هرکسی می‌تواند، مثلا، به سرنگون
کردن نخست وزیر منتخب دموکراتیک ایران؛ محمد مصدق، یا کودتایی که رئیس
جمهور منتخب دموکراتیک شیلی ، سالوادور آلنده را ساقط ، و ژنرال پینوشه
را جایگزین او کرد فکر کند. نمونه‌های دیگر بسیاری وجود دارند:
طی دوره از 1945 تا کنون، امریکا، به صورت نظامی یا
پنهان، در امورداخلی تعداد زیادی از ملت‌ها دخالت کرده است:
چین،1945-1949،
ایتالیا، 1947-1948،
یونان 1947-1949،
فیلیپین،1946-1953،
کره جنوبی، 1945-1953،
آلبانی، 1949-1953،
آلمان دهه 1950،
ایران، 1953،
گواتمالا،1953- دهه1990،
خاورمیانه، 1956-1958،
اندونزی، 1957-1958،
گینه
بریتانیا/گویان،1953-1964،
ویتنام؛ 1950-1973،
کامبوج، 1955-1973،
کنگو/زئیر، 1960-1965،
برزیل، 1961-1964،
جمهوری دومنیکن1963-1966،
کوبا،1959- تاحال حاضر،
اندونزی، 1965،
شیلی، 1964-1973،
یونان، 1964-1974،
تیمور شرقی، 1975- تاحال حاضر،
نیکاراگوا، 1978-1989،
گرانادا، 1979-1992،
لیبی، 1981-1989،
پاناما، 1989،
عراق، 1990- تاحال حاضر،
افغانستان، 1979-1992،
السالوادور، 1980-1992،
هائیتی، 1987-1994،
یوگسلاوی، 1999،
و افغانستان، 2001- تاحال حاضر،
سوریه، 2013-تاحال حاضر،
مصر، 2013- تاحال حاضر.
اکثر این دخالت‌ها برای مردم امریکا (با بهانه)ضرورت
مبارزه با کمونیسم( یا همین اواخر، تروریسم) توضیح داده شدند، اما
انگیزه‌ای که پنهان نگه داشته می‌شود، بدون شک نصب دولت‌ها و تصویب
قوانینی بوده است که باید مطلوب منافع اقتصادی امریکا و متحدان آن
باشد.
به‌خاطرحفظ تعادل، باید بیاد بیاوریم که در دوران جنگ
سرد، اتحادشوروی و چین نیز در امورداخلی کشورهای بسیاری دخالت کردند؛
به عنوان نمونه کره در1950-1953، مجارستان در1956، چکسلواکی در1968، و
نیز، لیست بسیار طولانی دیگر. این دخالت‌های جنگ سردی نیز مانند
همان‌هایی که در بالا ذکر شد غیر قابل توجیه بودند. هیچ چیزی نمی‌تواند
دخالت نظامی یا پنهان ابرقدرت‌ها در امورداخلی کشورهای کوچک را توجیه
کند، چون مردم حق دارند تحت حکومت دولت‌هایی که انتخاب می‌کنند زندگی
کنند حتی اگر این دولت‌ها مطلوب نباشند.
کودتای ویکتوریا نولند در اوکراین
درمورد اوکراین، به اندازه کافی شاهد وجود دارد که
کودتای غربی از خیلی قبل برنامه ریزی شده بود. در 13 دسامبر 2013،
ویکتوریا نولند معاون اروپایی وزارت امورخارجه امریکا گفت: " ایالات
متحده از زمان اعلام استقلال اوکراین درسال 1991، در گسترش نهادهای
دموکراتیک و مهارت‌های ترویج جامعه مدنی وشکل خوبی از دولت... از
اوکراینی‌ها حمایت کرده است، ما برای کمک به دست یابی اوکراین به این
هدف و اهداف دیگر بیش از 5 میلیون دلار سرمایه گذاری کردیم." به علاوه،
"لعنت به اتحادیه اروپای" معروف نولند در گفتگوی تلفنی که قبل از کودتا
ادا شد، شاهد بیشتری از آن‌که کودتا ازخیلی پیش طراحی و با جزئیات
مهندسی شده بود ارائه می‌کند.
اگرچه سخنرانی 13 دسامبر 2013 نولند بیشتر درباره
دموکراسی سخن می‌گوید، اما افرادی را که درکیف کودتا کردند با دشواری
می‌توان بهترین نماینده‌های دموکراسی خواند. بسیاری از آن‌ها به حزب
سووبودا تعلق دارند، که ریشه درحزب سوسیال – ملی اوکراین دارد. (این)
اسم ارجاع عمدی به حزب نازی آلمان بود. طبق نوشته مقاله اشپیگل درباره
حزب سوسیال – ملی، " سامی ستیزی بخشی از پلتفرم افراط‌گرایی حزب است" ،
که حقوق معین اقلیت و حقوق بشر را رد می‌کند. مقاله اظهار می‌کند که در
سال 2013، یک رهبر جوان سووبودا تبلیغات نازی نوشته جوزف گوبلز را
توزیع می‌کرد. طبق گفته میشائیل گولدفارب روزنامه نگار، پلتفرم سووبودا
خواهان اوکراینی هست که " یک نژاد، یک ملت، یک میهن" باشد.
همه پرسی در رابطه با خودمختاری، که به زودی درکریمه
انجام خواهد شد طبق قوانین بین‌المللی کاملا قانونی است. همه پرسی
کاملا قابل مقایسه‌ای در اسکاتلند، برای تعیین آن‌که اسکاتلند جزئی از
پادشاهی متحده باقی بماند، یا اکثریت اسکاتلندی‌ها استقلال کشور خود را
دوست دارند برگزار خواهد شد. اگر اسکاتلندی‌ها(دراین همه پرسی) تصمیم
به استقلال بگیرند، حفظ رابطه بسیار نزدیک با پادشاهی متحده قطعی است.
بر همین قیاس، اگر کریمه استقلال را انتخاب کند، تمام طرف‌ها می‌توانند
از تنظیماتی که براساس آن روابط نزدیک اقتصادی و سیاسی با اوکراین
می‌تواند حفظ شود سود ببرند.
باید یادآوری کنیم که تقریبا در تمام این مدت از زمان
کاترین کبیر، که درسواستوپل پایگاه دریایی ساخت، جمهوری خودمختار کریمه
بخشی از روسیه بوده است. اما در سال 1954، دولت شوروی تحت رهبری نیکیتا
خورشچف قانون انتقال کریمه ازجمهوری فدراتیو روسیه شوروی به جمهوری
سوسیالیستی شوروی اوکراین را تصویب کرد. پس از انحلال اتحادشوروی،
ترس‌های مشروع روسیه بارها مورد نجاوز قرارگرفته، و روسیه از این حملات
به شدت رنج برده است. در سال1990، جیمز بیکر وزیرامورخارجه امریکا به
میخائیل گورباچف رهبرشوروی اطمینان داد که اگر روسیه با اتحاد آلمان
موافقت کند، ناتو حتی " یک اینچ" هم به سمت شرق گسترش نخواهد یافت. این
وعده تقریبا بلافاصله نقض شد، وروسیه آن را هم خیانت و هم حمله تلقی
کرد.
جنگ به صورت گزافی خطرناک شده است
جنگ همیشه دیوانگی، غیراخلاقی، سبب عذابی توصیف ناپذیر،
ویرانگراقتصادی و سبب ویرانی گسترده، وهماره منبع فقر، نفرت، بربریت و
چرخه‌های بی پایان انتقام و انتقام متقابل بوده است. جنگ همیشه برای
سربازان جنایتی بوده است تا مردم را بکشند، همان طور که برای قاتلان در
جامعه مدنی جنایتی است تا مردم را بکشند. هیچ پرچمی هرگز وسعت کافی
برای نشان دادن بیرحمی جنگ را نداشته است.
اما امروز، توسعه سلاح‌های ویرانگر ترموهسته‌ای جنگ را
کاملا ورای آرایش‌های سلامت عقلی و بشریت ابتدایی قرار داده است.
امروز، سلاح‌های هسته‌ای موجود نیم میلیون برابر
بمب‌هایی که هیروشیما و ناکازاکی را نابود کردند قدرت دارند. یک جنگ
ترموهسته‌ای می‌تواند تمدن بشری را، همراه با اکثر گیاهان و حیواناتی،
که موهبت زندگی را با آن‌ها سهیم هستیم نابود کند.
پژوهش نشان داده است که توفان‌های آتش ناشی از جنگ
هسته‌ای می‌تواند مقدارعظیمی دود به اتمسفر بفرستد، که جلواشعه خورشید
و چرخه هیدرو لوژیکی را مسدود می‌کند. آب و هوا ممکن است طی یک دوره
حدوداٌ 10 ساله بسیار سرد شود. کشاورزی انسان می‌تواند نابود شود.
گیاهان و حیوانات هم در زمستان هسته‌ای می‌توانند کشته شوند.
آیا می‌توانیم خودمان را هم ازشرسلاح‌های هسته‌ای و هم
از خود نهاد جنگ رها سازیم؟
باید قبل از آن که دنیای زیبای ما همراه با تمام
چیزهایی که دوست داریم به خاکستر رادیو اکتیوفروکاسته شود، با سرعت
وعزم استوار اقدام کنیم.
https://countercurrents.org/2023/08/background-of-the-war-in-ukraine/
|
