چگونگی به راه
افتادن «انقلاب» امریکا
دان لیبرمن –برگردان : هاتف رحمانی
در
اواخر سال 2012 ، تورچین استاد دانشگاه کانکتیکوت ادعای تکان دهنده ای را
مطرح کرد . بر اساس تحلیلی از آشوب انقلاب در سراسر تاریخ ، او دریافت که
اندکی پیش از وقوع تمام خشونت های اجتماعی سه شرط اجتماعی : افزایش جمعیت
نخبه ،کاهش استاندارد های زندگی توده ها ، و سطح عظیمی از بدهکاری دولت
وجود داشته است.
در اواخر سال 2012 ، تورچین استاد دانشگاه کانکتیکوت ادعای تکان دهنده ای
را مطرح کرد . بر اساس تحلیلی از آشوب انقلاب در سراسر تاریخ ، او دریافت
که اندکی پیش از وقوع تمام خشونت های اجتماعی سه شرط اجتماعی : افزایش
جمعیت نخبه ،کاهش استاندارد های زندگی توده ها ، و سطح عظیمی از بدهکاری
دولت وجود داشته است.مدل آماری که تیم او تهیه کردند نشان می دهد که ، بر
این پایه ، موج مهمی از تحول اجتماعی و خشونت انقلابی در سال 2020 در
امریکا رخ می دهد . مدل او به هیچ وجه پیش بینی نمی کند که چه کسی ممکن است
تغییر را هدایت کند ، اما انتخابات هفته جاری نشانه ای از چگونگی وقوع
احتمالی آن ارائه می کند.
اجازه بدهید به اولین شرط ، که تورچین آن را » انقلاب نخبگان» می نامد ،و
آن را به مثابه «تعداد افزایش یابنده مشتاقان برای عرضه محدود شده جایگاه
نخبگان» تعریف می کند بپردازیم . امریکا، با افزایش ده برابری تعداد
میلیاردرها از سال 1987( 41 میلیاردر) تا 2012( 425 میلیاردر) آشکارا به
طور کلی در این جهت قرار داشته است .اما طبقه حاکم دو نیم شده بعنوان مثال
بین صنعت گرایان و مالی گرایان ، ظاهرا با ترامپ یا کلینتون دچار تب شده
است . آن گونه که تورچین توضیح می دهد ، » افزایش رقابت داخل نخبگان به
تشکیل شیکه های همچشمی پشتیبان رقیب برای (دریافت) پاداش های کشوری منجر
می شود. در نتیجه ، نخبگان با رقابت فزاینده و فرقه گرایی از هم دریده می
شوند.» در واقع ، بر مبنای تحلیل هزارها روی داد خشونت مدنی در سراسر تاریخ
جهان ، تورچین نتیجه می گیرد که » قابل اطمینان ترین پیشگوی فروپاشی و بی
ثباتی عظیم سیاسی تولید اضافی نخبگان است
»
شرط دوم ، بی نوا سازی مردمی ، نیز به خوبی پیش رفته است . 46 میلیون
شهروند امریکایی در فقر به سر می برند ( تعریف شده با در آمد کمتر از حداقل
مورد نیاز برای تامین نیازهای بنیادی)، در عین حال بیش از 12 میلیون
خانواده امریکایی اکنون در معرض عدم امنیت غذایی به سر می برند. در حالی که
این رقم پیوسته از سال 2011 در حال کاهش بوده است ( زمانی به 15 میلیون
رسید ) اما بالای سطح پیش از رکود( پیش از 2007)باقی مانده است. سیاست های
ترامپ احتمالا به شدت این کاهش را وارونه می کند. دومین وعده ترامپ در (
ارتباط با رای دهنده ها) » ثابت نگه داشتن تعداد کارمندان فدرال»، تشدید
حمله جدیدی به مشاغل بخش عمومی است. این علاوه بر آن چیزی است که به نظر می
رسد وعده ای برای پایان دادن به تامین مالی آموزش وپرورش دولتی باشد، ( به
عبارت خود او ، » هدایت دلارهای آموزش وپروش به … والدین») ، و پایان دادن
به تامین مالی فدرال به به اصطلاح «شهرهای مقدس» که شهرهایی هستند که از
تعقیب کشوری مهاجرها اطاعت نمی کنند یا کارفرما ها را به افشا کردن ملیت
کارگرانشان وادارمی کنند. این شهر ها برخی از پر جمعیت ترین شهرهای کشور ،
از جمله نیویورک ، لا ، دالاس ، میناپولیس و بیش از ده ها شهردیگر هستند.
در ارتباط با هدف اعلام شده او برای کم کردن مالیات بر ثروت مندان ، از
جمله تخفیف مالیات بازرگانی از 35 درصد به 15 درصد ، برای در هم شکستن
مبارزه دشواربرای حقوق کارگران ( تحت شعار «مقررات زدایی») ، و تکه پاره
کردن دسترسی اندک به مراقبت های بهداشتی قابل دسترسی برای فقرا از طریق
اوباما کر ( برنامه مراقبت بهداشتی اوباما) – بدون اشاره به آغاز جنگ تجاری
او با چین- به نظر می رسد فقر به سرعت افزایش یابد. دیدن آن که ناآرامی
اجتماعی چگونه دنبال خواهد شد دشوار نیست
.
همین طور در مورد شرط سوم – بدهی دولت – مشاهده آن که کاهش شدید مالیات
پیشنهادی ترامپ بتواند به چیزی غیر از بدهی دولت منجر شود دشوار است
.
تورچین می نویسد که » به موازات تشدید تمام این گرایش ها، نتیجه نهایی
بحران مالی و ورشکستگی کشور و در نتیجه از دست دادن کنترل نظامی ، جنبش های
ممتاز منطقه ای و قیام ملی ، و ترکیبی از بسیج نخبگان و قیام مردمی است که
اعلام از کار افتادگی قدرت مرکزی است
.»
اما ترامپ هم در حال آمادگی برای آن است . البته ، بودجه های ارتش وپلیس از
کاهش هزینه های عمومی او معاف است ، که وعده افزایش هر دو را داده است . و
ترامپ سال گذشته زمانی که در مورد مسئله پلیس مورد پرسش قرار گرفت ، گفت
مایل است شاهد دادن قدرت بیشتری به پلیس باشد ، به عبارت دیگر ، به نظر می
رسد مصونیت ضمنی ، که در حال حاضر برای خشونت پلیس وجود دارد قانونی شود .و
تاریخ نشان می دهد که چیزی مانند مصونیت ضمنی پلیس برای جرقه زدن به یک
شورش وجود ندارد
.
با این حال ، به موازات شکست سیاست های او در تحویل سرزمین شیر وعسلی که
وعده داده است اهریمن نمایی مقصران ادامه خواهد یافت . با پیمان بستن از
قبل برای گرد آوری و اخراج دومیلیون مهاجر ، و ممنوع کردن ورود مسلمان ها
به امریکا ، از هم اکنون آشکار است که این مقصران چه کسانی خواهند بود . هر
چند، علاوه بر مهاجرها ،خشم عمومی نیز به سوی هر آن چه لیبرال های بی مغز
مانع از به حرکت در آمدن جنگ وعده داده شده او علیه خود آن ها یعنی نماینده
های کنگره ، قاضی ها ، اتحادیه های کارگری ، گروه های فشار، یا هرکس
دیگری،می شوند جهت گیری خواهد کرد .ترکیبی از قدرت های فزاینده اجرایی به
علاوه استفاده از حوزه های انتخاباتی انبوه به تازگی گرد هم آمده او به سوی
پاکسازی «این دشمنان داخلی» جهت گیری خواهد کرد
.
تورچین می گوید » مدل من نشان می دهد که ( اوج خشونت ) بعدی بدتر از آن چه
در دهه 1970 رخ داد خواهد بود، چون متغیر های جمعیتی مانند دستمزدها ،
استاندارد های زندگی ومقیاس بسیاری از تضاد بین نخبگان این بار خیلی بد تر
هستند.» همه آن باقی می ماند تا ببینیم چه کسی برنده خواهد شد
.
دان
گلیزبروک نویسنده و روزنامه نگار سیاسی است . او معمولا در مورد روابط بین
الملل و استفاده از خشونت دولتی در سیاست داخلی و خارجی بریتانیا می نویسد
.
سرچشمه : کانتر کیورنت
