نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2018-09-14

نویدنو  23/06/1397 

 

 

  • هنگام صحبت از کاربست تاکتیک دروغ بزرگ،  رخدادهای ١١ سپتامبر سال ۲٠٠١ نیویورک و واشینگتن را می‌توان بعنوان یکی از برجسته‌ترین نمادهای آن بحساب آورد. چرا که سؤالات متعددی در رابطه با آنها تاکنون بی‌پاسخ مانده و از سوی رسمی‌های آمریکا عملا نه تنها هیچ کوششی برای دادن پاسخ به آنها بعمل نیامده، بلکه، همچنان بر مدعیات گمراه‌کننده خود پای می‌فشارند.

 

 

مطلب دریافتی

 

دروغ بزرگ یازده سپتامبر

 تبهکاری دولت در سایه با اجرای سینماگران هالیوود

ا.م. شیری

یوزف گوبلز، وزیر تبلیغات و دروغ‌پردازی رژیم فاشیستی آلمان هیتلری می‌گفت: «دروغ هر چه بزرگتر باشد، باورش به همان نسبت برای توده‌های مردم آسان‌تر است».

دروغ‌های بزرگ بمثابه بن‌مایه جنگ روانی اساسا برای ارعاب و ایجاد هرج‌ ومرج روانی در میان نیروهای دشمن، و همچنین، برای تحریک و تهییج افکار عمومی در جهت حمایت از هدف مورد نظر دروغ‌پرداز ساخته و پرداخته می‌شوند. دروغ‌پرداز قبل از همه، این موضوع را مد نظر قرار می‌دهد که، بمصداق ضرب‌المثل معروف، «از مرگ بگیر تا به تب راضی شود». بعبارت دیگر محاسبه می‌کند، که دروغ هر چه بزرگتر باشد، توده‌های مردم حتی اگر اینجا و آنجای آن را مورد تردید قرار دهند، بالآخره، چهارچوب کلی‌اش را باور خواهند کرد.

هنگام صحبت از کاربست تاکتیک دروغ بزرگ،  رخدادهای ١١ سپتامبر سال ۲٠٠١ نیویورک و واشینگتن را می‌توان بعنوان یکی از برجسته‌ترین نمادهای آن بحساب آورد. چرا که سؤالات متعددی در رابطه با آنها تاکنون بی‌پاسخ مانده و از سوی رسمی‌های آمریکا عملا نه تنها هیچ کوششی برای دادن پاسخ به آنها بعمل نیامده، بلکه، همچنان بر مدعیات گمراه‌کننده خود پای می‌فشارند. در چنین حالتی، مشکل بتوان بر اساس مدعیات مقامات امپریالیسم آمریکا به واقعیت حادثه، طراحان اصلی و عوامل اجرایی واقعی آنها پی برد. ادعای کلی مقامات امپراطوری تا کنون چنین است که گویا «تروریست‌های اسلامی» به رهبری اسامه بن‌لادن ١۴، کمی بعد، ١١ و یک کمی بعدتر، ۵ فروند هواپیمای مسافری آمریکا را بطور همزمان ربودند و برخی مراکز «حیاتی» امپراطوری دروغ و جنگ، از جمله، برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را بوسیله آنها هدف حمله قرار دادند...

در اینجا، بنظر می‌رسد یافتن پاسخ به چند سؤال آتی بسیاری از جوانب تاریک واقعه را  روشن خواهد کرد:

ــ چرا وقتی که حداقل پنج هواپیما بطور همزمان از مسیر پرواز خارج شدند، برج مراقبت فرودگاه‌ها، سامانه‌های ردیابی ارتش و پدافند عامل آمریکا بسرعت واکنش نشان نداد؟

ــ چگونه ممکن بود گروه‌های تروریستی سه- چهار نفری با چاقوهای کاغذبری پنج هواپیما را بطور همزمان ربوده باشند؟

ــ در تاریخ هوانوردی زیاد اتفاق افتاده که هواپیما در اثر اشکال فنی یا برخود به مانع و یا به هر علت دیگر سقوط کرده و معمولا آتش گرفته است. با این حال، هیچ موردی در تاریخ هوانوردی وجود ندارد که هواپیما بطور کامل سوخته و به خاکستر تبدیل شود، بطوری که حتی جعبه سیاه مقاوم آن در مقابل ضربه و درجه حرارت بالا بطور کامل پودر شده باشد. بنا بر این، چرا تا کنون لاشه هیچیک از هواپیماها که جای خود، جعبه سیاه هیچیک از آن‌ها یافته و رمزگشایی نشده است؟

ــ چرا متخصصان امر در آمریکا اعلام نمی‌کنند که لاشه هواپیما و جعبه سیاه آن در کدام درجه حرارت به خاکستر تبدیل می‌شود؟

ــ آیا در اثر سوختن مخزن سوخت هواپیما درجه حرارت به ٣٠٠٠ درجه سانتیگراد (درجه حرارت آتشفشان) می‌رسد؟ اگر اینطور بوده، پس چرا قطعات سیمانی و فلزی خود برج‌ها به پودر تبدیل نشدند؟

ــ چرا پاسپورت‌های کاغذی «تروریست‌ها» در میان آوار برجها سالم بدست آمدند، اما لاشه هواپیماها، بویژه، جعبه سیاه آنها پودر شده، به خاکستر تبدیل گردیدند؟ 

ــ دلیل اینکه همه دوربین‌های خبرنگاری روی طبقات فوقانی برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی متمرکز بوده و لحظه اصابت هواپیماها به آنها را ثبت کردند، چه بود؟

ــ تصاویر بندرت منتشر شده از محل ادعایی اصابت هواپیما به پنتاگون حاکی از آن بودند که در دیوار آن حفره‌ای تقریبا به قطر یک توپ فوتبال ایجاد شده است. اما در آنجا نیز نه از لاشه هواپیما اثری بود و نه از جعبه سیاه آن خبری. پاسخ این معما چیست؟

ــ تصاویر و فیلم‌های منتشره گواهی از آن می‌دهند که هواپیماها به طبقات فوقانی برجها کوبیده شده، اما آنها از پائین فروریختند. این تناقض را بر اساس کدام قانون فیزیک می‌توان حل کرد؟

ــ تا آنجا که روشن است هیچ نهادی مدعی نشده که برج ۴۷ طبقه «سالومان برادرز» واقع در نزدیکی مرکز تجارت جهانی مورد هجوم تروریستها قرار گرفت. پس چرا همین برج ۸ ساعت پس از سقوط برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی بطور کامل تخریب گردید؟

ــ آیا هیچ کسی از میلیاردرها، بویژه، از صهیونیست‌ها دراین حادثه کشته شد یا همه کشته شدگان فقط کارکنان بخش‌های خدماتی برجها بودند؟

ــ اگر «تروریست‌های اسلامی» واقعا قصد داشتند ضربه سیاسی به آمریکا بزنند، چرا ساختمان‌های کاخ سفید، کنگره و مجلس سنای آمریکا را هدف قرار ندادند؟ یا اگر می‌خواستند ضربه مالی- اقتصادی به آمریکا وارد آورند، چرا بانکهای وال استریت، بانک فدرال رزرو و چاپخانه دلار که با چاپ ۲۴ ساعته کاغذ بخش اعظم ثروت‌های بشریت، بویژه، دارایی‌های خلق‌های خاورمیانه مسلمان را چاپیده و می‌چاپند، مورد حمله قرار ندادند؟

ــ ...

بنا بر آنچه گفته شد، تا حدود زیادی معلوم می‌شود که رویدادهای ١١ سپتامبر سال ۲٠٠١ نیویورک و واشینگتن با توجه به اینکه مقامات آمریکا برغم گذشت ١۷ سال از وقوع آنها هنوز هیچ پاسخی به سؤالات منطقی و در عین حال ساده فوق نداده‌اند، از سری همان دروغ‌های بزرگ بوده است.

در این صورت، بجرأت می‌توان گفت که در حوادث ١١ سپتامبر سال ۲٠٠١ هیچ هواپیمایی بواسطه «تروریست‌ها» ربوده نشده و به هیچ جایی هم اصابت نکرده است. باحتمال قریب به یقین، این حوادث برای مقابله با بحرانهای ساختاری اقتصادی- مالی، سیاسی و اجتماعی نظام سرمایه‌داری، طبق برنامه دولت در سایه بشکل مین‌گذاری در پایه برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی روی داده و بعید هم نیست که صحنه‌های اصابت هواپیماها به طبقاتی بالایی برجها و آتش گرفتن آنها را و همچنین، حمله ساختگی به پنتاگون را سینماگران هالیوود شبیه‌سازی کرده‌‌ باشند.

با این اوصاف، بی‌خیالی مقامات رژیم آمریکا در مقابل مسائل و سؤالات مطروحه فوق از یکسو و از سوی دیگر، شروع دور جدید تهاجمات نظامی- تروریستی امپریالیسم جهانی بسردمداری امپراطوری آمریکا به ده‌ها کشور در نقاط مختلف جهان مستدل و منطقی بودن این مدعا را نشان می‌دهد.

ا. م. شیری

۲۱ شهريور- سنبله ۱٣۹۷

https://eb1384.wordpress.com/2018/09/12/

 

 

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: