نویدنو 05/01/1393

 

 

نویدنو  05/01/1393 

 

 

 

شادباشِ نوروزیِ کمیتة مرکزی حزب تودة ایران نوروزتان مبارک و پیکارتان بر ضدِ استبداد و تاریک اندیشی پیروز باد!

هم میهنان گرامی!

کمیتة مرکزی حزب تودة ایران، فرارسیدنِ نوروز و  آغاز سال  ۱۳۹۳ خورشیدی را به شما صمیمانه تبریک می‌گوید. برگزاریِ جشن نوروز، سنت کهن و خجستة نیاکان ما، جشن نو شدن و چیرگی بر کهنگی و فرارسیدنِ فصل بهار و جشن پیروزی روشنایی بر تاریکی است. ایرانیان نوروز را در درازنایِ هزاران سال در حکمِ نماد نو شدنِ طبیعت و درعین‌حال پیروزیِ مبارزة توده‌های کار و پیکار، پیروزیِ کاوة آهنگر بر ضحاک جشن گرفته‌اند و با وجود تلاش غاصبان و اشغال‌گرانی که در طول قرن‌های بسیار بر میهن ما حکومت کردند، این سنت خجسته همچنان پابرجاست.

امسال مردم ما فرا رسیدن نوروز را در شرایطی جشن می گیرند که ادامه دهندگان راه ضحاک و دشمنان منافع ملی میهن همچنان به حکومت خودکامه و فاجعه بارشان ادامه می دهند و میهن با دشواری های زیادی دست به گریبان است

 

هم میهنان گرامی!

آغاز سال ۱۳۹۲ مصادف بود با آغاز کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری و تدارک برای دوران پس از دولت برگمارده و کودتایی محمود احمدی نژاد. دولتی که ولی فقیه رژیم زمانی آن را محبوب‌ترین و بهترین دولت‌ها پس از مشروطیت معرفی می‌کرد، در طول هشت سال ادارة کشور آن‌چنان ضربه‌هایی را به حیات اقتصادی- اجتماعی کشور وارد آورد که حتی به اعتراف دولتمردانِ کنونی دهه‌ها وقت برای ترمیم این تخریب لازم است. محرومیتِ بی‌سابقه ده‌ها میلیون ایرانی، درحالی که دولت احمدی نژاد در طول هشت سال زمامداری‌اش درآمدِ نفتی‌ای بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار را در اختیار داشت، و در کنارِ آن، رشد دهشتناک ناهنجاری‌های اجتماعی، تشدید جو خفقان، یورش به نهادهای مدنی و نیروهای اجتماعی، تبدیل دانشگاه‌ها به پایگاه‌های استقرار نیروهای انتظامی-“بسیجی“، کارنامة سیاه دولتی است که با فرمان ولی فقیه رژیم و با زور سرکوب خونین مردم از سوی نیروهای انتظامی وابسته به دستگاه ولایت و به قیمت به‌خاک و خون کشیدن مردمِ معترض در حضوری چندمیلیونی و زندانی کردنِ صدها تن از مبارزان راه آزادی، به میهن ما تحمیل شد.

رژیم فقیهان، نگران از عواقب فاجعه‌بار هشت سال دولت احمدی نژاد و تحریم‌های مخرب کشورهای امپریالیستی، برنامه‌ریزیِ گسترده‌ای برای کنترل خشم توده‌ها و سازمان‌دهیِ تغییری آرام و سازمان‌یافته را به‌اجرا درآوردند.

ما در ارزیابی‌مان از شرایط کشور در پیش از انتخابات و درحالی که خامنه‌ای وجودِ هرگونه بحران و فشاری در جهت تغییر در وضعیت کشور را انکار می‌کرد، از جمله نوشتیم: ”برخلاف مدعیات دروغ ولی فقیه رژیم، ایران در شرایطی بسیار بحرانی به سمت انتخابات ریاست جمهوری می‌رود. ورشکستگی اقتصادی که حاصل سیاست‌های کلان تحمیل‌شده از سوی رهبری رژیم است، در کنار فساد بی‌سابقه دستگاه دولتی، بی‌ارزشی ارز داخلی، سقوط تولید و ورشکستگی واحدهای تولیدی کشور، بیکاری میلیون‌ها، فقر و محرومیت بی‌سابقه، و ناهنجاری‌های دردناک اجتماعی، تنها نمایشگر بخشی از فاجعه‌ای است که از سوی رژیم ضد مردمی کنونی بر میهن ما تحمیل شده است...“ [به‌نقل از: ”نامه مردم“، شماره ۹۲۱، ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲].

ما همچنین اعلام کردیم که، رژیم به‌هیچ‌وجه مایل نیست و اجازه هم نخواهد داد، تا نامزدی از دگراندیشان و اصلاح‌طلبان واقعی در انتخابات شرکت کند. ما در بررسی سخنان خامنه‌ای خطاب به اسحاق جهانگیری، از جمله نوشتیم: ”سحام نیوز“ روز دوشنبه ۱۶ اردیبشهت‌ماه گزارشی منتشر کرد از دیدار اسحاق جهانگیری، از وزرای کابینه خاتمی، با خامنه‌ای که اگر متن گفت‌وگوهای این دیدار را دقیق گزارش داده باشد می‌توان به‌روشنی از مواضع رهبری رژیم در شرایط کنونی مطلع شد. بر اساس این گزارش، خامنه‌ای در گفت‌وگو با جهانگیری از جمله به او گفته است: ”من با اصلاح‌طلبان مشکلی ندارم و از حضور آنان در انتخابات استقبال می‌کنم، اما با فتنه‌گران مشکل دارم و کسانی که حوادث سال ۸۸ را بوجود آوردند را نمی‌شود در چهارچوب نظام پذیرفت. از فتنه‌گران فاصله گرفته و با اصلاح‌طلبان درون حکومت به انتخابات ورود کنید. ...“

با رد صلاحیت کسی مانند رفسنجانی، رژیم به‌روشنی اعلام کرد که برگزاری انتخابات را تنها در چارچوب برنامه‌ها و هدف‌های دقیقاً تنظیم شده خود اجازه می‌دهد، و اصلاح طلبان، تنها با قبول قواعد بازی- که از سوی ولی فقیه تعیین شده است- می‌توانند در انتخابات شرکت کنند. رأی ۱۸ میلیونی مردم به حسن روحانی، که اصلاح طلبان از او اعلام حمایت کردند، در حقیقت نشانگر خواست مردم برای تغییرِ وضعیت کنونی، و درعین‌حال، خارج شدن از بن‌بستی است که، هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی-اجتماعی جامعة ما را دربر گرفته  است. فشارهای کمرشکن اقتصادی، به‌خصوص تحریم‌های کشورهای غربی و تأثیرهای مخرب آن و دیگر سیاست‌های اقتصادی رژیم، از جمله سیاست ”هدفمند کردن یارانه‌ها“ آن‌چنان وضعیتِ دهشتناک و اسف‌باری را در میهن ما پدید آورده‌اند که مردم به هر روزنه‌یی برای رهایی از آن روی می‌آورند.

 

هم میهنان آزاده!

سران رژیم از همان ابتدا پنهان نکردند که یکی از مهم‌ترین مأموریت‌های دولت حسن روحانی ترمیمِ روابط با کشورهای غربی، خصوصاً با آمریکا، و تلاش در پایان دادن به تحریم‌های اقتصادی است. هشت سال سیاست‌های ماجراجویانة دولت احمدی نژاد، افزون بر بالا بردن تشنج در منطقه، و منزوی کردن بی سابقه کشور در جهان، به کشورهای امپریالیستی بهانه‌های جدی‌ای برای تشنج‌فزایی، مداخله در امور داخلی میهن ما و به خطر انداختنِ منافع ملی داده بود. بدیهی است که هر نیروی آزادی‌خواه و میهن‌دوستی از کاهش فشارهای کمرشکن تحریم‌ها بر گُردة میلیون‌ها ایرانی استقبال خواهد کرد. میلیون‌ها  تن مردم جان به لب رسیده بر اساس قول‌های روحانی دربارة تغییر اوضاع کشور در انتخابات خردادماه ۱۳۹۲ شرکت کردند ولی هفت ماه پس از روی کار آمدن دولت روحانی به‌جز تکرار همه قول‌های داده‌شده مردم ما نه‌تنها بهبودی در وضعیت اقتصادی کشور ندیده‌اند بلکه آنچه در عمل مشخص شده اینست که، برنامه‌های اقتصادی و سیاسی  دولت ”تدبیر و اعتدال“ در واقع ادامه دهندة مجموعِ سیاست های اقتصادی‌ای است که در دو دهة گذشته با هدفِ راه‌بُردیِ (استراتژیکِ) سوق دادنِ بیشتر کشور به سویِ الگوی اقتصادِ بازارِ آزاد اجرا شده‌اند. ما در هفته‌های اخیر اعلام کردیم که اساس و جهت‌گیریِ سیاست‌های درپیش‌گرفته‌شده از سوی دولت روحانی اختصاص دادنِ منابع و ثروت‌های ملی در راستایِ منافع و امنیت  سرمایه‌های خصوصیِ کلان است. طرح هدفمندی یارانه‌ها که مرحلة اول آن به‌وسیلة دولت احمدی نژاد به‌مرحلة اجرا گذاشته شد، یکی از مهم‌ترین اقدام‌های  دستگاهِ اداریِ رژیم ولایی در پیشبردِ این برنامه راه‌بُردی است. عملیاتی شدنِ فازِ اول طرح هدفمندی یارانه‌ها در طول حدود سه سال گذشته، از لحاظ عینی توانست با حذف یارانه‌های حامل‌های انرژی مجموعة وسیعی از قیمت‌ها را ”آزاد“ کند. رژیم ولایت فقیه از این طریق، و برنامه‌ریزی‌شده، یکی از هدف‌های کلیدیِ  سازمان تجارت جهانی را- که امکانِ رقابت تولیدات داخلیِ کشورهای درحال‌توسعه را از میان برمی‌دارد- اجرایی کرده است.  اجرا و ادامه سیستماتیک سیاستِ ”هدفمند کردنِ یارانه‌ها“ که در واقع طرح حذفِ سوبسید(یارانه)  و آزاد سازیِ قیمت ها در یک مرحلة زمانی است، برای سرمایة کلانِ تجاری و دلالیِ پرنفوذِ کشور پیروزی‌ای بسیار مهم بوده است. ادامة این سیاست‌های اقتصادی که از نظر محتوایی تفاوت چندانی با سیاست‌های هشت سال دولت احمدی نژاد نداشته است، درانتها نمی‌تواند ثمری به‌جز ادامة وضعیت فاجعه‌بارِ کنونی برای میهن ما به‌همراه داشته باشد. گزارش های گوناگون از مراکز تولیدی کشور در  ماه های اخیر حاکی از ادامه روند بحران در حیات اقتصاد تولیدی کشور است.

 

هم میهنان گرامی!

سال ۱۳۹۲، نشان داد که میلیون‌ها ایرانی همچنان خواهانِ تغییر شرایط زندگی‌شان و شیوة حکومت‌داری در ایرانند. ۱۸ میلیون رأیِ داده شده در انتخابات مهندسی‌شدة رژیم نه‌تنها رأی به ادامة رژیم ولایت فقیه نبود، بلکه حتی حسن روحانی هم بدون جلب حمایت بخش‌هایی از نیروهای اصلاح‌طلب نمی‌توانست در این انتخابات این آراء را کسب کند. نکتة مهم‌تر اینکه، انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ نشان داد که رژیم نه‌تنها نتوانسته است جنبشِ عظیمِ اعتراضی را با شکست رو‌به‌رو کند، بلکه با باز شدن کوچک‌ترین روزنه‌یی دوباره این جنبش عظیم در صحنة مبارزه حضور نیرومندش را نشان خواهد داد

خواست‌های ترقی‌خواهانة توده‌ها از قبیل آزادیِ زندانیانِ سیاسی، يا به‌رسمیت شناختنِ نهادهای دمکراتیک و تشکل‌های صنفی، محدود کردنِ حیطة عمل و سرانجام انحلال نهادهای سرکوبگر و دفاع از آزادی‌های فردی و حقوق شهروندان، می‌باید با بسیج نیرو و به‌صورتی جدی دنبال شود. باید توجه داشت که، هم رژیم در ادامه حکومت به ‌شیوة سابق با دشواری و چالش‌های جدی روبه‌روست و هم مردم جان به‌لب‌رسیدة میهن‌مان از فشارهای اقتصادی و وضعیتِ فاجعه‌بارِ اجتماعی دیگر حاضر نیستند مانند گذشته به خواست‌ها و تمنیات حکومت‌گران گردن نهند، بااین‌همه، این وضعیت برای به‌وجود آوردنِ تغییر هنوز کافی نیست. شرایط را می‌باید به آن سمتی پیش برد که نیرو و خواست و قدرتِ جنبش مردمی توانِ سرکوبگری را از رژیم سلب کند. هر مقدار که گستردگی جنبش مردمی بیشتر باشد و جبهة متحدِ ضداستبدادی فراگیرتر عمل کند، اتخاذ  راه‌های مسالمت‌آمیزترِ پیش‌بُردِ مبارزه برای تغییر در ساختار سیاسی آسان‌تر است و عقب نشینیِ نیروهای ارتجاعی با هزینة کمتری به‌دست خواهد آمد.

ما باردیگر ضمن شادباشِ فرارسیدنِ نوروز 1393 و آغاز سال نو، هم‌صدا با میلیون‌ها ایرانی، آزادیِ فوری همه زندانیانِ سیاسی-عقیدتی، پایان دادن به حصرِ زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، و پایان دادن به روندِ خشونت و سرکوب از سوی سران رژیم را خواهانیم.  

 

  کمیتة مرکزی حزب تودة ایران

۲۹ اسفند ماه ۱۳۹۲

 

به نقل از نامه مردم، شماره 943، 4 فروردین ماه 1393

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

 

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter