نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2017-02-09

نویدنو  22/11/1395 

 

 

احسان طبری و معرفی اندیشه های نو

محمدعلی رجایی بروجنی

 

احسان طبری، روز نوزدهم بهمن ماه سال ۱۲۹۵ در شهرستان ساری چشم به جهان گشود. اوکه دارای تحصیلات قدیم و جدید بود، پس از ییوستن به یاران دکتر تقی ارانی از خرمن دانش آن دانشمند جوان بهره فراوان گرفت. در سال ۱۳۱۶ با دستگیری گروه ۵۳ نفره یاران ارانی، که گرد مجله دنیا بودند، اونیز دستگیر وزندانی شد. پس از شهریور۱۳۲۰ با آزادی زندانیان سیاسی، طبری در جنبش سیاسی، توده ای ومردمی آن زمان شرکت ورهبری فعال داشت. فرهنگ ومطبوعات عرصه ومیدان خاص او بود. در این میدان او با بسیاری از محافل ادبی وفرهنگی وروشنفکران نواندیش آن زمان از نزدیک آشنا ومبلغ ومروج آنان بود. بطور نمونه او در « نخستین گنگره نویسندگان ایران» تشکیل شده درتیر ماه سال ۱۳۲۵ در دفاع از شعر «نو» میگوید: «از مختصات شعر کلاسیک فارسی جمود آن است. شعر را میتوان به سه عنصر تجزیه کرد، شکل، مضمون و شیوه بیان وتعبیر. در شعر کلاسیک فارسی هرسه این‌ها بنحو عجیبی ثابت وجامد مانده است. همین ثبوت وجمود ممتد قواعد شعری وسبک کلام ومضمون و شیوه تعبیر موجب شد، که نظم برشعر در ایران غلبه کند وهنر شاعری محصول ممارست وتمرین در قوافی وبحور واوزان شد. مختصات تحول اخیر آنست که در هرسه این عناصر حرکت وانقلابی پدید آید … شاعر باید خود را از قیود زیادی که جمود شکل ومضمون وتعبیر براوتحمیل کرده است، بنحو عاقلانه ای رهاکند. گرفتار لفاظی نشود.» ( نخستین گنگره نویسنگان ایران ، تهران،۱۳۲۶ ص۴۳) در گنگره ای که اکثر نزدیک به تمام شرکت کنندگانش مدعی و پیرو شعرکلاسیک ونظم قدیم بودند. احسان طبری که در گنگره اول نویسندگان ایرا ن از نیما وشعرش دفاع میکند و اورا تشویق به شرکت وشعر خوانی می کند در آخرین یاد داشت های خود مینویسد : «نیما در اثر آشنایی و انس با من شروع به همکاری با حزب کرد. من از او خواهش کردم اشعارش را برای چاپ به ما بدهد …برخی از اشعار قدیمی خود رادر مجله ای که تحت نظارت من (ماهنامه مردم ) به چاپ رساند. واز اینکه وارد محیط هنری شد شادمان بود. در گنگره اول نویسندگان شرکت جست ونامش به تدریج برسر زبانها افتاد… او در نبرد پنجاه ساله خود پیروز شد و توانست جایی را احراز کند که درخورش بود و به ستارگان جاویدان «چرخ ادب» بپیوندد.» ( ازدیدار با خویشتن،۸۲تهران، صص،۴و۱۲۳)

ازهمان زمان نوشته های او نوجویی، شیوایی قلم، اصالت، پختگی وعمق دانش او را نشان میدهند. برای نمونه مقاله ای که او در روزنامه مردم برای روشنفکران طی دو شماره در۹ و۱۶ تیر ماه سال ۱۳۲۳برای معرفی دانش انسان شناسی ودانشمند برجسته این رشته لوسین لِوی برول نوشته است، حتی بعد از هفتاد سال هنوزهم بِروز و خواندنی است وحرف اول را میزند.

در مقدمه این مقاله احسان طبری می نویسد :» یکی از خدماتی که به نظر من روزنامه مردم باید انجام بدهد، اجرای تحقیقات اجتماعی وعلمی در باره ایران وایرانیان است. از این لحاظ کشور ما زمینه بکری ست. جز چند مورد ادبی وتاریخی آن هم به طرزی ساده وبدوی و دور از اسلوب وشیوه علمی، تحقیق و تتبع دیگری در شئون گوناگون زندگی ایرانی وکشور ایران نشده است.

برای یک عده مبارز که دعوی اصلاح اجتماع دارند نخستین شرط لازم شناختن آن اجتماع است. زیرا امروز هیچ چیز بی تجهیز علمی و بدون داشتن اسلوب دقیق منطقی پیشرفت نمی کند. در کشور ما یک مجاهد اجتماعی را مجهولات فراوانی احاطه کرده است. در حقیقت او در تاریکی می جنگد ومحیط خود را نمی شنا سد. از قوانین تکامل اجتماع خود، از سازمان های گوناگون، از روحیات و طرز تفکر افرادش بی خبر است. لذا عجیب نیست اگر در انتخاب روش مبارزه خطا کند و فقط یک مشت استنباط غریزی و انتوئیتو[دریافت شخصی و شهودی] برای در ک مسائل اجتماعی ویافتن استراتژی مبارزه کافی نیست … باید علم را خادم اجتماع قرار داد واز مشعل فروزان دانش برای روشن کردن راه های تاریک اجتماع استفاده بریم.»( مردم برای روشنفکران،شماره ۱و۲ ۹و۱۶ تیرماه)

طبری با اشاره به نظریات علمی بیولوژی وژنتیک نتیجه گیری میکند که طرز فکر وتعقل انسان قرن بیستم اگر بیرون از اجتماع انسانی پرورش یابد، با انسان عصر سنگ تفاوت مختصری دارد، آن چه امروز ذهنیت بشر را شکل میدهد، کسب ویادگیری تجارب هزاران ساله تکامل اجتماعی است. کودک امروز نتیجه این تکامل را در مدتی کوتاه می اموزد. این که انسان در نخستین مرحله پیدایش و در سحرگاه تاریخ خود چگونه می اندیشیده مسئله ایست مبهم وتاریک، که پسیکولوژی مقایسه ای و تاریخی باید آن را روشن کند. سپس به طرز تفکر انسان در دوره زندگی قبیله ای با اشاره واستفاده از دستاوردها ودانسته های انسان شناسی اقوام بدوی می پردازد. سپس به معرفی کتابهای لوسین لِوی برول و نظریه «ذهنیت ابتدایی» او می پردازد.

بد نیست بدانیم که ادموند هوسرل فیلسوف صاحب نام آلمانی که به تحول تاریخی ذهنیت انسان علاقه مند بود و در همان زمان فیلسوفی حرفه ای و دارای کرسی دانشگاهی، استاد ومرجع بسیاری از جمله هاید گر بود. در مقطع زمانی نوشتن این مقاله احسان طبری (تاریخ انتشار مقاله طبری مطابق است با۳۰ ژوئن ۱۹۴۴) بعداز خواندن یکی از کتاب های لوی برول مکاتبه با اورا آغاز میکند.

موریس مرلوپونتی در مقاله «فیلسوف و جامعه شناسی» (مقالات منتخب ۱۹۷۴ ص ۱۰۴) در باره اثری که کتاب لوی برول بر ذهن ادموند هوسرل گذاشته است، می نویسد: «امید می رود که بزودی بتوانیم در مجموعه آثار هوسرل نامه ای را بخوانیم که هوسرل در تاریخ یازدهم مارس ۱۹۳۵ پس از خواندن کتاب لوی برول به اونوشته: که فیلسوف شاید نتواند به امر کلی یا جهانشمول به طور بی واسطه یعنی تنهابر اثر تفکر دست یابد به دیگر سخن فیلسوف در موقعیتی نیست که بدون تجربه انسان شناختی به امر کلی برسد یا صرفا با تغییر دادن خیالی تجربیات خویش آن چیزی را بنا نهد که تشکیل دهنده معنای تجربه های دیگر وتمدنهای دیگر است. «(همان جا)

جالب است بدانیم، کتاب «کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده» لوسین لوی برول سال گذشته برای اولین بار- هفتاد سال پس ازاین مقاله- در ایران ترجمه ومنتشر شد. وجالب تر اینکه استاد و مدیر گروه انسان شناسی دانشگاه تهران پس از انتشار این کتاب در مصاحبه ای اظهار داشتند که عنوان کتاب غلط ترجمه شده است. من مطمئنم که ایشان برای تخفیف وخراب کردن مترجم این کتاب -آقای یداله موقن- این مطلب را نگفته اند، فقط در اثر بی توجهی وعدم اطلاع واشراف به اصل وترجمه کتاب، بوده است. توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

طبری در این مقاله می نویسد: «در عصر ما نه فقط قبایل بدوی بلکه حتی توده های کشورهای متمدن نیز به طریق بدوی فکر میکنند. طرز تفکر واستنباط درست علمی تنها مخصوص کسانیست که با فلسفه ودانش نوین آشنایی یافته باشند. منتها به نسبت عقب ماندگی ویا پیشرفتگی یک ملت، عناصر بدوی طرز تفکر در آنها کمتر و یا بیشتر است.» او پس تشریح نظریه «ذهنیت‌ابتدایی» لوی برول می نویسد:» اگر در آنچه که لوِی برول و بِلندل طرز تفکر بدوی نامیده اند، دقیق شوید. مشاهده خواهید کرد که عینا این طرز فکر «توده» ایست که ما در داخل آن زندگی میکنیم . ایران، خواه از لحاظ روانی وخواه از لحاظ … به منزله موزه تاریخی بزرگی است…. پدران ومادران در گرداب خرافات دست وپا می زنند …در میان توده ساده لوح شهری ودهاتی وعشیره ای نه فقط آثار، بلکه خود تفکر ابتدایی حکم فرماست….. ایرانیان در باره انواع واقسام تفأل، تَطَیُر، سِحر وجادو، رَمل، نُفوس بدوخوب، چشم زخم، اقبال، قضا وقدر، سرنوشت، خوش قدم وبد قدم، خوش یُمن وبد یُمن، مداوا با ادعیه واوراد و اذکار وآویختن مُهره وسکه وطلسم، اعتقادات راجع به مرده، جن وموجودات نامرئی، تصورات در باره آفتاب وماه وستاره و عوامل طبیعت و خواص سِحری اشیاء، داستانهای میتولوژیک در باره انسانها حیوان ها وخَوارق عادات و غیره وغیره که ریشه در مغز وروح ایرانی دارند، تظاهرات مختلف این طرز تفکر بدوی است.»( (مردم برای روشنفکران:پیشین)

خلاصه و فشرده مطلب این که: اودر باره سعدونحس ساعات وتاثیر آن در تصمیم گیری ها ونقش بانگ جغد ویا ناله مرغ و…که علامت واقعه خاصی است و نقش اجنه وشیاطین وگناه در رعد وبرق وزلزله میپردازد. واین که حوادث نه بر اساس شواهد ومدارک علمی و واقعی بلکه مطابق میزان های مرموزی سنجیده وفهمیده می شوند. در این ذهنیت مهمل ترین ومحال ترین مسائل از امور عادی است. این ذهنیت با منطق واستدلال کاری ندارد، فاناتیک، لجوج ودیر فهم است. عقاید سابق و پِرژوژه ها [ پیش داوری ها ] در پذیرش عقاید تازه رل بزرگی بازی میکنند. هرچه مطالب تازه دقیق تر ومنطقی تر باشند، دیرتر مورد قبول واقع می شوند. این ذهنیت به شنیدن دروغ وفانتزی علاقه تام دارد.

او معتقد است نظریات وعقاید نوین منطقی پیوسته با دیواری از دگماتیسم وسنت های سخت وخشک وپیش داوری ها روبرو میشود.ودر مبارزه با این سد های محکم باید از شیوه های گوناگون اقناع استفاده کرد واز گفتگو در کلیات ومسائل انتزاعی ومجرد خود‌داری نمود. نیروهای برگشت گرا از این جهالت وبدویت استفاده شایان میکنند. وپایه های تخت استبداد خود را بر آن میسازند. مبارزه با این بدویت وجهالت وظیفه ماست. وتا پیش داوری های خرافی که سرچشمه رخوت ایرانی است، زائل نشود، ما در راه پیشرفت اجتماعی خود با سد یاجوجی روبرو هستیم.

این بود خلاصه وفشرده ای از آن مقاله -ضمن معرفی لوسین لوی برول- در باره ذهنیت ابتدایی در ایران که با قلمی شیوا وبسیار دقیق نگارش یافته است، با ذکر مصادیقی از ایران، که اتفاقا این نوع مصادیق موجود در ایران در کتابها ونظریه لوی برول مغفول مانده است. حال این مقاله کوتاه را مقایسه کنید با بسیاری از نوشته های تئوریک دیگر، در آن زمان وحتی بعدتر. با هر معیاری که در نظر داشته باشید، بی اغراق میتوان اورا برجسته ترین شخصیت فلسفی، علمی و اجتماعی نویس دوران معاصر ایران دانست. آثار او در زمینه شعر، داستان، پژوهش های ادبی وفلسفی و بررسی های لغت شناسی وزبانی و تحقیقات فولکلوریک و نوشته های سیاسی واجتماعی بسیار متعددومتنوع است.

طبری که در جوانی آثار ارزندهای چون این مقاله از خود بجای گذاشته بود در سال ۱۳۲۸ مجبور به مهاجرت شد ودر آنجا هم این تلاش پرثمر خود را ادامه داد ودر هر زمینه ای آثار متعدد به رشته تحریر درآورد.او تحصیلات آکادمیک خود را در آکادمی علوم اجتماعی شوروی سابق ادامه داد. وموفق به دریافت مقام علمی «نامزد آکادمی علوم فلسفی » شد. سپس این مطالعه وپژوهش را در آکادمی علوم اجتماعی برلین ادامه داد و به دریافت مقام علمی «دکتر هابیل در فلسفه» نایل گشت.

احسان طبری با زبانهای مختلف فارسی ،پهلوی ،فارسی باستان، عربی، فرانسه، روسی، آلمانی و انگلیسی در حد عالی آشنا ومسلط بود .اودارای ذهنی دائره المعارفی، حافظه ای شگفت انگیز، دقت نظر، درست اندیشی و سعه صدری بی نظیر بود. آنهایی که با فلسفه ومسائل آن وتاریخ اندیشه آشنا هستند. میدانند که اویک سر وگردن از برجسته ترین متفکران ما بالاتر بود. انسانی نیک گهر، فروتن و بی ادعا بود. اوکه شاعر ونویسنده ای توانا وبسیار با تجربه بود همیشه با فروتنی به کارخود میپرداخت واز فضل‌فروشی وتحکم وتوصیه شیوه و روش خود به دیگران خودداری میکرد. طبری در مقدمه ی کتاب «با پچپچه پاییز» که در پاییز ۱۳۶۱ منتشر شده است می نویسد:» با آنکه سراسر عمر، در طیفی فراخ «شعر» سروده ام ، با این حال هرگز خود را «شاعر» نپنداشته ام. و این سخنی است به حق، بی فروتنی دروغین و ریاکارانه. شاعران زاده می شوند و کسانی از زمره من ساخته می شوند…» او تندیسی از شرافت و نیک اندیشی وصداقت علمی بود. دانشمند، فیلسوف وحکیمی که میتوان از بسیاری جهات اورا با محمد زکریای رازی مقایسه کرد.

 

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: