به
یاد یاران، به یاد مرد گانی که عاشق ترین زندگان بودند!
کمیته مرکزی سازمان
کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر )
جنایت و نقض سیستماتیک حقوق بشر در تمام ٣٣ سال حیات جمهوری اسلامی ، همزاد
و جزئی جدائی ناپذیر از حکمرانی، آن بوده است.
این جنایات نه آنطور که بخشی از رانده شدگان از قدرت تصور می کنند از خرداد
٨٨ و کهریزک شروع نشده است و یا آنطور که برخی از نیروهای سیاسی که در پنج
سال اول حیات رژیم فاشیسم مذهبی ، مشغول شکوفا سازی آن و مسلح کردن
پاسدارانش به سلاح سنگین بودند ، از " فاجعه ملی " تابستان ۶۷ آغاز نشده
است و یا به زعم آنان که نقطه شروع ماهیت ارتجاعی رژیم را از " حماسه ٣۰
خرداد ۶۰ " و " تک پایه شدن نظام " رقم می زنند . تاریخ جنایات ضد بشری
جمهوری اسلامی حتی از سرکوب خونین کردستان و ترکمن صحرا و ... نیز شروع
نشده است . استارت این جنایات از همان فردای به قدرت رسیدن این رژیم و از
کریدورها و پشت بام مدرسه " رفاه " زده شده است . یعنی آنزمان که "
دادگاههای انقلابی – اسلامی " سران رژیم ساقط شده سلطنتی را بدون برخورداری
از حق داشتن وکیل مدافع و هیات منصفه و حق فرجام خواهی به اعدام محکوم
میکردند و یا حتی بدون انتظار برای حکم دادگاه ، متهم را با سلاح کمری در
راهروهای آن مدرسه سر به نیست میکردند .
اما از میان همه این جنایات هولناک ، دو برهه تاریخی از دهه شصت یعنی
تابستان ۶۰ و بویژه تابستان ۶۷ براستی نقشی تیپیک در بیلان فاشیسم سیاسی
مذهبی حاکم داشته اند . از اینرو بازماندگان وقربانیان سه دهه حیات خونبار
این رژیم ، بی آنکه از ارزش جان هیچ عزیزی بکاهند و یا پرونده هیچ جنایتی
را در طول ٣٣ سال گذشته مسکوت گذارند بدرستی با تاکید بر این دو برهه
هولناک از تاریخ متاخر کشورمان ، در پی دادخواهی – چه در داخل و چه در خارج
کشور – هستند. کارزار بین المللی ایران تریبونال برای محاکمه سران جنایتکار
جمهوری اسلامی ، یکی از این تلاشهای سترگ است که میتواند کارزار " یاد
یاران " را فراتر از مراسمهای یادمان جانباختگان ، به کمپینی سراسری ، بین
المللی و موثر برای نور افکندن بر جنایات بیشمار این رژیم تبدیل کند .
ما باید دقت کنیم که گرامیداشت یاد عزیز جانباختگان راه آزادی و برابری در
تابستان هر سال ، به یک مجلس ترحیم فردی یا جمعی تبدیل نشود بلکه به ابزار
قدرتمندی هم برای دادخواهی و هم برا ی جا انداختن " فرهنگ داد " در کل
جامعه ،یعنی محکومیت بی قید و شرط هر نوع نقض حقوق بشر – چه در پوزیسیون چه
در اپوزیسیون – مبدل گردد .
از اینرو مراسم یادمان جانباختگان ، فراتر از همدری های اخلاقی و انسانی ،
باید به یک همبستگی و گفتمان نیرومند در دفاع از خواستهای انسانی زیر
فراروید:
۱- آزادی بی قید شرط اندیشه ، بیان و تشکل
۲- برچیدن زندان سیاسی و آزادی فوری و بی قید شرط همه زندانیان سیاسی و
عقیدتی
٣- الغای کامل هر نوع شکنجه و آزار جسمی و روحی در درون و بیرون زندان
۴- حذف کامل مجازات مرگ و اعدام
این کارزار دمکراتیک ، مدرن و انسانی ، برخلاف تصور بخشی از نیروهای
اپوزیسیون ( چه در طیف راست و چه در طیف چپ ) تاریخ مصرف ندارد ، چیزی نیست
که امروز در برابر حاکمان فعلی علم کنیم اما خود از امروز سلاح انتقام را
برای روز به قدرت رسیدن خویش صیقل دهیم .
به همین خاطر مبارزه با استبداد سیاسی مذهبی حاکم و نقض سیستماتیک حقوق بشر
توسط آن باید به کمپینی سراسری برای جا انداختن این گفتمان دمکراتیک در
تمام عرصه های جامعه از درون خانواده و محیط کار و زیست گرفته تا داخل
احزاب و سازمانهای اپوزیسیون کشیده شود . آن نیروی اپوزیسیونی که هنوز به
آزادی بی حد و حصر باور ندارد ، به لغو کامل هر نوع شکنجه و اعدام نرسیده و
حقوق بشر را برای " خودیها " و غیر خودیها " جیره بندی می کند و حتی
مناسبات غیر دمکراتیک را بر مناسبات درون سازمانی خود حاکم کرده ، نمی توان
و نباید به دعاوی او در مبارزه با استبداد حاکم باور داشت و شعارهای او را
جدی گرفت .این مهمترین درسی است که همه ما باید از دهه ها خشونت و سرکوب در
حکومتهای شاه و شیخ بگیریم !
گرامی باد یاد همه جانباختگان
سرنگون باد جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی ، زنده باد سوسیالیسم
کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر )
شهریور ۱٣۹۱ – اوت ۲۰۱۲
مطلب
را به بالاترین بفرستید:
مطلب
را به آزادگی بفرستید: