نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

2014-04-21

نویدنو  01/02/1393 

 

 

آیا دولت خواهد شنید؟

اکرایین : دروغ ها و واقعیت ها

آندره ولچک – برگردان : هاتف رحمانی

کیف .

دو خواهر زیبای اسلاو، اکرایین وروسیه ، علیه یک دیگر صف آرایی کرده اند: موی بلند پرواز کننده در باد ، چشم های آبی خاکستری منفعل خیره شده به پیش ، اما هم زمان  با انتظار و عشق .

تنها یک لحظه ،یک حرکت اشتباه ، یک کلمه ، و دو کشور، دو متحد ، دو فرهنگ تقریبا یکسان ، به راحتی می توانند گلوی  یکدیگر را بدرند... کلمه های متفاوت ، حرکت های متفاوت ،و آن ها می توانند  بی درنگ حتی یک دیگر را در آغوش گیرند.

آیا  دارند به سوی جنگ ، ستیزه یا در بر گرفتن یک دیگرحرکت می کنند؟ آیا به سوی کلمه های توهین آمیز یا صلح آمیز حرکت می کنند؟

مسخره آن که هیچ اختلاف "خود رویی" بین دوملت وجود ندارد. بذر های این بد گمانی و تراژدی احتمالی ، از سوی خارجی ها کاشته می شود ، و از سوی تبلیغات بد خواهانه آن ها پرورش می یابد . 

همان گونه که سرگئی کیریچوک رهبر جنبش ترقی خواه "بروتبا" توضیح داد :

" من در اینجا با دخالت گسترده امپریالیسم غربی مواجهیم. امپریالیست ها از طریق شبکه عظیم ان جی او ها و از طریق سیاست مدارهای متمایل به غرب یک پارچه شده در موسسه غربی عمل می کردند. دیپلمات های غربی اظهار داشتند که آن ها بیش از 5میلیارد دلار برای " توسعه دموکراسی در اکرایین" سرمایه گذاری کردند. این چه نوع سرمایه گذاری است ؟ این مبلغ چگونه هزینه شد؟ ما واقعا نمی دانیم ، اما می توانیم شبکه گسترده عمل کرد نماینده های امریکا را در داخل بسیاری از سازمان ها وجنبش های کلیدی مشاهده کنیم .  

مشاهده می کنیم که این "دموکراسی های غربی" اصلا  نسبت به رشد  جنبش های راست افراطی ، نازی  نگران نبوده اند. آن ها برای استفاده از نازی ها بعنوان نیروی مسلح واقعی در برانداختن یاناکویچ حاضر بوده اند.

رئیس جمهور یاناکویچ عملا  از همان آغاز در کل سیاست مداری هوادار غرب بود . و "گناه" او تنها تلاش او برای به حداقل رساندن خسارت بعدی بود که می توانست پس ازاجرای منطقه آزاد تجاری با اتحادیه اروپا ، چیزی که غرب بر آن اصرار داشت ، رخ دهد. " 

***

اکنون میدان ، میدان اصلی کیف جایی که انقلاب  در آن رخ داد ، زخمی ، درهم سوخته ،وهم آور است .

دست راستی ها ، ملی گراهای افراطی ، جوان ها ومرد های نه خیلی جوان با کله های تراشیده شده ، پیاده رو ها را ،با سردر گمی ، اغلب با چشم های تحریک آمیزتماشا می کنند.

بسیاری از آن ها اکنون ترافیک را کنترل می کنند ،و مانند تایلند که دست راستی  ها نیز اخیرا "اعتراض " کردند ، تصمیم می گیرند که چه کسی می تواند عبور کند و چه کسی نمی تواند. قانون آشکارا وبه روشنی در دست آن هاست ، یا صریح تر ، در منطقه میدان آنها قانونند. نشانه های مذهبی به ناگهان همه جا ظاهر شده اند ، در حالی که یادبود های قهرمان های انقلاب و جنگ جهانی دوم مورد بی احترامی قرار دارند.

در مرحله موقت به کار رفته از سوی افراطی های راست گرا ، تصویر عظیمی از عیسی ونیز مریم باکره وجود دارد

اما بسیاری از راست گراها در کل درهم وبر هم هستند، آن ها عصبانیند، چون یکی از رهبر های آن ها ، الکساندر موزیچکو ، تنها یک روز قبل کشته شد .

اوله اونوروژنکو در حال سخنرانی است . او عصبانی ، بر انگیخته است ، دولت را ، همان دولتی که افراد او از طریق کودتا اندک زمانی پیش به قدرت رساندند  ، به کشتار سیاسی متهم می کند. او به " دومین مرحله انقلاب" فرا می خواند ، انگار که پیش از این مرحله گذشته  نتوانست به اندازه کافی وحشتناک باشد .

دوست من الکساندر توضیح می دهد :" این دارد به یک  اشفتگی عظیمی تبدیل می شود . غرب تمام  نیروهای فاشیست و ملی گراهای افراطی را برای نابودی دولت قانونی اکرایین مورد استفاده قرار داد ، اما به صورت پارادکسیکالی ، این راست گراهای افراطی  در واقع  مخالف ناتو و تمام موافقت نامه ها با اتحادیه اروپا هستند. "

سناریو افغانستان ، القاعده ، در اندازه ای مختصر و کوچکتر: استفاده از تمام نیروها ، تمام رادیکال ها ، تا جایی که بتواند نابودی اتحاد شوروی و بعد ، روسیه را مدیریت کند .

الکساندر ، افسر امنیتی سابق ارتش پیش بینی می کند " آن ها به زودی گیس یک دیگر را خواهند کشید."

***

اتوموبیل در حال طی کردن بزرگرا ه  4باندی پر دست انداز بین کیف واودسا است . سه نفر در اتوموبیل هستیم – مترجم من ، دیمتیتری از تارنگاشت  liva.com  ومن . ما با ترک کبف در بامداد ، اصطلاحا با سرعت 160کیلومتر در ساعت به سوی اودسا پرواز می کنیم .مزرعه های گسترده اکرایین ، که قبلا " سبد نان" اتحاد شوروی خوانده می شد ، به صورت آزارنده ای ناهنجار به نظر می رسند . برخی  درحال سوختن هستند.

می پرسم  " اینجا چی عمل می آید ؟"

هیچ کس نمی داند ، اما هردو دوست من تایید می کنند که ، بعد از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی ، اکنون تقریبا همه چیز در اکرایین درحال فروپاشی است و این شامل صنعت وکشاورزی هم می شود . جاده ها هم استثنا نیستند.

دیمتری توضیح می دهد " آن ها در طی دو دهه گذشته تنها سر در ها را ساختند ، هسته ، ماهیت در عصر شوروی ساخته شده بود . و اکنون همه چیز در حال فرو پاشی است ."

***

من هیچ ایده ای از آن که شماره های رسمی ، آن هایی که می گویند که اکرایین سرانجام بین کسانی که از غرب پشتیبانی می کنند ، وکسانی که احساس می کنند هویت آن ها  به دقت با روسیه ربط دارد تقسیم شده اند از کجا می آیند ندارم . شاید این در غرب اکرایین ، در لوو ، یا حتی در پایتخت – کیف موضوعیت دارد . اما اکرایین غربی تنها چند شهر کلیدی دارد . اکثریت مردم در این کشور 44 میلیونی در جنوب ، شرق ، و جنوب شرقی  ، در اطراف مرکز های صنعتی ومعدنی عظیم در دونتسک ، دنپروپتروسک ، و کروی روگ متمرکز شده اند .ائدسا در جنوب واقع شده است ، وخارکف " پایتخت دوم" در شرق. و مردم تمام این بخش از کشوربیشتر روسی صحبت می کنند. و آن ها می بینند اخیرا در کیف بعنوان یک  کودتای بی تعارف ، رهبری شده وحمایت شده از سوی غرب چه اتفاقی افتاده است .

***

من پیاده از پل عبور می کنم و از گارد مرزی ترانس نیستریا می پرسم آیا اخیراهیچ خبرنگار خارجی از امریکا یا اتحادیه اروپا رسیده که برای عبور از مرز و دیدن واقعیت ها تلاش کرده باشد دیده است . او با نگاه مبهوتی مرا می نگرد.

من پرندگان سفید ساکن در سطح رودخانه را تماشا کردم ، وسپس به اکرایین باز گشتم

آن جا ، دو بانویی که "بارکاملوت " را اداره می کنند از ما با خوشمزه ترین سوپ برش و پلمنی میهمانی روسی / اکرایینی پذیرایی کردند. تلویزیون روسیه  منفجر شد ف وآن دو زن نمی توانستند صخبت را متوقف کنند ، آن ها رک ، مغرور و نترس هستند. من دوربین فیلم برداریم را روشن کردم ، اما آن ها متوجه نشدند:

الکساندرا تسیگانسکایا ، صاحب رستوران با تعجب می گوید" ببین در کیف چی می گذره . امریکا و غرب این را طراحی کرده بودند، این را آماده کرده بودند ، ماه ها ف شاید سال ها! اکنون مردم اکرایین چنین زخمی هستند، بسیاری از آن ها تنها درگوشی صحبت می کنند. آن ها متحجرند. چنین تنشی همه جا هست ، چیزی که همه باید مراقب آن باشند روشن کردن یک کبریت است که همه چیز را به آتش خواهد کشید ."  

اوجنیا چرونوا ، دوست او تایید می کند:" در اودسا ، مردم روس زبان دستگیر می شو ند ، و همه آن ها راه  کیف را پیش می گیرند. عین همین در خارکوف ، در دونتسک ، وجاهای دیگر اتفاق می افتد . آن ها آن را آزادی بیان می نامند! تمام کانال های تلویزیونی روسیه بسته شده اند . آن چه شما اینجا مشاهده می کنید از سوی مرز پخش می شود. آن ها مردم را مثل گله تهدید می کنند. اما مردم به این عادت ندارند : آن ها قیام خواهند کرد ، مقاومت خواهند کرد! و اگر آن ها را به ستوه بیاورند ، عواقب وحشتانکی خواهد داشت !"

قبل از رسیدن به اودسا ما بزرگ راه را ترک می کنیم وبه سمت شمال شرق ، به سوی مولدوا و ناحیه جدایی طلب کوچک آن به نام ترانسنیستریا می رانیم .

آن جا ، رودخانه کوچورگان شهر اکرایینی کوچورگان و شهر ترانس نیستریان پروومایسک را جدا می کند

من هیچ تانک روسی ، هیچ توپخانه ای را در پروومایسک نمی بینم . با وجود  گواهی گزارش های بی شمار رسانه های جمعی غربی( در شرایط مجرد) بر عکس آن، ابدا در هیچ جا هیچ جنبش نظامی وجود ندارد

هردو زن قطعا روی یک چیز اتفاق نظر دارند :" ما می گوییم ، "روسیه را تحریک نکنید!" روسیه ملت بزرگی است ، متحد تاریخی ماست . روسیه دهه ها به ما یاری داده است ."

من در کوچورگان می شنوم " یک جنگ داخلی" در اودسا می شنوم "یک جنگ داخلی" ، درخارکوف می شنوم "جنگ داخلی"

و همان کلمه ها در اودسا حتی روی بنر های عظیمی نقش بسته اند :" کیف ، مردم گله نیستند!"

شهر اودسا ، جواهر معماری ، یک بخش عظیم جنوب ، اکنون نسبتا آرام ، اما تپنده است . من با مدیرهتل بریستوا تاریخی وبه نحو با شکوهی احیا شده صحبت می کنم ، اما او در انتخاب کلمه هایش بسیار محتاط است . من دخالت غرب در کودتا ، یا آنچنان که بسیاری از مردم در کیف و درغرب  می خوانند در " انقلاب" را یادآوری می کنم  ، اما او به راحتی بی طرفانه سر تکان می دهد .

از خیابان عبور می کنم ووارد تاتر فیلارمونیک اودسا می شوم . زن جوانی به سمت من حرکت می کند با روسی کامل از من می پرسد:" آیا مایلید بلیط مرا داشته باشید ؟ دوست پسر من سر موقع نیامده است ، لطفا بفرمایید ."

نمایش عجیب ، و آشکارا "غیر فیلارمونیک" است . برخی نمایش های جمعی مشهور سنتی اکرایین قدیم را می خوانند ومی رقصند ، اما چرا اینجا واکنون؟ آیا یک حرکت میهن دوستانه است ، یا چیزی دیگر؟

شهر آرام است ، ونیز پله های معروف پوتمکین : که به خاطر یکی از به یاد ماندنی ترین صحنه ها در سینمای جهان ، ازفیلم صامت " رزمناو پوتمکین " کارگردانی شده در سال 1925توسط سرگئی ام ایزنشتاین  معروف است .

همان گونه که هلن گریس پیش از این نوشت : قتل عام پله های اودسا در فیلم سرکوب را ، که عملا در شهر رخ داد ، در یک روی داد نمایشی متراکم می کند ، و این یکی از قدرت مند ترین  تجسم ها از خشونت سیاسی همیشه مورد تایید باقی می ماند .

***

بابوشکا خسته وآرام به نظر می رسد . او به آرامی در داخل زمین تیره ، کاملا تنها ، آشکارارها شده در حال حفاری است . من چند خانه فرو ریخته را در روستایی که تنها چند دقیقه قبل از آن گذشتیم علامت گذاری کردم ، واز راننده خواستم دور بزند ، اما او به روشنی هیچ فوریتی نمی دید و به رانندگی ادامه داد . او توضیح داد :" روستاهای زیادی مثل این خواهید دید " . دیمتری تایید کرد :" چنین روستاهایی در اکرایین همه مثل همند. هزارها از آن ها وجود دارد،  قطعا ، شما آن ها را هر جا که جاده های اصلی را رها کنید می بینید ."

این یکی ، این روستا ، افرموکا نامیده می شود ، ونام مادر بزرگی لیوبو میخائلوونا است .

ما جایی بین شهرهای نیکولایوا و کروی روگ هستیم .

دور وبر ما همه ویرانی زمین های کشاورزی ، کارخانه های کوچک ؛ وخانه هایی است که زمانی به کشاورزها تعلق داشتند. سیم ها از تیرهای چراغ برق ناپدید هستند ؛ وبه نظر می رسد همه چیزمانند فیلم ترسناک علمی تخیلی ساکت باشد . تنها لیوبو میخائیلونا لجوجانه در حال حفر کردن است .

من از او می پرسم برای نجات چه کسی تلاش می کند ، واو پاسخ می دهد که او اصلا تلاشی نمی کند.

  با افسوس می گوید" چه کسی می تواند اینجا تنها با در آمد ماهانه یک هزار هریوان (تقریبا 80 دلار امریکا ) زنده بماند ؟ ما تنها با آن چه که در اینجا می کاریم طاقت می آوریم : خیار ، گوجه ، سیب زمینی ..."

ما از او درباره خرابی خانه ها در همه جای منطقه می پرسم ، و او مدتی سر تکان می دهد ، و تنها پس از آن شروع به صحبت می کند :" مردم خانه ها وروستاهای خود را ترک کردند ، چون کار ندارند . پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، کل اکرایین جدا افتاده بوده است ... مردم درحال رها کردن ومردن هستند. افراد جوان سعی می کنند به خارج بروند ... دولت حتی گاز وآب نوشیدنی مارا دیگر تامین نمی کند. ما به آب چاه محلی عادت می کنیم ، اما آب با کود ها آلوده است – پاک نیست ..."

 می پرسم " قبلا بهتر بود ؟"

چهره او روشن تر می شود . صحبت کردن را مدتی متوقف می کند، خاطره اش را جستجو می کند  ، روزهای طولانی گذشته را به یاد می آورد . بعد پاسخ می دهد :" چطور می توانید حتی پرسش کنید ؟ در دوران اتحاد شوروی همه چیز بهتر بود ، خیلی بهتر! ما همه کار داشتیم وحقوق های مناسب، مستمری ها ... وجود داشت . ما هر آن چه را که نیازبود داشتیم ."

به دور وبرم نگاه می کنم ، به سرعت در می یابم که اکرایین یک بدبختی کامل جمعیتی است : حتی طبق آمارهای رسمی و سرشماری ها ، تعداد افراد ساکن در این کشور از48.457.102 نفر در سال 2001 به 44.573.205 در سال2013 کاهش یافته است .سال های پس از "استقلال" آن ، وبه ویژه بین سال های 1999و2001، اغلب بعنوان یکی از بدترین بحران های جمعیتی در تاریخ مدرن جهان توصیف می شود . در سال 1991 جمعیت اکرایین بیش از 51.6میلیون نفر بود ! تنها کشورهایی که از جنگ های داخلی وحشیانه متاثر هستند کاهش جمعیتی مشابهی را تجربه می کنند.

***

کروی روگ - یا کریوی ریح آن چنان که به زبان اکرایینی شناخته می شود- ، به صورت مستندی مهم ترین شهر تولید فولاد در اروپای شرقی است ، و دارای اهمیت جهانی بزرگ مرکزاستخراج برای آن چیزی است که بعنوان منطقه معدنی اوره - آهن کریوباس معروف است . اینجا کریوروژستا ، یکی از مهم ترین کارخانه های ساخت فولاد در جهان ، شاهد رسوایی های  فساد بیدادگرانه در اولین موج خصوصی سازی بوده است . در طی دومین فاز خصوصی سازی در سال 2005، کارخانه غول پیکر به تصرف غول چند ملیتی هندی ، میتال استیل در آمد (که 4.81میلیارد دلار پرداخت ) ، ونام آن به ارسلور میتال کریوی ریح تبدیل شد . از آن زمان ، تولید به صورت قابل توجهی کاهش یافته است ، و هزارها کارگر بدون تشریفاتی اخراج شده اند..  

طبق کتاب های آماری آرسلورمتال (2007و2008)، تولید فولاد از 8.1میلیون تن در سال 2007، به 6.2 میلیون تن در سال 2008کاهش یافت . در سال 2011، نیروی کار از 55.000نفر به 37.000نفر کاهش یافت ، و مدیریت شرکت هنوز امید دارد که حتی کاهش شغل چشمگیر بیشتری ( زیر 15.000) بتواند مورد گفتگو واقع شود .

اواخر بعد از ظهر ما به در اصلی کارخانه رسیدیم . صدها نفر درحال قدم زدن بودند ، بسیاری از آن ها خسته ،  افسرده و بی میل به شرکت در گفتگو به نظر می رسیدند.  

برخی شعارهای ضد کودتا می دادند ، اما نمی خواستند نام خود را بگویند یا به ضبط ادامه دهند.

سرانجام ، یک گروه زمخت که کارگران فولاد به نظر می رسیدند می ایستند ، و با تندخویی بحث درباره وضعیت کارخانه را با ما آغاز می کنند:

" آیا درک می کنید که ما اینجا چقدر کم حقوق می گیریم ؟ افراد این کارخانه ، بسته به صف خود ، تنها مبلغ 180تا 260 دلار ، یا در بهترین وضعیت 450 دلار در ماه به خانه می برند .  آن سوی مرز ، در روسیه ، در شهر چلیابینسک ، دستمزد ها سه تا 4 برابر بیشتر هستند ! "

دوست او کاملا عصبانی است وفریاد می کشد :" ما آماده ایم ! ما خواهیم رفت ! مردم دارند به پایان می رسند !"  

گرفتن هر حس سیاسی از گروه دشوار است ، اما روشن است که اندیشه ها تقسیم شده اند : در حالی که تعدادی خواستار سرمایه گذاری خارجی  بیشتر هستند ، دیگران خواهان ملی کردن بی درنگ هستند. آن ها مطلقا مشاجره ای با روسیه ندارند ، اما برخی از کودتا در کیف پشتیبانی می کنند ، درحالی که دیگران مخالف آن هستند.

 آشکار است که ، این افراد بیشتر از ایدئولوژی ، خواهان بهبود عملی در زندگی خود ودر زندگی شهر خود هستند.

اولین کارگر فولاد کار توضیح می دهد :" همه ما در بیست سال گذشته شنیده ایم که اوضاع بهتر خواهد شد ، اما ببینید در واقعیت چه می گذرد . میتال به طور دوره ای از پرداختن آنچه بدهی است کوتاهی می کند. مثلا ، من فکر می کنم ماهی 5700 هریوان می گیرم ف اما من کمتر از 5.000 می گیرم . فن آوری کارخانه قدیمی و منسوخ است . سودی که میتال می برد – حداقل اگر بخشی از آن می توانست در اینجا ، در اکرایین بماند ، وصرف ساختن جاده ، یا بهبود تامین آب گردد ... اما آن ها همه چیز را به خارج از کشور می برند."

سرگئی کیریچوک ، روز بعد در خارکف جمع بندی می کند :" مردم تمام جهان برعلیه به اصطلاح "بازار آزاد" مبارزه می کنند ، اما در اکرایین ، مبارزه برای آوردن آن به اینجا ، دلیل اصلی "انقلاب " بود. باور آن واقعا دشوار است ".  

***

مرز بین اکرایین وروسیه ، نزدیک شهر ژوراولوکا ، بین خارکف اکرایین و شهر روسی بلگرود آرام است . هوای خوب  ، صحراهای گسترده و چشم اندازی تقریبا مسطح ، قابلیت دید خوب را برای چندین کیلومتر تضمین می کند. در روز 28 مارس ، زمانی که رسانه های جمعی اکرایینی وغربی در باره نیروی نظامی عظیم روسیه درست در مرز داد وفریاد راه انداخته بودند ، من تنها تعدادی پرنده عصبانی و برج مراقبتی ظاهراخالی دیدم .

رفت وآمد در مرز سبک ، اما  روان بود – وچندین اتوموبیل مسافر از سمت روسیه وارد اکرایین می شدند.

آن چه من دیدم ، هر چند ، چندین تانک اکرایینی در طول بزرگ راه ، درست به اندازه یک پرتاب سنگ از مرز مستقر بودند . تانک ها و خودرو های زره پوش ها وجود داشتند ، و کاملا حرکتی قابل توجه از سربازهای اکرایینی بود.

اگرچه ، روزنامه های محلی ، پرخاشگر وتحریک کننده نبودند:  تیتر های کیف پست فریاد می زند " دولت جنگی !" امروز اعلام کرد" ما 100جت جنگنده ، در راستای  زهر چشم گرفتن از مسکو به آسمان فرستادیم ."

***

واقعیت اساسا به شدت با "دروغ های شاخدار" ، خریداری شده  و تکثیر شده از سوی خروجی های رسانه های جمعی غربی  و "روزنامه های آزاد اکرایینی" تفاوت دارد.

در خارکف ، پرچم های شوروی ، نزدیک به پرچم های روسی بسیار در باد پرواز می کنند . هزارها نفر در آن روزهای طوفانی 28 و29 مارس در برابر مجسمه عظیم لنین جمع شدند.

صحبت ها آتشین وستایش آمیز بود . جمعیت خشمگین با  دیدن اعلامیه هایی  که اعلام می کرد قدرت های غربی "کودتای فاشیستی در کیف" را بر انگیخته بودند با صدای بلند فریاد می زنند :" روسیه ، روسیه !"

زن های سالخورده ، رهبر های کمونیست ، و دوست من سرگئی کیریچوک ، ونیز افرادی از سازمان های همبستگی بین المللی ، سخنرانی های آتشین می کنند. ظاهرا ، دولت کیف قطع مزایای اجتماعی اندک که باقی مانده بود، از جمله کمک رایگان درمانی را آغاز کرده است. چندین بیمارستان می رفتند تا به زودی تعطیل شوند.

مردم ، برای دفاع از خود در برابر کسانی که به خاطر سیاست های نئو لیبرال از آن ها متنفر هستند ( یا علیه آن که )  به هیچ یک از آن ها اجازه رای دادن نداده بودند آماده مبارزه بودند.

آلکسی جوان ، دانشجو توضیح داد" در کریمه ، مردم ،  پر قدرت ، برای بازگشت به روسیه رای دادند ، اما غرب آن را خلاف قانون اساسی وغیر دموکراتیک می خواند . در خود اکرایین ، دولت به صورت دموکراتیک انتخاب شده سرنگون شده است و سیاست هایی که واقعا هیچ کس آن را نمی خواهد به زور به گلوی ما تپانده می شود . و ...این دموکراسی خوانده می شود !  "  

در یک آپارتمان جنبش بورودبا ، ارینا درازمن ،یک رهبر جوان و دانشجوی تاریخ  ، در باره شیوه ای که غرب اکرایین را نابود کرد سحنرانی می کند. او یک رهبر دانشجویی شیلیایی واکنون عضو پارلمان – خانم کامیلا والجو را به یادم می آورد. ارینا تنها 22سال دارد ، اما مانند تیغ منسجم و برنده است . او می گوید " حسرت زیادی برای اتحاد شوروی وجود دارد . اگر بتواند دوباره شکل بگیرد وتصور کلی بهبود یابد ، بسیاری از مردم اکرایین می توانند خوشحال شوند که دوباره بخشی ازآن شوند."

و آن دقیقا همان چیزی است که غرب برای جلوگیری از آن تلاش می کند: کشوری متحد وقدرتمند، کشوری که از منافع مردم خود دفاع کند

الکساندر اولینیک تحلیل گر سیاسی اکرایینی نشسته در خط قرنطینه پلیس در خارکف توضیح می دهد :" ذات آن چه اکنون در حال وقوع است بر دکترین ایالات متحده مبتنی است که یک هدف عمده دارد : پاک کردن ، اول اتحاد شوروی و سپس روسیه ، صرف نظر از شکل آن ، خواه سوسیالیست باشد یا سرمایه دار از جهان... همان طور که به خوبی معروف است ، ازاین هدف ها پیش از این در اوایل دهه 1980 توسط زبیگنیو برژینسکی ، در گزارش او به وزارت امورخارجه امریکا " برنامه بازی" : چارچوبی جغرافی راهبردی برای هدایت مسابقه امریکا – شوروی " حمایت شد ."

 دایره محاصره در برابر دادگاه قضایی ممکن است جای بسیار راحتی برای بحث های سیاسی نباشد ، اما آقای اولینیک حرف های بسیاری برای درمیان گذاشتن دارد :

" پس از ویران کردن اتحاد جمهوری های شوروی،امریکا ، تا هم اکنون ، بر اساس دکترین برژینسکی برای کشاندن روسیه ، اکرایین و سایر کشورهای پسا شوروی به درگیری های منطقه ای فرساینده ، در راستای ریشه کن کردن هوشیاری مردم این کشورها که همگی به اتحاد دوباره ( در شکل اتحاد گمرکی ، فعالیت اقتصادی مشترک ، وغیره) فکر می کنند تلاش عظیمی انجام می دهد. رشته ای از "انقلاب های رنگی" ناشی از به اصطلاح دکترین امریکایی "پیشرفت دادن دموکراسی ها" به برهان روشنی از ذات منافع جغرافی سیاسی امریکا تبدیل شد . لیبی ، تونس ، مصر، عراق ، افغانستان، سوریه ، ویوگسلاوی – همه از چشمه مشابهی سرچشمه می گیرند.

من ادامه می دهم " ونزوئلا ، کوبا ، بولیوی ، زیمباووه ، اریتره ، حتی چین."

مردان پلیس به صورت مشکوکی به ما نگاه می کنند، چون هردو ما از ده ها وده ها کشور نام می بریم که در اقصا نقاط جهان قرار دارند.

***

در میدان کیف ، میدان اصلی که " انقلاب" یا کودتا در آن انجام شد ، دست راستی ها ، بی هدف ، گروه گروه در اطراف جمع شده اند . برخی از مردها وزن ها نومید هستند. بسیاری حتی اکنون احساس می کنند که احمق واقع شده اند.

هزار ها نفر در آن چه که گمان می کردند حداقل قدری عدالت اجتماعی ، قدری آرمش را سبب شود شرکت کردند. اما دولت موقت تقریبا بلافاصله  دیکته کردن را آغاز کرد: دیکته های ایالات متحده امریکا ، اتحادیه اروپا ، ونهادهایی مانند صندوق بین المللی پول وبانک جهانی .

اکنون هزار ها "انقلابی" ناراضی احساس بیهودگی می کنند. به جای نجات کشور ، تمام ایده آل ها را فروختند، ومردم خود را تسلیم کردند. و زندگی خود آن ها از بد بدتر شد

تنش ها در حال رشد است واکرایین در لبه پرتگاه .

تنش فزاینده ، حتی مقابله ، بین نیروهای محافظه کار، سرکوبگر ونیروهای ترقی خواه وجود دارد . بین روس زبان ها و کسانی که برکاربرد کامل زبان اکرایینی در سراسر کشور اصرار دارند تنش وجود دارد .

نقش فزاینده ومنفی بازی شده از سوی مذهب ها وجود دارد : هم از پروتستان ها و هم ارتدکس ها 

هیچ کس نمی داند پی آمد کودتا چه خواهد شد . سردرگمی ونومیدی ، ونیز فروپاشی اجتماعی ، ممکن است به خوبی سبب جنگ داخلی وحشیانه ای شود.

اعتراض کننده اکنون ، در همین لحظه ، در حال اشغال ساختمان های دولتی در دونتسک ولوگانسک ، خواستاد رفراندوم هستند. اکثریتی از مردم این یا آن شهرها ترجیح می دهند به روسیه بپیوندند تا در دیکتاتوری هوادار غرب ، که اکرایین پس از کودتا در گیر آن شده است ، زندگی کنند  .

همان راهکارهایی که در زمان قیام در میدان از سوی تبلیغات غربی مورد ستایش قرار گرفته بود اکنون ریاکارانه در رابطه با شرق وجنوب کشور محکوم می شوند.

روسیه سود عظیمی برد ، به ویژه در جهان غیر غرب. روسیه اکنون بعنوان مرکز " اتحاد" جهانی در برابر دیکتاتوری جهانی امریکا واتحادیه اروپا شناخته می شود. او جبهه مقاومت دیگری گشود ، و در کنار کشورهای امریکای لاتین قرار می گیرد.

رویکرد عموما مسالمت آمیزو سنجیده روسیه درست مقابل شیوه های وحشیانه وبی ثبات ساز استفاده شده از سوی امریکا واتحادیه اروپا در سراسر جهان قرار دارد. به غیر از این کشورهای کاملا اندک ناراضی مستعمره های دوران جدید ( که غرب ان ها را "دموکراسی ها" می خواند چون مردم آن جا می توانند یک قطعه کاغذ را در یک جعبه مقوایی فرو کنند ، و بسیاری از آن ها به صورت احمقانه ای چنین می کنند ) ، جهان به واقعیتی که در حقیقت  ، مقاومت های قوی و مصمم بسیاری در برابر امپریالیسم غرب وجود دارد ، به ناگهان چشم باز می کند.

پس از دهه ها تاریکی کامل ، امید در حال پدیداری است

در همان زمان دوکشور زیبای اسلاو در حال رو در رویی با یکدیگرند. اما مردم ، به ویژه مردم اکرایین ، اکنون پرچم روسیه را موج می دهند و به صورت پلیس ضد شورش که فرمانبردار کیف است فریاد می زنند : "روسیه ! روسیه!"

مهم نیست که تبلیغات چه می گوید ، واقعیت کاملا عیان است . دهه ها ، پس از نابود کردن اتحاد جمهوری های شوروی ، اکرایین بیشتر از غرب اطاعت کرد و روسیه به راه مصمم استقلال خود ادامه داد.

درنتیجه : اکرایین به زانو در آمده است ( اگر چه  نه به هولناکی برخی از کشورهای اروپاس شرقی مثل بلعارستان ، که عملا به عضو کامل اتحادیه اروپا تبدیل شد ) دستمزدها برای کارگر ها ومستمری برای سالخورده ها اکنون در روسیه  تقریبا 3تا 4 برابر بالاتر از اکرایین است

وروسیه صدای مستقل خود را دارد ، از طریق خروجی هایی مانند راشیا تودی (RT) و صدای روسیه (Voice of Russia  ) در سراسر جهان پرواز می کند ، در حالی که اکرایین آشکارا یک مستعمره است .

آشکار است که اکنون اکثریت اکرایینی ها به کدام جهت با امید می نگرند. دولت باید بشنود. باید خیلی زود رفراندوم اعلام کند. باید از " دموکراسی مستقیم" ونه از بازی  فریب چند حزبی مانند اندونزی  استفاده کند.

دو کشوری که تاریخ وآینده مشترکی دارند ، باید یک دیگر را در آغوش گیرند. و همراه هم با باد ورعشه مواجه شوند! نباید هرگز با هم بجنگند- روسیه واکرایین  معشوق یکدیگرند ، نه دشمن هم . آن هایی که آن ها را تجزیه کردند باید افشا شوند ، شرمنده شوند واخراج گردند !

 

آندری ولچک ، رمان نویس ، کارگردان و روزنامه نگار محقق .او در ده ها کشور جنگ ها وستیزه ها را پوشش خبری داده است . گفتگوی او با نوام چامسکی "درباره تروریسم غربی " آماده چاپ است .رمان نقطه بی باز گشت به تازگی تجدید چاپ و در دسترس است . اوشینیا کتاب او در باره امپریالیسم غربی در اقیانوس آرام جنوبی است . کتاب بر انگیزاننده او در باره اندونزی پس از سوهارتو و مدل بنیادگرای بازار " اندونزی – مجمع الجزایر وحشت " نام دارد. او به تازگی مستند گامبی رواندا را در باره تاریخ رواندا وغارت جمهوری دموکراتیک کنگو به اتمام رسانده است . ولچک پس از سال ها زندگی در امریکای لاتین و اوشینیا اکنون در آسیای شرقی و افریقا زندگی وکار می کند. از طریق  http://andrevltchek.weebly.com  یا توئیتر می توان با او تماس گرفت

 سرچشمه : کانتر پانچ

 

·    از همین نویسنده : اکرایین ، کودتای فاشیستی ؟

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi       بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: