مطلب دریافتی
تحليلي پيرامون
نگرش راه توده
مارال
قسمت اول:
ابتدا فارغ از علل گسستگي راه توده از حزب توده ايران، در اين گزارش مشي
راه توده به عنوان رويكرد در عرصه پيكار و مبارزه مورد ارزيابي قرار
ميگيرد. آنچه حزب توده ايران را از ساير گروهها، سازمانها و احزاب متمايز
مي سازد اين بوده و هست، كه مبتني بر شرايط عيني و ذهني زمان مبتني بر اصول
ماترياليسم عمل كرده و مي كند. توده اي و هر وابسته توده اي بايد صادق و با
حفظ رعايت ادب، عميقا براي مردم تلاش كند، اين موضوع بدين مفهوم نيست كه
فقط حزب توده ايران صحيح و اصولي عمل مي كند، و فاقد هرگونه اشتباه مي
باشد.
قبل از ورود به بحث، بايد به اين موضوع توجه داشت كه اصولا دامن زدن به
اختلافات بين حزب توده ايران و راه توده ويا ديگر گروهها كار درستی نيست،
چرا كه ادامه اين بحث ها ( برخوردهاي غير متديك ) به نفع حزب توده ايران و
در نهايت جنبش، و مردم نيست. اگر چه بروز اين جريانها و اختلافها، طبيعي
و ضروري بوده و نهايتا باعث پويايي، برندگي و دقيق تر شدن مسير جنبش
ميگردد.
اصولا هر جرياني با هر مختصاتي شكل ميگيرد، مبتني بر ضرورت زمان است كه
توسط گروههاي متضاد و يا حتي مترادف و همسو بوجود مي آيند. در اين
راستا، مضمون اين گزارش اصل را براين گذاشته است، كه راه توده يك نگرش
سوسيال دمكرات است و در چارچوب تفكر ماركسيست لنينيستي حرب توده ايران
نيست. بوجود آمدن اين تشكل ها منافاتي با يك مبارزه تلفيقي و تركيبي
انديشه هاي متفاوت ندارد، البته نه با نام حزب توده ايران، با هر نام و
نشان ديگر به غير از حزب توده ايران.
راه توده با همان نگرش حزب توده ايران در سال 58 به راه خود ادامه ميدهد و
معتقد است از درون نظام ميتواند به رويكرد اصلاحات به ترميم نظام بپردازد،
يعني در واقع با چسبيدن به جناح اصلاح طلب و اصلاح پذير نظام در حركت
دوراني پيش رونده ، با استفاده از نيروي گريز از مركز در چارچوب نظام به
سود توده ها اصلاحاتي را انجام دهد. در اصل اين شق نگاه؛ نگاه مثبت به تفكر
راه توده مي باشد. همان راهي است ؛ كه حزب توده ايران در اول انقلاب
پيشبرد. آن نگرش، در اين زمان يعني عدم توجه
به مختصات زمان، مكان و عمل؛ ( در اين زمان )؛ و يا به بياني ديگر عملكرد
غير مبتني بر شرايط عيني .
با بيان اين موضوع، بدين شكل؛ حتما دوستان راه توده اي، همانند موضع گيري
ناپسند و زشتي كه در خصوص رفيق خاوري نموده اند، خواهند گفت ؛ و مي گويند
شما سياست حزب را در آن دوران ( 61- 58 ) زير سوال برده ايد. به واقع حزب
در آن دوران با توجه به نابساماني قوا ( نيروهاي بالفعل و بلقوه و همچنين
نيروهاي ضد انقلاب و ... ) و عدم شفافيت لايه ها و سطوح مختلف جمهوري
اسلامي راهي جز ان نداشت. در دوران انقلاب حزب توده ايران بصورت دقيق و
عملي براي ايجاد شرايط عيني مناسب تمامي اقدامات لازم را انجام داد، بطور
نمونه، حضور دائم و تاثير گذار در ريز ترين مسائل كشور، ارائه طرحهاي
اصولي مانند جبهه متحد خلق، موضع گيري اصولي در خصوص جريانها و وقايع كشور
و هزاران عملكرد مثبت ديگر، كارنامه حزب توده ايران را در دوران مختلف رقم
زده است ( اگر چه اشتباهات تشخيصي در خصوص برخي از افراد و يا توجه بيشتر
از حد و لياقت؛ به خط امام؛ بي عملي در رابطه با حفظ سرمايه هاي گرانقدر
انساني حزب، چابك نبودن در زمان و لحظه، كوبيدن بيش از حد غير متديك
گروههاي مخالف نظام ) ولي آيا امروز همان شرايط حاكم است، آيا قدرت
اقتصادي، نظامي و سياسي حاكم اجازه حضور بخش اصلاح طلب را ميدهد. آيا
خاتمي و شكل ضعيف تر آن روحاني كاري از پيش برده اند، و يا توانسته اند در
چارچوب توليد، منابع توليد، مالكان آن، گردانندگان طرح و پروژ هاي اقتصادي
كشور اقدامي انجام دهند، آيا در مناسبات توليد تغييري ايجاد شده؛ خير؛
هرگز !
آيا در سياست هاي نظام در بعد داخل و خارج تغييري حاصل شده، به بيان ديگر
آيا توان تغيير وجود دارد، اينها همه شق نگاه مثبت به جناح اصلاح طلب است،
در نگاه ديگر آيا اينان اصلا به دنبال تغيير در مناسبات پايه اي و بنيادين
هستند، آيا در قاموس اين تفكر ونظام جايي براي آزادي و نشر و انتشارانديشه
ماترياليسم وجود دارد؛ خير؛ هرگز!
سوال ديگري كه ممكن است ، دوستان راه
توده اي بكنند، اين است، كه پس چه بايد كرد! ؟
بررسي و پرداختن به اين موضوع را به قسمت هاي ديگر اين گزارش وا خواهيم
گذاشت.
پس در اين رويكرد جز منافع نظام، چيزي نهفته نيست؛ يعني ناخواسته در صندوقي
راي مي اندازيم كه آنها براي ما تدارك ديده اند، و برنده از پيش معلوم است.
اما پاسخ به گزارشي كه در نشريه راه توده در خصوص مصاحبه رفيق خاوري آمده
است.
كل حرف رفيق خاوري در خصوص نشريه راه توده:
" حزب ما درباره این نشریه به غارت برده شده از حزب ـ راه توده ـ قبلا و از
جمله در سند سیاسی در کنگره ششم حزب نظر داده است. فلسفه و علت وجودی و
عملکرد این نشریه، که نفی و بی اعتبار ساختن حزب توده ایران و سیاست های آن
است، با مدعیات و به اصطلاح خاطراتی دنبال می شود که در همه سالهای نشر راه
توده به سرقت برده شده، ادامه داشته و دارد.
"
بي شرمي نويسنده راه توده در مقاله "
راه توده سر آشتی با مشی نامه مردم،
نه داشته و نه دارد!
" تا آنجا پيش رفته كه هر چه خواسته در خصوص اين انسان بزرگ و فرهيخته
نوشته است، شرم بر كساني كه خود را رهرو حزب توده ايران مي داند و اجازه
ميدهند اين خزعبلات در نشريه شان نوشته شود. رفيق خاوري اذعان كرده اند؛
كنگره ششم با توجه به رويكرد و عملكرد اين بخش در بدنه حزب عملكرد آنها را
غير حزبي شمرده و آن را غير قانوني اعلام كرده است. پس اگر واقعا، به
اساسنامه حزب معتقد بوديد بايد در چارچوب اصول اساسنامه و اصل سانتراليسم
دمكراتيك، عمل مي كرديد و يك دفتر و دستك نظام پسند راه نمي انداختيد. و
اينگونه به چارچوب حزب ضربه وارد نمي كرديد. بدين تحليل شما اطلاعات و
اموال ( خالي كردن حسابهاي بانكي حزب ) را به سرقت برده ايد، و در راستاي
اهداف خود بكار گرفته ايد.
پيدايش و عملكرد راه توده را مي توان به اختصار بصورت زير دسته بندي كرد
-
اين تصور بوجود مي آيد : آنهايي كه اين سير را دنبال كرده اند، چون به
دنبال گرفتن سكان رهبري حزب بوده اند، ولي برايشان محقق نشده است، لذا
اقدام به راه اندازي جريان راه توده نموده اند.
-
عدم درك مناسب؛ درانطباق روش با شرايط عيني، در جا زدن در روش، و پيگيري
سياست " كه بر كه ". اين سياست در يك ارزيابي دقيق توازن قوا قابليت
موفقييت را دارد، نه تحت هر شرايطي.
-
انحراف از اصول و اساسنامه حزب، عدم رعايت اصل سانتراليسم دمكراتيك . در
اين راستا گردانندگان راه توده مبادرت به توقيف اموال و دارائيهاي حزب توده
ايران نمودند. چند نفر دور هم نشستند و تصميم گرفتتند كه حزب توده ايران از
مسير خارج شده پس ما اين حق را داريم مستندات و اموال حزب را به نفع خود
مصادره كنيم.
-
انحراف
و ايجاد شق در راه حزب توده ايران، و ريختن آب در آسياب دشمنان حزب توده
ايران. تحت هر شرايطي و هر گونه انحراف در رهبري حزب مي بايست ماند و مانع
انحراف شد. نه خود كلنگ و تيشه بر داري.
-
نگاه راه توده يك نگاه سوسيال دمكرات است؛ مبتني بر ماركسيسم لنينيسم با
توجه به مختصات نيست. با توجه به عدم توازن قوا و فرو رفتن رژيم در منجلاب
و تعفن بيش از حد، با توجه به آمارهاي فسادي كه وجود دارد، و توزيع قدرت
مالي و نظامي هرگز سياست " كه بر كه " موفق نيست. بطور كلي بيمار سرطاني
قابل احياء نبوده و محكوم به مرگ است.
-
راه
توده در در عملكرد و رفتار به مثابه سوپاپ اطمينان رژيم عمل مي كند. يعني
به مردم مي قبولاند اين جنازه قابل احياست، پس منتظر بمانيد.
حزب توده ايران مربوط به مردم ايران است، نه اموال و دارايي راه توده و يا
نامه مردم، و يا هيچ دسته و گروهي كه به انحاء مختلف خود را وابسته به
حزب توده ايران مي دانند.توده اي هم در تمام شرايط توده اي است، هيچگونه
منيت و معال انديشي در قاموس توده اي راه ندارد، اگر چنين شد، توده اي
نيست. ولي راه توده در اين راستا ثابت كرده سنگ حزب توده ايران را به سينه
نمي زند، بلكه سنگ عده اي خاص را به سينه مي زند.
حال
با اين پيش زمينه به برخي از عملكردهاي راه توده مي پردازيم:
-
اعمال
برچسب راه توده زير تصاوير مربوط اعضاء و وابستگان حزب توده ايران. گويا
اموال شخصي آنهاست، كه سندش را بنام زده اند. حتي اگر تحت هر شرايطي خود
فرد و شخص اين سند را تهيه كرده باشد، بايد بنام حزب توده ايران ثبت شود،
و در رويكرد متبت تر مربوط به تاريخ و ايران است، نه فرد يا دسته اي كه خود
را منتسب به حزب توده ايران مي داند. شما سنگ راه توده را به سينه مي زنيد،
نه حزب توده ايران. با مطالعه سالها راه توده ، متاسفانه اين حس به خواننده
دست مي دهد، كه مشكل جريان راه توده مشكل عده اي خاص است نه مشكل روشي و
متديك ، اين در صورتي است كه راه توده سعي مي كند به طرفداران حزب توده
ايران الغا كند كه ما مشكل روشي با حزب توده ايران داريم. رفيق اسكندري
تمام قد با نگرش حزب توده ايران در دوره هاي مختلف مخالف بود، از نظر
پتانسيل دانش ماركسيستي و سازماندهي بسيار قدرتر از دوستان راه توده اي
بود، هرگز در صدد ايجاد تشكل هاي رنگا، رنگ در مقابل حزب توده ايران بر
نيامد، مخالفت خود را اعلام كرد، ولي تا آخر در چارچوب حزب توده ايران باقي
ماند.
-
عناد با هر كس و هرچيز غير از راه توده و جناح اصلاح طلب
-
سرسپردگي و فرو رفتن تا سر در خط امام، چشم پوشي و عوام فريبي بيش از حد در
خصوص لاپوش گذاري روي اشتباهات فاحش و
ددمنشي خميني و وابستگان او
-
حمايت تمام قد از رفسنجاني و خط و خطوط هاي وابسته به رفسنجاني
-
سانسور و پوشش خبرهاي خاص، گويا برخي از اتفاقها اصلا رخ نداده اند.
-
هرگز به اعدامها و كشتارهاي رژيم در دوران حاكميت روحاني اشاره اي نكرد.
هرگز و هيچ كجا به ددمنشي رژيم در خصوص اعمال فشار به ساير گروهها اشاره اي
نكرد. گويا راه توده فقط يك چشم دارد. هر حزب، گروه و سازمان تحت هر شرايطي
بايد صادق، پويا و درست عمل كند. چشم پوشي بر هر خطايي از هر كس و هر چيز
براي هر گروه و سازمان، قابل قبول نيست.
-
سالها كوبيدن بر طبل حمله امريكا به ايران، و پوشش خبرهاي عبث و بيهوده،
عدم درك درست از آنچه در دنيا اتفاق مي افتد و يا مي خواهد اتفاق بيفتد.
-
عدم توجه به آموزش و رويكردهاي تفكر ماركسيسم لنينيستي، اصولا بعد از مدتها
حضور در اين جريان متوجه مي شوي ، مسير جريان آب بسمت مزارع و شاليزارها
نيست.
-
بي ادبي در پاسخگويي به برخي از مخاطبين خود در بخش پاسخگويي به سوالات
-
مرتب در نشريه راه توده به اين اشاره مي شود كه آمار مراجعه به سايت راه
توده زياد است و با مطرح كردن اين موضوع حقانيت خود را مطرح مي نمايند، و
با عوام فريبي سعي در مخدوش كردن موضوع راي
ندادن به موسوي مي نمايند. گويا آقاي موسوي، به دنبال راه اندازي
سوسياليسم بوده و چه گواراي ايران است. نكته اي كه شما قادر به درك آن
نيستيد، توازن قوا در حكومت است، با اين ساختار ، اين رفتار و اين روابط
در هم تنيده در نظام شرايطي براي اصلاحات وجود ندارد. يكي از ملزومات عمل و
انتخاب روش، منابع موجود است، در دنياي امروزي كه عصر فن آوري اطلاعات،
تكنولوژي و ارتباطات است، مناسبات گذشته را كاملا دگرگون كرده است و بايد
بصورت دقيق و عملي در كاربردها و روش ها ديده شود، متاسفانه بدين گونه
نيست.با اين تفاصير، پس راي دادن عبث ، و هم رايي شما منجر به تائيد نظام
خواهد بود. عملكرد شما با نگاه متبت، در اين برهه از زمان جز خراش بسيار
سطحي چيزي عايد مردم نميگردد. در واقع در روش
راه توده، توجه مبارزه و انقلابي به عقب معطوف مي گردد.
آنچه در بطن عمل شما، نهفته است، اين است كه شما همان سوپاپ اطمينان نظام
هستيد، و در آن راستا عمل مي كنيد.
آنچه در سال 88 رخ داد را به پاي دستاوردهاي راه توده و يا درك صحيح راه
توده از اوضاع نگذاريد، جريان سال 88 جرياني بود كه تمام اقشار جامعه در
آن نقش داشتند. بروز و حضور جريان سال 88 منتج، از ظلم بي حد رژيم طي
سالها، كشتارهاي جمعي، فقر و تنگدستي مردم و توجه و عملكرد كل اپوزيسيون
ايران بود. البته اينكه جريان اصلاح طلب نقش مثبتي در اين جريان داشت، و
كاتاليزور اصلي جريان بود، شكي نيست. سكوت و بي عملي جناح اصلاح طلب در
دورانهاي مختلف و دخيل بودن در برخي از جريانها و از طرف ديگر سكوت محض
راه توده در خصوص اين بي عملي و سكوت جريان اصلاح طلب.
آنهايي كه غيور و با تمام قوا در آن جريان حضور داشتند، بخش عمده اي از
آنها اصلا راي ندادند و اصولا معتقد به راي دادن نبودند. خيلي از آنهايي
كه راي داده اند، امروز معتقدند كه اشتباه كرده اند. چرا كه آنها؛ در دوره
هاي مختلف جمهوري اسلامي را با اين چارچوب آزموده بودند و؛ آزموده را
ازمودن خطاست؛ آنهايي كه كشتارهاي جمعي را دراين كشور باب كردند برخاسته از
همين نظامند، آنهايي كه قتل هاي زنجيره اي را رواج دادند در همين چارچوب و
جزو لايه هاي همين نظامند. جمهوري اسلامي متشكل از لايه هايي گشته كه با
اول انقلاب كاملا متفاوت است. يعني لايه هاي قدرت كاملا وابسته به سرمايه
داري تجاري و كلان است، اصلاح نظام از اين منظر غير ممكن خواهد بود. پس حفظ
اين ساختار يعني آب در هونگ كوبيدن. تا زماني كه پايه هاي بنيادين عوض
نشود؛ هر كسي بيايد، مجبور است ، آنچه ديكته ميشود را انجام دهد( يعني
آنچه آقاي محمد خاتمي انجام داد ).
كوبيدن آقاي موسوي هرگز درست نيست، اين نوشتار هم هرگز؛ در صدد كوبيدن
آقاي موسوي نيست، لطفا سوء استفاده نكنيد، آقاي موسوي با تمام كوتاه و
بلنديهايش؛ با نقاط مثبت و منفي و همچنين عملكردهاي غلطش در دوران صدارتش
براي نويسنده اين متن قابل احترام است.
مطلب را به بالاترین بفرستید:
مطلب را به آزادگی بفرستید:
بازگشت به صفحه نخست
