نویدنو:06/11/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 

 نویدنو  06/11/1389

 

  

پایان دیکتاتوری‌ها در خاور نزدیک و خاورمیانه؟

فرهاد خسروخاور

 

جنبشی که به دیکتاتوری بن علی پایان داد کاملا غیرقابل پیش‌بینی و تقریبا بی‌ساختار بود و تنها حس اتحاد، همان به جان‌آمدن قسمت بزرگی از مردم تونس از شرایط زندگیشان بود.

ابتدای این حرکت، شورش نسبت به گرسنگی و آن‌طور که در دنیای عرب گفته می‌شود، «شورش نان» بود: در شهری در ۲۶۰ کیلومتری پایتخت، در منطقه‌ای مرکزی که نسبت به مناطق ساحلی که توریست‌ها را جذب می‌کنند به حال خود رها شده، یک جوان دیپلمه خودش را آتش می‌زند چون پلیس دکه‌اش را شکسته بود. اگر این جنبش به این گستردگی در همه جای کشور پخش شد به چند دلیل است که مهمترین آن، شکنندگی دیکتاتوری در تونس است.

بن علی که سن و سالی دارد و خانواده‌اش خاک تونس را به توبره کشیده‌اند، دیگر حتی جامعه و طبقه نوی حاکم بر کشورش را درک نمی‌کرد و برای دفاع از خود نیز پشتکار و اراده نشان نداد. قدرت وی، در حالی‌که حکومت وی از خارج، محکم، پایدار و ترسناک به نظر می‌رسید مانند خانه‌ای شنی در کمتر از یک ماه فرو ریخت. بن علی از لحاظ اقتصادی در تونس حتی بهتر از مصر و الجزیره عمل کرده بود؛ اما مشکل وی جای دیگری، یعنی در نفهمیدن جامعه نویی بود که در حال ساخته‌شدن بود، و در حس عمیق ظلم که به دلیل تفاوت طبقاتی در دو دهه اخیر میان طبقه‌ای کوچک و صاحب‌امتیاز و مردمی که با حس محرومیت در ناامیدی دست و پا می‌زنند، به وجود آمده بود. به این مساله، سیستم سرکوب هم اضافه می‌شود که یکی از ترسناک‌ترین انواع خود در جهان عرب بود، و فساد مالی خانواده بن علی، که تنها با طبقه بالای نظامیان در الجزیره و یا در مصر قابل مقایسه است.

سقوط بن علی، سقوط شاه را به یادها می‌آورد: شاه ایران مثل بن علی پیر شده بود و گمان می‌کرد قدرت مطلقش با تمامی جنبه‌های غیرمنطقی و جنون‌آمیزش، بدون توجه به تحول در بطن جامعه تا بی‌نهایت ادامه خواهد داشت. اما در مقابل شاه، شخصیت کاریزماتیک آیت‌الله خمینی وجود داشت که می‌خواست با نام ولایت فقیه، حکومت مطلقه دیگری بنا کند. او موفق شد زیرا طبقه متوسط در ایران، از جهت‌گیری سیاسی و اخلاقی بی‌بهره بود.

نبود مشروعیت

در تونس، این چنین آلترناتیوی کاملا منتفی است و بستر بین‌المللی هم با زمان شاه متفاوت است. مقایسه با ایران در همین‌جا خاتمه می‌یابد. علیرغم شرکت وسیع مردم، جنبش سبز خردادماه سال ۱۳۸۸ نتوانست استبداد اسلامی در ایران را سرنگون کند؛ چون ساختار حکومت دینی بسیار محکم بود و نشانه‌های کهولت و ضعف حکومت بن علی را هم نداشت. مساله دیگر هم آن است که خواسته‌های سیاستمدارانی چون موسوی و کروبی محدود بود و آنان قصد داشتند که در قلب سیستم اصلاحاتی به وجود بیاورند؛ امری که حکومت را در برابر سر ریز شدن خشم عمومی مصون می‌داشت. اما شاید در مرحله‌ای دیگر در آینده، پس از عصر خامنه‌ای، ما شاهد ضعیف شدن حکومت دینی باشیم.

سقوط بن علی چه بخواهیم و چه نخواهیم دیگر دولت‌های استبدادی عرب، چه مصر، الجزیره و چه اردن و شاید کمتر، مراکش را متزلزل کرده‌است. تمامی این حکومت‌ها از کمبود شدید مشروعیت رنج می‌برند، همگی‌شان بر اساس نگرشی غیر دموکراتیک نسبت به جامعه پایه‌گذاری شده‌اند و همگی با درجات مختلف، از فساد و تمرکز غیرقانونی قدرت تغذیه می‌کنند. همه‌شان بر حمایت مستقیم یا غیرمستقیم غرب برای مبارزه با اسلام‌گرایی افراطی، که هم‌چون مترسکی برای ترساندن دیگران علمش کرده‌اند، حساب می‌کنند. این اسلام‌گرایی افراطی با محکوم کردن «تعفن» قدرت‌های بر سر کار، جان می‌گیرد و از ادامه حضور حکومت‌های استبدادی مشروعیت کسب می‌کند.

امتیاز بزرگ این حرکت‌ها، همانا سازمان‌دهی - در نهایت تناقض- ضعیف، گستردگی و غیر قابل پیش‌بینی بودن آنهاست. اینترنت به آنها کمک کرد که تصاویر سرکوب‌ها را در خارج منتشر کنند اما قدرت اصلی آنها، در پوسیدگی درونی قدرت‌های استبدادی است که دیگر چیزی برای ارائه ندارند؛ نه به دیگران و نه حتی به طرفداران خودشان. اما اکنون کشورهای غربی باید بالاخره انتخاب بنیادین پیش رویشان را درک کنند: یا از دیکتاتوری‌های بیش از پیش در حال پوسیدن حمایت کنند، یا در جهت خواست قسمت بزرگی از مردم مسلمان دنیای عرب که به دنبال قدرتی مردمی و باز هستند، قدم بردارند.

تونسی‌ها، سکولارترین مردمان آفریقای جنوبی، به نظر نمی‌رسد به اسلام سیاسی تمایل داشته باشند. با وجود آن‌که اپوزیسیون سیاسی سرکوب شده، حرکت به سوی دموکراسی می‌تواند راهبر تمامی طرفداران ثبات در تونس باشد و می‌تواند راه را برای دولت اتحاد ملی باز کند که بر اساس خواسته‌های دموکراتیک مردم شکل گرفته‌است. اما مشکلات بر سر راه بسیار هستند و بی‌اعتباری سیستم سیاسی می‌تواند شکل‌گیری یک دولت معتبر را مشکل کند.

کمک‌های بین‌المللی و به طور اخص فرانسه لااقل برای جبران اشتباهاتشان، بسیار ارزشمند خواهد بود، مخصوصا با توجه به آن‌که فرانسه و اکثریت کشورهای غربی به این حرکت اعتراضی که ماه گذشته تونس را تکان داد، بسیار محتاطانه عکس‌العمل نشان دادند.

 لوموند, 18/01/2011.

 

سرچشمه: ایران در جهان

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter