نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2015-09-20

نویدنو  29/06/1394 

 

جرمی کوربین : چپ گرا ترین رهبری که حزب کارگرتا امروز داشته است

طارق علی – برگردان : هاتف رحمانی

طنز های تاریخ هرگز از شگفت انگیزی باز نمی مانند. با در نظر گرفتن هرملاکی ، جرمی کوربین چپ گرا ترین رهبر در تاریخ حزب کارگر است. او می داند آن هایی که در خارج کارهای شیطانی انجام می دهند بعید است در کشور خیلی بهتر عمل کنند. او ثابت قدم ترین عضو ضد امپریالیست پارلمان است. مقایسه ای با پیشینیان سیاسی او این حکم را ثابت می کند. سوسیالیسم عرضه شده از سوی کیر هاردی در میدان های نبرد جنگ جهانی اول ، همراه با آرتور هندرسون به کابینه جنگی للوید جرج خدمت می کرد . 

رامسی مک دونالد ، اولین نخست وزیر حزب کارگر ، دوک ها و دوشس های بالای جامعه را تقدیس کرد و به داخل شدن حزب کارگر به درون یک دولت ملی پایان داد و حزب را چند پاره کرد .مسئله قطع  شدن مزایا بود. جرج لانسبری ، که باقی مانده ها را هدایت می کرد ، به اندازه کافی مرد آراسته ای بود و به شدت مورد احترام اما بسیار درگیر پرستاری از حزب پاره پاره بود تا داشتن اندکی تاثیر .

کلمنت اکلی از نظر داخلی اصلاح گر کبیری بود ، اما از نظر خارجی دولت او بمباران هسته ای هیروشیما وناکازاکی را تایید کرد ، از ارباب های جدید جهان در واشنگتن دلجویی کرد و هر تصور سیاست خارجی مستقل را رد کرد و وزیر های او با سر های از تن جدا  شده چریک های کمونیست مالزیایی که بریتانیا به حمله و شکست آن ها کمک کرده بود عکس گرفتند. پیشینه جنگ داخلی در یونان بهبود بزرگی در آن چه از سوی پیر مرد در داونینگ هاوس آغاز شده بود نبود .  

هارولد ویلسون ثروت را باز توزیع کرد اما از سیاست خارجی امریکا در ویتنام پشتیبانی کرد ، مایکل فوت بعنوان رهبر اپوزیسیون حامی متعصب جنگ مارگارت تاچر برای باز پس گیری مالویناس / فالکلند بود. پیروزی نیل کیناک خروج گرایشی رزمنده بود اما او در شکست دادن محافظه کارها شکست خورد . جان اسمیت قبل از آن که مورد آزمایش قرار گیرد در گذشت . 

دو قلو های تاچری به دنبال اسمیت آمدند. تونی بلر/ گوردون براون با تقسیم قدرت از طریق ایجاد دو دسته تشنه قدرت که هیچ تفاوت سیاسی نداشتند جز آن که بلر هم تشنه قدرت بود وهم تشنه پول موافقت کردند. او جنگ های یوگسلاوی و عراق را به ما داد ، که دومی خوشبختانه به آسیب پذیری سرمایه داری مالی شده بی توجه بود و میلیارد ها دلا پول مالیات دهنده ها را برای تامین مالی تعدادی از بانک ها یی که باید ( پس از پرداخت پول سپرده گذارها) رها می شدند تا زوزه گوش خراش بکشند صرف کردند. هر دو آن ها حزب کارگر را با خنثی کردن قدرت مذاکره حزب بوروکراتیزه کردند ، و آن را به نسخه نخ نمای حزب دموکرات امریکا فرو کاستند. همه نمایش، بدون استحکام. آن ها حق عضو های حوزه انتخابیه حزب کارگر را برای انتخاب نامزد های پارلمانی ممکن خود بی اثر کردند . این تنها راهی بود که آن ها توانستند تکه نسبتا بزرگی از عضو های پارلمانی حزب کارگررا به مجموعه ای از پسرها ودختر های  پیام آور  بسیار سریع در کنار ارابه ران ها تغییر دهند .   

سه نفر از آن ها در نمایش عادی در کارزار اخیر برای موفقیت اد میلیبند ، یک عدد دیگر خود شرکت داشتند . مضحک آن است که اصلاح سامانه انتخاباتی حزب از سوی میلیبند برای آرام کردن بریتانیایی ها و دوستان رسانه ای خود  با حذف باقی مانده قدرت سندیکایی در حزب و بازکردن راه خارجی ها به داخل حزب طراحی شده بود با اندک امیدی که رای دهنده های متجانس بیشتر می توانند سلطه سیاست های افراطی مرکز را تضمین کنند. آن ها بسیارمطمئن بودند که بریتانیایی های اندکی رای های پارلمانی مورد نیاز را به کوربین می دهند تا بعنوان یک چپ سمبلیک بایستد و گشاده دستی حزب را افشا کند و به گوناگونی دل ببندد. 

چه کسی می توانست فکر کند که انفجار پیش از موقع می تواند چنین شورانگیز باشد ؟ قطعا نه کوربین و نه هیچ کس دیگرچنین فکری نمی کرد . گاردین از کوپر حمایت می کرد ، ستون نویس بلری آن با رعشه از خشم و سرزنش دایناسور ایسلینگتون ، فراموش کرد که دایناسور های  توده جوان بسیار محبوب و از گونه های گم شده اند . دیلی میرر از بورن هام حمایت می کرد .  

هر کسی که کوربین را می شناسد یا می بیند و می شنود نمی تواند در اعتبار او شک کند. من در چهل سال گذشته  روی کرد های متعددی را با او در میان گذاشتم . در موضوع های کلیدی او پایدار باقی مانده است . آن چه او را به روی کردن به جوان ها ناچار کرد - که کارزار را به یک جنبش اجتماعی تغییر دادند - دقیقا همان چیزی بود که سیاست سنتی و محفل های رسانه ای با آن بیگانه بودند.

کوربین ساده ، استدلالی ، به علاوه چپ گرا بود ، که می خواست خصوصی سازی راه آهن و تسهیلات زندگی، وغیره را لغو نماید . بسیاری از کسانی که برای رای دادن به او ثبت نام کردند به این خاطر و به خاطر گسست از معجون های ملایم ، رنگ پریده ، عاری از قوه تخیل و مال اندیشی با جلوه ابدی حزب کارگر جدید چنین کردند.

بعنوان یک حزب کارگری ، کوربین تغییر های اسکاتلند را دست کم گرفته بود ، اما همین ها بودند که عملا به کارزار او کمک کردند. یک گروه حزب ملی اسکاتلند در پارلمان که می خواست سه شاخه ای تکراری و گران قیمت را سنگر کند ، در یک نطق هیجان آور توسط مایری بلک 18 ساله که محافظه کار ها را به هیاهو وا داشت از حزب کارگر خواست به اپوزیسیون بپیوندد. صداقت و راستی او قابل اعتراض نبود . آن سخنرانی به یک حس جهانی تبدیل شد ، و در توئیتر و فیسبوک سراسر جهان منتشر شد . آیا کسی تا این حد پایین  در حزب پارلمانی کارگر وجود داشت که بتواند با یک چنین عملکردی همتایی کند ؟ همه این به کارزار کوربین یاری کرد. اگر اسکاتلند آری ، چرا انگلستان نه ؟ 

چه چیزی آینده را تعیین می کند؟ همان گونه که عضو های حزب کارگر چپ گراترین رهبر خود را انتخاب کردند ، اکثریت قدرتمندی از حزب کارگر پارلمانی در چنگ مرگ راست قرار دارد . هر کسی به سخنرانی پذیرش صادق خان پس از نامزدی بعنوان گزینه شهرداری برای اداره لندن گوش کند می تواند متوجه تفاوت با کارزار کوربین شود. کلمه های مبتذل خان یاد آوری کننده آن بود که کوربین در داخل حزب پارلمانی کارگر چگونه منزوی خواهد شد .

او چه خواهد کرد ؟ آن ها چه خواهند کرد ؟

کوربین به صورت تکان دهنده ای حزب را به اتحاد پشت خود فرا خوهد خواند. اما هیچ راه خروجی از این واقعیت که اکثریت حزب پارلمانی کارگر با سیاست های او مخالفت می کند وجود ندارد . من فکر می کنم  آن ها به خسته کردن او و برای مصالحه اجباری پشت مصالحه جهت بی اعتبار کردن اوتلاش خواهند کرد ( تسپیراس یونان را به خاطر آورید ) اما به این که آیا موفق خواهند شد شک دارم . کوربین موضوع های کلیدی را که مصالحه روی آن ها امکان پذیر است می شناسد . او به اندازه کافی برای آن ها مبارزه کرده است . نزدیکی او به برنامه سبز یک راز نیست و تنها عضو پارلمانی سبزاکنون یک حامی استوار دارد . باز پس گرفتن حمل ونقل عمومی از استفاده چی ها عامل دیگری است ، مسکن همگانی ارزان برای جوان ها و سال خورده ها به باز سازی جامعه ها یاری خواهد کرد . یک رژیم مالیاتی تنومند که از دهه ها امتیاز داده شده به ثروت مند ها جلوگیری کند تهاجم شدید از سوی شهر و محفل های رسانه ای و سیاسی آن را از بند رها خواهد کرد ، اما کاملا ضروری است . از اواخر دهه 1970، باز توزیع ثروت به سود ثروتمند ها و بسیار ثروتمند ها در بریتانیا سریع تر از هر کشوری در سازمان همکاری وتوسعه اقتصادی (OECD) بالا رفته است . 

بر خلاف کابینه بلر ، کوربین به قدرت به خاطر شخص خود یا انباشت ثروت شخصی علاقمند نیست . آن ها سرانجام با خوشحالی از ریاضت پشتیبانی کردند و کامرون هیچ تفاوتی با بلر ندارد . خواهیم دید . مهم نیست چه اتفاقی می افتد  اما دیگر برای بی بی سی  خود سانسور امکان پذیر نخواهد بود که دیدگاه های مورد حمایت از سوی رهبر جدید حزب کارگر را از پرده به دور نگه دارد . زنده مرده ، اگر چه موقتا ، درهم شکسته شده بود . سیاست های انگلیسی دوباره به زندگی باز گشته است . 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: