نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2018-06-01

نویدنو  9/03/1397 

 

 

  • پیش بینی ها از چیزهای خطرناکی حکایت می کنند  ، و نهادهای انسانی اندکی نسبت به عدم جنگ  اطمینان دارند ، اما روی هم رفته رخ داد های بسیاری حاکی است که منطق استفاده از تحریم ها برای برقراری دوباره مذاکره برنامه اقدام جامع مشترک (برجام) پوششی برای حمله نهایی نظامی از سوی امریکا ، اسرائیل و عربستان سعودی با هدف تغییر رژیم در تهران است .

 

 

ایران : تحریم ها وجنگ  کان هالینان – برگردان : هاتف رحمانی  

 

پرسش این است : آیا دولت ترامپ برای جنگ با ایران ، همانند تصمیم دولت بوش برای تجاوز به عراق پس از حمله 11 سپتامبر در نیویورک و واشنگتن از قبل تصمیمی گرفته است؟

پیش بینی ها از چیزهای خطرناکی حکایت می کنند  ، و نهادهای انسانی اندکی نسبت به عدم جنگ  اطمینان دارند ، اما روی هم رفته رخ داد های بسیاری حاکی است که منطق استفاده از تحریم ها برای برقراری دوباره مذاکره برنامه اقدام جامع مشترک (برجام) پوششی برای حمله نهایی نظامی از سوی امریکا ، اسرائیل و عربستان سعودی با هدف تغییر رژیم در تهران است .

اگر چه دولت ترامپ بر سر سیاست خارجی ناتوان و احمق است ، اما افراد گرد کاخ سفید – به ویژه جان بولتون مشاور امنیت ملی – می دانند که تحریم ها به ندرت نتیجه بخشند و تحریم های یک جانبه اغلب شکست می خورند. 

تحریم هایی که کوبا ، کره شمالی ، عراق و لیبی را هدف گرفتند نتوانستند هیچ یک از این رژیم ها را سرنگون کنند و در مورد کره شمالی موجب تولید سلاح های هسته ای شدند. عراق صدام حسین و لیبی معمر قذافی سرانجام سرنگون شدند ، اما با قدرت آتش امریکا و نه تحریم ها .

تنها موردی که تحریم ها منجر به نتیجه شد تحریم های تحمیلی به ایران از سال 2010تا 2015 بود. اما تحریم ها چند جانبه بود و چین ، هند و یکی از مشتریان عمده ایران یعنی اتحادیه اروپا را شامل می شد .زمانی که امریکا به صورت یک جانبه در سال 1996 تحریم ها را بر کوبا ، ایران و لیبی تحمیل کرد ، آن حرکت یک  شکست آشکار بود .     

در این وضعیت ، کاخ سفید هیچ تلاشی برای درگیر کردن دیگر کشورها به خرج نداده است .برنامه ترامپ استفاده از قدرت اقتصادی امریکا برای سر به راه کردن ملت هاست . پشت تحریم های ما دولت  یه از دست دادن دسترسی به بازار امریکا تهدید می کند . و با فرض آن که دنیا از دلار بعنوان ارز حاکم جهانی استفاده می کند ، نهادهای مالی ممکن است  خود را از در معرض محرومیت از استفاده از جامعه ارتباط بین بانکی جهانی (سویفت) ، شبکه تحت کنترل امریکا که به بانک ها و مراکز مالی اجازه انتقال پول از کشوری به کشور دیگر را می دهد ببینند.

این تهدید ها دقیقا پاچه بقیه دنیا را نگرفته است . چین و هند که بین همه کشورها بیش از 1 میلیون بشکه ازتولید نفت 2.1 میلیون بشکه در روز ایران را می خرند، می گویند تحریم ها را نادیده خواهند گرفت . طبق گفته فدریکا موگرینی ، وزیر امور خارجی اتحادیه اروپا ، " اتحادیه اروپا تصمیم دارد بر اساس منافع امنیتی خود عمل کند و سرمایه گذاری های اقتصادی خود را حفظ نماید." اضافه کردن تمام کشورهایی که با تحریم ها همراه خواهند شد – از جمله کره جنوبی و ژاپن- صادرات نفت تهران را 10 تا 15 درصد کاهش خواهد داد که هیچ شباهتی به بیش از 50 درصدی که ایران تحت رژیم گذشته تحریم ها از دست داد ندارد .

به طور مختصر ، تحریم ها عمل نخواهند کرد، اما واقعا چنین معنایی دارند؟ 

ممکن است که کاخ سفید به نوعی فکر می کند که تحریم ها عمل خواهند کرد – توهم  این روز ها مشخصه دفتر بیضی (دفتر رئیس جمهور در کاخ سفید- مترجم)  است – اما رخ داد های دیگر نشان می دهد دولت از قبل در حال تتظیم برنامه ای است که از تحریم های افتصادی به رها کردن بمب ها منجر خواهد شد .

برای آغاز (برنامه) هماهنگی نزدیکی بین کاخ سفید و تل آویو وجود دارد . سخنرانی 30آوریل بنیامین ناتانیاهو نخست وزیر سرائیل اندکی پیش از خروج ترامپ از موافقت نامه ایران برای اجرای عملی خصمانه برای ترک موافقتنامه مناسب بود . در واقع همه ان چه ناتانیاهو در باره برنامه هسته ای ایران "افشا " کرد خبرهای قدیمی ( اطلاعات سوخته) بودکه نیروهای امنیتی امریکایی ، اسرائیلی ، و اروپایی از آن خبر داشتند .  

چهار روز قبل از سخنرانی ناتانیاهو اویگدور لیبرمن وزیر دفاع اسرائیل با همتای امریکایی خود دیدار کرد و طبق نوشته ال مانیتور برای هر اقدام نظامی که تل آویو می تواند علیه ایران انجام دهد " چراغ سبز" گرفت .

لیبرمن همان روز در حین دیدار از  پنتاگون بود که مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا به عربستان سعودی گفت به کارزار خود علیه قطر پایان دهد چون امریکایی ها می خواهند شورای همکاری خلیج (فارس) حول کارزار علیه ایران متحد باشند.

به نظر می رسد هر یک از این حرکت ها برای آماده کردن مرحله "ب" مقابله مستقیم با ایران با درگیری ترکیبی از امریکا ، اسرائیل و دو مهاجم ترین عضو  شورای همکاری خلیج فارس ، یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی محاسبه شده است . دوتای آخری اکنون در حال  جنگ علیه حوثی های مورد حمایت ایران در یمن هستند.

تقریبا تصور آن که پی امد های چنین جنگی چه می تواند باشد امکان نا پذیراست . روی کاغذ ، برای محور ضد تهران ساده به نظر می رسد . ایران نیروی هوایی سالخورده ای دارد ، گروهی از قایق های تند رو و تانک هایی که عمر آن ها به دهه 1960 بر می گردد. بودجه نظامی امریکا ، اسرائیل و شورای همکاری خلیج فارس بیش از 85 برابر بودجه نظامی ایران است . اما ، همان طور که کارل ون کلاوسویتز نظریه پرداز پروسی پیش از این بیان کرد، تنها چیزی که کسی می تواند در جنگ تعیین کند آن است که چه کسی گلوله اول را آتش می کند. قدرت نظامی به برد خودکار ترجمه نمی شود . تقریبا پس از 17 سال جنگ ، امریکا هنوز در باتلاق افغانستان درگیر است و عراق را اساسا با گذاشتن دم روی کولش ترک کرد. در واقع ، آخرین باری که ارتش امریکا در جنگی پیروز شد در گرانادا بود . همین طور برای شورای همکاری خلیج فارس ، با وجود دوسال جنگ بی وقفه در یمن ، پادشاهان هیچ پیروزی ای نزدیک تر از زمانی که جنگ آغاز شد ندارند. و حزب الله در سال 2006 در وضعیت بن بستی با اسرائیل جنگید.

در حالی که ایران افراد زیادی در راه نیروی نظامی ندارد ، اما 80 میلیون نفر جمعیت با ملی گرایی قوی دارد که می تواند قطعا علیه هر حمله کننده ای متحد شود . پیروزی در جنگی علیه ایران بدون توسل به دخالت زمینی می تواند غیر ممکن باشد .

اما هیچ یک از متضادان ایران ظرفیت انجام ان را ندارند. سعودی ها یک سابقه نظامی ملال انگیز دارند و سربازان امارات متحده عربی در کارزار برای گرفتن پایتخت یمن ، صنعا از دست رزمنده های غیر منظم حوثی در بن بست گرفتار شده اند.  اسرائیلی ها سربازی ندارند – و به هیچ وجه تاکنون هرگز مایل به قرار دادن آن ها را در وضعیت آسیب پذیر خارج از کشور نبوده اند- و امریکایی ها تصمیم ندارند تفنگداران دریایی را بفرستند.

به احتمال زیاد این جنگ می تواند جنگ هواپیما ها و موشک ها برای نابودی ارتش و زیر ساخت های غیر نظامی باشد . تهران توانایی اندکی برای متوقف کردن چنین حمله ای دارد . هر هواپیمایی که به کارگیرد می تواند جزغاله شود ، سلاح های ضد هوایی آن  از رده خارجند، و نیروی دریایی ان ممکن است خیلی دوام نیاورد. 

اما تراز قرار دادن ارتش ایران به معنی پیروزی در جنگ نیست ، و ایران راه های دیگری برای حمله متقابل دارد . ایرانی ها ، بعنوان نمونه ، مهارت قابل توجهی در جنگ های نا متقارن در عراق ، سوریه و یمن نشان داده اند و موشک ها را هم دارد .

آسیب واقعی ، اما ، پی آمد جنگ خواهد بود . قیمت نفت در حال صعود است ، و دشمنی ها در میانه یکی از بزرگنرین مخازن نفت جهان احتمالا ان را به اوج خواهد رساند. در حالی که این امر برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس خوب خواهد بود ، اما قیمت بالای نفت دندانه ای در اقتصاد های اتحادیه اروپا ، چین ، هند و حتی امریکا فرو خواهد کرد .

آن چه یک جنگ قطعا انجام خواهد داد تیز کردن دوباره آتش تلاش ایران به سوی ساختن سلاح هسته ای خواهد بود . اگر این امر روی دهد ، عربستان سعودی آن را دنبال خواهد کرد و جهان با قدرت های متعدد هسته ای جدیدی در یکی از فرار ترین مناطق جهان مواجه خواهد شد .

که این امربه معنی آن نیست که جنگ اجتناب پذیر است .    

بازهای دولت ترامپ برجام را گسستند چون امیدوارند ایران نیز از آن خارج می شود ، و بهانه ای برای به راه انداختن جنگ به محور ضد ایران می دهد. ایرانیان در این مسئله تقسیم شده اند ، برخی خواستار آغاز دوباره برنامه غنی سازی اورانیوم هستند ، در حالی که دیگران از موافقت نامه (برجام) دفاع می کنند.  اروپا در این مورد می تواند با حمایت از موافقت نامه مشترک  و مقاومت در برابر تحریم های امریکا ، حتی اگر به معنی تحمل ضربه ای مالی باشد نقشی کلیدی ایفا کند. برخی شرکت های اروپایی ، اما از قبل اعلام کرده اند آن ها سرمایه گذاری های خود را (از ایران) خارج می کنند.

کنگره امریکا هم می تواند به توقف جنگ یاری نماید ، اگر چه مستلزم اعضایی – اساسا دموکرات- خواهد بود تا تعصب های ضد ایرانی خود را به کناری بگذارند و  با "ماندن در پیمان" ایرانی ها سبب مشترکی ایجاد نمایند. این موضوعی محبوب است . نظر سنجی سی ان ان نشان می دهد که 63 درصد امریکایی ها مخالف خروج از موافقتنامه هستند.  (این تلاش )به این معنی هم خواهد بود که کنگره – باز هم اساسا دموکرات ها – نقشی را که اسرائیل بازی می کند به چالش خواهند کشید .این امر آسان نخواهد بود، اما ممکن است به دشواری ای که در گذشته بوده است نباشد .وحشیگری اسرائیل علیه فلسطینی ها در طی ماه گذشته هیچ دوستی جز کاخ سفید و مدار اوانجلیک ها نداشته است و ناتانیاهو روشن کرده است که جمهوری خواهان را به دموکرات ها ترجیح می دهد . 

در نهایت ، کنگره می تواند خط لوله سلاح ها به شورای همکاری خلیج فارس را قطع و کمک به سعودی در جنگ با یمن را متوقف نماید .

اگر جنگ رخ دهد ، امریکایی ها خود را در میانه جنگ غیر قابل بردی خواهند یافت که خاورمیانه و اقتصاد جهان را بی ثبات و  منابع بیشتری از این کشور را به باتلاق دیگری خواهد کشاند.

کانتر پانچ


 

 

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: