نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2015-10-23

نویدنو  01/08/1394 

 

 

خاورمیانه در مرکز تهدید جنگ همه‌جانبه و نظامیگری بی‌سابقه!

واقعیت این است که به دلیل موضع‌گیری‌های جناح‌های قدرتمند رژیم ولایی ایران و اظهارنظرها و عملکردهای ضدملّی، و نابخردانه  سران سپاه، جمهوری اسلامی ایران نیز ممکن است در باتلاق خطرناکی درگیر شود که پیامدهای آن کمتر از پیامدهای فاجعه‌بار پروندهٔ هسته‌یی نخواهد بود

 

در هفته‌های اخیر روزی نبوده است که رسانه‌های گروهی جهان در ارتباط با گسترش درگیری‌ها در این یا آن نقطه از خاورمیانه، یا وارد شدن نیروها و امکانات نظامی این یا آن کشور جهان در منطقهٔ خاورمیانه گزارشی نداشته باشند. دولت‌ها و محفل‌های قدرت در ترکیه، سوریه، روسیه، ایران، عراق، اسرائیل، آمریکا، انگلستان، فرانسه، عربستان، و یمن در رخدادهای مخاطره‌انگیز اخیر برای صلح در این منطقه، و در نتیجه در جهان، از منظر منافع ویژهٔ مورد نظر خود نقش‌ مستقیمی داشته‌اند. در ربع قرن گذشته و از زمان فروپاشی اتحاد شوروی و کشورهای سوسیالیستی و تحمیل ”نظم نوین جهانی“ از سوی ایالات متحد آمریکا تا کنون چنین شرایطی در منطقهٔ خاورمیانه سابقه نداشته است.
نیروهای ملّی و ترقی‌خواه ایران که به نمایندگی از طرف مردم زحمتکش میهن‌مان در سال‌های پس از جنگ خانمان‌سوز ایران-عراق پیگیرانه از صلح و آرامش دفاع کرده و مخالفت خود را با ورود کشورمان به هرگونه ماجراجویی نظامی اعلام کرده‌اند، نمی‌توانند نگرانی خود را از سیاست‌های اعلام شدهٔ رسمی، امّا بدون پایهٔ قانونی علنی رژیم حاکم کتمان کنند. اینکه روسیه موشک‌های دوربُرد بسیار مدرنِ کروز خود را از ناوهای جنگی‌اش در دریای خزر و از مسیر مشخصی در حریم فضایی ایران و عراق به مناطق زیر کنترل داعش در خاک سوریه پرتاب می‌کند، نمی‌تواند بدونِ پیامدهای مهم، و از جمله کشیدن جمهوری اسلامی ایران به یک درگیری بغرنج منطقه‌یی نباشد. علاءالدّین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران، اخیراً از امکان حضور مستیم نیروهای نظامی ایران در سوریه و از احتمال وقوع تحوّل‌هایی مهم در شرایط سیاسی سوریه سخن گفته است. البته شواهدی در دست است که برخی از فرماندهان سپاه پاسداران رژیم، و همچنین ”نیروهای ویژهٔ“ این سپاه سرکوبگر و مخالفِ صلح و حلّ درگیری‌ها از راه‌های مسالمت‌آمیز، در سال‌های اخیر در سوریه حضور مستقیم و جدّی داشته‌اند. علاءالدین بروجردی در سفرهای هفتهٔ گذشته خود به سوریه و لبنان در ارتباط با برخی هماهنگی‌ها در این مورد، گفتگوهایی با سران حزب‌الله لبنان، وزیر امور خارجهٔ لبنان، و همچنین سرانِ حکومتی در سوریه داشته است.
نگران‌کننده‌ترین جنبهٔ رخدادهای سیاسی اخیر مطرح شدن این باور بی‌پایه است که گویا با مقابله به مثل نظامی می‌توان گره کوری را باز کرد که چندین سال است به دلیل تسلّط نظامیگری و مسدود شدن مسیر مذاکره و محدود شدن گفتگوی صلح‌آمیز ایجاد شده است. حامیان این باور توجهی به این واقعیت ندارند که نیروهای اسلام‌گرای تروریست، و درمجموع تروریسم و تهدیدهای فاشیسم و نیروهای ارتجاعی، به تشویق امپریالیسم است که برضدِ نیروهای صلح‌خواهِ جهان و صلحِ جهانی تازانده می‌شوند. این باور که با ورود رسمی روسیه به درگیری‌های سوریه و بمباران همه‌جانبهٔ مناطق زیر کنترل نیروهای وابسته به داعش (دولت اسلامی) و دیگر نیروهای تروریستی، آغازِ پایانِ جنگ خونین و ویرانگر در سوریه رقم  خورده است، اگر خطایی نابخشودنی نباشد، بی‌تردید ساده‌لوحانه است. آیا می‌توان حتّیٰ یک نمونه آورد که درگیری‌های این‌چنینی از راه نظامی حل شده باشد؟ نگاهی به رخدادهای دههٔ ۱۳۶۰ در افغانستانِ تحتِ حاکمیّت نیروهای ترقی‌خواه و حمایت یکپارچهٔ نظامی و تکنولوژیکی اتحاد شوروی از کارزار به‌حقِ دولت این کشور علیه ارتجاعی‌ترین محافل اسلامگرای جهادگرا آموزنده است. نه‌فقط نجاتِ دولتِ نیروهای ترقی‌خواه و سکولار ممکن نشد، بلکه ادامهٔ جنگ، توجیه‌گر ادامه و گسترش مداخلهٔ نظامی امپریالیسم و متحدان پاکستانی و سعودی آن، و مداخله‌های مستمرّ رژیم ولایی ایران در این کشور شد و در انتها افغانستان را در دامن طالبان انداخت، و چند سال بعد، تروریسم را در خاورمیانه و شمال آفریقا و حتّیٰ در برخی از کشورهای اروپایی و آسیایی رشد داد. البته در همین‌جا باید از مدافعان حلّ بحران و جنگ داخلی در سوریه از راه تشدید و گسترش جنگ و بمبارانِ بیشتر در مورد ماهیت نظام حاکم در روسیه و سیاست‌های منطقه‌یی دولت ولادیمیر پوتین سؤال کرد؛ اینکه رئیس‌جمهور قدرتمند فدراسیون روسیه در مصاحبهٔ خود با خبرگزاران بین‌المللی دولت آمریکا را مورد خطاب قرار می‌دهد که اگر آن کشور (آمریکا) علاوه بر منافع خود، ”منافع ما [روسیه] را هم در نظر بگیرد“ آنگاه تضادهای دیگر حل‌شدنی خواهند بود، به چه معنی می‌تواند باشد؟  اگر این بیان توجیه یک جنگ نیابتی نیست، پس چه نتیجهٔ دیگری از آن می توان گرفت و وظیفهٔ نیروهای ترقی‌خواه و طرفدار صلح در اینجا چیست؟
حزب‌های کمونیست و کارگری کشورهای خاورمیانه از ماه‌ها قبل در ارتباط با تهدید گسترش جنگ و نظامیگری در منطقه و پیامدهای آن اعلام خطر کرده بودند. این حزب‌ها، و از جملهٔ حزب تودهٔ ایران، در خرداد ماه امسال در بیانیه‌ای با عنوان ”علیه طرح خاورمیانهٔ جدید امپریالیسم؛ در دفاع از صلح و پایان دادن به جنگ‌های فرقه‌گرایانه در خاورمیانه“ نگرانی خود را در این مورد مطرح کردند: ”خاورمیانه بار دیگر در چنگال بحران پیچیده و خطرناکی گرفتار شده است که بیم آن می‌رود که منطقه را به سوی جنگ و خون‌ریزی‌های بیشتری بکشاند...“ بیانیه اعلام  خطر می‌کند که این مسئله ”می‌تواند به بازچینی اساسی نقشهٔ سیاسی این منطقه بینجامد“، و در بخشی دیگر هشدار می‌دهد که: ”گسترش سرزمین‌هایی که در دو سوی مرزهای کشورهای موجود به تصرّف گروه‌های بی‌رحم افراطی در آمده‌اند، و برانگیختن و دامن زدن و گستراندن درگیری‌های فرقه‌یی و قومی را، نمی‌توان از تلاش‌های آمریکا و متحدانش به منظور تأمین و تحکیم سرکردگی در منطقهٔ خاورمیانه جدا دانست.
آمریکا در تلاش برای ایجاد تفرقه و جدایی در میان ملّت‌ها و تجزیهٔ کشورها، و تدارک اجرای مرحله‌های نهایی ”طرح خاورمیانهٔ جدید“، از گروه‌های فرقه‌گرا و بنیادگرایان ارتجاعی در بسیاری از کشورها، از جمله در یمن و عراق و سوریه و لبنان و مصر به طور مستقیم و غیرمستقیم استفاده کرده است.“ 

حملهٔ تروریستی به گردهمایی مردمی در ترکیه
هیچ نیروی مدافع صلحی در منطقهٔ خاورمیانه نمی‌تواند نشانه‌های پُررنگ و آشکار طرح‌های شوم نیروهای وابسته به محافل نظامی‌گرا و جنگ‌طلب را در بمب‌گذاری فاجعه‌بار شنبهٔ گذشته در آنکارا کم‌اهمیت تلقی کند. این بمب‌گذاری آغاز مرحلهٔ جدیدی را در روابط میان آمریکا و متحدان اروپایی آن از یک طرف، و سران حزب حاکم در ترکیه و به‌ویژه آقای اردوغان رئیس‌جمهور این کشور از طرف دیگر، کلید زد. انفجار مَهیب دو بمب قدرتمند توسط نیروهای وابسته به قدرت حاکم در روز ۱۸ مهرماه در صفوف هزاران تظاهرکننده‌ای که با شعار ”صلح برای دموکراسی“ برای ابراز مخالفت با سیاست‌های دولت اسلام‌گرای اردوغان گرد هم آمده بودند، نزدیک به ۱۳۰ کشته و صدها زخمی به‌جا گذاشت. سازمان‌دهندگان این تظاهرات اعتراضی نیروهای چپ و ترقی‌خواه، سندیکاهای کارگری ترکیه، و طرفداران صلح و از جمله حزب دمکراتیک خلق‌ها  (HDP)بودند که در هفته‌های آخر کارزار انتخاباتِ زودرس پارلمانی پیشِ روی، سیاست‌های مُخرّب دولت حزب ”عدالت و توسعه“ و رئیس‌جمهور اردوغان در منطقهٔ خاورمیانه را هدف قرار داده بودند. حزب ”عدالت و توسعه“ تلاش دارد تا با کسب اکثریت مطلق در پارلمان این کشور و ایجاد اهرم‌ها و زمینه‌های لازم برای تغییر قانون، حاکمیت دیکتاتوری نیروهای وابسته به اسلام سیاسی در ترکیه را نهادینه کند. زمان‌بندی، هدفِ انتخاب شده برای این بمب‌گذاری، شدّت یافتن حمله‌های دولت ترکیه به نیروهای کُرد، و اظهارنظرهای مقام های آمریکایی و اتحادیهٔ اروپا در روزهای بعد، و از جمله پیشنهاد قبول پیوستن ترکیه به اتحادیهٔ اروپا را نمی‌توان بدون ارتباط به رخدادهای فاجعه‌بار اخیر دانست.  
در ارتباط با فاجعهٔ بمب‌گذاری تروریستی در تظاهرات مسالمت‌آمیز قانونی در آنکارا، حزب‌های چپ و ترقی‌خواه ترکیه انگشت اتهام خود را متوجه نیروهای وابسته به محافل واقعی قدرتِ پشتِ صحنه در کشور ترکیه کرده‌اند که عضو فعّال پیمان نظامی آتلانتیک شمالی ”ناتو“ است. صلاح‌الدین دمیرتاش رهبر ”حزب دموکراتیک خلق‌ها“ که از سوی نیروهای چپ، و  به‌ویژه هواداران ”حزب کارگران کردستان“ حمایت می‌شود و چند ماه قبل برای اوّلین بار توانسته بود بیش از 10 درصد آرای عمومی (حداقلِ لازم برای حضور در پارلمان آن کشور) را به دست آورد، در سخنانی در روزهای اخیر  ضمن آنکه به نقش پشت پردهٔ دولت ترکیه اشاره کرد، در مورد پیامدهای خطرناک این اقدام جنایت‌آمیز نیز هشدار داد.  اینکه دولت ترکیه در طول هفته گذشته دیدگاه‌ها و مواضع خود در مورد اوضاع سیاسی سوریه و مداخلهٔ مستقیم نیروی هوایی روسیه را فعّالانه و از نزدیک با اتحادیهٔ اروپا هماهنگ می‌کند، مخالفت خود را با حمایت بین‌المللی از کُردهای سوریه آشکارا و به طور رسمی اعلام می‌کند، و وحدت نظر خود با عربستان سعودی در مورد آیندهٔ سیاسی سوریه را مورد تأکید قرار می‌دهد، همه می‌تواند اجزای سیاست اعلام نشدهٔ بازگشایی جبههٔ جدیدی در منطقه برای رودررویی با روسیه باشد. واقعیت این است که به دلیل موضع‌گیری‌های جناح‌های قدرتمند رژیم ولایی ایران و اظهارنظرها و عملکردهای ضدملّی، و نابخردانه  سران سپاه، جمهوری اسلامی ایران نیز ممکن است در باتلاق خطرناکی درگیر شود که پیامدهای آن کمتر از پیامدهای فاجعه‌بار پروندهٔ هسته‌یی نخواهد بود.
آنچه مهم است این است که گسترش جنگ و درگیری در هفته‌های گذشته زیر پوشش همیاری برای پایان دادن به ناآرامی در کشورهایی مطرح و توجیه می‌شود که آتش جنگ و درگیری در سال‌های اخیر پیامدهای  انسانی و سیاسی ویرانگری در آن کشورها داشته است.  
در بیانیهٔ پیش‌گفتهٔ حزب‌های کمونیست منطقه آمده است که: ”تحلیل ما این است- و روند رخدادهای سال‌های اخیر نیز نشان داده است- که امپریالیسم آمریکا خط‌مشی راهبردی ”چندجانبه“ای را برای مهار کردن خاورمیانه دنبال می‌کند که حول مناسبات و نقش‌های تازه‌ای تنظیم شده است که آمریکا برای ایران و ترکیه و عربستان سعودی و مصر و اسرائیل در نظر گرفته است. آمریکا هم‌زمان که از برخی از روندها و رخدادها در ارتباط با هر یک از بازیگران کلیدی این منطقه پشتیبانی می‌کند، در برابر برخی دیگر می‌ایستد. این کشور با استفاده از شیوهٔ ”تهدید و تطمیع“ تلاش می‌کند از ناآرامی‌ها و درگیری‌های داخلی بهره‌برداری کند و این امر سبب تشدید تفرقه میان گروه‌های فرقه‌گرا و وخیم‌تر شدن وضعیت منطقه شده است.
”...
عربستان سعودی و ترکیه و اسرائیل از سیاست آمریکا در مورد همکاری و همراهی با یک ایران قدرتمند که نفوذ چشمگیری در بخش‌های معیّنی از منطقه دارد، رضایت ندارند. یکی از پیامدهای این وضعیت، بالا کشیدن شدید شعله‌های جنگ‌های نیابتی در شماری از کشورهای منطقه... بوده است که خود پیامدهای انسانی، اقتصادی، فرهنگی و زیست‌محیطی فاجعه‌باری داشته است.“
حزب تودهٔ ایران در توافق کامل با آن بیانیهٔ مهم معتقد است که اگر با این تلاش و فشار برای دامن زدن به درگیری‌های قومی و مذهبی و جنگ و تروریسم در منطقه مقابله نشود و جلوی آن گرفته نشود، این وضع به‌‌سرعت می‌تواند به کشورهای دیگر نیز سرایت کند که پیامدهای تصوّرناپذیری خواهد داشت. به باور ما، در کارزار مقابله با تلاش‌هایی که برای تجزیهٔ کشورهای منطقه بر اساس مرزبندی‌های قومی و مذهبی صورت می‌گیرد، نیروهای چپ، ملّی، صلح‌دوست، و ترقی‌خواه در منطقه مسئولیتی تاریخی دارند. با سیاست گسترش جنگ باید مقابله کرد. باید از این تله حذر و آن را افشا کرد.

به نقل از «نامه مردم» شماره ۹۸۴ ۲۷ مهرماه ۱۳۹۴

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: