نویدنو:29/10/1390  

 

 نویدنو  29/10/1390

 

 

مدینه گفتی و کردی کبابم

فرمایشات یک مدرس « چپ »! 

 رضا خسروی 

 

آقای اسدآبادی، احترامات این حقیر را بپذیرید. همین چندی پیش بود که با فرمایشات چپ اندر قیچی شما در مجله هفته آشنا شدم – معجونی تازه دم و کهنه جوش موسوم به « نئو توده ای ها، در بن بست توده ای ها »! سنگ تمام گذاشتید. از سیر تا پیاز، همه گفتنی ها را گفتید. راه حل همه مشکلات لاینحل، قبلی و جاری، لاهوتی و ناسوتی را بدست دادید. زمینه و زمانه را برای ایجاد جهانی بهتر فرآهم کردید… نشان دادید که هنر نزد ایرانیانی مثل شماست. ولی زبانم لال، فرمایشات شما در باره « بن بست توده ای ها »! خیلی با تراشیده های استبداد قدیم شباهت دارند. حتی دعوت شما برای نوعی « پوینده گی و عمل همگانی »! شگرد امام معدوم در آستانه انقلاب بهمن را تداعی می کند. ضمنا، نگفتید که اختلاف شما با « نئو توده ای ها »! برسر چیست؟ فقط خدا کند یک دعوای زرگری در ملاء عام نباشد. آمین.

     فرمایشات شما، رویدادهای زیادی را در بر میگیرد –  تغییر آرایش نیروهای بین المللی بسود نیروی کار، نبرد جانانه استالین گراد، پیروزی در قبال فاشیسم و نازیسم و پتن ایسم، عقب نشینی محسوس میراث خواران استعمار کهن در قبال جنبش های استقلال خواهانه ملل در بند، پیشروی مردم ایران در قبال دیوان رضاخانی، پس نشینی موقت دربار پهلوی… اینها همه کلی جای حرف دارد.

     فرمودید « بن بست توده ای ها »! هیهات. این فرمایش جهتدار شما مرا بیاد انوشه و وارطان… انداخت. انوشه با لبخندی گزنده بریش دشمنان مردم ایران، بومی و بین المللی، با چشمان باز تیرباران شد. سر وارطان را با مته سوراخ کردند. خیر، سرنوشت این توده ای های « حقیر و گمراه »! انوشه ما، وارطان ما… دخلی به شما ندارد. این فرمایش طبقاتی شما مرا بیاد سیامک ها، وکیلی ها، کوچک شوشتری ها… انداخت. همه با شعور و غرور، بخاطر آزادی و بهزیستی مردم ایران جان باختند. خیر، شعور و غرور این توده ای های « کج اندیش »! سیامک ما، وکیلی ما، کوچک شوشتری ما… ربطی به شما ندارد.

انگیزه تشکیل حزب توده ایران

     حزب توده ایران، بعنوان یک ضرورت تاریخی، حاصل مبارزه مستمر خلع ید شدگان در قبال خلع ید کنندگان بومی و بین المللی بود، که در بستر مالکیت خصوصی و در جغرافیای سیاسی ایران رقم خورد. با همت آزادی خواهان، روشنفکران کمونیست، در فردای سقوط دیوان رضاخانی پا گرفت. اهداف فوری و معلومی داشت. دورنمای اقتصادی و اجتماعی قابل فهمی را دنبال می کرد: با استبداد و استعمار بسود کارگران، بسود بینوایان شهری و روستائی درافتاد. با مالکان و اربابان و سرمایه داران، خودی و غیر خودی، میانه نداشت. برای بهبود شرایط کار و زندگی مردم، بخاطر خورد و خوراک و پوشاک، مزد و آموزش دون پایه ها، زنان و مردان و کودکان قالیباف، باربران، باراندازان بندری، رفته گران، گود نشینان و زاغه نشینان می رزمید… تا اینکه در میان خلع ید شدگان کشورمان اعتبار کسب کرد. موی دماغ بالائیبها شد.

     بزعم خرده پای کم فرهنگ وطنی – ارتش « متوسط ها »! گویا حزب توده ایران تاسیس شد تا ده سال بعد به مصدق و دولت ملی او « خدمت کند یا خیانت »! پیشکش هواداران. حال آنکه حزب توده ایران، مطلوب دیگری را دنبال می کرد و با تمام اما و اگرها، شماری واقعی، غالبا ساختگی و قابل فهم، در پی بسیج کارگران و بینوایان کشور برای تحولات اقتصادی و اجتماعی، تغییرات ساختاری در جغرافیای سیاسی ایران بود. دلیل خصومت بالائیها، نفرت هیستریک « متوسط ها »! نسبت به حزب توده ایران. تئوری فروشان « غافل »! امروز مثل دیروز، نفع خود را در انکار حقایق تاریخی جسته و می جویند. ولی آقای اسد آبادی، شما که با تسلط کامل بر همه اسرار جهان، لاهوتی و ناسوتی، بدنیا آمده اید… بر شیطون لعنت، شما چرا مثل تئوری فروشان « غافل »! موهوم بخورد مردم می دهید. با توسل به نوعی « حافظه تاریخی مردم ایران »! آشی مسموم، با بوی تند استبداد سلطانی و ولایتی، حزب توده ایران را مولود جاه طلبی « برخی جوانان جویای نام… »! قالب می کنید؟

آنکه بر ماست، از ما نیست

     حرف حساب فامیلی شما و دعاوی اجتماعی ما. حرف حساب فامیلی شما بزرگ زادگان « چپ »! خیلی روشن، فقط دو کلمه است: مال و منال باد آورده، دارائی و املاک آباء و اجدادی. ادعای ما مارکسیست – لنینیست های فضول « بد خلق »! طولانی، خیلی طولانی، نه حسابی، از شما چه پنهان که اصلا یک بازی ریاضی نیست. خیر، شما نمی دانید. دعوای ما کمونیست ها، همان دعوای تاریخی بی حقوقان در قبال سروران، خلع ید شدگان در قبال خلع ید کنندگان، در قبال مالکان و اربابان و سرمایه داران پشت پرده، یک دعوای اجتماعی بر سر مدیریت جامعه است – در مسیر نقض انقلابی همین دو کلمه حرف حساب فامیلی شما: مصادره مال و منال باد آورده، دارائی و املاک آباء و اجدای. اینکه حرف حساب فامیلی شما با مکانیسم ارزش آفرینی متداول، با تقسیم کار جاری و امپریالیستی، با نظام سرمایه سالاری گره خورده است، گناه ما نیست. می دانم، مطلب پیچیده است، شما نمی گیرید.

     فرمایش شما مبنی براینکه « روشنفکر زمانی روشنفکر نامیده می شود که نسبت به قدرت و نقد قدرت، هیچ هویت صنفی و اردوگاهی خاصی را لحاظ نکند »! جفنگی دلبخواهی و آخوندی است. حکایت از آن دارد که شما اصلا چگونگی زیست جمعی انسانها بر محور تولید نعمات مادی، توزیع محصولات مصرفی را درک نمی کنید. چیز زیادی در باره تقسیم کار اجتماعی، جدائی کار فکری و بدنی نمی دانید… قدرت و نقد قدرت پیشکش. خیر، آقای اسدآبادی، شما اینکاره نیستید. جهت اطلاع شما همینقدر می گویم که روشنفکر، صرفنظر از اینکه در چه رابطه بد و خوبی با دولت دارد، آن کسی است که مستقیما در تولید نعمات مادی، در فرآیند ارزش آفرینی جامعه حضور ندارد. بلحاظ اجتماعی، در صف اقشار میانی است درست مثل تاکسیران و بقال و…

     فرمودید که « … برخی جوانان جویای نام… پرچم حزبی بنام حزب توده را بلند کردند… آنان اشتباهات فاحشی را بواسطه پشتوانه شناختی و درک تئوریک ضعیف شان… مرتکب گشتند… اما درک ناقص و وارونه آنها از مدرنیته و عقلانیت، آنها را در دام عمیقی انداخت که از درون آن یا بیراهه آل احمدها یا « کژاهه » طبری ها بیرون می آمد یا مرگ سیاسی کیانوری ها »! بموجب این دید ارتجاعی و آخوندی، گویا تکلیف حزب توده ایران از پیش و در جائی نا معلوم رقم خورده بود. بر حزب توده ایران، از بیراهه آل احمدها و خلیل ملکی ها گرفته تا کژاهه طبری ها و مرگ سیاسی کیانوری ها و… همان گذشت که باید می گذشت. پس این داستان « ضعف تئوریک و درک وارونه و… »! بهانه است. آقای اسدآبادی، کشک خود را می سابد. اصلا چرا باید فرق دیکتاتوری و امپراتوری شوروی، فرق حزب توده ایران و بنگاه کارچاق کنی غلام یحیا بفهمد. معذالک، حق با شماست، آقای اسدآبادی، حزب توده ایران خطا کرد، خیلی هم خطا کرد. دیر جنبید یا هیچ نجنبید. بد فهمید یا اصلا چیزی را نفهمید… اینها همه هست. اما حزب توده ایران و نه آن بنگاه کارچاق کنی که شرحش رفت، تاسیس نشد که « خطا کند »! بهر حال، چه خوب شد که حزب توده ایران اینهمه « خطا کرد »! و بانی نقد شرعی شما شد…

http://www.hafteh.de/?p=25324

26 دی 1390   


 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter