نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2019-04-13

نویدنو  23/01/1398 

 

 

  • در کنار خواست عدالت اجتماعی و آزادی‌های دموکراتیک، باید خواستِ «حفظ صلح» در متن جامعه را نیز به شعاری محوری تبدیل کرد و سیاست‌های نابخردانه و ماجراجویانهٔ رژیم در منطقه را به چالش کشید. باید هر نوع تهدید به رودررویی ولاف‌زنی‌های ماجراجویانه در ارتباط با امکان رویارویی نظامی مستقیم یا نیابتیِ ایران با آمریکا،‌ اسرائیل، یا عربستان سعودی را متوقف کرد

 

 

بیانیۀ حزب تودۀ ایران:

خطرِ موضع‌گیری‌های خطرناک و مداخله‌جویانۀ دولت ترامپ و سیاست‌های نابخردانهٔ رژیم ولایت فقیه برای حاکمیت ملی ایران

 

طبق بیانیه‌ای که کاخ سفید آمریکا در روز دوشنبه ۱۹ فروردین منتشر کرد، دولت آمریکا در اقدامی بی‌سابقه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رژیم ولایی ایران را در فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی آن کشور قرار داد. دونالد ترامپ در ارتباط با بیانیهٔ کاخ سفید گفت: "هر نهاد و شرکتی در جهان که با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعامل تجاری داشته باشد، در تأمین مالی تروریسم مشارکت کرده است." روشن است که این اقدام دولتِ راست افراطی آمریکا تصمیم و نقشه‌ای حساب شده است که دو هدف را دنبال می‌کند.

از یک سو در پی تعمیق و گسترش تحریم‌های اقتصادی موجود بر ضد ایران است، و از سوی دیگر، خواهان برانگیختن واکنش متقابل از سوی ایران و افزایش تنش‌ها در خاورمیانه و بهره‌برداری از این وضعیت برای تقویت سلطه و سرکردگی خود در منطقه است. باید منتظر اقدام‌هایی از این دست به منظور ایجاد بحرانی تمام‌عیار در منطقه بود.

همان‌گونه که دولت ترامپ نقشه کشیده بود و انتظار داشت که با تروریست قلمداد کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برخوردها و تنش‌ها افزایش یابد، شورای عالی امنیت ملی رژیم ولایی در واکنشی سریع دولت آمریکا راحامی تروریسم و ستاد فرماندهی کل نیروهای ارتش آمریکا در خاورمیانه، شرق آفریقا، و آسیای مرکزی موسوم به "سنتکام" و نیروهای وابسته به آن را "گروه تروریستی" اعلام کرد. قابل توجه است که روز قبل از انتشار اعلامیهٔ کاخ سفید، محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران گفته بود که بعد از این "ارتش و نیروهای امنیتی آمریکا در منطقهٔ غرب آسیا از آرامش امروز برخوردار نخواهند بود." روز بعد از اعلامیهٔ کاخ سفید نیز نمایندگان مجلس ولایتمدار ایران، از به‌اصطلاح اصلاح‌طلب گرفته تا اعتدال‌گرا و اصول‌گرا، همگی یونیفرم سپاه پاسداران را پوشیدند و عکس دسته‌جمعی گرفتند و اعلام کردند: "ما همه سپاهی هستیم" و بلافاصله طرح دو فوریتی تقویت جایگاه سپاه پاسداران در برابر آمریکا را که اصول‌گرایان تهیه کرده بودند و نیز طرح سه‌فوریتی اعلام فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به سنتکام را که فراکسیون اصلاح‌طلب «امید» تهیه کرده بود امضا کردند و به هیئت رئیسهٔ مجلس دادند. حسن روحانی نیز مدعی شد که با این اقدام آمریکا، سپاه پاسداران در ایران و منطقه  محبوب‌تر از قبل خواهد شد! علی خامنه‌ای،‌ ولی فقیه رژیم نیز به همه اطمینان داد که "گربه‌رقصانی آمریکا علیه سپاه به جایی نخواهد رسید."

بدین صورت، در چند روز گذشته سران رژیم ولایی بنا بر محاسبه و برنامه‌ریزی‌های دولت آمریکا بلافاصله کشور ما را وارد تله‌ای کردند که مشابه آن را سیاستمداران و کارشناسان سیاسی دولت جورج بوش در سال ۱۳۸۱ برای رژیم صدام حسین در عراق پهن کرده بودند. صدام حسین نیز در آن برهه، با وجود آنکه از حمایت مردمی گسترده برخوردار نبود، در برابر فشارهای حساب شده و جوّسازی قدم به قدم دولت بوش مدعی شد که گارد جمهوری رژیم بعث عراق در "مادرِ جنگ‌ها" نیروهای نظامی آمریکا را شکست خواهد داد. در آن زمان، دولت آمریکا با استناد به انواع مدارک جعلی، رژیم صدام را متهم به همکاری با تروریست‌های القاعده کرد و آن را خطری برای آمریکا و جهان دانست، و مدعی شد که ارتشِ مسلح به سلاح کشتارجمعیِ عراق، خطری مهلک برای آمریکا و متحدانش است. به این ترتیب بود که دولت نومحافظه‌کار (نئوکان) جورج بوش قدم به قدم و به صورت برنامه‌ریزی شده، با بالا بردن درجهٔ تشنج و برانگیختن واکنش‌های نابخردانه و لاف زدن‌ها و شعارهای توخالی از جانب رژیم صدام، زمینه‌های لازم برای حمله‌ای ویرانگر به عراق را مهیا کرد.

باید توجه داشت که در سال ۱۳۸۱، دولت جورج بوش بدون توجه به رأی سازمان ملل و حتّی مخالفت برخی از کشورهای غربی مدعی شد که حق دولت آمریکاست که برای حفظ امنیت خودش به عراق حمله کند. در برههٔ کنونی نیز دولت ترامپ با در پیش گرفتن سیاست "آمریکا نخست" خود را رها از قیدِ احترام و پایبندی به قوانین و عرف‌ بین‌المللی می‌بیند.

لازم به تذکر است که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا روز چهارشنبه در کنگره این کشور از پاسخ دادن به این سوال که آیا دولت ترامپ اختیار قانونی حمله به ایران را دارد یا نه خودداری کرد. اعضای کمیته روابط خارجی از پمپئو پرسیدند آیا مجوزی که کنگره بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ برای استفاده از زور علیه سایر کشورها به دولت این کشور داد، اجازه حمله به ایران را می دهد. پمپئو گفت: "ترجیح می دهم این تصمیم را به وکلای حقوقی بسپارم.... سوال مربوط به ارتباط ایران با القاعده کاملا واقعی است. آنها میزبان القاعده بوده اند، آنها به القاعده اجازه داده اند از کشورشان عبور کند."

در همین ارتباط، قابل توجه است که دو روز قبل از اقدام دولت ترامپ در مورد سازمانِ تروریستی خواندنِ سپاه، یعنی در روز شنبه ۱۷ فروردین، وزیران امور خارجی گروه ۷ (‌آمريكا، كانادا، فرانسه، بريتانيا، آلمان، ايتاليا، ژاپن) در بیانیهٔ پایانی نشست خود در فرانسه، با اشاره به اوضاع منطقه‌ خاورمیانه اعلام کردند: ‌"ما از فعالیت‌های بی‌ثبات‌کنندهٔ ایران در منطقه، از جمله حمایت پیگیر آن از سازمان‌های تروریستی و شبه‌‌نظامیان مسلح عمیقا نگران هستیم." در هفته‌های اخیر نیز مایک پومپئو، وزیر امور خار جی آمریکا، به پایتخت‌های چند کشور خاورمیانه‌ای سفر کرد تا در مورد برنامه‌های تهدیدآمیز نظامی آمریکا علیه ایران با سران آن کشورها رایزنی کند. پومپئو دیروز در قاهره بود و با ژنرال سیسی ملاقات و تبادل نظر کرد.

در شرایط  کنونی، و در وضعیتی که رژیم ولایی در داخل کشور نیز با بحرانی عمیق و نارضایتی گستردهٔ مردم روبروست، روشن است که هرگونه برخورد نظامی نیروهای سپاه یا ارتش ایران با نیروهای آمریکایی در منطقه، به‌سرعت از جانب آمریکا اقدامی "تروریستی" قلمداد خواهد شد و می‌تواند به درگیری‌هایی بسیار ویرانگر و خطرناک با مشارکت دیگر نیروهای ارتجاعی منطقه، از جمله رژیم نژادپرست اسرائیل و حکومت ارتجاعی عربستان سعودی منجر شود. سخنان حسن روحانی در روز ۲۰ فروردین را که مدعی شد "از پارسال تا امسال به موشک‌ها و سلاح‌هایی دست پیدا کرده‌ایم که در مخیله شما نمی‌گنجد" می‌توان از جمله موضع‌گیری‌های نابخردانه‌ای ارزیابی کرد که در انتها به سود پیشبُردِ سیاست و خواست‌های امپریالیسم و نیروهای ارتجاعی منطقه خواهد بود. در صورت ادامه یافتن این روند، و بر اساس مشی "جنگ علیه ترور" که آمریکا سال‌هاست دنبال می‌کند، آمریکا می‌تواند با ادامه انتقال نیروهای نظامی و سخت‌افزارها و ناوهای هواپیمابر خود به خلیج فارس، زمینه را برای تدارک درگیری نظامی خطرناکی برضد کشورمان سازمان‌دهی کند. باید توجه داشت که همین شخصیت‌ها و مُهره‌های خطرناک و ضدانسانی و ضدایرانی که اکنون نقش‌هایی کلیدی در دولت دونالد ترامپ به عهده دارند، از جمله طراحان اصلیِ جنگ و تجاوز خونین و خانمان‌برانداز آمریکا علیه عراق در سال ۱۳۸۱بودند. آنها اکنون با اجرای مجدد همان برنامه‌ها، در کنار جنگ اقتصادی به وسیله محدود و مسدود کردن فروش نفت، دست‌اندرکارِ زمینه‌چینی برای امکان‌پذیر کردن برخورد نظامی با سپاه پاسداران و به تبع آن با جمهوری اسلامی هستند. این برخورد نظامی می‌تواند به‌سرعت به جنگی وسیع و خانمان‌سوز تبدیل شود که مثل همیشه، این مردم عادی و زحمتکشان خواهند بود که از آن بیشترین صدمه را خواهند دید.

حزب تودهٔ ایران همواره به خطر سیاست‌های ماجراجویانه و خانمان‌برانداز سران و مقام‌های جمهوری اسلامی اشاره کرده است. چنین سیاست‌هایی، از همان دورهٔ رهبری و ولایتِ خمینی و بر اساس رویکرد به‌غایت ضدملیِ "صدور انقلاب اسلامی" و دیدگاه شوونیسم اسلامی، از طریق فعالیت‌های برون‌مرزی سپاه بدون هیچ توجیه پذیرفتنی به‌لحاظ منافع ملی، کشور ما را در وضعیتی پرتنش و خطرناک قرار داده است. اکنون دولت ترامپ به‌صورتی برنامه‌ریزی‌شده و زیر پرچم مبارزه با "تروریسم اسلامی" در منطقهٔ خاورمیانه، می‌تواند کشور ما را با وضعیتی بسیار دشوار و خطرناک روبرو کند.

 برخلاف تبلیغات "نظام" و بزرگ‌نمایی نقش قاسم سلیمانی فرمانده "سپاه قدس" در مقام رهبر و سردار ملی،‌ باید گفت که فعالیت‌های نظامی برون‌مرزی سپاه نه‌فقط به حفظ امنیت کشور کمکی نکرده است و نمی‌کند، بلکه ایران را با خطراتی بسیار نگران‌کننده‌ روبرو کرده است. فعالیت‌های نظامی و اقتصادی گستردهٔ برون‌مرزی سپاه، همانند دیگر سیاست‌های ماجراجویانهٔ رژیم ولایی، در تحلیل نهایی به منظور "حفظ و تداوم نظام"‌ ضدمردمی ولایی بوده است، و مثل دیگر سیاست‌های ضدمردمی رژیم اسلام‌گرای حاکم، دودش همیشه به چشم مردم ستم‌دیده رفته است و می‌رود.

در پی روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ، که باید آن را نمایندۀ انحصارهای غول‌پیکر اسلحه‌سازی و نفتی آمریکا دانست، حزب تودهٔ ایران سیاست‌های دولت آمریکا را برای صلح جهانی و مصالح ملت‌های جهان بسیار نگران‌کننده ارزیابی کرد. ایدئولوژی ترامپیسم سیمای عریان‌تر و خطرناک‌تر سیاست‌های امپریالیسم آمریکا است که برای تثبیت و تقویت سلطه و سرکردگی بلامنازع این قدرتِ بزرگ بر جهان، در قالب دولتی شبه‌فاشیستی بر مصدر قدرت در این کشور قرار گرفته است. گروه‌بندی ترامپ در کاخ سفید و کسانی مانند جورج بولتون، مایک پومپئو، و برایان هوک (نماینده ویژهٔ امور ایران در وزارت امور خارجی آمریکا) برنامه‌ها و نقشه‌های خطرناکی را برای کشور ما در نظر دارند. در این برههٔ حساس و سرنوشت‌ساز در تاریخ مردم ما، در حالی که حکومت اسلامی ایران با بحران اجتماعی عمیق و گسترده‌ای در داخل کشور روبروست، و در حالی که هیئت حاکم آمریکا هر روز بیش از پیش به سوی نظریه‌های ماورای ‌راست و سیاست‌های تنش‌آفرین در منطقه پیش می‌رود، کشور ما در زیر سایهٔ حاکمیت مطلق ولایی، فاقد دولتی ملی و خردمند است. در مقابل این خطر و تهدید بزرگ از جانب آمریکا و شریکان منطقه‌یی‌اش، حکومت ولایت فقیه و در رأس آن علی خامنه‌ای، هنوز هم سیاست‌های خارجی کشور را بر اساس "شووینیسم اسلامی" و بدون در نظر گرفتن منافع اکثریت مردم ایران به پیش می‌برد. در سه دههٔ گذشته، "صدور انقلاب اسلامی" هستهٔ اصلی سیاست‌های خارجی رژیم ولایی در ارتباط با خاورمیانه بوده است و علی خامنه‌ای و سپاه پاسداران "نظام" در این رویکردِ ضدملی نقشی اساسی داشته‌اند و دارند.

حزب ما بار دیگر بر این نکته تأکید می‌کند که در شرایط مشخص کنونی باید از طریق بسیج افکار عمومی و اعمال فشار از درون جامعه رژیم ولایت فقیه را وادار کرد تا لاف‌زنی‌های غیرمسئولانه را متوقف کند و با پرهیز کردن از سیاست‌های ماجراجویانه و مداخله‌گرایانه در منطقه، بهانه‌جویی‌ها برای تشدید تنش و برخوردهای خطرناک نظامی را محدود کند.

در صورت تشدید وضعیتِ تشنج‌آمیز پیرامون کشور، یا افروخته شدن آتش جنگی خانمان‌سوز در کنار تحریم‌های کمرشکن خزانه‌داری آمریکا، و همراه با تشدید جوّ امنیتی و سرکوب اعتراض‌های مردمی در داخل کشور، ترامپ و متحدان خارجی و داخلی‌اش، از جمله نیروهای ایرانی کارگزار سیاست‌های آمریکا در درون و بیرون از رژیم ولایی، می‌توانند با استفاده از اهرم‌های اقتصادی و نظامی و ایجاد هراس و سرخوردگی در جامعه، مسیر تحول و حرکت آیندهٔ میهن ما را به زیان خواست‌های عدالت‌جویانه و آزادی‌خواهانهٔ جنبش مردمی ایران و به سود هدف‌های ضدمردمی خود منحرف و هدایت کنند.

حزب تودهٔ ایران بر این باور است که در کنار خواست عدالت اجتماعی و آزادی‌های دموکراتیک، باید خواستِ «حفظ صلح» در متن جامعه را نیز به شعاری محوری تبدیل کرد و سیاست‌های نابخردانه و ماجراجویانهٔ رژیم در منطقه را به چالش کشید. باید هر نوع تهدید به رودررویی ولاف‌زنی‌های ماجراجویانه در ارتباط با امکان رویارویی نظامی مستقیم یا نیابتیِ ایران با آمریکا،‌ اسرائیل، یا عربستان سعودی را متوقف کرد و در کنار مبارزه برای دموکراسی و عدالت اجتماعی، بر اهمیت دفاع قاطعانه از صلح به مثابه مؤثرترین سیاست برای تضمین استقلال و حاکمیت ملی تأکید ورزید.

ما بار دیگر اعلام می کنیم که مصرّانه خواهان همکاری مستقیم با دیگر نیروهای مترقی و میهن‌دوست ‌ایران در مسیر برپایی  کارزارهایی  مؤثر برای حفظ صلح با در نظر داشتن مصالح و منافع همه‌جانبهٔ مردم ایران هستیم.

حزب تودهٔ ایران

۲۲ فروردین ۱۳۹۸

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: