نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2018-11-30

نویدنو  09/09/1397 

 

 

  • اظهارات اخیر رییس جمهور و چینش وزیران اقتصادی کابینه، انتظار مردم برای آرایش جنگی کابینه در جهت تغییر ریل سیاست های اقتصادی که بیش از تحریم ها به معیشت مردم آسیب رسانده را نقش برآب کرد.

     

     

آهوی سرمایه یا اسب ترووا

فریبرز مسعودی- روزنامه نگار اقتصادی

 

در حالی که پس از حدود 2 سال جنگ لفظی و رجزخوانی با بازگشت تحریم ها از سوی دولت ترامپ به گفته مقام های ایرانی شاهد یک جنگ تمام عیار اقتصادی علیه دولت هستیم و ترامپ همه توش و توان اقتصادی و دیپلماتیک کابینه خود

را برای پیروزی در این مبارزه به کار برده،اظهارات اخیر رییس جمهور و چینش وزیران اقتصادی کابینه، انتظار مردم برای آرایش جنگی کابینه در جهت تغییر ریل سیاست های اقتصادی که بیش از تحریم ها به معیشت مردم آسیب رسانده را نقش برآب کرد. آن چه از سوی دولت روحانی به ویژه تیم اقتصادی او در این شرایط جنگی می بینیم عمدتا سخنانی امیدبخش مبنی بر بی اثر بودن تحریم ها و پافشاری بر ادامه آن دسته سیاست های اقتصادی است، که تاکنون پیامدی جز تورم لگام گسیخته، بیکاری، گسترشفساد شبکه ای و احتمال ورشکستگی صندوق های بیمه ای نداشته است.

نگاهی به خطوط کلی سیاست های اقتصادی دولت روحانی در سه دوره پیشابرجام، اجرایی شدن برجام و پس از بازگشت تحریم ها که ما آن را پسابرجام نام نهادیم نشان می دهد مشکل هایی نظیر رشد منفی اقتصادی، تورم لگام گسیخته، فقر و

فساد ساختاری و بیکاری ره آورد اجرای این سیاست ها بوده تا تحریم ها و ادامه آن ها در شرایط جنگ اقتصادی بارهای سنگین تری بر دوش مردم آوار خواهد کرد.

پیشابرجام

سیاست انقباضی دولت روحانی در سال های پیشابرجام که صرفا با هدف کاهش تورم مورد نظر صندوق بین المللی پول اعمال می شد هم زمان با مالی سازی گسترده و باز گذاشته شدن دست بانک ها به ویژه بانک ها و موسسه های مالی

خصوصی موجب رکود شدید در بخش تولید و کل اقتصاد شد، دولت این بار برای رهایی از رکود بگا سیاست پول پاشی تلاش کرد تحرکی در صنایع خودروسازی، مسکن و لوازم خانگی ایجاد کند تا این صنایع به عنوان پیشران اقتصاد سایربخش ها را به حرکت درآورند، سیاستی که جز افزایش پول های سوزان، مقروض شدن مردم و گسترش رکود نداشت.

پیامد طبیعی چنین اوضاعی ادامه ورشکستگی بنگاه های صنعتی، افزایش بیکاری و کاهش توان خرید توده مزدبگیر بود که بخشی از آن از دوران احمدی نژاد به دولت کنونی به ارث رسیده بود.

دوران برجام

روحانی که با امید فراوان به اجرای برجام، سیاست های اقتصادی همسو با اجماع واشنگتن را برای تشویق ورود سرمایه های غرب اعمال کرده بود، با اجرایی شدن برجام در انتظار روییدن دانه های کاشته شده نشست. خصوصی سازی صنایع،کالایی سازی بهداشت، آموزش، مراقبت های پزشکی، مسکن، خدمات شهری و باز گذاشتن دست بانک ها در فعالیت های سوداگرانه، امتیاز فروشی در بخش های بالادستی صنعت نفت و مقررات زدایی از نیروی کار فرصت های جذابی بود برای به تور انداختن آهوی خرامان سرمایه و همای سعادتی که قرار بود روی شانه اقتصاد ایران بنشیند و اقتصاد ایران را شاگرد اول منطقه کند!

پسابرجام

اما آهوی گریزپای سرمایه که در دوران کوتاه برجام به ایران وارد شده و هنوز گام های لرزانی در صنایع مونتاژ خودرو، ارتباطات و حمل و نقل و البته نفت برنداشته بود با دیدن چنگ و دندان ترامپ فرار را بر قرار ترجیح داد و میلیاردها دلار سرمایه طرف های ایرانی را نیمه کاره به حال خود رها کرد. در عوض، اوج گیری فعالیت های سودا گرانه بانک ها، تکیه بر صادرات محصولات رانتی (پتروشیمی ها که با تزریق منابع گاز ارزان قیمت تغذیه می شوند، معادن که جزو انفال هستند و با شایبه رانت خواری از سوی دولت به برخی نهادها و افراد واگذار شده اند، صنایع فولاد و سیمان که با بودجه دولتی و ملی ساخته و به بهای اندک در اختیار بخش خصولتی قرار داده شده اند، کشاورزی صادراتی که با تاراج منابع آب محصولات آب بری چون هندوانه، خیار و گوجه تولید می کنند)برخلاف منافع ملی، خصوصی سازی های مساله دار،بیکارسازی گسترده نیروهای تولیدی در صنایع با سابقه و تخلیه ارگان های دولتی و عمومی و صنعت نفت از نیروهای با تجربه و توانمند باعث گردید سایه اقتصاد غیررسمی بیش از پیش بر سر اقتصاد ایران گسترده شود. شرایطی که انباشت شدید سرمایه در بخش تجاری و مالی را به زیان اقتصاد ملی و تولیدی به همراه آورده، با شنیدن بوی بازگشت تحریم ها دست به کودتای ارزی زده و با این شوک اقتصادی ضمن تحکیم سلطه خود بر اقتصاد رسمی با ایجاد تورم بیش از 80درصدی بخش صنعت و 50 درصدی کشاورزی و گرانی 130 درصدی مسکن و ورشکستگی کامل صندوق های بازنشستگی،ملت، دولت و اقتصاد کشور را در موقعیتی حساس قرار دهد.

آهوی سرمایه یا اسب ترووا

تجربه جهانی در کشورهای آسیایی، آمریکای لاتین، آفریقا و اروپای شرقی در ۵ دهه گذشته نشان داده که سیاست های جذب سرمایه گذاری خارجی بیشتر به اسب ترووا سرمایه داری انحصاری شبیه است تا آهوی خرامان سرمایه! مگر آن که دست کم همچون چین، مالزی، ویتنام و هند با تکیه بر نیروی انسانی از سرمایه گذاری خارجی برای بالا بردن توان تولیدی و کسب دانشفنی و راه اندازی صنایع و فقرزدایی بهره بگیریم!__

نقل از تلگرام  توسعه ، برابری ، آزادی

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: