به استقبال 8مارس روز جهانی زن -2
زنان؛ پیشروان
وبلاگنویسی
نورا فرزادفر
تا پیش از آنکه رایانه و اینترنت جزو اجزای اصلی و وسایل اولیه در هر خانه
و زندگی تلقی شوند، تنها راه تولید فرهنگی و نوشتن؛ "نویسنده" بودن محسوب
میشد.
"نویسندگی"
از این منظر حرفهای است که برای آنکه از آن استقبال شود و قابلیت درج در
روزنامه، نشریه، کتاب و دیگر مکتوبات را داشته باشد، باید نویسنده دارای
مهارتهای خاصی بوده و تحصیلات و تخصص مرتبط با متن نوشته، حدی از سواد
ادبی، آگاهی از ساختار یک مقاله یا کتاب داشته باشد و در نهایت نوشتهاش
ارزش ارائه به مخاطب و سوددهی برای ناشر به جهت استقبال خواص یا عوام را از
آن داشته باشد. ضمن آنکه حتی در حوزه ادبیات نیز شاعر یا نویسنده رمان و
داستان بودن، علاوه بر داشتن سواد ادبی بیشتر، نیازمند داشتن قریحه خاص
ادبی و هنری بود و همه این ملازمات امکان نویسنده شدن را برای هر شخصی
ایجاد نمیکرد.
در کنار این دست از مسائلی که به صورت تخصصی بر سر راه نویسندگان وجود
داشت، زنان به طور ویژه دارای موانعی بودند که پیشرفت و موفقیت تحصیلی و
شغلی آنها را متأثر میکرد و این امر باعث شده بود که در حوزه نویسندگی به
میزان بسیار کمتری آثار و نوشتههای آنها منتشر شود و تنها در دهههای اخیر
شاهد حضور جدیتر زنان داستاننویس، شاعر یا روزنامهنگار در عرصه ادبیات و
نویسندگی باشیم. علاوه بر آن با افزایش زنان تحصیلکرده و دارای تخصص در
علوم مختلف دانشگاهی، در دهههای اخیر کتب تخصصی با نام نویسندگان زن در
بازار کتاب رشد چشمگیری داشته است.
اما ورود به عصر ارتباطات و گسترش و توسعه چشمگیر فنآوریهای نوین
ارتباطی، منجر به تغییر در شیوههای ارتباطی میان افراد جامعه شد. همگانی
شدن تجهیزاتی چون رایانه شخصی در خانهها و به دنبال آن اتصال به شبکه
جهانی اینترنت که از اواخر دهه 70 در ایران آغاز شد، با ایجاد سرویسهای
رایگان ارائهدهنده خدمات وبلاگنویسی، در اوایل دهه 80 به اوج عمومیت و
محبوبیت خود در میان جوانان رسید.
"وبلاگ
داشتن" نه همچون وبسایت نیازمند پرداخت هزینه سالیانه و مسائل حاشیهای
بود و نه مانند نوشتن در روزنامه و کتاب نیازمند داشتن مهارت و تخصص خاص.
همچنین از مزیتهای دیگر وبلاگنویسی، میتوان به عدم احتیاج به وجود زمان
یا مکان خاص برای نوشتن در وبلاگ و عدم لزوم اشاره به نام واقعی نویسنده در
فضای مجازی ( مستعارنویسی) اشاره کرد.
حضور زنان در اینترنت و زنان وبلاگنویس
اﻳﻨﺘﺮﻧﺖﻫﻤﻮاره ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺧﻠﻖ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲﻫـﺎ و
اﺳـﺘﻌﺪادﻫﺎي ﺧﻮد، ﺑﻪ اﺑﺪاع و ﺧﻼﻗﻴﺖ دﺳﺖ ﺑﺰﻧﻨﺪ و وﺑﻼگ، ﻓﻀﺎﻳﻲ ﻣﺠﺎزي اﺳﺖ ﻛﻪ
ﻣﻴﻞ ﺑﻪ ﮔﻔـتگـﻮ و ارﺗﺒـﺎط ﺑـﺎ دﻳﮕـﺮان در آن وجود دارد.(1) وﺟـﻮد ﻗﺴﻤﺖ
ﺗﻔﺴﻴﺮ درﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎي وﺑﻼﮔﻲ، ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﻳﻚ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ آن
ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪ و آن ﻣﻄﻠﺐ ﻧﻘﺪ و ﺑﺮرﺳﻲ ﺷﻮد. در جامعه شبكهاي، مخاطبان و
مصرفكنندگان اطلاعات صرفاً گيرندگان منفعل پيام نيستند، بلكه كنشگراني
به حساب میآيند كه ارتباط متقابل برقرار ميكنند. از اينرو شايد ديگر
نتوان رسانههاي نوين را به مفهوم سنتي كلمه، رسانههاي همگاني دانست كه
پيامهاي محدودي را براي انبوهي از مخاطبان متجانس پخش كنند؛ در واقع به
دليل تعداد پيامها و منابع انتشار آنها، مخاطبان از قدرت انتخاب بيشتري
برخوردار شدهاند و كاربران از محيط امن خانه با سراسر جهان ارتباط برقرار
ميكنند. ارتباط كامپيوتري با امكان پاسخگويي به نيازهاي تکتك مخاطبان،
تعامل با آنها و بالا بردن حق انتخاب، مهمترين تحول را در عرصه فرهنگ،
سرگرمي، اطلاعات و آموزش به وجود آورده و نوعي تحرك فردي و اجتماعي جديد را
شكل داده است. در اين شبكه ارتباطي، روزبهروز بر شمار مخاطبان فعال افزوده
شده و از تعداد مخاطبان منفعل كاسته ميشود.(2)
همچنین در اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ، تفاوتی بین زن و ﻣﺮد ﻧﻴﺴﺖ؛ و ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﻧﻴﻤـﻲ از ﻛـﺎرﺑﺮان
اﻳﻨﺘﺮﻧـﺖ را زﻧـﺎن ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲدﻫﻨﺪ. زنان و مردان در فضای مجازی فرصتهایی
دارند که اﺳﺘﻔﺎده از اﻳﻦ ﻓﻀﺎ در اختیارشان قرار میدهد. اﺳﺘﻔﺎده از
ﻗﺎﺑﻠﻴﺖﻫﺎي ﻓﻀـﺎي ﻣﺠـﺎزي ﺑـﺮاي ﮔﺴﺘﺮش ﺗﻌﺎﻣﻼت و در ﻧﺘﻴﺠﻪ آﮔﺎﻫﻲ و ﭘﺮﻫﻴﺰ
ازآرﻣﺎنﮔﺮاﻳﻲ، ﻳﻜﻲ از اﻳﻦ ﻓﺮﺻـﺖﻫـﺎﺳـﺖ. (3)
اﻣﺮوز ﺷﺎﻫﺪ ﻫﺰاران وﺑﻼگ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ از اﻓﺮاد ﻋـﺎدي و زﻧـﺎن ﺧﺎﻧـﻪدار ﺗـﺎ
ﻣﺤﻘﻘـﺎن و اﺳـﺘﺎدان داﻧﺸﮕﺎه و ﻧﺨﺒﮕﺎن ﻋﻠﻤﻲ ﻛﺸﻮر ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ
وبﺳﺎﻳﺖﻫﺎي زﻳـﺎدي را ﺷـﺎﻫﺪﻳﻢ ﻛـﻪ ﻣﺮاﻛﺰ ﭘﮋوﻫﺸﻲ و داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ
وﺟﻮدآوردهاﻧﺪ. اﻳﻦ اﻣﺮ، ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ ﺑﺮايﺗﻮﺳﻌه ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در ﺑﺮداﺷﺘﻪ ﻛﻪ
ﻳﻜﻲ از آﻧﻬﺎ اﻣﻜﺎن اﻧﺘﺸﺎر داﻧﺶ از ﻃﺮﻳﻖ اﻳﻦ وﺑﻼگﻫﺎ و وبﺳﺎﻳﺖﻫﺎ و ﺑﻪﻃﻮر
ﻛﻠﻲ ﻓﻀﺎي ﻣﺠﺎزي اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﻓﻀﺎ، ﻫﻢ داﻧﺶ ﺗﺨﺼﺼﻲ و ﻫﻢ داﻧﺶ ﻓﺮﻫﻨگ ﻋﻤﻮﻣﻲ در
رشتهها و ﺣﻮزهﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ.(4)
در واقع اینترنت اولین مکانی بود که زنان در آن میتوانستند دور از
قضاوتها، باید و نبایدها، تبعیضها و حتی بدون نام، نه از مسائل "مهم و
بزرگ"
دنیای مردانه همچون سیاست و اقتصاد، بلکه از دغدغهها و دلنگرانیهای شخصی
و ظاهراً کوچک زندگی روزمره خود بنویسند و بدین ترتیب پای روزمرهنویسیها
و نوشتن از تجربیات زنانه در کنار دیگر تولیدات فرهنگی آنها همچون داستانک
و اشعار، مقالات نسبتاً تخصصی، نوشتههای انتقادی و اظهارنظر در عرصههای
مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به عرصه اینترنت و وبلاگها باز شد.
نوشتن از تجربیات شخصی زنان در زندگی روزمره، وقتی که با میزان بازدیدهای
بالا و چند صد نفره و چند هزار نفره روزانه از سوی آشنا و غریبه روبهرو شد
همراه با دریافت بازخوردهای
(feedback)
اشخاص مختلف از طریق گذاشتن پیام
(comment)،
همگی منجر به تشویق آنان برای ادامه دادن و ترغیب دیگر دختران جوان و یا
حتی زنان میانسال برای ورود به دنیای پر هیجان "نویسندگی" در عرصه مجازی شد.
تا همین امروز که کمتر از
12
سال از انتشار اولین پستهای وبلاگی زنان وبلاگنویس میگذرد، هر روز شاهد
افزایش وبلاگهایی هستیم که نویسنده آنها دختران نوجوانی از 12 سال تا
زنانی بالای 50 سال هستند. گرچه آمار دقیقی از تعداد وبلاگهای موجود (ثبت
شده) و فعال (تخمینزده میشود که تنها 10 درصد از کل وبلاگهای موجود فعال
هستند) با نویسندگان زن در دسترس نیست، اما نگاهی گذرا به فضای مجازی حکایت
از حضور پررنگ زنان نویسنده در عرصه وبلاگنویسی دارد.
نقش وبلاگنویسی در کیفیت زندگی زنان
زﻧﺎن وﺑﻼگﻧﻮﻳﺲ، از ﭘﻴﺸﺮوان و ﺳﺮدﻣﺪاران زﻧﺎن دوره "اﻃﻼﻋﺎت و داﻧﺎﻳﻲ" ﺑﻪ
ﺷﻤﺎر ﻣﻲآﻳﻨﺪ. زﻧﺎﻧﻲ ﻛﻪ در ﭘﻲ ﺣﻀﻮر در ﺟﺎمعه اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ، دﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ و اﻧﺘﺸﺎر
ﻣﺤﺘﻮا در ﻗﺎﻟـﺐ وﺑـﻼگ زدﻧﺪ و اوﻟﻴﻦ ﻧﺠﻮاﻫﺎي زﻧﺎﻧﻪ و ﻣﺎدراﻧﻪ را در ﻋﺼﺮ
اﻧﺴـﺎن ﻣﺠـﺎزي ﻣﻨﺘﺸـﺮﺳـﺎﺧﺘﻨﺪ. زﻧﺎن زﻳﺎدي ﺑﺎ اﻧﮕﻴﺰهﻫﺎي ﻣﺘﻔﺎوت از ﻫﻢ،
درﮔﺮوهﻫﺎي ﺳﻨﻲ و ﺑﺎ ﺗﺤﺼـﻴﻼت ﻣﺘﻔـﺎوت و واﺑﺴﺘﮕﻲﻫﺎي ﻃﺒﻘﺎﺗﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ
ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن، وارد دﻧﻴﺎي اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺷـﺪﻧﺪ؛ آﻧﻬـﺎ رﻗـﻢ زﻳـﺎدي از ﻛﺎرﺑﺮان (حدود
نیمی از آنها) را ﺑﻪ ﺧﻮد اﺧﺘﺼﺎص دادﻧﺪ و ﺑﺴﻴﺎري از وﺑﻼگﻫﺎ را ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧـﻮد
ﺛﺒـﺖ ﻛﺮدﻧـﺪ، ﻓﻘﻂ ﺑﺮاي اﻳﻨﻜﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ "ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻴﻢ" و اﻳﻨﻜﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﺳﻜﻮت
ﻛﻨﻨﺪ و در ﻓﻀﺎي ﻣﺠﺎزي ﻏﺎﻳﺐ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎز ﻫﻢ دﻳﮕﺮان ﺑﻪ ﺟﺎي آﻧﻬﺎ ﺣﺮف ﺑﺰﻧﻨﺪ.
وﺑﻼگﻧﻮﻳﺴﻲ زﻧﺎن، راﻫﻲ ﺑﺮاي ﺑﻴـﺎن دﻳﺪﮔﺎهﻫﺎ، درﻳﺎﻓﺖ و ﺗﺒﺎدل آرا و اﺑزاﺮ
ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ اﺳﺖ.
وﺑﻼگﻧﻮﻳﺴﻲ، در اﻓﺰاﻳﺶ اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ زﻧـﺎن ﺗـﺄﺛﻴﺮ بهسزاﻳﻲ دارد؛ و اﻳﻦ
آﺛﺎر ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ درﻫﻤه ﺟﻨﺒﻪﻫﺎي زﻧﺪﮔﻲ زﻧﺎن ﺧﻮد را ﻧﺸﺎن دﻫﺪ.(5) بسیاری از
کارشناسان معتقدند که اﻳـﻦ ﻛـﺎر، اﺣﺴﺎس ﻏﻴﺮﻣﻔﻴﺪ ﺑﻮدن و ﻛﺎرآﻳﻲ ﻛﻤﺘﺮ زﻧﺎن
ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮدان را ﻛـﺎﻫﺶ ﻣـﻲدﻫـﺪ. حتی برخی از کارشناسان وﺑﻼگﻫﺎ را "ﻓﺮﻳﺎد
ﻓﺮدﻳﺖ زﻧﺎﻧﻪ درﻣﺤﻴﻂ ﻣﺠﺎزي" میدانند.
شیرین احمدنیا، جامعهشناس که خود وبلاگنویس نیز هست، امتيازات حضور در
عرصه مجازي را مواردی مانند استفاده از اين رسانه به عنوان ابزاري براي
بازتاب حضور وبلاگنويس در اشکال مختلفِ حضور يک فرد در جامعه مانند؛ حضور
به عنوان، زن، مادر، دوست، شهروند، مخاطب فيلمها، مسافر و ... میداند. وي
معتقد است: ويلاگ يک رسانه زنانه است؛ چراکه يک تريبون براي ابراز وجود
ايشان است و به آنها اعتماد به نفس مي دهد که دور از هر گونه تحميل، خود و
پتانسيلهايشان را در آن فضا شکوفا کنند. هنگامي که من شروع به
وبلاگنويسي کردم. اعتماد به نفس پيدا کردم که ميتوانم بنويسم. ميتوانم
عکس بگيرم و قدرت مشاوره دادن پيدا کردم و فهميدم در حوزه جامعهشناسي،
جامعهشناس مردممدار هستم.
همچنین مسرت امیر ابراهیمی، استاد دانشگاه و پژوهشگر فضای مجازی و
وبلاگهای زنان، به مطالعاتش در مورد زندگي زنان عادي در وبلاگها و همچنين
جريان مستعارنويسي اشاره کرد: در ايران سنت اتوبيوگرافي و بيوگرافينويسي
رواج نداشته است و آنچه از زنان در اين زمينه وجود دارد با روايت مردان
است و يا اگر روايت زنان است با ديدگاه مردانه است. ما تصوير کمي از زندگي
زنان معمولي ايران داشتيم. با روي کار آمدن اينترنت تحول بزرگي در اين
زمينه پيش آمد و براي اولين بار شاهد روايت دست اول و زنانه شديم. زنهاي
بسياري که از زندگي آنها هيچ اطلاعي نداشتيم، مانند زنان خانهدار، کارمند،
دانشجو، طلاب شروع به وبلاگنويسي کردند. آن چه مهم است اين است که ما با
زنان روشنفکر و نويسنده رودررو نبوده، بلکه با زنان معمولي مواجه هستيم.
البته با وجود اينکه ما نميدانيم راوي کيست و داستانها چقدر واقعي است،
اما اين وبلاگنويسيها مهم است؛ چراکه در طول نوشتن يک وبلاگ، هويتي ساخته
مي شود و مجبور است انسجامي داشته باشد که در آرشيو وبلاگها قابل دسترسي
است.
در پژوهشی که نسیم مجیدی و فاطمه آذری درباره ﻧﻘﺶ اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ در ارﺗﻘﺎي ﺟﺎﻳﮕﺎه
زﻧﺎن انجام دادهاند، مشخص شد که اینترنت در افزایش اعتماد به نفس و حس
استقلال زنان نقش مؤثری داشته است. وبلاگ و استفاده از اینترنت، باعث
افزایش حضور زنان در مشارکت اجتماعی میشود. این تحقیق نشان میدهد که
اینترنت باعث تعاملات زنان با عقاید مشابه در جامعه میگردد. آنها با حضور
در فضای مجازی، درباره همه موضوعات مورد علاقه خود صحبت میکنند و نظرهای
خود را بدون هیچ دغدغهای عنوان میکنند.
زنان از فرصتی که فضای مجازی جهت حضور و تولید محتوی در اختیارشان قرار
میدهد، برای بیان احساسات و عقایدشان استفاده میکنند. آنها با افرادی
مشابه خود، به تعامل و بحث و گفتگو مینشینند و راهحلهایی جهت رفع
مشکلاتشان ارائه میدهند. اینترنت باعث افزایش سطح آگاهی و دانش زنان
میشود. آموزش مجازی با سهولت دسترسی به منابع متعدد، اکثر موانع اقتصادی،
فرهنگی و اجتماعی آموزش واقعی زنان را برطرف میسازد و به عنوان سریعترین
و ارزانترین وسیله تبادل اطلاعات، پتانسیل بزرگی را برای کمک به زنان در
حل مشکلات آموزشی فراهم میکند.
اینترنت باعث شده است زنان به سمت فعالیتهای اجتماعی سوق داده شوند و
پایگاه اجتماعی آنان تا حدودی تثبیت شود.
همچنین اینترنت منجر به تحرک اجتماعی زنان در جامعه و ارتقای پایگاه
اجتماعی آنها میشود. با استفاده از اینترنت، آگاهی زنان از توانمندیهای
خود و کارکردهای اجتماعی در جامعه تغییر مییابد.
در نتیجهگیری کلی میتوان گفت اینترنت و وبلاگنویسی با اختصاص فضای عمومی
به نفع زنان، امکان حضور زنان را بدون محدودیت زمانی و مکانی فراهم میکند
و باعث بالا رفتن حس اعتماد به نفس آنان میشود.
پینوشتها
1:
مجیدی، آذری/ 1389: 5
2:
کاستلز/ 1380: 382
3:
مجیدی، آذری/ 1389: 7
4:
فاضلی/ 1387: 1
5.
مجیدی، آذری/ 1389: 8
منابع
1.
کاستلز، مانويل / 1380 /اقتصاد، جامعه و فرهنگ در عصر اطلاعات/ ترجمه احد
عليقليان و افشين خاكباز/ جلد سوم/ نشر طرح نو
2.
ﻣﺠﻴﺪي ﻗﻬﺮودي، آذري _ نسیم، فاطمه/ 1389/ ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﻘﺶ اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ در ارﺗﻘﺎي
ﺟﺎﻳﮕﺎه زﻧﺎن/ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺎﻣه زﻧﺎن/ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﻲ و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﺳﺎل
اول، ﺷﻤﺎره دوم، ﭘﺎﻳﻴﺰ و زﻣﺴﺘﺎن
3.
فاضلی، نعمت الله/ 1387/ مصاحبه با سایت همشهری آن لاین
*
کارشناس ارشد جامعهشناسی
سرچشمه :
مهر خانه
مطلب
را به بالاترین بفرستید:
مطلب را به آزادگی بفرستید: