نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2019-01-22

نویدنو  03/11/1397 

 

 

  • فشار شدیدی بر روی ونزوئلا هست. رئیس جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ به تکرار خواستارِ سرنگونگی دولت بولیواریِ مادورو شده است. تحریم ها افزایش یافته اند. جنگ اقتصادی طبیعی جلوه می کند. امکان عملی شدنِ تهدیدها به تجاوز نظامی وجود دارد.

 

 

مطلب دریافتی

دوربین تفنگ‌های ایالات متحده به سوی ونزوئلا

نویسنده: ویجِی پِراشاد[1] برگردان : احسان صالحی

 

تقدیم به وداع کننندگان با امپریالیسم: مترجم

 

 

در دهم ژانویه، برای دور دوم نیکُلاس مادورو به عنوان ریئس جمهور ونزوئلا سوگند یاد کرد. مادورو گفت: “به مردم می‌گویم این شال ریاست جمهوری از آن شماست. قدرت این شال از آنِ شماست. این به جرگه سالاری (الیگارشی) و امپریالیسم تعلق ندارد. متعلق به مردم خوداستوار ونزوئلا است“.

 

این دو اصطلاح – جرگه سالاری و امپریالیسم – معرف مشکلاتی هستند که دولت جدید ونزوئلا با آن‌ها روبرو است.

 

جرگه سالاری (اولیگارشی)

با وجود 10 سال حاکمیت نیروهای سوسیالیست – ابتدا با رهبری هوگو چاوز و اکنون با رهبری مادورو – جرگه سالاری ونزوئلا با استواری دست نخورده باقی‌مانده و بر بخش‌های بزرگی از اقتصاد سلطه داشته، صاحب مقادیر عظیمی از ثروت کشور بوده و بر خروجی های رسانه‌های اصلی کنترل دارد. کافی است به مجاورت آلتامیرا (Altamira) واقع در شرق کاراکاس پا بگذاریم تا بهبود زندگیِ ثروتمندانی را حدس بزنیم، که بیشتر آن‌ها صاحب خانه هایی در اسپانیا و نیز در فلوریدا باشند. پِلوکونز(Pelucones) – کله‌گنده‌ها – نامی است که برای توصیف آن‌ها به کار می‌رود، اصلاحی که اشاره ضمنی آن به اشراف ها است. آن‌ها با تمام تلاش‌های انجام شده ی جنبش سوسیایستی بولیواری برای گسترش دمکراسی سیاسی و اقتصادی کشور مخالفت کرده اند.

 

این جرگه سالاری، از طریق رسانه هایش، روایت های سیاسی و اجتماعی را کنترل کرده و  سرشت بحران ونزوئلا را به نفع خود تعریف می کند. این خرده جمعیت کوچک، جنبش مادورو را مقصر تمام مشکلات جدی ونروئلا می شناسد. هیچ یک از این مشکلات به پای سلطه طولانی آن‌ها بر ونزوئلا نوشته نمی شود و هیچ اشاره ای به ایالات متحده هم نمی شود که از 1999 تاکنون تلاش کرده است انقلاب بولیواری را خفه و سرکوب کند.  

 

امپریالیسم

امپریالیسم واژه‌ای است که این روزها بندرت به کار می رود. [گویی] به تاریخ های استعمارگرایی در گذشته دور مربوط می شود. درک اندکی از روش سرکوب شرکت های مالی و بنگاه های چندملیتی وجود دارد که برنامه کاری شان را بر ضد آرمان‌های توسعه کشورهای فقیرتر به کار می اندازند. حتی درک کمتری از برخورد زورمندانه کشورهایی مانند ایالات متحده، کانادا و اروپایی ها وجود دارد بر علیه دولت هایی که به پندار آنها مسأله آفرین هستند.

 

دوربین تفنگ‌ها زمانی سفت و سخت به سوی غرب آسیا و شمال آفریقا – عراق، لیبی، سوریه و ایران – بود، اما اکنون بر آمریکای لاتین – کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا – مترکز شده است. این کشورها با تحریم های اقتصادی، محدودیت‌های بازرگانی، تهدید به نابودی، عملیات های پنهانی و جنگ روبرو هستند. تعریف امپریالیسم ساده است: نابودتان می کنیم اگرشما کاری را نکنید که ما به شما می‌گوییم انجام دهید.

 

فشار شدیدی بر روی ونزوئلا هست. رئیس جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ به تکرار خواستارِ سرنگونگی دولت بولیواریِ مادورو شده است. تحریم ها افزایش یافته اند. جنگ اقتصادی طبیعی جلوه می کند. امکان عملی شدنِ تهدیدها به تجاوز نظامی وجود دارد.

 

گروه لیما

در چهارم ژانویه، گروه لیما که متشکل از کانادا و 13 دولت از آمریکای لاتین است، گفتند که مادورو را به عنوان رئیس جمهور ونزوئلا به رسمیت نمی شناسند. پشت آن‌ها وزارت خارجه ایالات متحده هست که برای انزوای ونزوئلا، و نیز کوبا و نیکاراگوئه بر این نیمکره زمین فشار وارد می کند. وزارت خارجه ایالات متحده سوگند ریئس جمهور جدید را به عنوان «غصب نامشروع قدرت از سوی مادورو» توصیف کرد. زبان دیپلماتیک به این نوع گستاخی بدل شده است.

 

گروه لیما تنها به یک دلیل شکل گرفت: سرنگونی دولت فعلی ونزوئلا. هیچ هدف دیگری را دنبال نمی کند. تحریم ها و رویگردانی های دیپلماتیک بخشی از زرادخانه گروه لیما به شمار می آیند. با گرفتن قوت قلب از انتخابات سیاستمداران راست افراطی مانند جوئر بولسوناروی برزیل و با سر شوق آمدن از تهدیدهای ترامپ، گروه لیما فشارهایش را تنگ تر کرده است.

 

موروسیو ماکریِ آرژانتین برای دیدار بولسونارو به برزیل رفت و در آنجا «دیکتاتوری» مادورو را محکوم و شخص او را متهم کرد که مسئولِ مشکلاتِ ونزوئلا است. این سبک از سخنِ لفاظانه و زبان خشن آغازِ تلاشی خطرناک در جهتِ تغییر رژیم در ونزوئلا است.

 

نقض های منشورِ سازمان ملل متحد از سوی گروه لیما با کمک سازمان حکومت های (قاره) آمریکا (Organisation of American States) انجام گرفته است کهبرای تحت فشار قرار دادن ِاعضایش برای برداشتن گام های اقتصادی و دیپلماتیک برای «بازسازیِ نظم دمکراتیک» در ونزوئلا جلسه‌ای فوق‌العاده  تشکیل داد. شاید نیاز باشد تأکید کنیم که «بازسازی نظم دمکراتیک» نیک واژه‌ای برای تغییر رژیم می باشد.

 

وقتی نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل تلاش داشت توجه شورای امنیتِ سازمان ملل را به چنین زبانی – از دیکتاتوری ها و تغییر رژیم – جلب کند، [پیشنهادات] او از سوی دیگر اعضا پدیرفته نشد. به عنوان نمونه، در نوامبر 2017، بولیوی، چین، مصر و روسیه نشست غیررسمی از سوی [نیکی] هیلی را بایکوت کردند.  امکانِ چنین نشست دیگری وجود نداشته است. این نگرانی وجود دارد که آنچه را دولت اوباما در هندوراس انجام داد، یا، بدتر از آن، که دولت بوش در عراق پیاد کرد، دولت ترامپ همان را در ونزوئلا عملیاتی کند.

 

آغازمی شود

خوآن گوایدو، رهبر مخالفان به مادورو اجازه نداد در مجمع ملی نمایندگان سوگند یاد کند. به همین دلیل مادورو در دادگاه عالی سوگند خورد، راهکاری که مورد تأیید قانون اساسی است.

 

به طور غیرمعمولی، رئیس سازمان حکومت های [قاره) آمریکا – سیاستمدار اروگوئه ایی، لوئیس آلماگو – با انتشارِ توییتی به استقبالِ خوآن گوآیدو به عنوان رئیس جمهور رفت. با تحسین و تکریم او، گوآیدو مدعی رئیس جمهوری نشده است. در عوض، یک صاحب منصب خارجی از یک گروه منطقه ای به جانشینی از مردم ونزوئلا کوشید رئیس جمهور جدید را در کارکاس بگمارد. 

 

دلسردکننده تر، سخنان وزیر خارجه ایالات متحده، مایک پمپئوبوده است. پمپئو در توییتی نوشت: “اکنون زمان بازگشت به دمکراسی در ونزوئلا است“. واژه «اکنون» – با حروف درشت – حاکی ازآن است که پمپئو آشکارا می‌گوید هیچ راهکاری نیاز نیست، جز کودتا. یک روز پس از این توییت، وزارتخانه پمپئو گفت: “وقت آن است که انتقالِ صلح جویانه یک دولت جدید را آغاز کنیم“. نیاز نیست آدم [نانوشته های] بین خطوط را بخواند تا بداند این یک فراخوان تغییر رژیم، برای کودتا بوده و از واشنگتن دی سی می آید.

 

مشاور امنیت ملی ترامپ، جان بولتون، اصطلاحِ «زمامداری سه گانه استبداد (troika of tyranny)» را ساخت، که کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا را در بر می گیرد. مثل روز روشن است ایالات متحده قصد دارد دولت های هر یک از این کشورها و نیز شاید بولیوی را سرنگون کند. این‌ها هشدار های خطرناکی هستند.

 

آن سربازانی که ترامپ دارد از سوریه بیرون می کشد، شاید هیچ وقت به این زودی‌ها به خانه برنگردند. احتمال دارد آن‌ها خیلی زود متوجه شوند که آن‌ها را در سواحل پانتو فیجو(Punto Fijo) به کار گرفته اند، و [در آنجا] با مقاومتی به سبکِ خلیج خوک ها از سوی چاوِزیست ها (Chavistas) روبرو شوند.   


 

[1]. ویجی پراشاد مورخ هندی، ویراستار و روزنامه‌نگار است. او همکار نوشتاری و سرگزارشگر گلوبتروتر (Globetrotter)، پروژه ای از موسسه رسانه‌های مستقل است. او سرویراستارِ کتاب‌های لِفتوورد (Leftword Books) و مدیر ترایکانتیننتال (Tricontinental)،بنیاد تحقیقات اجتماعی است. ایشان بیش از بیست کتاب نوشته است، از جمله: ملت‌های تیره تر: تاریخ مردم جهان سوم، (نیویورک، 2007)، ملت‌های فقیرتر: تاریح محتملِ جهان جنوب (ورشو، 2013)، مرک ملت و تاریخ انقلاب عربی (انتشارات دانشگاه کالیفرنیا، 2016) و ستاره سرخ بر روی جهان سوم (لفتوورد، 2017). ایشان به طور مرتب برای فورتلاین، هندو، نیوزکلیک، آلترنت، و بیرگون مقاله می نویسد.

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: