نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

2015-02-27

نویدنو  08/12/1393 

 

 

 

کار مبارزه و مراحل انقلاب – بخش اول

احمد سپیداری

 

با نگاهی به بحث های روز در میان نیروهای چپ جوانی که قدم در راه مبارزه برای تحقق بخشیدن به آرمان بزرگ سوسیالیسستی می گذارند، متوجه می شویم، بحث مراحل انقلاب و ماهیت انقلاب پیش رو، به یکی از بحث های جدی تبدیل شده است. براستی موضعگیری درست و کارساز در این زمینه چیست و چگونه می توان از ابهام هایی رهایی یافت که در این زمینه دامن زده می شود؟

 

مراحل انقلاب و تاکتیک های یک حزب سیاسی در برابر آن از جمله بحث های مطرح بین کمونیست ها، چپ ها و سایر نیروهای انقلابی در دورانی طولانی از تاریخ نوین جهان بوده است. این بحث - مراحل انقلاب- اما همیشه با بحث دیگری همراه بوده و مربوط است که در غالب دوگانهٔ «رفرم و/ یا انقلاب» مطرح شده است.

 

بحث انقلاب و مراحل آن همانند بحث انقلاب و رفرم پیشینه ای طولانی در تاریخ چپ دارد. هم مارکس و هم لنین در آثار متعدد خود بنا بر تجربهٔ مبارزات مختلفی که در گیر آن بوده و یا به مطالعهٔ عمیق آن پرداخته اند، بارها به این بحث باز گشته اند و در نوشته های خود، میراثی گرانقدر به جا گذاشته اند. در تمام انقلاب های سیاسی و اجتماعی بعدی در کشورهای مختلف، بویژه چین، ویتنام، کوبا، و یا شیلی و سایر تحولات در آمریکای جنوبی ، و … و انقلاب بهمن، و بهار عربی و … همین چالش ها و مباحثات را شاهدیم. بخش بزرگی از ادبیات مبارزه سیاسی اساسا گرداگرد همین موضوع شکل گرفته و نگاشته شده است.

 

باید دانست نیروهای رفرمیست با عدم اعتقاد به انقلاب و باور به اصلاحات تدریجی (غیر انقلابی) بعنوان تنها شیوه اصلاح امور، سعی کرده اند ضرورتی بعنوان انقلاب را نفی کنند و انقلاب را امری برخلاف اهداف خود دانسته و در بسیاری از موارد حتی انقلاب را مخالف با منافع مردم تبلیغ کرده اند. آن ها گاه انقلاب را چیزی مربوط به گذشته تلقی کرده و آن را پدیده ای دانسته اند که دورانش بسر آمده  ، اما هربار،  در رویارویی با یک انقلاب تازه، دچار تناقض گویی شده و یا برای مدتی به سکوت وادار شده اند.

 

شگفتی آور نیست که لیبرال های مدافع پایان تاریخ و جاودانگی لیبرال دمکراسی به نا گهان مدافع انقلاب های مخملی و حتی شبه انقلابهای فاشیستی (کودتا) همچون رویدادهای فاجعه بار اوکراین شوند.  آن ها فراموش می کنند، دارند از «انقلاب»؟! و (یا به نوعی ضد انقلاب) در برابر اصلاحات تدریجی در درون یک لیبرال دمکراسی دفاع می کنند.

 

انقلاب اما نه با نسخه پیچی این و آن براه می افتد و نه با عدم اعتقاد این یا آن از دستور کار تحولات اجتماعی خارج می شود. به همین دلیل، رفرمیست ها در بسیاری از موارد با نیروهای ارتجاعی حاکم همراه شده و بطور مستقیم در برابر انقلاب و نیروهای انقلابی قرار گرفته اند. آن ها گاه نیز در نهایت به سمت انقلاب چرخیده و برای مدتی هم که شده با آن همراه می شوند. در کشور ما و در انقلاب بهمن ۵۷ نیز همین دوگانگی را شاهد بودیم. بخشی از ملی گراهای رفرمیست به رهبری شاپور بختیار به کمک رژیم شاهنشاهی رفته و همراه با آن در مقابل انقلاب قرار گرفتند، و بخشی نیز مانند جریان ملی مذهبی به رهبری بازرگان با انقلاب همراه شده و در شکل گیری حاکمیت بعد از انقلاب نقش آفرینی کردند.

 

جمله معروف بازرگان در تلویزیون ملی مبنی بر اینکه «ما باران می خواستیم، ولی سیل آمد.» تا مدت ها در همین بحث «انقلاب و رفرم» در سال های اولیه انقلاب مورد استناد قرار می گرفت.

 

در سی پنجمین سالگرد جمهوری اسلامی مبتنی بر دیکتاتوری ولایت مطلقه فقیه، یعنی رژیم عملا موجود حاصل از شکست انقلاب، نیز بار دیگر با همین بحث رفرم یا انقلاب رو به روییم. امروز، اصلاح طلبی یا رفرمیسم توسط جریان اصلاح طلب ها (دوم خرداد) نمایندگی می شود. اندیشه پردازان جریان اصلاح طلبی سال هاست پرچم دار دیدگاه های رفرمیستی در کشورمان شده اند. البته باید متوجه بود که آن ها  از تناقضی ذاتی در این زمینه رنج می برند، چرا که علیرغم نظریه پردازی های پر زرق و برق و پرتکرارشان، خود زاده یک انقلاب اند و اگر انقلاب بهمن نبود، اساسا بعنوان یک نیروی سیاسی، وجود تاریخی نداشتند که امروز در باره جاودانگی روش های رفرمیستی نظریه پردازی کنند. آن ها بنا بر هزار و یک دلیل هنوز هم نمی توانند و نتوانسته اند با انقلابی که از آن بر آمده اند و حاصل تغییر ماهیت ها و شکست درونی آنند، تسویه حساب کنند. به همین دلیل، اغلب رهبران و اطاق های فکری آن ها به انقلاب بهمن (انقلاب اسلامی) که می رسند، یکهو انقلابی می شوند و ناچارا از انقلابی که به آن ها هویت بخشیده، دفاع می کنند. تعداد کمی از آن ها را می توان یافت که همراه با سکولارهای سوسیال رفرمیست به یاد شاهپور بختیار افتاده و به «ارزش های نهفته در روش های سیاسی رفرمیستی» او پی برده و اینجا و آنجا برایش بزرگداشت  می گیرند.

بخش بزرگی از اصلاح طلبان در تجربه جنبش سبز، به همراهی با تحولات عمیق تر اجتماعی گرایش نشان دادند و به همین دلیل، با مزین شدن به نشان افتخاری «فتنه گری» از طرف بارگاه خامنه ای، دستگیر و راهی زندان شده و یا در حصر و تحت کنترل شدید امنیتی قرار گرفته اند.

 

با این مقدمه به بحث ابتدایی خود باز می گردم و سوال را بدین شکل مطرح می کنم: انقلاب یا رفرم و اگر انقلاب، چگونه و در طی کدام مراحل.

ادامه دارد ...

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: