نویدنو:11/05/1390  

 

 نویدنو  11/05/1390

 

 

زندان ها و"درجه تمدن "

داوید سوانسان – برگردان : مهرگان

 

زندانیان با اعتصاب غذا در پلیکان بی سوپر مکس Pelican Bay supermax خطر مرگ را می پذیرند ، وکسانی که در همبستگی در زندان های  اطراف کالیفرنیا اعتصاب غذا می کنند دادنامه ای از بیماری ما هستند.

داستایوسکی  می گفت " درجه تمدن هر جامعه ای  را می توان با ورود به زندان های آنها مورد داوری قرار داد "

تمدن چیزی است که ما مدتهاست دیگراشتیاقی به آن نداریم . ایالات متحده امریکا بیشترین افراد وبزرگترین درصد مردمش را نسبت به هر جای دیگر حبس می کند. ما آنها را در مراکز آموزشی به خاطر خشم وخشونت زندانی می کنیم . ما آنهارا مورد تجاوز جنسی ، هجوم ، تحقیر و جدا سازی قرار می دهیم. ما بی گناه را با گناه کار ، جوان را با پیر ، مسالمت جو را با خشن ، امیدوار را با کسی که دست از زندگی شسته است در کنار هم قرار می دهیم .

وبه طور روزمره تعداد کثیری از زندانیان را با انزوای تقریبا کامل مورد شکنجه قرار می دهیم . ما انسان ها را روزانه 22یا 23 ساعت در جعبه های کوچکی حبس می کنیم. وقتی که این حبس برای جاسوس متهمی مانند برادلی مننینگ* Bradley Manning به اجرا در می آید اعتراض می کنیم . اما وقتی که همین رفتار بر هزاران نفر ، که بسیاری از آنها به صورت بی پایه ای  متهم به عضویت در باند های تبه کاری هستند اعمال می شود چه می کنیم؟ تبه کاری کجاست؟

مامی توانیم از خوردن خودداری کنیم . می توانیم با رفتار مسالمت آمیز دولت خودرا شکست دهیم . ما می توانیم زندگی خود را  در معرض خطر قرار دهیم. درعوض بارمسئولیت بردوش کسانی افتاده است  که  اصلا چیزی برای در خطر افتادن ندارند.  خود زندانیان در حال اقدام وکسب قدرت ازپشت میله ها هستند.   

به مطالبات زندانیان توجه کنید . آنها خواهان پایان دادن به تنبیه جمعی قوانین خشونت های فردی هستند. این خواسته همانند یک الزام بنیادی عدالت به نظر می رسد . بمب باران کردن یک ملت به سبب آن که  تعدادی تروریست  در آنجا وقت گذرانی می کنند ممکن است برای سیاست مداران ما خوش آیند باشد ، اما برای مردمی که در آنجا زندگی می کنند ودر بمباران ها می میرند به صورت هولناکی غیر عادلانه است . متوقف کردن وبازرسی افرادی که به نظر می رسد مهاجر باشند ممکن است برای کسانی که تنفر از مهاجران افکار آنها را در هم می پیچد خوش آیند باشد ، اما این امر از منظر افراد بی گناهی که بارها مورد اذیت قرار گرفته اند به صورت  بی شرمانه ای غیر عادلانه است . تنبیه همه در یک زندان برای کاری که یک نفر انجام داده است  می تواند خوش آیند باشد اگر هدف ستم گری باشد . اما آیا زندانیان بی گناهی که بدین طریق مورد سوء استفاده واقع شده اند سرانجام  با این اعتقاد که از سوی سیستم عادلانه ای که مورد تایید آنها بوده مورد رفتار بی طرفانه قرار گرفته اند از زندان بیرون  خواهند آمد ؟ یا تشنه انتقام از زندان بیرون خواهند آمد ؟ یا مادامی که هرگز آزاد نمی شوند تشنه انتقام خواهند ماند ؟ و آیا ما قادریم آنچه را که با آنها کرده ایم از خودمان مخفی نگه داریم ؟ آیا ما به  رشد دادن شرارت  بیشترادامه نخواهیم داد ؟   

آنها به کلی خواهان پایان دادن به استفاده از ضوابط غیر قابل اعتماد برای برچسب زدن به یک زندانی بعنوان عضو یک دسته هستند وبر این مبنا خواهان پایان دادن به مورد شکنجه انفرادی قرار گرفتن هستند.  آیا یک خال کوبی یا گفتار کسی باید غذای خوب عرضه شده را تحت عنوان آزمایشی که انسان را در معرض آسیب شدید مغزی قرار دهد تعویض نماید؟ آیا چیزی می تواند؟ آیا ما می توانیم از ملت دیگری که با مردم بدین شیوه رفتار می کند هوادار کنیم ؟ به من نگویید که این امرضروری و جزء مسئولیت ماست . ممکن است عرضه مدارس وغذا وراهنمایی  خوب برای بچه ها هزینه کمتری داشته باشد تا زندانی کردن افراد . اما این یک تجمل است . یک ولخرجی بیمار گونه کشوری ثروتمند است . ما می توانیم از عهده گرفتار شدن  در بیرحمی سادیستی بزرگ بر آییم .  

آنها خواهان اجابت توصیه های یافته شده در آخرین مطالعت انجام  شده از جانب دولت ما برای بهبود خود علیرغم نادیده گرفتن آن هستند . آنها خواهان پایان دادن به زندان انفرادی دراز مدت هستند که افراد را خل می کند .  آنها با اعتصاب غذا  برای پایان دادن به  مرگ  در اثر محرومیت از ارتباط انسانی،  در مخاطره مرگ قرار دارند . ما باید برای تحمیل آن به  آنها کمتر خطر کنیم .  

آنها خواهان تهیه مواد غذایی کافی برای تمام زندانیان وپایان دادن به اجرای محرومیت برخی وتغذیه برخی دیگر به عنوان ابزاری برای دست آموز کردن افراد نظیر حیوانات وحشی هستند .آنها خواهان احترام بنیادی ، از جمله توانایی انجام یک مکالمه تلفنی در هفته هستند. آنها خواهان استاندارد های بهداشت و انسانیتی هستند که  حتی  کف رویکرد  تامین چیزهایی نیست که ما بر اساس معاهده بین المللی موظف به تدارک آن برای زندانیان جنگی هستیم. به همین خاطر، آنها خواهان متوقف کردن رفتار هایی هستند که  اگربا سگ یا گربه ای  همان  رفتارها را داشته باشند  ممکن است  به خاطر آن رفتار ها زندانی شوند .  

همه آن چیزی که زندانیا ن از ما می خواهند آن است که ما کلمه را اجرا کنیم .اما در حقیقت آنها این را از ما طلب نمی کنند . بلکه آنها را به ما دیکته می کنند. آنها ما را به جایی که نیاز داریم برویم هدایت می کنند ، وآن را از پشت میله ها انجام می دهند.  ما نیاز داریم به این محل برویم حتی اگر هیچ زندانی نداشته باشیم. ما به دولت خود اجازه می دهیم تا محیط فیزیکی را نابود کند. اگر ما در اقدام کردن کوتاهی کنیم ، کودکان ما دلیل دیگر ی برای مصرف غیر از آن چیزی که  این زندانیان انجام می دهند نخواهند داشت  . ما به دولت خود از طریق آنچه که آن را  دپارتمان " دفاع " می نامد اجازه کشتار در یک مقیاس یزرگ را می دهیم  ، نامی بر گزیده  به همان مهارت  دپارتمان " تصحیحات ". ما به انجام برخی دفاع کردن واصلاح کردن واقعی نیاز داریم . برخی از ما طرح هایی برای اکتبر داریم . اکنون تعداد اندکی در بین ما به ما نشان می دهند چه چیزی حقیقت است .

* Bradley Manning سرباز ارتش امریکا که در سال 2010 در عراق دستگیر شد ومشکوک به ارسال اسناد محرمانه به سایت ویکی لیکس است .

سرچشمه : http://davidswanson.org

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter