نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2016-12-09

نویدنو  19/09/1395 

 

 

 

واقعیت کوبا وفقر نظری حزب کارگران سوسیالیست (SWP)

برگردان : هاتف رحمانی

 

صحنه های حیرت آور همبستگی انسانی و تقدیر انقلابی که مردم کوبا در مسر حرکت خاکستر فیدل کاسترو از هاوانا تا محل تولد انقلاب کوبا نشان دادند، با پوشش این واقعه قابل توجه از طریق رسانه جریان اصلی که اخبار نادرست مسموم کننده و تبعیض بورژوایی مشخص کننده (ماهیت) آن است  منفجرشد .  

حتی کتی هاپکینز از دیلی میل برای آن که اجازه دهد چالش واقعیت مطرح شده در داوری او نمود پیدا کند حس عقلی و عاطفی عمیقی یافت .  

او می نویسد " من مردم کوبا را بسیار قوی و به شدت مفتخر از راه زندگی خویش یافتم . در صف بندی هزاران نفره آن ها در میدان انقلاب ، من در تمام طول شب همان طور که در صف انتظار بودند کنار آن ها ایستادم . ایستادن در صف بی هیچ شکایتی . جوان و سالخورده. بچه های کوچک در بهترین لباس های روز یکشنبه .پیوستن مودبانه به ادامه صف بی هیچ نشانه ای ازتمایل به جلو تر قرار دادن خودشان از دیگران. به نظر می رسید بسیاری به صورت واقعی اشک می ریختند."  

تجربه او تجربه  صدها هزار نفری را که تنها برای یافتن آن که وضعیت ذهنی تحمیل شده از سوی گفتمان مسلط در جهان سرمایه داری نمی تواند آن ها را علیه واقعیت های مغایر کوبای معاصر واکسینه کند از کوبا دیدار می کنند باز تاب می دهد  .  

یک ویژگی که به افراد معتاد به تصاویر تلویزیونی زنبق سفید جامعه مهاجرین میامی ضربه می زند آن است که چه تعداد از مردم کوبا سیاه پوست هستند ، و چقدر افراد سیاه پوست خوب وانمود شده در زندگی جمعی ، در رسانه ، اتحادیه های کارگری و به ویژه در سازمان ها ی جامعه مدنی و دولتی که برای دفاع از نظم سوسیالیستی وجود دارند حضور دارند.

انقلاب کوبا در سال 1959 رخ داد ، دقیقا به طول یک عمر ، یک دوره زمانی بزرگتر از انتظار طول عمر کارگران و کارگران کشاورزی کوبا در سال های دیکتاتوری باتیستا ، زمانی که اقتصاد کوبا در دستان الیگارش ها ، شرکت های بزرگ امریکایی و گانگسترهای ثابت همراه آن ، فحشا ، قمار و خشونت  بود.

پس ما ماندگاری تمایل ارتجاعی بین مردم را ، که در شرایط ثبات نسبی سرمایه داری و صلح اجتماعی ، حودشان را چپ می دانند اما واقعیت های کوبا را از طریق منظره های تحریف شده ایدئولوژی مسلط سرمایه داری می بینند چگونه می توانیم توضیح دهیم.

جایی که گفتمان سرمایه داری سوسیالیسم کوبا را وارداتی از روسیه می بیند حزب کارگران سوسیالیست نیمه تروتسکیست بریتانیا استدلال می کند که در جهان قطبی شده جنگ سرد، آن چه کاسترو از سوسیالیسم مراد می کرد بیشتر هم ترازی با یک ابر قدرت برای مقاومت در برابر ابر قدرت دیگر بود ، تا تمام عامل های رخ داده برای تجربه کوبایی ها .  

حزب کارگران سوسیالیست هیچ درکی از شیوه هایی که در آن کوبایی ها  تجربه های عمیقی از واقعیت های سرمایه داری، در چیرگی برباتیستا و شکست دادن دخالت مسلحانه مورد پشتیانی سیا،در به دست گرفتن کنترل کشور و توقیف دارایی ها و ثروت ثروتمندانی که به میامی گریختند، در تجربه عملی آن چه ساختمان سوسیالیسم معنی می دهد کسب کرده اند نشان نمی دهد . 

کارگران سوسیالیست استدلال می کند که کاسترو بر اقدام های مسلحانه الزاما گروه های کوچک وتوطئه آمیز تمرکز کرد. چنین نابینایی خودخواسته برای مسیر واقعی رخ داد های انقلابی تحلیل های کاسترو را به حساب نمی آورد که توده های کوبایی آماده قیام بودند، که سرنگونی رژیم مورد حمایت امریکا ضرورتا می توانست برای امریکا نا خوش آیندباشد و موفقیت انقلاب می توانست تنها با مشارکت توده ای و حمایت مردمی تضمین شود . آن ( حزب) تفاوت بین مفهوم تغییر انقلابی کاسترو و کودتای سنتی امریکای لاتین را نمی بیند.

ایمان مادام العمر کاسترو به بلوغ انقلابی مردم کوبا و فروتنی شخصی او با این دستور که هیچ بنای یادبودی به یاد او بنا نشود نشان داده می شود . هیچ رهبرسنتی امریکای لاتینی چنین کاری نمی کند.  

برای حزب کارگران سوسیالیست انقلاب کوبایی ها باید در الگوی انتزاعی بر گرفته آن ها از خوانش مکانیکی مارکس و نه ساخته شده در مبارزات واقعی محک بخورد . برای حزب کارگران سوسیالیست انقلاب کوبا " چیزی شبیه انقلاب کمونیستی آن گونه که از سوی کارل مارکس و فردریش انگلس مجسم شده بود" نبود . آن ها یک اصل مرکزی می سازند که " رهایی طبقه کارگر باید از سوی خود طبقه کارگر به پیروزی برسد"  

برای حزب کارگران سوسیالیست حزب کمونیست نوین که کاسترو در سال 1965 ایجاد کرد نه ابزار قیام طبقه کارگر از پایین، بلکه حزبی تحت کنترل دولت از بالا بود .

این امر فقدان کامل درک از ارثیه تاریخی مبارزات کارگران ، قدرت سازمان دهی مارکسیسم لنینیسم ، لنینیسم بی خدشه چه گوارا یا عضویت طولانی مدت رائول کاسترو و دیگران در حزب کمونیست کوبا را نشان می دهد . عدم درک از پتانسیل انقلابی را که زمانی که مبارزه فقرای روستا، روشنفکران ترقی خواه ، کارگران شهری و چریک های قهرمان در یک جنبش مشترکی به هم آمیخت  ، باتیستا را سرنگون کرد و به شرایط نوینی منجر شد که در آن امپریالیسم جمهوری انقلابی را محاصره کرد، و تنها کشورهای سوسیالیستی در همبستگی با آن ایستادگی کردند نشان می دهد.  

آن حزب هیچ درکی از آن که این تجربه ها می تواند به تشکیل حزب کمونیست نوشده ای که قادر به از میان برداشتن مشکل های جدیدی باشد که در شرایط جدید پدیدار می شود منجر شود نشان نمی دهد .

برای حزب کارگران سوسیالیست، " طبقه حاکم جدیدی برمبنای مالکیت دولتی – نه بر مبنای قدرت کارگران تشکیل شده بود "

آن که زمین به کسانی تعلق داشت که آن را کشت می کردند ، که کارخانه ها تحت مالکیت عمومی بود ، که ثروتمند ها تنها با ثروت قابل حمل خود گریخته بودند ، که تولید برای رفع نیاز های عمومی بود ، که هیچ کس نمی توانست با کار دیگری زندگی کند ، که اختلاف دستمزد ها هم تراز شد و دفاع از نظم سوسیالیستی با عضویت انبوده شهروندان مسلحی که کمیته های مردمی برای دفاع از انقلاب را تشکیل می دادند تضمین شد برای حزب کارگران سوسیالیست به معنی آن است که " این (انقلاب) بنیادهای جامعه سرمایه داری را دست نخورده باقی گذاشت ." 

حزب کارگران سوسیالیست استدلال می کند که " استثمار ادامه یافت، همان طور که سرکوب در آن بیشتر شد . با وجود دست آوردهای مهم در سواد آموزی ، بسیاری از کوبایی ها هنوز شرایط مسکن بد و دستمزدهای پایینی دارند. این به ویژه در باره کوبایی های سیاه پوست که با نژاد پرستی نهادیته مواجه هستند و نزدیک دهه 1990 " دوران ویژه " بحران اقتصادی پس از فروپاشی اتحاد شوروی ضربه شدید تری خوردند مصداق دارد."   

در این عالم رویای نظری بهره کشی تعریف نمی شود و بدون شرح رها می شود . بعنوان مثال ، از کارگران کوبایی چگونه ارزش اضافی به دست می آید  و توسط چه کسانی . از این رو سرمایه انباشته متمرکز شده و گسترش یافته کجاست ؟ 

این رویکرد شرایط مادی را که کوبا تحت آن شرایط  به ارزش های بی مانند – برای امریکای لاتین-بهداشت ، سواد آموزی و انتظار طول عمر و مسکن عمومی دست یافته است به عاملی حاشیه ای تبدیل می کند و تمام کمبود ها را ناشی از کارکرد یک نظم "سرمایه داری دولتی" قلمداد می نماید .  

در طی دهه ها کوبا ، به صورت رایگان ، هزار ها پزشک و متخصص پزشکی از سراسر جهان را در شرایطی تربیت کرده است که آن ها به جامعه ای که از آن امده اند خدمت می کنند. این حتی بسیاری از اقلیت های فقیر سرکوب شده در امریکا را در بر می گیرد که برخی از آن ها هم اکنون در داکوتای شمالی برای خدمت به  آن هایی که در برابر (احداث) خط لوله در سراسر زمین های اجدادی خود مقاومت می کنند به صف شده اند . اما برای حزب کارگران سوسیالیست این " ... بیشتر برای سیاست خارجی – مثلا، اعزام پزشک به ونزوئلا در ازای نفت  - استفاده می شود تا تدارک برای فقرا " 

و پس از دهه هایی که ، در سازمان ملل و در اجتماع های بین المللی ، محاصره امریکا به صورت عادی از سوی همه غیر از امریکا و اسرائیل محکوم شده بود حزب کارگران سوسیالیست نتیجه می گیرد که چون اوباما در برابر این واقعیت سر فرود آورد تنها برای جانشینان کاسترو فرصتی پیش آورد تا عقب نشینی او از سرمایه داری دولتی جنگ سرد را به سوی مدلی مبتنی بر بازار بیشتر نمایند .

کارگران سوسیالیست با احساسی پرهیزگارانه اشاره می کند که سوسیالیسمی که کاسترو  ادعای نمایندگی آن را دارد از همیشه مهم تر است – اما با تبدیل آن به ابزار واقعی خودگردانی کارگران ، نه کنترل دولتی از بالا .

احساسات در کوبا بیشتر نشان می دهد که  تشخیص تضادی بین دولت و مردم وظیفه ای است که ورای (فهم) نظریه پردازان عقیم حزب کارگران سوسیالیست قرار دارد.

سرچشمه : مانیفست قرن بیست ویکم   

 

 

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: