نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2017-01-25

نویدنو  07/11/1395 

 

 

در باره تعاون

امیر حسینی

اگر برپایی سوسیالیسم روندی اجتماعی در نظر گرفته شود و نه یک " چیز"  ، روندی که در آن قدرت به مردم تعلق داشته باشد و تصمیمات اجتماعی توسط مردم گرفته شوند ، این روند باید هر چه بیشتر دمکراتیک و مرکزیت کمتری داشته باشد. یکی از اهداف سوسیالیسم اجتماعی کردن نهادهای جامعه است. در این روند نهادها و گروه های مختلف می توانند بطور دمکراتیک منابع خود را مدیریت کنند. تلاش سرمایه ، خصوصی سازی و کالایی کردن تمام  منابع مشترک و سپهرهای عمومی از جمله دانش اجتماعی و فرهنگ بوده است.

سرمایه دار با خرید ابزار تولید و نیروی کار، تولید را آغاز و توقعش از جامعه ایجاد بازار فروش برای اوست. سرمایه دار با دید فنی به تولید می نگرد. از نظر سرمایه ، تولید رابطه ای اجتماعی نیست. سرچشمه ایدئولوژی سرمایه داری در اینجاست [ 1]. برای غلبه بر بحران اضافه تولید و رقابت ، سرمایه همیشه در پی بازار فروش است ( تضاد تولید-توزیع). سودی که نصیب طبقه سرمایه دار می شود ارزش اضافه ای است که طبقه کارگر برای او آفریده است ( تضاد کار-سرمایه). قدرت اقتصادی طبقه سرمایه دار ، قدرت سیاسی را برای او به ارمغان می آورد ( تضاد مالکیت خصوصی-دولت) [2].

شرکتهای تعاونی این ظرفیت را دارند که در بخش هایی از اقتصاد ،  با حذف سرمایه دار، واسطه ها و بوروکراتهای دولتی قدرت اقتصادی کارکنان خود را افزایش ، دمکراسی اقتصادی را افزایش و بیگانگی انسان ( مارکس ) نسبت به جامعه را کاهش دهند. برخلاف شرکتهای دولتی که مدیریت انتصابی دارند، مدیران شرکتهای تعاونی بوسیله کارکنان خود در اجلاس سالانه استخدام می شوند. تفاوت شرکتهای تعاونی با شرکتهای سهامی در این است که در شرکتهای تعاونی هر عضو یک رأی و یک سهم دارد. با اینکه  در شرکتهای تعاونی مزد کارکنان بر مبنای کار انجام شده پرداخت می شود ولی تمام کارکنان شرکت در تصمیم گیری رأی برابر دارند. شرکتهای تعاونی ظرفیت کاهش سودپرستی ، فردگرایی، مقام پرستی و دیوانسالاری در میان اعضای خود را دارند. مشکل عمده شرکتهای تعاونی تهیه سرمایه اولیه است. لنین در مقاله " در باره کئوپراتیوها" [3] با توجه به اینکه در آن زمان قدرت سیاسی در اختیار طبقه کارگر بوده ، تعاون را با سوسیالیسم برابر خوانده است [4].

از اواسط دهه هفتاد میلادی و با اعلام جنگ طبقاتی ، سرمایه داران توانستند طبقه کارگر را در بخشهای وسیعی از جهان به عقب نشینی وادارند [5]. همزمان با این جنگ طبقاتی آسیب های شدیدی به محیط زیست و شیوه زندگی اکثر مردم جهان وارد شده است. بیگانگی اکثر مردم با وضع موجود به بحرانی اجتماعی در جهان تبدیل شده است. اقلیت سرمایه دار توانسته است تضاد کار-سرمایه را در بخش وسیعی از جهان به نفع خود سامان دهد. سامان دادن نسبی این تضاد به " انقباض بازار فروش " ، کاهش نرخ سود، بحران محیط زیست و بیگانگی اجتماعی فراروییده است. این بیگانگی نه تنها در جامعه بلکه به طبیعت هم نفوذ کرده است.

سرمایه داری توانایی حل تضادهای بنیادی خود را ندارد. شرکتهای تعاونی می توانند ، حداقل در بخشی از جامعه ، تضادهای سرمایه را به نفع زحمتکشان سامان دهند. این شرکتها می توانند برای رشد آگاهی طبقه کارگر ( طبقه برای خود) و مدیریت مستقیم مردم بر امور اقتصادی خود تأثیر گذار باشند. اقلیت سرمایه دار با به انحصار در آوردن فناوریهای نوین که بخشی از دانش عمومی هستند و حرکت تدریجی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر ( نیاز کمتر به نفت و گاز)  این توانایی را خواهد داشت که میلیونها نفر را " یک شبه " زمین گیر کند. اقلیت سرمایه دار این قاطعیت خود را بارها به نمایش گذاشته است. هیروشیما و ناکازاکی از نمونه های آن هستند. مسئولیت " بورژوازی ملی  " در این زمینه بسیار سنگین می باشد. شرکتهای تعاونی می توانند نیروهای متخصص را در مدار پیشرفت و ترقی به نفع اکثریت مردم قرار دهند.

در سالهای اخیر شرکتهای تعاونی تولیدی رشد شدیدی در اروپا و آمریکای جنوبی داشته اند. در کوبا وظیفه تولید غذا به طور کلی به عهده تعاونی های کشاورزی بوده است.  در بولیوی نیز کارگران معادن  و کشاورزان تعاونی های خود را تأسیس کرده اند. در سالهای اخیر فعالین محیط زیست و تعاونی های محلی توانسته اند پروژه " سبز کردن صحرا " را در بخشهایی از آفریقا با موفقیت به اجرا گذاشته و زمینهای بایر را قابل کشت کنند.

بطور کلی کسانی که ضد سرمایه داری هستند دو دیدگاه متفاوت در باره تعاونی های تولیدی دارند. برخی معتقدند که این شرکتها به شرکتهای سرمایه داری تبدیل و " کارگران سرمایه داران خود " شده و شرکت عظیم تعاونی " موندراگون " را مثال میزنند. به نظر  این مخالفان سرمایه داری ( اکثر مارکسیست ها )  ، مدیریت و برنامه ریزی مرکزی ازکارآیی بیشتری برخوردار است. برخی از مخالفین سرمایه داری با  کنترل مرکزی مخالف بوده و موافق تولید محلی و تعاونی هستند. بعید بنظر میرسد که شرکتهای تعاونی بتوانند جایگزینی برای ارتش یا خدمات الزامی دولتی باشند ولی در سالهای اخیر ، مخالفین سرمایه داری توجه زیادی نسبت به تعاون نشان داده اند.

 

[1] Marxism, Sociology And Poulantza's Theory of the State, Simon Clarke.

[2] 17 Contradictions and the End of Capitalism, David Harvey.

[3] در باره کئوپراتیوها، و. ای. لنین. ( منتخب آثار، نسخه اینترنتی)، ترجمه محمد پورهرمزان .

[4] Marx, Marxism and the Cooperative Movement, Bruno Jossa.

[5] به گفته  وارن بافه ( میلیاردر آمریکایی): " جنگ طبقاتی وجود دارد، صحیح است، ولی این طبقه من ، طبقه ثروتمند است که جنگ را براه انداخته، و در حال پیروزیست."

 

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: