نویدنو:10/08/1390  

 

 نویدنو  10/08/1390

 

 مطلب دریافتی

R2P و آخرین سخنرانیِ معمر قذافی

همنشین بهار

 

مُدعّیان صاحب اختیاری جهان که چشمشان را بر اوضاع یمن و عربستان و بر کشتار در بحرین و فلسطین می‌بندند و برخوردشان با امثال آگوستینو پینوشه و اسیرکُشی سال ۶۷ در ایران را همان جهان دیدند، با سوارشدن بر اصل مسئولیت حمایت، «آر تو پی» R2P ((Responsibility to Protect، به لیبی تاختند و در سقوط ابوشفشوفه (معمر قذافی) سنگ تمام گذاشتند

اما داستان همه اش این نیست.

 

............................................

 

قذافی پیش از آنکه برود، رفته بود.

 

درست است که طالبان نفت و دلار، وال استریت، شرکت های غول آسای انگلیس و آمریکا و تولید کنندگان اسلحه که برندگان اصلی سقوط قذافی هستند، از همان آغاز که ملک ادریس فاتحه اش خوانده شد، با قذافی مسئله داشتند.

 

درست است که ایالات متحده از برچیده شدن پایگاه هایش در لیبی و اینکه بخشی از ساحل مدیترانه در اختیارش نیست، دلش پُر بود،

 

درست است که پایه اساسی و مهّم تحولّات لیبی، اصل «دسترسی به منابع انرژی» و ذخایر فراوان نفت و گاز در آن کشور است و همین مسئله تاتو را به جنب و جوش انداخت.

 

درست است که آمریکا در دستیابی به منابع انرژی در لیبی که بزرگترین ذخیره نفتی قاره آفریقا را دارد، سرمایه گذاری فراوان چین را در حوزه های نفت و گاز لیبی با منافع ملی استراتژیک خودش در تضاد می‌دید و از همین رو، می‌بایست قذافی کلک اش کنده و چین دستش کوتاه می‌شد.

 

درست است که ۴۹ کشور آفریقایی با «مرکز فرماندهی ارتش آمریکا در آفریقا» AFRICOM (آفریکام) United States Africa Command که سال ۲۰۰۷ توسط جورج دبلیو بوش ایجاد شد، با واشنگتن موافقت کردند، اما قذافی زیر بار نرفت بخشی از طرح و نقشه آمریکا برای سلطه برآفریقا باشد و همین، کار دستش داد.

 

درست است که تلاش قذافی برای ایجاد اتحادیه آفریقا با همکاری تمامی کشورهای آفریقایی، بیرون کشیدن سرمایه هایش از غرب، تبدیل ارزهایش به طلا و خارج کردن دلار بعنوان ارز معتبر، کاسه صبر غرب را که با بحران اقتصادی و مالی وکسری بودجه درگیر است، لبریز کرد و همه با هم با لشکرکشی به لیبی به فکر چاره افتادند،

 

درست است که با تصمیم از مابهتران در ۱ مارس ۲۰۱۱ (که عضویت لیبی در سازمان ملل لغو شد) تهدید یک جانبه غرب و ناتو برای حمله به لیبی بدون مجور آن سازمان در دستور کار قرار گرفت و در ۱۹ فوریه، غرب در ادامه اشغال افغانستنان و عراق، تجزیه سودان، اشغال سومالی،... و تصرف منابع طبیعی و کنترل گلوگاههای استراتژیک در آفریقا و آسیا، حملات مرگ بار خودرا به لیبی از طریق هوا و دریا آغاز کرد و شروع به نابودی تاسیسات زیربنایی لیبی کرد که تا ترور قذافی ادامه داشت...

 

 امّا (و چه امّای بزرگی)،

اما پیش از آنکه «ارتش اسارت بخش ناتو» برای تصرف مستقیم چاه‌های نفت و احیای استعمار کهن خیز بردارد و با بیش از ۹۰۰۰ حمله هوائی، لیبی را آماج حمله قرار دهد و از هیچ کارخانه و بیمارستان و مدرسه ای هم نگذرد، و حتی خط لوله شبکه آبرسانی (النهر الصناعي العظيم) و کارخانه تولید لوله که تجهیزات مورد نیاز تعمیر این شبکه را تولید می‌کرد هدف قرار دهد، (پیش از آن و، خیلی پیش از آن)، قذافی خودش فاتحه خودش را خوانده بود.

او پیش از آنکه برود، رفته بود.

 

............................................

 

قذافی نمرده و حالا حالاها هم نمی‌میرد !

 

بگذریم که (اگر مسئله، دیکتاتوری و جبارّیت و جزمّیت باشد)، نحوه قتل قذافی، سربریدن صدها نفر در شهر سرت و کشتار و جنایات تکان‌دهنده در سایر شهرها نشان می‌دهد قذافی نمرده و حالا حالاها هم نمی‌میرد !

نشان می‌دهد «سجن أبو سليم» طرابلس، در انتظار زندانیان سیاسی تازه است. هولوفتونی مخوفی که زندانیان سیاسی لیبی آنجا به رگبار بسته شدند.  (۱۹۹۶/۶/۲۹)

 

 ماست تُرش از تغارش پیداست.

 

مصطفی عبدالجلیل، رئیس شورای ملی انتقالی لیبی از آمیختگی قانون اساسی با آنچه خودش شریعت می‌نامد و، از لغو ممنوعیت چندهمسری در لیبی، خبر داد...

 

رئیس شورای انتقالی لیبی گفته است شریعت منبع اصلی قانون است.

کدام شریعت؟ «شریعت»ی که با قسط و رهایی که مضمون پیام انییا و اولیا بود، بیگانه است؟

«شریعت»ی که اگر خانم کلینتون و آقای سارکوزی و دیوید کامرون...و کسانیکه برای «ناتو» پامنبری می‌کنند نمی‌دانند، آقای عبدالعلی حکیم بالحاج (امیر) و دوستانش خوب می‌دانند به نظر «مجتهدین» وابسته است.

 «شریعت»ی که به مسئله «تصویب» میدان می‌دهد و تک صدایی را حاکم می‌کند.

«شریعت»ی که قرنها بعد از غزالی نیز به حدیث «فرقه ناجیه» (گروه نجات یابنده) می‌چسبد که می‌گوید: تنها یک گروه اهل بهشت است و دیگر گروه ها در آتش جهنم خواهند بود.

دیدگاه پوسیده ای که جامه مشروعیت را بر تن یک رویکرد و یک نظر و یک عقیده می‌پوشاند و  تکثرگرایی را به خاک سیاه می‌نشاند.

در پانویس مقاله

  امام محمد غزالی عزیز است اما نوروز از او عزیزتر   

در این مورد توضیح داده ام و منابع حدیث مزبور را آورده ام.

 

............................................

 

نص كلمة معمر القذافي يوم 22 فبراير 2011

 

در این ویدیو توجه شما را به سخنرانی مهّم معمر قذافی در میدان سبز طرابلس که تاریخ آن ۳ روز بعد از تهاجم نیروهای ناتو به لیبی است جلب می‌کنم.

 

هر فرد یا جنبش یا رژیمی پیش از آنکه در عمل سقوط کند یا ارتفاع گیرد، در گفتار سقوط یا ارتفاع خواهد کرد.

از همان سخنرانی که آینه حرکات و سکنات قذافی بود می‌شد فهمید کارش تمام است.

 توجه داشته باشیم که زبان، خودش عمل است و آستانه و پیشاهنگ کردار آدمی، گفتار او است.

تبختر و تکبر و ذهنیت قذافی نسبت به مردمی که به خیابانها ریخته بودند و او آنها را به نجاست تشبیه می‌کرد نیز، نشان می‌داد او مدتهاست غزل خداحافظی را خوانده است.

البته در سخنان قذافی نکات قابل تأملی مثل ترور عبدالفتاح یونس و اشارات غیر مستقیم به اصل مسئولیت حمایت، «آر تو پی» R2P ((Responsibility to Protect، قابل تأمل است.

 

……………………………………………………………………………….

پانویس

قذافی در آخرین سخنرانی خودش با توهین به مردم به جان آمده ای که به خیابانها ریخته بودند، به پاکسازی لیبی از به قول خودش نجاسات اشاره کرد و گفت:

أنا سنوجه نداء للملايين من الصحراء إلى الصحراء، وسنزحف أنا والملايين، لتطهير ليبيا شبرا شبرا، بيتا بيتا، دارا دارا، زنقة زنقة، فردا فردا، حتى تتطهر البلاد من الدنس والأنجاس.

بعد از آن مخالفینش که البته می‌خواستند از تأثیر سخنان وی که به انگیزه های اصلی ناتو برای دخالت در لیبی هم اشاره می‌کرد بکاهند، برای مسخره قذافی ترانه ای با تقلید صدای خودش ساختند که جمله فوق در آن تکرار می‌شد.

در آغاز ویدیوی ضمیمه، بخشی از آن ترانه شلوغ را می‌توان شنید.

http://www.youtube.com/watch?v=Z8gSCJVBee8

به خاطر موهای وزوزی و فرفری قذافی به او «أبو شفشوفه» Abu Shafshufa هم می‌گفتند.

 

***

hamneshine_bahar@yahoo.com

 


 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter