نویدنو 26/08/1392

نویدنو  26/08/1392 

 

 

نوید نو- نویدنو وظیفه خود می داند از رفیقی که زحمت یافتن و باز تایپ این نوشتار را بعهده داشته اند صمیمانه سپاسگذاری کند .

 

نامه ی سرگشاده رفیق علی خاوری ، عضو هیئت سیاسی کمیته مرکزی حزب توده ایران

 به کادر رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران

 

در پی پاسخ رفیق کیانوری ، دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده ایران ، به سئوال یکی از پرسش کنندگان در جلسه  " پرسش و پاسخ " فحش نامه ای بی بند و بار ، عصبی ، غیر سیاسی و حتی غیر اخلاقی بامضاء " انجمن های دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و مدارس عالی "  که خود را هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران می نامند ، منتشر شده است . همانطور که رفیق کیانوری در" پرسش وپاسخ " مورخ 29 آبان 59، گفته است " ما می خواهیم تردید کنیم که نشریه ای در چنین سطح سیاسی پایین ، واقعا توسط سازمان مجاهدین خلق ایران پخش شده باشد. "

اگر این نظر خوش بینانه ما واقعیت نداشته باشد ، باید گفت که عکس العمل " انجمن های دانشجویان مسلمان دانشگاهها و مدارس عالی "  به نمایندگی سازمان مجاهدین خلق ایران ، به این سخنان که : "نظر حزب ما این است که افراد تشکیل دهنده این سازمان ها به طور عمده افرادی هستند ضد امپریالیست ، طرفدار آزادی ،  طرفدار استقلال ملی ، طرفدار پیشرفت اجتماعی و تغییرات بنیادی به سود جامعه ، به سود محرومان جامعه ،..... ولی در موضع گیری های سیاسی مشخص ، از شروع انقلاب تاکنون به نظر ما این دو سازمان اشتباهات خیلی جدی داشته اند " خصمانه ، عصبی ، غیر مسئول ، انتقاد ناپذیر و گریزان از بحث سالم و در عین حال نامطمئن از مواضع انتخاب شده ، بوده است . فحش نامه ی " انجمن های دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و مدارس عالی " ، تکرار دشنام های شاه ملعون و ساواک ودر یوزگان آستان امپریالیسم ، به سرکردگی امپریالیسم آمریکا ، است که از نظر ما به هیچ وجه شایسته یک سازمان سیاسی ضد امپریالیست و خلقی نبوده و نیست ، و ما چنین برخورد غیر مسئول به یک نیروی سیاسی جدی انقلابی را فقط موجب تاسف نیروهای صادق ضد امپریالیست و انقلابی می دانیم .

فحش نامه چیزی در خور بحث ندارد ، ولی دانستن چند نکته برای انشا ء کنندگان آن می تواند خالی از فایده نباشد . برای کسانی که "انحصارطلبی "  را تایید نمی کنند-  اگر چه آزادی قلم و بیان و فعالیت سیاسی را در معیارهای لیبرالیسم طالب هستند-  بهتر نبود که بجای پاسخ متین و مستدل ( اگر وجود می داشت ) این چنین عکس العمل عصبی و مستبدانه از خود نشان نمی دادند . اگر اهرم های حاکمیت در دست شما می بود ، با چنین شیوه ی برخورد به یک انتقاد ، که نه از موضع خصمانه ، بلکه دوستانه بشما وارد شده است ، آیا هر انتقاد کننده ای را به صلابه نمی کشیدید .

ما مایل بودیم که تحمل شنیدن نظرات و انتقادات سالم و بی غرض بخاطر دست یابی به منطقی ترین روش های برخورد به مسائل انقلاب ، در بین نیروهای صادق انقلابی حاکم می بود.

محتوا وشکل نقل قولی که در بالا ، از شماره 19 مهرماه نامه مردم آمده است ، وما آماده بحث و بررسی آن هستیم ، از نظر ما به هیچوجه پاسخش آن نبود که در " فحش نامه" آمده است. می توانید بار دیگر پاسخ خود را بخوانید وبه این حقیقت پی ببرید .

نزدیک دوسال از انقلاب شکوهمند مردم میهن ما می گذرد ، شما " حقایق و دریافت های مطمئن " خود را نسبت به حزبی که چهل سال تمام حضور مثبت و موثر در تاریخ کشورمان داشته ودارد ، ذخیره کردید ، تا وقتی که انتقادی دوستانه از آن شنیدید.

این شیوه عمل  شما را می توان " ترور فکر " نامید . روش حزب توده ایران این نبوده و نیست که از جار و جنجال بهراسد و تعادلش را از دست بدهد. مگر تاریخ چنین حقیقتی را به نویسندگان " فحش نامه " ثابت نکرده است ؟ حزب توده ایران هیچگاه در مقابل نیروهای صادق انقلابی جبهه ای نگشاده است و نمی گشاید و نگرانیش این بوده وهست که جبهه متحد در عمل دچار آشفتگی و پراکندگی شود.

ما همیشه آماده بوده ایم که در باره آنچه که شما " مواضع مشترک حزب توده با ارتجاع و انحصار طلبان " ش می نامید ، به بحث و بررسی بنشینیم و اکنون نیز آماده هستیم.

تلاش نویسندگان " ادعا نامه " ( انجمن های دانشجویان مسلمان دانشگاه ها  و مدارس عالی ) برای بی اعتبار ساختن تاریخ مبارزات قهرمانانه ی  چهل ساله ی حزبی که ، از بدو فعالیتش تاکنون ، مورد وحشیانه ترین و بی بند وبار ترین حملات امپریالیسم  جهانی ، به سرکردگی امپریالیسم آمریکا ، و عمال شاهنشاهیش بوده است ، تاج افتخاری برای آنان به ارمغان نمی آورد ، زیرا توجه به همین خصومت یاد شده از سوی دشمنان استقلال و آزادی میهن مان نسبت به حزب توده ایران می توانست نویسندگان "ادعا نامه " ( انجمن های دانشجویان مسلمان دانشگاهها و مدارس عالی ) را بفکر وادارد ، تا بدانند شمشیر چوبی خود را به روی چه دژی کشیده اند .

لبه ی تیز حملات "ادعانامه " متوجه رهبری حزب توده ایران است که گویا در گوشه ای امن به " ردیه نویسی " نشسته بوده است ، در حالی که این اشخاص ، از جمله افرادی از کادر رهبری حزب توده ایران بودند که برای ادامه ی مبارزه مجبور به جلای وطن شدند و با تلاش شبانه روزی خود ، نه " ردیه نویسی "  بلکه کار سازماندهی تئوریک و مبارزات عملی حزب را در داخل و خارج علیه دستگاه جهنمی ساواک به عهده داشتند ودر حد امکان و توانایی خود در این راه پیش رفتند و موفق هم بودند.

اگر نویسندگان "ادعا نامه " به بررسی نتیجه کار این " ردیه نویسان " می نشستند ، به نتیجه ی دیگری ، جز آنچه در متن "ادعا نامه "  آمده است ، می رسیدند .

برخوردی که در دوران فعال مایشائی ساواک در زندان قزل قلعه پیش آمده است ، می توانست گویای حقیقی روشن نسبت به کمیته مرکزی حزب توده ایران باشد :

اصغر زمانی ، جلاد معروف ساواک و بازجوی زندانیان سیاسی ، که پلیس سیاسی مجرب و آگاه به زیر و بم سیاست ها و عملکرد رژیم منفور پهلوی بود ، بعد از آنکه پس از دوسال بازجوئی و فشار ، تمام شگردهای معلوم و شناخته خود را بکار برد ، خسته و درمانده در سلول انفرادی به نویسنده این سطور اظهار داشت :

"تو می توانی کمونیست باشی ، می توانی مخالف دستگاه باقی بمانی ، فقط حساب خودت را از کمیته مرکزی حزب توده جدا کن ! "

 برای کسی که کارش شلاق زدن ، شکنجه کردن و استخوان شکستن مخالفان دستگاه جهنمی متبوعش بود ، مخالف بودن مانعی نداشت ، به شرط اینکه  این مخالف حسابش را از کمیته مرکزی حزب توده ایران جدا کند ، کمیته مرکزی حزبش را نفی کند .

 از آنوقت به تمام و کمال خطری را که وجود رهبری حزب توده ایران - و بزعم نویسنده فحش نامه "ردیه نویسان  " - برای رژیم متکی به ساواک داشت ، دریافتم . و در یافتم که حتما و قطعا باید کمیته مرکزی حزب توده ایران خطری جدی تر از حتی آنچه تصور می کردم ، برای رژیم نامردمی وخیانت پیشه و وطن فروش شاه و اربابانش داشته باشد.

اگراین مطلب ، که بارها در زندان برای دوستان زندانی سیاسی از آن یاد کرده ام ، بگوش نویسندگان " ادعانامه " نرسیده است ، خوبست به خود زحمت بدهند و تلاش پیگیر 25 ساله ساواک و دستگاه های تبلیغاتی شاه ملعون را در نفی و بی اعتبار ساختن کمیته مرکزی حزب توده ایران و هر آنچه توده ای بود ، بررسی کنند ، تا بدانند که توفیق حاصله ی آنها از تلاش پر آب و تابشان در " ادعا نامه نویسی " چه می تواند داشته باشد.

 

منبع نامه مردم دوره هفتم ، سال دوم ، شماره 394یکشنبه 23 آذر 1359

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter