نویدنو:14/03/1390  

 

 نویدنو  14/03/1390

 

 

پیرامون توقف انتشار "نشریه کار داخل کشور"

 "گروهی از فدائیان خلق ایران - داخل کشور"

 

توقف انتشار نشربه "کار داخل کشور" بعد از حدود سه سال انتشار مستمر, واکنش های متفاوتی را در بین دوستان و رفقایی که در این مدت به طرق مختلف و عمدتاً از طریق پست الکترونیکی با دست‌اندرکاران نشریه در ارتباط بودند؛ پدید آورد. ضمن اینکه ما این واکنش‌ها را ناشی از تعهد و حس مسئولیت این دوستان و رفقا در راستای آرمانهای سوسیالیستی و بهروزی کارگران و زحمتکشان ارزیابی می‌کنیم، در مورد ابهامات موجود در خصوص علل توقف انتشار نشریه، ناگزیر از ارائه توضیحات مجددی هستیم.
    قبل از ورود به این روشنگری لازم می‌دانیم به یک نکته نیز اشاره کنیم: اخیرا در برخی از سایت‌های اینترنتی بیانیه‌هایی به چشم می‌خورد که جعل آشکار امضای گروههایی از هواداران سازمان است که سالهاست با همان امضا دیدگاهها و نقطه نظرات خود را در خصوص موضوعات مختلف سیاسی و سازمانی منتشر می‌سازند. جعل امضای گروه‌های شناخته شده هوادار سازمان، و طرح نظرات کاملاً مغابر با نظرات گروه اصلی، در خوشبینانه‌ترین حالت، اقدامی در راستای مخدوش کردن سیمای ایدئولوژیک و دیدگاه‌های سیاسی گروه‌های هوادار شناخته شده در نزد مخاطبین می‌باشد که از سوی فرد یا افرادی آگاهانه و هدفمند صورت می‌گیرد.
    ما بعنوان گروهی از فدائیان خلق ایران- اکثریت در داخل کشور، ضمن استقبال از هر گونه فعالیت سیاسی و انتشاراتی گروه‌های مستقل هوادار سازمان، بار دیگر اعلام می‌کنیم که انتشار نشریه "کار داخل کشور" که با امضای "گروهی از فدائیان خلق ایران - داخل کشور" از روز
۱۹ اسفند سال ۱٣٨۶ تا ۱۱ اردیبهشت سال ۱٣۹۰ در بیست شماره منتشر ‌شد در حال حاضر متوقف گردیده و این گروه فعلاً فعالیت مطبوعاتی به شکل انتشار نشریه ندارد.

***
در این مدت کوتاه دوستان و رفقای هوادار سازمان از طرق محتلف، از منظر خود به موضوع توقف انتشار "نشریه کار داخل کشور" پرداختند که در کل می توان این نظرات را در سه دسته تقسیبم یندی نمود:
- عده‌ای با اظهار تاسف از توقف انتشار "نشریه کار داخل" بر این عقیده‌اند که انتشار این نشربه توانست "امید" را به میان خیل هواداران سازمان بیاورد و بار دیگر نشان دهد که ما هستیم و می‌توانیم نقش تاثیر گذار خود را بر حرکات اجتماعی و سیاسی جاری با حضور مستند خود داشته یاشیم. این عده معتقد هستند که تداوم انتشار نشریه می‌توانست حداقل خلاء ناشی از فقدان ارگان سراسری سازمان را در بین هواداران داخل کشور پر کند.
- تعدادی دیگر از رفقا, اقدام به توقف انتشار "نشریه کار داخل" را "منطقی" ارزیابی کرده و اظهار داشته‌‌اند که تدوام این کار می‌توانست هزینه‌های امنیتی زیادی را نه تنها برای دست‌اندرکاران، بلکه برای کسانی نیز که اقدام به تکثیر و پخش آن می‌کردند به دنبال داشته باشد. این مسئله در شرایطی که سازمان اعتقادی به کار در داخل کشور ندارد و اساساً مسئولیت هیچ گروه هوادار متشکل را در داخل کشور نمی‌پذیرد، می‌توانست دست‌اندرکاران انتشار کار داخل را با مسئولیت سیاسی پاسخگویی به تبعات امنیتی احتمالی موضوع رو در رو کند.
- برخی از رفقا نیز بر این باورند که دست‌اندرکاران انتشار "نشریه کار داخل" فریب رهبران سازمان را خورده و تسلیم آنها شده‌اند و صدایی را که می‌توانست خواب "لیبرال دمکرات‌ها" و "ضدکمونیست‌های سازمان " را آشفته سازد، خاموش کرده‌اند. این رفقا، دست‌اندرکاران "نشریه کار داخل کشور" را افرادی توصیف کرده‌اند که هنوز توهم "اصلاح رهبری سازمان" و "ارتقاء سازمان به یک سازمان چپ مارکسیستی" را دارند. در حالیکه رهبری سازمان تاکنون نشان داده است که اراده خود را بر "سرکوب" و "پاکسازی" سازمان از "کمونیست‌ها" و "وفاداران به آرمانهای فدائیان" متمرکز کرده است.
    فارغ از تفاوت دیدگاههای مطرح شده توسط رفقا و دوستان، ما این اظهار نظرها را بیانگر حس مسئولیت پذیری آنان ارزیابی می‌کنیم و معتقدیم چه آنها که از توقف "نشریه کار داخل" اظهار تأسف کرده‌اند، چه آنها که بنوعی از توقف نشر آن استقبال نموده‌اند و چه آنهایی که دست‌اندرکاران انتشار نشریه را "فریب خورده و متوهم" ارزیابی می کنند، دغدغه‌خاطری جز حضور پویا و فعال سازمانشان در داخل کشور، سلامت امنیتی دوستان و رفقای خود و ممانعت از انحراف و کجروی‌های ایدئولوژیک در سازمان خویش را ندارند. ما ضمن این که به این مسئولیت‌پذیری سیاسی، اخلاقی و ایدئولوژیک رفقا و دوستان خود به دیده‌ی تقدیر می‌نگریم، ناگزیر از شفاف‌سازی این موضوع هستیم:
    ما بعنوان گروهی از هواداران سازمان, در سه سال انتشار "نشریه کار داخل" هیچگونه ارتباط تشکیلاتی با سازمان و رهبران آن نداشته‌ و با توجه به جمعبندیهای خود، اعتقادی هم به برقراری چنین ارتباطی نداشتیم. ضمن این که واقفیم سیاست سازمان نیز عمدتاً بر فعالیت در خارج از کشور متمرکز شده و طبق مصوبات موجود، سازمان ما مخالف وجود "تشکیلات داخل کشور" می‌باشد. همچنین ما به لحاظ اعتقادی مرزبندیهای سیاسی و ایدئولوژیک خود را در برابر آنچه که امروز بعنوان دیدگاههای سیاسی و نمودهای برنامهای در سازمانمان جاریست داریم و آنان را با دیدگاههای یک سازمان چپ مارکسیستی- لنینیستی که در راه ایجاد یک جامعه سوسیالیستی و بهروزی طبقه کارگر و زحمتکشان مبارزه میکند متفاوت میدانیم. بنابر این نه رهبران سازمان می‌توانستند تعطیلی نشریه را به ما توصیه کنند، و نه ما می‌توانستیم تحت تأثیر خواسته احتمالی آنان دال بر تداوم و یا تعطیلی انتشار "نشریه کار داخل کشور" قرار بگیریم.
    علیرغم این مسئله، ما همچنان معتقد هستیم که محرومیت هواداران و اعضای مقیم داخل کشور از حضور در حیات سیاسی، تشکیلاتی، ارگانها و جلسات تصمیم‌گیری سازمان در دو دهه اخیر، نقض آشکار حقوق سازمانی این اعضا و هواداران می‌باشد و سازمان بعد از گذشت این همه سال باید سیاست تشکیلاتی روشن و عملی در شکل‌دهی ساختاری به اعضا و هواداران خود در داخل کشور داشته باشد.
    ما معتقد بودیم و همچنان هم هستیم، جنبش چپ کشورمان و خصوصاً سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت)، که ما خود را هواداران آن می‌دانیم، از فقدان ارگان مطبوعاتی برای ارتباط با مخاطبان خویش محروم است. علیرغم تمام دستاوردهای تکنولوژیکی که در حوزه ارتباطات جمعی حاصل شده است، در شرایط حاکم بر جامعه‍ی ما وجود نشریه‍ی سراسری می‌تواند ابزاری برای تغذیه فکری هواداران نامنسجم باشد، در سازماندهی مبارزات رو به تعمیق اجتماعی ایفای نقش بنماید، و پاسخگویی به بخشی از نیازها و پرسش‌های جنبش دمکراتیک کشورمان را برعهده بگیرد.
    در نبود چنین ارگانی بود که ما تصمیم به انتشار "نشریه کار داخل" گرفتیم و سعی کردیم، در حد توان و از منظر یک فدایی داخل کشور و بدون ارتباط با سازمان و رهبری آن به تحلیل مسائل جنبش بپردازیم، نیازهای تئوریک و سیاسی رفقای خود را بخصوص در داخل کشور مطرح و در حد امکان پاسخ دهیم. ابزاری برای همگرایی و پیوند طیف‌های مختلف چپ در کشورمان باشیم و امکانی را برای نشر دیدگاههای ممیزی شده فراهم سازیم و با ارائه‍ی تحلیل‌هایی از وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، مسائل و مشکلات کارگران و حقوق بگیران، زنان و دانشجویان و فعالین حقوق ملیت‌ها را از منظر فعالین چپ داخل کشور منعکس کنیم.
    علیرغم اعلام این اهداف که در سرمقاله اولین شماره نشریه نیز به صراحت قید شده بود، متأسفانه به ما نه به عنوان همرزم و همراه، بلکه به سان رقیبی نگریستند، و نخواستند و نگذاشتند که سایت‌هایشان و سایت‌های همسوی‌شان خبر انتشار نشریه را اعلام و مطالب آن را درج کنند. سازمان، موضوع را به سکوتی معنی‌دار و البته قابل درک برگزار کرد، به عبارتی بایکوتمان کردند. شانتاژ کردند، تهمت زدند، توده ای و فراکسیونی شدیم، از ارسال مطلب خودداری نمودند و عده ای دیگر هم برای ارضای حس کنجکاوی بیمارگونه خود در تلاش برای کشف این باصطلاح "شبکه مشکوک"، شروع به فعالیت و شبهه‌افکنی کردند. در این مدت با انواع اتهامها، توهین و تحقیرهایی روبرو بودیم که با امضاهای متفاوت، از سوی افراد منتسب به سازمان در مورد ما اعمال میشد. در مدت سه سال فعالیت خود در راستای انتشار "نشریه کار داخل" شاهد زیرپا گذاشته شدن پرنسیبهای سازمانی از سوی تعدادی از افراد منتسب به سازمان حتی در سطح رهبری آن در مورد خود بودیم. چه بسا افرادی نیز از طیف مخالف دیدگاههای ما، ادبیات مورد استفاده در برخی از نوشتههای ما را مغایر با این پرنسیبها ارزیابی کنند. با این حال ما راهمان را ادامه دادیم.
    به موازات رفتارهای این چنینی عده ای در سازمان و بیرون از آن، تعداد قابل توجهی از هواداران سازمان نیز در کنار تاثیر پذیری از عوامل اجتماعی و سیاسی عام جامعه، بطور خاص از انتشار "کار داخل کشور" متاثر شده و به شکل محافل و گروههای مستقل هوادار سازمان متشکل شدند. بخشی از این گروهها با شرکت در مباحث پیش‌کنگره‌ها و بویژه با ارائه اسنادی به کنگره‌های یازده و دوازدهم، بطور مسئولانه‌ای در حیات سیاسی سازمان خود مشارکت نمودند. به جرأت می‌توان گفت که این رویکرد، در بین هواداران بدون ارتباط داخل کشور، در بعد از کنگره دوم سازمان تا امروز، برای اولین بار اتفاق می‌افتاد.
    در چنین شرایطی از مدتها قبل سوالاتی فراروی ما قد علم کرد. آیا گسترش محافل و گروههای مستقل هوادار سازمان که برخی از آنها خواستار تماس با دست‌اندرکاران "کار داخل" هستند، مسئولیت ما را بیش ار پیش و دور از انتظار نمی‌سازد؟ آیا گروه کوچک ما می‌تواند این بار سنگین را به سر منزل مقصود برساند؟ آیا در جو مسمومی که عده‌ای درست کرده‌اند و می‌کنند باید کار را ادامه داد؟ آیا ما قبل از این که از طرف دشمنان مردم ضربه بخوریم، از سوی این عده شبهه‌افکن، ماجراجو و کنجکاو ردگیری نخواهیم شد؟ آیا تحقیرها و توهین‌های برخی از اعضای شناخته شده و افرادی با امضاهای مختلف حتی در سایت‌های رسمی سازمان به بهانه دفاع از فلان رهبر که عملکردش مورد انتقاد گروه ما بوده، واقعاً شایسته است؟ و چرا این عده با یک ادبیات مشترک ما را زیر فشار اعلام صریح جغرافیای فعالیت و مشحص کردن عملکرد خود قرار داده‌اند؟ و ...؟
    با توجه به این موارد تصمیم گرفتیم تا برگزاری کنگره دوازدهم سازمان منتظر بمانیم و بر اساس روند جاری تصمیم نهایی را اتخاذ نمائیم. انتشار مقاله رفقای رهبری اتحاد فدائیان خلق- پرویز نویدی و محمد اعظمی- و خطاب تهدیدگونه آنان به اعضاء و هواداران سازمان ما در خصوص اتحاد بین سه جریان سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران و شورای موقت سوسیالیست‌های چپ ایران، همچنین تصویب سند اتحاد سه جانبه در کنگره دوازدهم، و از دستور خارج کردن تأسف‌بار اسنادی که از سوی گروهی دیگر از هواداران سازمان در داخل کشور به کنگره ارائه شده بود، دست‌اندرکاران انتشار نشریه را به تصمیم قطعی تعطیلی انتشار "کار داخل کشور" رساند. با انتشار شماره بیستم نشریه که حاوی اسناد مصوب قابل دسترس کنگره دوازدهم سازمان و تمام اسناد ارائه شده از سوی "“جمعی از هواداران سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور)” موسوم به “در دفاع از سوسیالیسم” به کنگره دوازدهم بود، رسماً توقف انتشار نشریه‍ی "کار داخل کشور" را اعلام کردیم.
    رفقا؛ انتشار "کار داخل کشور" ناشی از نیازی بود که در جریان مبارزات سیاسی خود احساس نمودیم و توقف آن نیز زاییده شرایط. بنابر این نه انتشار آن نهایت خواست ما بود و نه توقف آن ناشی از یأس ما در مبارزه . ما به عنوان گروهی از هواداران سازمان در داخل کشور، همراه با یاران و هم رزمانی ناشناخته‍ی خویش که "کار داخل کشور" ما را به هم پیوند می داد، همراه با کارگران و زحمتکشان، همچنان در صف مبارزه خواهیم ماند.
    ما مرزبندیهای سیاسی و ایدئولوژیک مشخصی در برابر آنچه که امروز بعنوان دیدگاه سیاسی و جریان فکری غالب در حیات سازمانمان در خارج از کشور جاریست، داریم. با این حال معتقد هستیم که سازمان ما ظرفیت لازم برای رهایی از آشفته بازار نظریه‌های رنگارنگ نئولیبرالی و غیرکمونیستی موجود در بین بخش عمده‌ای از رهبران مادام‌العمر و بدنه تشکیلاتی خود در خارج از کشور را دارد و می‌تواند به عنوان یک سازمان سراسری چپ نقش واقعی، فعال و برنامه‌مدار در حیات سیاسی و جنیش جاری داخل کشورمان ایفاء نماید. بنابر این، اعتقاد داریم اختلاف نظر و تفاوت دیدگاه‌ در سازمان ما حتی در ابعاد اصول سازمانی و ایدئولوژیک می‌بایست از طریق روشهای دمکراتیک درون تشکیلاتی و در فرایند یک مبارزه ایدئولوژیک مبتنی بر پرنسیپ‌های سازمانی و اخلاق سیاسی صورت پذیرد. احساس می‌کنیم زمینه‌های تحقق نسبی این امر با تشدید پروسه وحدت در درون جنبش فدائیان خلق و عملی شدن وحدت آتی دو جریان از این جنیش میسر ‌گردد.
    ما ضمن اعتقاد به اولویت وحدت در درون جنبش فدائیان خلق و پیوستن دوستان شورای موقت سوسیالیست های چپ در راستای اتحاد چپ کشورمان به برآیند این وحدت، با توجه به اهمیت موضوع مشارکت و ضرورت دخالت آگاهانه و هدفمند اعضاء و هواداران داخل کشور در این پروسه، انتظار داریم:
    سازمان خود مسئولیت انتشار مکتوب ارگان مرکزی سازمان (کار) را بپذیرد؛ محدودیت‌های موجود در سایت "کار آنلاین" برای نیروهای رادیکال سازمان در ارگان مرکزی تکرار نشود؛ روند انحصارگری در سایت سازمان تداوم پیدا نکند؛ محدودیتهای سازمانی و تشکیلاتی برای کمونیست‌های سازمان برچیده شود و اعضا و هواداران سازمان در داخل کشور که از حدود بیست سال پیش از حقوق سازمانی خود محرومند، بتوانند نقش واقعی و فعال خود را در حیات سیاسی سازمان خود و در روند عملی اتحاد آتی دو طیف از خانواده فدائیان خلق ایران و اتحاد چپ ایفاء کنند.

با امید به پیروزی کارگران و زحمتکشان
٨/٣/
۱٣۹۰

 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter