نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

2014-04-03

نویدنو  15/01/1393 

 

 

مارکس و نقش زنان در مبارزه طبقه کارگر

 

کارل مارکس در کتاب ”سرمایه“ جلد اوّل، بخش طولانی و آموزنده‌یی را به ”ماشین‌آلات و صنعت نوین“ اختصاص می‌دهد. ورود ماشین‌آلات به صنعت، موجب جذب انبوه زنان و دختران به کارخانه‌ها شد. بر اثر ورود ماشین به صنعت، سرمایه‌دار دیگر صرفاً و تماماً به صنعتگران دستی و کارگران ماهری که تا آن زمان به خاطر کار تخصصی ضروری‌شان در فرآیند تولید مورد عنایت او بودند، اتکا نداشت.

همچنین، دیگر به مردان برای انجام بخش اعظم کارهای سنگین‌تر نیازی نبود. در پی ورود ماشین به صنعت، حالا دیگر زنان و کودکان می‌توانستند همان کاری را انجام دهند که پیش از این فقط مردان می‌توانستند انجام دهند. با ورود ماشین به صنعت و ورود زنان برای کار کردن با ماشین‌آلات، انحصار آنچه فردریش انگلس در سال ۱۸۸۵ از آن به عنوان ”آریستوکراسی کارگر“ نام برده بود، از میان رفت. اشارة او به کارگران مردی است که رابطة خیلی خوبی با کارفرماها داشتند و کارفرماها هم ”خیلی خوب به آنها می‌رسیدند“. وجود نیروی مکانیکی راه را برای استثمار وحشیانة زنان در شرایط هولناک کار باز کرد. مارکس (در جلد اوّل ”سرمایه“) مشقّت زنان در انجام حرکت‌های تکراری و طاقت‌فرسا، در تمام طول روز، در فضایی بسیار تنگ و شلوغ، برای کسب درآمدی بسیار ناچیز را توصیف می‌کند، که این امکان را به کارخانه‌داران داد که از قبَلِ رنج و مصیبت و گرسنگی زنان، سودهای عظیم و فزاینده‌یی به جیب بزنند.

امّا استثمار هزاران زن از نیمة دوّم قرن نوزدهم میلادی، نیروی انقلابی و تازه‌یی را وارد مبارزة آنها کرد. همان‌طور که انگلس در ”منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت“ نشان داد، استثمار زنان از زمان نخستین مالکیت خصوصی و نیاز مالکانِ مرد به کنترل کردن کارگرانِ زن آغاز شد. کسب و انباشت سرمایه به این روند بستگی داشت. استثمار زنان به طور فزاینده‌یی در دوران برده‌داری، فئودالیسم و مراحل آغازین تکامل سرمایه‌داری ادامه یافت، ولی در تمام این مدّت، زنان را از یکدیگر جدا نگه می‌داشتند و توان و استعداد آنها را همیشه به‌شدت محدود می‌کردند. امّا با ورود ماشین‌آلات به روند تولید، برای اوّلین بار زنان در گروه‌های بزرگ در کنار یکدیگر و در موقعیت اجتماعی کارگران مرد غیرماهر قرار گرفتند. برای نخستین بار در تاریخ، این امکان برای زنان فراهم شد که بتوانند همراه با مردان در اتحادیه‌های همگانی، و نیز در اتحادیه‌های زنان، گرد هم آیند و متحد شوند تا در برابر استثمارکنندگان و سرکوب‌کنندگان خود به مبارزه برخیزند، و رو در روی اتحادیه‌های هوادار کارفرما و راستگرای صنعتگران دستی بایستند. اِلِنُر مارکس (کوچک‌ترین دختر کارل مارکس) به خاطر شرکتش در اتحادیه‌های همگانی و اتحادیه‌های زنان در شرق لندن در اواخر دهة ۱۸۸۰ میلادی، از جمله در سازمان‌دهی اتحادیة کارگران گاز و حمایت از اعتصاب کارگران زن و دختر کارخانة کبریت‌سازی در سال ۱۸۸۸م و اعتصاب کارگران بارانداز بندر در لندن، مبارز بلندآوازه‌یی بود.

جیمز کانُلی، از رهبران جمهوری‌خواه و مارکسیست ایرلند و از طرفداران سرسخت سندیکاها که نزدیک به صد سال پیش به جرم شرکت در یک شورش توسط نیروهای انگلیسی تیرباران شد، در اعتراض‌های جمعی و تظاهرات گستردة حدود ۲۰ هزار کارگر در شهر دوبلین (پایتخت جمهوری ایرلند) به بستن درهای کارخانه‌ها و راه ندادن کارگران به کارخانه‌ها شرکت داشت. او توجه خاصی به وضعیت زنان کارگر داشت و نقش برجستة آنها را در مبارزات کارگری و تظاهرات دوبلین ستایش می‌کرد. او در سال ۱۹۱۴م در توصیف تظاهرات دوبلین نوشت که این مبارزه ”سرشت دهشتناک شرایط کار زنان و دختران در پایتخت را برملا کرد.“ او خود شاهد تشکل‌یابی زنان و فعالیت مشترک آنها بود، و معتقد بود که ”همة کارگرانِ زن و مرد، آرمانِ زنان را آرمانِ خود می‌دانند. آرمان کارگران، هوادارانی کوشاتر و صادق‌تر از زنان مبارز ندارد.“

در خط مقدم مبارزه دو زن قرار داشتند که در سال ۱۹۱۱م ”اتحادیة کارگران زن ایرلندی“ را بنیان گذاشتند: رُزی هَکِت و دِلیا لارکین. در سال ۱۹۱۴م، در حالی که زنان پشت در کارخانه‌ها مانده بودند و در فقر دست و پا می‌زدند، نیروهای داوطلب یک ستاد کمک‌رسانی در ساختمان مرکزی اتحادیه‌های کارگری (موسوم به لیبرتی هال) تشکیل دادند و به کمک زنان و خانواده‌های آنها آمدند: برای هزاران کودک صبحانه تهیه کردند، به مادران شیرده ناهار دادند، و لباس و پوشاک در میان کارگران پخش کردند. واقعاً که عملیات کمک‌رسانی عظیمی بود، و تا وقتی که درهای کارخانه‌ها به روی کارگران گشوده شد ادامه داشت. رُزی هکت و دلیا و لارکین هر دو از مبارزان و فعالان پرسابقه بودند. رُزی در شورش دوبلین فعال بود و به همین خاطر هم به زندان افتاد. امّا ارج نهادن به نقش زنان و بزرگداشت آنان متأسفانه اغلب خیلی دیر صورت می‌گیرد. تازه همین سال گذشته (۲۰۱۳م) بود که پُلی در دوبلین را به نام رُزی هکت نام‌گذاری کردند. از میان ۱۶ پُلی که در دوبلین روی روخانة ”لیفی“ ساخته‌اند، این تنها پلی است که نام یک زن را بر آن گذاشته‌اند.

نقش و سهم زنان را غالباً دست‌کم یا به طور کامل نایده  می‌گیرند. باید گفت که این بی‌اعتنایی بخشی از تلاش امپریالیسم برای تضمین تداوم استثمار وحشیانة کارگران زن در همه‌جا، ایجاد شکاف در میان طبقة کارگر بر اساس جنسیت، و سد کردن مبارزة متحد ما برای برانداختن سرمایه‌داری و خلاص شدن از شرّ آن برای همیشه و ساختن آینده‌یی سوسیالیستی است. امّا زنان و مردان در سراسر دنیا همچنان از نوشته‌های مارکس و انگلس و لنین دربارة منشاً استثمار و سرکوب ما کارگران و ضرورت اتحاد ما در برابر طبقة حاکم درس می‌گیرند. ما از سازمان‌دهی، شجاعت، و عزم و ارادة راسخ زنان شجاعی که زندگی خود را در مبارزه گذرانده‌اند، همچنان الهام و امید می‌گیریم. کارل مارکس در ”جنگ داخلی در فرانسه“ توضیح می‌دهد که ما چگونه در کمون پاریس برای نخستین بار جامعه‌یی را تجربه کردیم که در آن کارگران به قدرت رسیده‌اند. او می‌نویسد: ”تغییری که کمون در پاریس به وجود آورد، شگفت‌آور بود.“ و واقعاً هم اعجاب‌انگیز بود! کمون پاریس تغییر را ایجاد کرد که در مرکز آن قیام زنان قرار داشت، ”زنان واقعی پاریس- قهرمان، سربلند و از خود گذشته.“ امروز که ما اینجا بر سر مزار کارل مارکس از او تجلیل می‌کنیم، تأکید می‌کنیم که ما برای برانداختن سرمایه‌داری- که سال‌ها پیش برای مدتی کوتاه شاهد آن بودیم- و برای برابری و عدالتی که فقط سوسیالیسم می‌تواند برای ما به ارمغان آورد، دوشادوش یکدیگر مبارزه خواهیم کرد، همان‌طور که زنان و مردان طبقة کارگر در طول تاریخ مبارزه کردند.

 

به نقل از نامه مردم، شماره 943، 4 فروردین ماه 1393

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi       بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: