نویدنو:06/04/1390  

 

 نویدنو  06/04/1390

 

 

آیا تمام کشورهای غربی به سوی ورشکستگی می روند؟

لیو یانگ * – برگردان : آرش

اخیرا یونان ،  اسپانیا ، پرتقال وایرلند ،  بعبارتی کشورهای معروف به خوک های اروپا ( PIGS متشکل از حروف اول نام کشورها Greece, Spain, Portugal and Ireland) دچار بحران بدهی ملی شدند ، که سبب آشنایی جهان با تاثیر قدرتمند بدهی ملی گشت. در حقیقت ، تقریبا تمام کشورهای توسعه یافته غربی حجم عظیمی از بدهی را دارند ، و تنها تفاوت بین آن ها آن است که برخی شدید تر از دیگران دچار بدهی هستند. ژاک آتالی مشاور عالی پیشین فرانسوا میتران رئیس جمهور فرانسه ، ریشه های بدهی ملی را در کتاب خود " ورشکستگی دولتی" که اخیرا به چینی بر گردانده شده شرح داده است . این دانشمند ، که پیش از این از سوی مجله سیاست خارجی بعنوان یکی از 100روشنفکر جهان انتخاب شده بود ، اعتقاد دارد که غرب نمی تواند به گول زدن دیگران ادامه دهد.

مردم چین عادت خوبی دارند. آنها نه تلاش می کنند پول قرض بگیرند ونه قرض دهند. آگر آنها به دیگران پول قرض دهند ، عموما " از قرض دادن به کسانی که احتیاج مبرمی دارند اما فقیر نیستند " دفاع می کنند. هر چند ، این ملت سنتی چین قابل انطباق بر اروپا واستفاده آن از اوراق بهادار دولتی نیستند. در کتاب ورشکستگی دولتی ، آتالی یادآور می شود که سرچشمه استفاده از اوراق بهادار دولت اروپایی در واقع روشی برای انباشتن ثروت با توسل به ابزار های متقلبانه بوده است : " زمانی که حاکمان ...نتوانند ویا مایل نباشند خراج یا مالیات های مردم تحت سلطه خودرا افزایش دهند ، بنام خود پول قرض خواهند گرفت " این اشکار می کند که فروش اوراق بهادار دولتی وام گرفتن نیرومندی برای ضعیف است ، ثروتمند به فقیر پول قرض می دهد. تنها هدف برای قدرتمند حفظ معیار زندگی است . 

تفاوت بین چین واروپا آن است که چین تاریخی طولانی ازجامعه ای مشتاق تساوی طلبی دارد که در آن فقیر وغنی تحت لوای قانون جایگاه برابری داشته اند. ثروتمندان نمی توانستند فقرا را وادار به قرض دادن " داوطلبانه" پول خود نمایند . اروپا ، از سوی دیگر ، جامعه ای بوده است که دقیقا توسط طبقات اداره می شد ، که در آن ثروتمندان می توانستند از قدرت خود برای وادار کردن فقرا به قرض دادن پول هایشان استفاده نمایند. یک مثل چینی می گوید ،" اگر شما برای دیگران قرض می گیرید ، باید آن را خودتان پرداخت کنید" بر عکس ، پادشاهان اروپا ، اغلب وام هایشان را به ویژه وقتی که از یهودی ها وام می گرفتند ، باز پرداخت نمی کردند، یا راه هایی برای انکار بدهی پیدامی کردند.متداول ترین روش اخراج یهودیان از کشور بود ، که با یک ضربه بر روی تمام بدهی ها قلم می کشید .  

اما پس از انقضای مهلت بدهی و تمدید دوباره آن ، قرض کردن دیگر بار مشکل می شد . اولین بدهی عمومی اروپا سرمایه گذاری های مسالمت آمیز شفافی نبود ، از این روضروری بود که بر جنگ ها یا چاپیدن ثروتمندان سایر جاها تکیه شود وتضمین گردد که وام ادامه دارد . زمانی که  هرکشوری استفاده از این روش را برای بر خورداری از اوراق بهادار خزانه یا اوراق بهادار دولتی آغاز کرد ، جنگ جهانی دوم ناگزیر شد . وقتی که امریکا متعاقب دو جنگ جهانی به ابر قدرت جهان تبدیل شد ، به سنت اروپایی سرمایه گذاری در جنگ ها ادامه داد و مزیت های عظیمی در منافع ناشی از سرمایه گذاری جنگ به دست آورد .

وقتی که آخرین کشور بر خوردار از جنگ امریکا است ، اروپا چه خواهد کرد؟ اگر به اصطلاح کشورهای اروپایی " با فرهنگ" نتوانند از جنگ برای کسب مزیت استفاده کنند ، آیا همه آنها ورشکست خواهند شد ؟ طبق نظر آتالی :" در نهایت ، روزی فرا خواهد رسید ( زودتر از آنچه ما فکر می کنیم) که اشکار خواهد شد که کشورها هیچ استطاعتی برای حفظ بنیادی ترین خدمات عمومی خود ، مانند مدارس ، بیمارستان ها، ارتش ، نیروی پلیس وپرداخت بازنشستگی را ندارند "

افراد زیادی اعتقاد دارند که کشورهای غربی  مدرنیزه تر از چین هستند ، اما تنها دلیلی که آنها در وحله اول مدرن شدند آن بود که هنوز جاهایی در دنیا وجود داشت که کشورهای غربی می توانستند آن جا را بچاپند.  سیستم مشابه یک طرح هرمی است ، که در آ ن هر کسی می تواند انبوهی از ثروت را در زمان کوتاهی جمع آوری نماید ، اما (برای این کار) به بی نهایت اعانه دهنده نیاز دارد . وقتی که اعانه دهندگان به طرح هرمی به پایان خود می رسند ، این طرح به اصطلاح مدرن به تقلب وجنایت  تبدیل می شود. اوراق سهام خزانه وسایر اوراق بهادار دولتی کشورهای غربی همان سیستم را به کار می برند. وقتی دیگر جایی برای غارت کشورهای غربی وجود ندارد،سیستم با مزایای فراوان خود ، زندگی شاد وحقوق بشر همگی پایان خواهند یافت .

امروز ، امریکا هنوز از مزایای جنگی عظیم خود بر خوردار است . از آنجایی که امریکا هیچ دست آوردی از جنگ جدید ندارد و بر مزایای جنگ های پیشین متکی است ، به زودی زمانی که دیگر قادر به ایجاد بر خورد نهایی نباشد به مخمصه مشابهی دچار خواهد شد. از این رو امریکا در حال استفاده از همان روشی است که طبقه های حاکم اروپایی به کار می بردند: قرض کردن پول از فقرا. اگر کسی تصور کند که سیستم امریکایی پیش رفته تر از سیستم اروپایی است ، حق دارد ، چون قدرت های اروپایی به قرض گرفتن از فقرای کشور خودشان وتکیه بر مزایای جنگ ها برای باز پرداخت وام هایشان عادت داشتند، در حالی که امریکا از مردم فقیر سراسر جهان ، به ویژه از مردم فقیر چین پول قرض می کند.

فرهنگ غربی ، در ذات خود ، فرهنگ توسعه ورشد است . موجودیت آن برالزام بنیادی-توسعه پایدار- متکی است. جنگ موثر ترین شیوه توسعه است . زمانی که توسعه پایان پذیرد ، فرهنگ غربی به پایان خود خواهد رسید . بر عکس ، فرهنگ چین نسبتا منزوی شده  ومغرور است . به این دلیل ، زمانی که فرهنگ غربی توسعه را متوقف نماید تنها یک گزینه وجود خواهد داشت : بازگشت به فرهنگ چینی وورود به دورانی که جهان نسبتا منزوی شده است . زمانی که هم اروپا وهم امریکا قادر به ادامه رشد نباشند وبا ورشکستگی دولت مواجه گردند، ومردم فقیر چین پول هایشان را به مردم ثروتمند امریکا وام دهند ، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر ما به سنت ها وتجارب اروپا نظر کنیم ، ( در می یابیم که)  امریکا قطعا بدهی اش را نخواهد پذیرفت . امریکا امروز ، بزرگترین ماشین جنگی جهان را در اختیار دارد، که به عصای اصلی آن در دبه کردن بر سر بدهی اش تبدیل شده است ، مشابه مزایای ویژه فرض شده توسط سیستم طبقاتی گذشته . مردم چین امروز هیچ تصوری از روشی که امریکا برای انکار وام هایی که مردم فقیر چین به آنها داده اند مورداستفاده قرار خواهد داد  ندارند .

نویسنده پژوهشگر معروف پکن است

سرچشمه : پکن تایم

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter