نویدنو:06/06/1390  

 

 نویدنو  06/06/1390

 

مطلب دریافتی

در سوریه چه می گذرد؟ جایگاه جنبش چپ کجاست؟
مصاحبه نشریه "الندا" با میشل کیلو و دکترقدری جمیل

ترجمه : کوثر ال علی محمره



 

در سوریه چه می گذرد؟ قیام مردمی، انقلاب دگرگون کننده، توطئه خارجی یا...روندی خطرناک و سریع که پیامد ان تاکنون هزاران قربانی بوده اند. پیرامون اوضاع در سوریه سوالات بسیاری است. نشریه "الندا" درباره چگونگی حوادث فعلی و چشم انداز اینده با دکتر قدری جمیل دبیر کمیته ملی وحدت کمونیستهای سوریه و استاد میشل کیلو نظریه پرداز چپ، گفتگو نموده، پاسخ انهارا در متن ذیل ملاحظه می نمایید.

در سوریه چه می گذرد؟

د. قدری جمیل:
در سوریه وضعیت مرکب و پیچیده ای وجود دارد. به طور خلاصه می توان اینگونه در مورد ان سخن گفت.
اولا: در نتیجه اتخاذ سیاست های لیبرالی در اقتصاد در چند سال گذشته و بخصوص در پنج سال اخیر، نارضایتی اجتماعی بسیار بالایی پدید امده است. بالا رفتن امار فقر و بیکاری همزمان با افول نقش دولت در وظایف اجتماعی همراه بوده است.
ثانیا: سطح پایین ازادیهای سیاسی به بهانه قانون "حالت فوق العاده" که جامعه را از بیان دردها و اظهار مشکلات خویش در زمان مقتضی منع نمود واین خود باعث عدم درمان بیماری گردید. واگذاری صلاحیتهای استثنایی به سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی که در بیشتر موارد بر خلاف اهداف اولیه از انها بهره داری گردیده، مانع فعالیت شهروندان در امور روزانه وبلکه عامل فشار بر معیشت و کرامت انها بوده است.
ثالثا: در نتیجه دو عامل فوق مشکلات مزمن و خاصی در همه مناطق سوریه پدید امد و به نارضایتی مردم فزونی بخشید.
رابعا: بالا رفتن نسبت فساد اداری و غارت غیرقانونی اموال عمومی و جامعه به تمرکز بی سابقه ثروت نزد عده کمی از دولتیان و نزدیکان انها انجامید.
پیش از این هشدار داده بودیم که: پیامداین اوضاع در پی برنامه های امریکایی- صهیونیستی در منطقه، می تواند به انجا منتهی گردد که دشمنان خارجی، سوریه را از معادله پایداری ومقاومت در منطقه خارج نمایند. این وضعیت با استفاده از بحران اجتماعی و عدم ثبات سیاسی همانگونه که در حال حاضر در حال رویدادن است میسر می گردد.
انچه بیان شد مربوط به عوامل ژرف در پدید امدن این وضعیت است اما در خصوص اعتراضات خودجوش مردمی که کار را بدینجا رسانده باید بگویم: "خواسته های مشروع و بحق مردم از هر دو طرف به انحراف کشیده شد: اول از جانب بعضی از نیروهایی در سیستم امنیتی حکومت که با فساد اداری مرتبط و هراسان از هرگونه اصلاحاتی که بهر تقدیر دامنه ان حریم امنیت انان را در هم خواهد شکست. اصلاحات عمیق وعمومی که میتوانند منافع اینان را به خطر اندازند".
اما عامل دوم: بعضی از نیروهای تندرو در جامعه مانند "سلفی ها" و "تکفیری ها" و همچنین باندهای جرم و جنایت از اعتراضات مردم پوششی برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود ساختند.
نکته قابل توجه انست که این دو نیرو ضمن انکه هر گونه گفتگو را بین مردم و حکومت رد می نمایند، احتمال هرگونه اصلاحات عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را مورد حمله اتشبار خود قرارداده اند. نیروهای امنیتی از طریق انکار هر گونه جنبش مردمی و سعی در خلط مبحث بین جنبش مردمی و تروریستهای مسلح و یکی نشان دادن ان و در مقابل ان دومی تحت پوشش سرنگونی نظام.
تجربه پنج ماه اخیر نشان می دهد که سرکوب جنبش مسالمت امیز مردمی و جلوگیری از ابراز عقیده و اظهار رای در تظاهرات، غیرممکن و فقط باعث بالارفتن تعداد قربانیان خواهد شد. شعار" سرنگونی نظام" نیز در مقایسه با نمونه "مصر" و "تونس" و در شرایط خاص سوریه بدون در خطر قراردادن حاکمیت ملی و وحدت کشور امری غیرممکن است.
همزمان و با این شرایط فشارهای خارجی در زمینه های سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی تشدید می گردد. صحبت از دخالت نظامی نیز به میان می اید. با توجه به انچه گفته شد، پیدا نمودن راهی برای خروج از این بن بست نیازی مبرم است. این امر در درجه نخست گشایش دروازه اصلاحات عمومی را در سریع ترین زمان ممکن می طلبد. این امر ممکن نخواهد بود، مگر انکه زمینه های لازم برای شروع گفتگوهای ملی فراهم گردد. ایجاد زمینه برای گفتگوهای ملی نخست از طریق جلوگیری از برخورد خشن و سرکوب تظاهرات مردمی توسط نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها (شبیحه) و در مقابل از طرف تندروها و سازمانهای تروریستی میباشد. ممنوعیت نیروهای امنیتی از کاربرد سلاح نیز به طور مطلق باید صورت گیرد. ارتش باید از غیرنظامیان حمایت نماید چه انان که در تظاهرات شرکت می نمایند وچه دیگران.
همچنین ارتش باید مانع هرگونه درگیری بین طرف های درگیر (با هر گرایش) شود. ازادی بازداشت شدگان حوادث اخیر نه بعنوان اخرین اقدام بلکه به عنوان یکی از اقداماتی است که باید صورت گیرد.
همه انچه گفته شد زمینه را برای شروع گفتگوهای ملی برای بحث در مورد اصلاحات مورد در خواست فراهم می نماید. بر سر میز گفتگوها سه نیروی مختلف باید حضور داشته باشند. اولا نمایندگان نظام و احزاب و سازمانهای هم پیمان انها. ثانیا نمایندگان اپوزیسیون از تمام گرایش ها و ثالثا نمایندگان جنبش مردمی که به اشکال مختلف فعالانه و بصورت جدا از نیروهای سیاسی در خیابانها خواسته های خود را مطرح می نمایند و بخش اساسی جنبش اعتراضی مردم به حساب می ایند.
خلاصه اینکه انچه مورد درخواست می باشد، راه حل های اساسی برای مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است، راه حلهایی که ساختار های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را عمیقا دگرگون نماید. راه حل های جزئی و وصله پینه ای و دیرهنگام همانگونه که تاکنون بوده است، ره به جایی نخواهد برد.
کشور ما در معرض روزافزون خطرهای خارجی بیش از هر زمان به وحدت نیروها در درون جامعه و بخش غیرالوده نظام دارد. این نیروها قادرند بااتحاد خود راه عبور از سایر نیروها را به سوی مبارزه ملی برای ازادسازی سرزمینهای اشغالی هموار نمایند.

استاد میشل کیلو: انچه در سوریه می گذرد جنبش وسیع اجتماعی است که دو هدف را دنبال می کند. اول ازادی انسانها و دوم توزیع عادلانه ثروت ملی. در مقابل این جنبش اجتماعی نیروی نظام حاکم قراردارد که برای حفظ و نگهداری ساختار فعلی نظام سعی و تلاش می نماید. هیئت حاکمه تاکنون به خواسته های مردم پاسخ منفی داده و سعی در حفظ ساختار نظام با وضعیت فعلی اش دارد.
متاسفانه هیئت حاکمه با انکار واقعیت بحران هم چنان به توهم "توطئه" متمسک بوده و با برخورد خشن و سرکوبگرانه راه را برای دخالت خارجیان هموار میکند. بحران کنونی زمینه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد، راه حل خشونت امیز غیرممکن است. تنها راه حل بر اساس توافق ملی و کلی و با ابزارهای سیاسی امکان پذیر می باشد.
اشکار است که با ادامه این شرایط یافتن پاسخی برای سوال "سوریه به کجا میرود؟" بسیار دشوار است. برای اینکه سیاستی که راه حل امنیتی را در شرایطی که نیروی امنیتی صلاحیت حل این بحران را ندارد، پیشنهاد می نماید کشور را در برابر تمام خطرات احتمالی قرار می دهد. این خطرات از تجزیه خاک کشور شروع و به جنگ داخلی و نهایتا دخالت خارجی منتهی می گردد.
برای نجات سوریه از وضعیت موجود و خطرات سه گانه ای که برشمردم، لاجرم راه حلی مورد توافق همگان برای خروج از بن بست فعلی مورد نیاز است. این راه حل باید بر اساس تامین کامل خواسته ها و مطالبات مردم باشد و گرنه ادامه و استمرار سیاستهای فعلی سرنوشتی تیره و تاریک را برای سوریه رقم خواهد زد و مسئولیت ان به عهده مجریان این سیاست هاست.

نیروهای چپ در کجای این حوادث قرار دارند؟

د. قدری جمیل:
واقعیت انست که انچه امروز می گذرد به مرگ فضای سیاسی سنتی که پس از استقلال به وجود امد، منتهی خواهد شد.
چپ و راست در سوریه از بحران عمیقی رنج می برند، همزمان فضای سیاسی جدیدی در حال تکوین است. این فضای سیاسی گامهای اولیه خود را بر می دارد. با به وجود امدن فضای جدید بخش مهمی از ساختار سنتی و کهنه تبخیر شده و از بین خواهد رفت. اما بخشی دیگر همراه با فضای جدید جان تازه ای خواهد گرفت و بی گمان نیروهای سیاسی نوینی در اثر جنبش جاری به صحنه خواهند امد. بنا براین سخن در اینجا فقط در مورد چپ تاریخی و سنتی نیست، جریانات زیادی نام چپ را برخود داشتند اما امروزه این جریانات جزئی از جنبش چپ به حساب نمی ایند. اما اگر منظور شما از طرح سوال در خصوص چپ تاریخی در سوریه می باشد این جریان تاکنون به صورت جنبش کمونیستی مطرح بوده است اما با توجه به حضور این جنبش در صحنه تاثیر پذیری ها و تغییرات عمیقی به تبع تحولات اجتماعی حال حاضر در ان به وجود خواهد امد. توانایی یا عدم توانایی در هماهنگی و کنش های متقابل تاثیرپذیری و تاثیرگذاری بر جنبش با تلاش بر استفاده از ابزار و توانمندی های نوین برای فعالیت در شرایط مشخص فعلی اینده این جریانات را مشخص خواهد کرد.

استاد میشل کیلو: چپ نیرویی بوده است که در طول چهار دهه اخیر همواره بر مطالبه تغییرات دموکراتیک و ملی در سوریه پای فشرده و همواره برنامه ها و پیشنهادات عملی بر مبنای همکاری تمامی نیروهای سیاسی از جمله نیروهای درون نظام برای تغییرات مطلوب مطرح نموده است.
به نظر ما (جریان چپ) انچه امروز می گذرد نشاندهنده پذیرش برنامه ها و سیاستهای ما توسط بخش بزرگی از مردم است. جنبش مردمی حال حاضر پیام اور برنامه دموکراتیک پیشنهادی جنبش چپ می باشد. به همین دلیل خواهان پاسخ گویی نظام حاکم به خواسته ها و مطالبات مردمی است. منافع ملی در براوردن خواسته ها و مطالبات مردمی نهفته است. خواسته ها و مطالباتی که بحران کنونی را در جامعه و نظام حاکم به وجود اورده است. جنبش چپ تلاش زیادی در جهت ایجاد هماهنگی برای خواسته ها و اهداف مشترکی که ما را از بحران کنونی خارج نماید به عمل می اورد. ما از حاکمیت می خواهیم همانطوریکه در مراحل اول جنبش نیز خواسته ها و مطالبات مردمی را مشروع و به حق دانسته نسبت به براوردن انها اقدام نماید. در ان هنگام حاکمیت موضوع نیروها و جریانات سلفی را مطرح نمی نمود.
انچه در خصوص درگیری های نظام با نیروهای سلفی بزرگنمایی می شود واقعیت ندارد. مبارزه فعلی مبارزه ای است برای ازادی و عدالت اجتماعی، مبارزه توده هایی است که زمانی طولانی از حقوق خویش محروم بوده اند.
جنبش چپ، تظاهرات مردم را مسالمت امیز می داند و در این مورد با حاکمیت که جنبش اعتراضی را متهم به خشونت می کند هم نظر نیست. ما جنبش مردمی را راهگشای جامعه برای اصلاحات عمیق و جدی که سوریه را به سوی یک نظام دموکراتیک پارلمانی رهنمون می سازد می دانیم. نظامی که در ان منافع تمامی جریانهای سیاسی فعال منجمله حزب بعث، تامین خواهد گردید.

منبع: سایت حزب کمونیست لبنان 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter