نویدنو:26/04/1390  

 

 نویدنو  26/04/1390

 

 

آیا میهن پرستی مرده است ؟

نویسنده : کمال اوکویان - برگردان : مهرگان


 زمانی که کمونیست ها ، که از سوی نیروهای ارتجاعی ترکیه متهم به " بی وطنی" هستند، گفتند که " میهن پرستی در شناسنامه ما هم نوشته شده است " چپ گراهای ما کارزاری را در اینجا وآنجا به راه انداختند وبه لیبرال ها فرصت دادند که برای این کار زار آستین بالا بزنند، وسخاوت مندانه اعلام کنند که " میهن پرستی با انقلابیگری سازگار نیست " . آن ها چپ گراهایی هستند که گمان میکنند لاس زدن با لیبرال ها جزیی از استراتژی " اتحاد" ، و عملی " ابتکاری " است .    

 کمونیست ها بر خصلت ضد امپریالیستی انقلاب اجتماعی تاکید می کردند. این تاکید صرفا به خاطر جدل عملی نمی شد ، چون مخاطب ها کاری به انقلاب نداشتند. ما ادعا می کردیم که واقعیت ترکیه ، منطقه ای که در آن طرح های امپریالیستی بر سر یک دیگر آوار شده اند ، جنبش کارگری را برای به چالش کشیدن این طرح ها، به توسعه استراتژی انقلابی خود نا گزیر می سازد .

در این زمنه ، ما نگران نقض حق حاکمیت ترکیه ، تحکیم وابستگی اقتصادی ، سیاسی وفرهنگی بعنوان رخ داد هایی بودیم  که در وحله اول وپیش از همه  به مردم زحمتکش ما آسیب می رساند. ما تاکید داشتیم که دفع کردن امریکا واتحادیه اروپا از روند تصمیم گیری صرفا یک وظیفه نیست بلکه روندی انقلابی است که می تواند هم عرض پی آمد های کسب قدرت سیاسی از سوی طبقه کارگر باشد .   

 استدلال مخالف ، یه طورصریح یا به طور ضمنی علیه این استدلال آن بود که جمهوری ترکیه آن چنان بازیگر " منفی" ای ( نا متعادلی)  بود که حتی امپریالیسم را در سایه قرار داد .  

 در حالی که چپ ترکیه برای وارد کردن سنت چه (گوارا)  یا دنیز گزمیش به داخل گفتمان های لیبرال تلاش زیادی به خرج می داد  ، اما با تقلیل  دلبخواه مبارزه علیه امپریالیسم مشتاق رخ دادن معجزه بود . از سوی دیگر،  کمونیست ها ، با تلاش برای تطهیر جمهوری رسوای ترکیه از وضع موجود دفاع می کردند! 

اکنون ، ما  صاحب جمهوری ای نیستیم که بر سفر ضد مردمی طبقه سرمایه دار پس از استقرار با کمک مشروعیت دوران انقلابی دهه 1920 ، آغاز به کار کرد. ما به راحتی می توانیم از جمهوری دیگری سخن بگوییم که پی آمد ضد انقلاب آغاز شده در پایان دهه 1970 است . یک جمهوری که هیچ مشروعیتی ندارد ، مخلوقی ناشی از پویایی ارتجاع جهانی ...

 پس ما داریم  با میهن پرستی چه می کنیم ؟

 میهن پرستی حتی از آنچه پیش از این بود مهم تر خواهد بود !

 در تحلیل نهایی ، قدرت سیاسی حزب عدالت وتوسعه ، یا اجازه دهید بگویم ، " ترکیه جدید " مستقر شده به دستان آن ، یک پیروزی امریکایی است . واشنگتن نیروهای ارتجاعی ترکیه را به خوبی شناخته ، و نیز آنها را به خوبی مستقر ومجهز کرده است .  اگر ترکیه بسیار اندک و خیلی دیر به طریقی به شکل بنیادی از راه خود منحرف شود ، این امر می تواند سبب شکاف درتمام طرح های امریکا گردد. (بنا بر این ) عکس آن ، یعنی دفاع کردن ، محافظت کردن ودیده بانی از " ترکیه جدید" ، اگرچه نه لزوما از حزب عدابت وتوسعه برای امریکا حیاتی است .

 همان نقطه نظر برای تمام فرصت های "ترکیه جدید" یا به عبارتی دیگر ، برای "جمهوری دوم" معقول است : وزارت امور خارجه ترکیه به پایگاه راهبردی امریکا تبدیل شده است .  

ترکیه از نقشی که بعنوان "پایگاه مرزی" در دوران اتحاد شوروی بازی کرد بسیار فراتر رفته است . در سر زمین هایی که سران جمهوری قدیمی ابتدا تلاش کردند با ابزارهای قدیمی وارد آنها شوند وسپس با وحشت عقب نشینی کردند ، اکنون پرچم جمهوری دوم با افتخار در کنار پرچم امریکا یا بعنوان تزئین آن در اهتزاز است ...

  ما شاهد رابطه  آشکار یک پیمانکاری دست دوم در این پیوند هستیم. نزدیک به ده سال قبل ، کمونیستی از پرتال خبری سول ( چپ) (فاتح یاشلی)این رابطه را "امپراطوری پیمانکاری دست دوم " نامید ، حق با اوست ... من در کتاب خود در باره " میهن پرستی" که هنوز نتوانسته ام آن را به دلایلی به پایان برسانم ، روندی را که ترکیه  طی می کند " پیمانکاری دست دوم امپریالیسم" می خوانم.

این نباید مفاهیمی همچون " خرده امپریالیست" * را که در گذشته بسیار عجولانه ،  وبدون اندیشه زیاد  بیان شده بود بازتاب دهد. اجازه بدهید آن را در اینجا خلاصه کنم: امپریالیسم را می توان از نقطه نظز صدورسرمایه و فن آوری ، کنترل مواد خام ونیروی کار ، تصرف بازار های خارجی وغیره توضیح داد. اما اگر ما نمی خواهیم تمام مسئله را با گفتن آن که " تمام کشورهای سرمایه داری تا اندازه ای امپریالیست هستند" خراب کنیم ، باید حساب کنیم که مشخص ترین سیمای امپریالیسم امروز " توانایی دخالت در ساختارهای سیاسی ، اقتصادی وایدئولوژیکی سایر کشور ها " است . من نه از " شوق " مداخله ، بلکه از " توانایی دخالت" سخن می گویم.  این امر در توان هر کشور وتمام کشور ها نیست .   

 ترکیه  بعنوان هم دست طولانی مدت امریکا ، بعنوان عضو ناتو ، چنین توانایی ای ندارد .  دخالت نظامی و اشغالی  که  منطبق بر طرح های امریکا منجر به جدایی جمهوری قبرس شد پی آمد این حقیقت بود که هیچ انتخاب دیگری برای رفتار متفاوت به ترکیه داده نشد ، وعملی بود که به شدت از سوی امپریالیسم تشویق شد .

 در هر حال ، امروز ، ترکیه بازیگری است که دارای توانایی دخالت در کشورهای دیگر است . نا دیده گرفتن این توانایی ، و مثلا تکرارطوطی وار این بحث که " خلق های عرب هر گز نمی توانند با ترکیه کنار بیایند" در کل نمی تواند به انقلابیون کمک کند.منابع این توانایی باید به نحو شایسته ای مطالعه شود ، ما نباید فراموش کنیم که امریکا امپریالیست بزرگ " رضایت " خودرا اعلام می کند وزمینه را برای ایفای نقش جدید ترکیه بعنوان بازیگر امپریالیست کوچک آماده می کند. 

نقش امریکا هر چه که باشد ، اول از همه ما باید موضع روشنی علیه " نظمی" اتخاذ کنیم که به اصطلاح مزیت های " بازار ، تباهی وارتجاع را علاوه بر خلق خود بر خلق های دیگر تحمیل می کند. میهن پرستی چنین ایجاب می کند...  

 آنهایی که می گویند " میهن پرستی ملت پرستی است " چه خواهند کرد؟

 آنها با دخالت نظامی امریکا وپیمانکاران دست دوم آن در سوریه مخالفت خواهند کرد در عین حالی که به دخالت سیاسی چراغ سبز نشان می دهند!

 آنها برای تدارک مشروعیت تاریخی برای شکل بندی امپریالیستی ، که پی آمد دورانی ضد انقلابی است ، با خطابه سرایی  درباره  خلع سلاح ، دموکراتیزه کردن یا راه حل مسئله کرد تلاش خواهند کرد 

آنها کاریکاتوریک امپراطوری را ، که با غارت زیر سایه امریکا گسترش می یابد وبه قلم روهای دیگری دست می یابد ، بعنوان " پایان ساختار دیکتاتوری مرکز گرا " خواهند ستود! 

 آنه به روشن کردن شمعی برای شیطان جهانی وسرمایه داران محلی ، که به نوبه خود به جمهوری دوم خدمت می کنند ادامه خواهند داد ، وما " ملت پرست"  باقی خواهیم بود !

 " اما آیا انها با حزب عدالت وتوسعه دعوا نکردند ، آیا حقیقت ندارد که حتی احمد اینسل(1) به حزب حاکم پشت کرده است ؟ "

منتظر باشید... به زودی فرا می رسد !

کمال اوکویان

عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست ترکیه

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter