نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2015-09-09

نویدنو  18/06/1394 

 

بازگشت سوسیال دموکراسی ؟

وی جی پراشاد – برگردان : هاتف رحمانی

 

در هر دوسوی آتلانتیک ، آژیر های سوسیال دمکراسی به صدا در آمده است . درپادشاهی متحده  (بریتانیا) ، سوسیال دموکراسی در قالب سیاست مدارمتمایل به چپ جرمی کوربین باز پدید شده است که رهبری حزب کارگر را به چالش می کشد . در ایالات متحده امریکا ، سوسیال دموکراسی به صورت برنی ساندرز سوسیال دموکرات پدیدار شده است که ظهورخود را بعنوان برنده احتمالی قدرتمند برای نامزدی ریاست جمهوری حزب دموکرات آماده می کند.در کانادا ، توماس مولکیر از حزب دموکراتیک نوین در انتخابات فدرال 19 اکتبر 2015 سبقت را برد. احتمال دارد که حزب دموکراتیک نوین ، که قبلا انتخابات استانی البرتا را جارو کرد، بتواند محافظه کار ها را شکست دهد.کلام های به خاک سپرده شده علیه نابرابری درآمدی و چند پارگی اجتماعی بار دیگر می تواند در جریان اصلی رسانه ای شنیده شود . این ها سنت هایی هستند که در دهه 1980 سوزانده شده بودند . در ویرانه بحران های مالی ، سوسیال دموکراسی  خروج را آغاز کرده است .   

در بریتانیا ، پدیداری کوربین هشدارها را در مشاجره رهبری حزب کارگر آشکار کرده است . کوربین یک سوسیالیست سبک قدیمی است – ناراحت درسالن ملاقات  و خوشحال در خیابان ها . او در آهنگری کارگر جدید ، "راه سوم" تونی بلرتراشیده نشده است . در واقع ، بلر تمام قد به کوربین بعنوان بازگشت به دهه 1980 حمله کرده است . بلر نوشت " جرمی کوربین هیچ چیز جدیدی عرضه نمی کند. کسانی از ما که در دهه 80 سراسرآشفتگی زندگی می کرد هر خط این دست خط را می شناسد ."    

برنامه کوربین در بخش اعظم خود با سنت سوسیال دموکراتیک – دخالت دولت برای اجرای خدمات همگانی ، پایان دادن به دخالت نظامی قلدرانه ، و مالیات های بالاتر بر ثروت – نوشته شده است . موضوع های اندکی کوربین را از مایکل فوت و تونی بن جدا می کند ، هر دو پرچم دار سوسیال دموکراسی گذشته در (حزب ) کارگرهستند. ظهور کوربین راه سوم را تهدید می کند. او می خواهد (حزب ) کارگر را دوباره به سوسیالیسم ، که مورد لعنت بلر است باز گرداند.

در امریکا ، ساندرز بار دیگر تبار فراموش شده حزب دموکرات را زنده نموده است – چیزی که در حوزه سیاسی از زمان کارزار های جسی جکسون در1984و 1988برای نامزد ریاست جمهوری دموکرات دیده نشده است . ساندرز احساس های مردمی را علیه آن چه که جنبش اشغال  آن را "یک درصد" نامید به کار گرفته است . او به طور مرتب ازآن نوع تصوربرای صحبت در باره نابرابری در آمدی در امریکا استفاده می کند. ساندرز در یک سخنرانی در ویسکانسین در برابر بیش از 10.000 نفر گفت " موضوع ثروت و نابرابری در آمد ، به عقیده من ، مسئله بزرگ اخلاقی زمان ماست ...چیزعمیقا نادرستی وجود دارد وقتی که امروز راس یک دهم از یک درصد تقریبا ثروتی بیش از 90 درصد پایینی ها دارد. " 

فشار قدرتمند ساندرز علیه نابرابری در آمدی  هیلاری کلینتون رقیب او برای گرفتن بلیط (حزب) دموکرات را وادار کرده است که حرکت های پوپولیستی کمتری بکند . هیلاری کلینتون متعهد شده است مخارج آموزش وپرورش و زیر ساخت ها را بعنوان یک پادزهر برای نابرابری ها افزایش دهد.ساندرز عمیقا به جهش سوسیال دموکراسی فشار می آورد – او خواهان مالیات برای ثروتمند ها ، انحلال بانک ها ، رایگان کردن تحصیلات دانشگاهی ، افزایش حداقل مزد ، و تجدید نظر در موافقت نامه های تجاری  است که به خون ریزی صنعت امریکا کمک کرد .  

حزب دموکراتیک نوین مولکیر تحت رهبری اودری مک لاگلن در دهه 1990 ارتباط خود را با سوسیالیسم کانادایی قطع کرد .با این که مک لاگلن تفکر " راه سوم " بلر را پذیرفت ، اما نتوانست موفقیت انتخاباتی او را تکرار کند. حزب دموکراتیک نوین، تحت رهبری او به موازات حرکت کانادا به راست کوچکتر شد .هیچ یک از تسلیم های حزب دموکراتیک نوین در آن دوران به سود آن عمل نکرد .حزب دموکراتیک نوین ،  با تایید بسیاری از اصول محافظه کارها کشور را تحویل محافظه کار ها داد . در میانه کارزار انتخاباتی 2004 ، جک لیتون ، رهبر حزب دموکراتیک نوین حزب خود را با نیروی اراده و در باتلاق ناامیدی به سمت چپ راند .  

ترکیبی از حمایت اتحادیه های کارگری وپوپولیسم بومی گرا به حزب دموکراتیک نوین اجازه می دهد رای دهنده ها را ازدامنه ای از پیش زمینه های ( مختلف) بیرون کشد . عرصه های زیادی وجود دارد که مرغزار پوپولیسم حزب دموکراتیک نوین را با پوپولیسم جدید انگلیسی ساندرز مرتبط می سازد .هر دو منتقد قدرتمند ثروت زیاد هستند ، اما قادر به ارائه راه خروج متفاوتی از مشکل های موجود نیستند. حتی اگر حزب دموکراتیک نوین پیروز انتخابات شود ، قادر به حکومتی فرا تر از چپ محافظه کارها نخواهد بود . تعهد مولکیر به افزایش بودجه برای پلیس دلالتی زود رس حاکی از تسلیم حزب اوست .

سوسیالیسم نئو لیبرال

یکی از مشکل های مشترک بین کوربین ، ساندرز و مولکیر آن است که هر سه آن ها سوسیال دموکرات هایی در محیطی ناسازگارند.سوسیال دموکراسی اوایل قرن بیستم بر نظریه های جان مینارد کینز و سنت های لیبرال سوسیالیست ادوارد برنشتین و جامعه فابین تکیه داشت .این سنت استدلال می کرد که ، سرمایه داری نسبت به زمان آغاز دشوار خود ملایم تر شده است . هیچ امکانی برای گسستن از سرمایه داری– مگر سرمایه داری تولیدی با چهره ای انسانی - وجود نداشت .

آن چه دولت های این سنت وظیفه داشتند انجام دهند دخالت در اقتصاد از طریق برنامه ریزی و رفاه اجتماعی برای بهبود پی آمد های نابرابر سرمایه داری بود . برنامه گودزبرگ 1959 حزب سوسیال دموکرات المان ازارثیه حزب سوسیال دموکرات در مارکسیسم گسست . هدف تازه آن لیبرال سوسیالیسم بود . سه سال قبل آنتونی کورسلند حزب کارگر بریتانیا در " آینده سوسیالیسم " استدلال کرده بود که حزب او باید برای " مساوی کردن توزیع خدمات و امتیاز ها " بجنگد " تا جایی که درجه لایه بندی طبقاتی ،و بی عدالتی گسترده و نارضایی عمومی را کاهش دهد". این حد سوسیال دموکراسی قرن بیستم بود . بین سال های 1945و 1979 ، اجماع گسترده ای در مورد این مسیر وجود داشت . ایده های محافظه کارانه تا حد زیادی بی اعتبار شده بودند . تا جایی که  ریچارد نیکسون رئیس جمهور محافظه کار امریکا هم  درسال 1971 اعلام کرد " من در اقتصاد یک کینزی هستم ".

تا اواخر دهه 1970 ، زمینه سوسیال دموکراسی به صورت مصیبت باری تغییر کرد . ثروتمند ها(و شرکت ها) در امریکای شمالی وبریتانیا به اعتصاب عمومی در برابرمالیات ها پرداختند. در آمد برای برنامه های رفاه اجتماعی خشک شدن را آغاز کرد .

نظریه های تازه برای اصلاح  بودجه های متعادل دست دولت ها را از قدرت قرض گرفتن برای پرداخت هزینه های اجتماعی بست .

با رها شدن امور مالی از کنترل کشور ، دولت ها زمان نا مقدوری برای کسب پول داشتند. فن آوری های جدید مانند کامپیوتر ، ماهواره  و کشتی های کانتینر دار به همراه قیمت پایین سوخت و دولت های کمتر قدرتمند در جهان سوم به شرکت ها اجازه داد تولید را در سراسر جهان درهم بشکنند. دیگر کالا ها در کارخانه های منفرد ساخته نمی شدند .

این به معنی آن بود که دولت ها قدرت ملی کردن را از دست دادند . دولت های مخافظه کار و راه سومی رو در رو با بیکاری فزاینده و کاهش توانایی برای پرداخت های رفاه اجتماعی ، نیروهای امنیتی را برای جنگ های خارجی و کنترل اجتماعی داخلی گسترش دادند . عصاره سوسیال دموکراسی خشکید .

در برنامه های کوربین ، حزب دموکراتیک نوین و ساندرز چیزی بعنوان تایید این زمینه جدید وناسازگارگفته  نمی شود. دست های آن ها با قدرت عظیم سیاسی متعلق به ثروتمند ها برای پیش برد برنامه های سیاسی به سود خود بسته است . آن چه کوربین وساندر مطرح کرده اند آن است که کارزار آن ها نه برای کسب قدرت دولتی است و نه قادراست جهت سیاسی را در بریتانیا وامریکا تغییر دهد . ساندرز در آیوا با حقیقت ساده ای ظاهر شد .اوگفت : " مهم نیست چه کسی بعنوان رئیس جمهور انتخاب می شود ، آن شخص قادر نخواهد بود مشکل های عظیمی  را که  خانواده های کارگری کشور ما با آن رو در رویند بیان کند." چرا چنین است ؟ ساندرز گفت :" قدرت امریکای شرکتی ، قدرت وال استریت ، قدرت حامی های کارزار های انتخاباتی چنان عظیم است ، که هیچ رئیس جمهوری به تنهایی نمی تواند در برابر آن ها مقاومت کند. این امر حقیقت دارد . تنها در باره انتخاب برنی ساندرز به ریاست جمهوری صدق نمی کند.  بلکه در باره ایجاد یک جنبش سیاسی ریشه ای در این کشور نیز صادق است ." احساس های مشابه زیادی از سوی کوربین ،  که بیشتر یک مرد جنبش است  تا مرد دولت مطرح شده است .        

جذب کردن محروم ها

کوربین ، ساندرز و مولکیر  بیشتر به همان شیوه ای که سیریزا و پودوموس حذف شده های اروپای جنوبی  را به خود جلب کردند  محروم ها را جذب می کنند. یک مسئله شرکت کوربین در حزب کارگر و شرکت ساندرز در حزب دموکرات آن است که آن ها هم به داخل تشکل های سیاسی که به راه سوم ، به بازار آزاد لیبرالیسم متعهدند انرژی وارد می کنند . برنامه ضد ریاضتی کوربین رای دهنده های اسکاتلندی را که رای های حود را به حزب ملی اسکاتلند ضد ریاضتی داده بودند باز گردانده است .  

ساندرز رای هایی را از حوزه های حزب سبز بیرون می کشد . انتظارنمی رود که هیچ یک از  کارزارها قادر باشند  حزب های خود را دگرگون کنند . به عبارت دیگر ، چشم انداز در امریکا وبریتانیا آن چنان غم انگیز است که مردمی که از وضع موجود ناراضی هستند جای دیگری برای رو کردن ندارند . گروه های کوچک چپ گرا قادر به خروج از انزوای چند دهه ای خود نبوده اند ، وبسیج موضوعی ( علیه وحشیگری پلیس یا حقوق مهاجرها)  نتوانسته است به یک نیروی سیاسی توده ای شکل دهد .

در یک چنین محیط سیاسی تاریکی ، غرولند کردن برای بازگشت این استاندارد های سوسیال دموکراسی دشوار است . آن ها درک می کنند که فهرست های سیاسی آن ها مادامی که صاحبان دارایی هاانحصار فرایند های سیاسی و فرهنگی را در دست دارند نا به هنگام است .  

سرچشمه : کانتر پانچ

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: