نویدنو:20/09/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 

 نویدنو  20/9/1389

 


 

افزایش بی سابقه قیمت موادغذایی و خطرات آن

تهیه و تنظیم : دکتر حمید طراوتی

 

کمبود مواد غذایی به سرعت تمام جهان را در می نوردد و قیمت مواد غذایی را افزایش می دهد. طی نیم قرن گذشته قیمت مواد غذایی گاه به گاه در اثر حوادث مختلف جوی افزایش یافته که مهم ترین نمونه آن کاهش تولید کشاورزی شوروی سابق در سال 1972 میلادی ( 1351شمسی ) است که موجب شد قیمت جهانی گندم ، ذرت و برنج دو برابر شود. اما افزایش کنونی کاملا با آنچه تا کنون رخ داده متفاوت است. این افزایش حاصل ادامه چندین روند و ناشی از اثر تجمعی آنهاست . یکی روند هایی که پیوسته سرعت رشد تقاضا برای مواد غذایی را افزایش می دهند و دیگری روند هایی که سرعت رشد تولید مواد غذایی را کند می کنند.

دنیا تا کنون با چنین چیزی روبرو نبوده است. در اثر افزایش قیمت مواد غذایی و رشد گرسنگی، در برخی کشور ها نظام اجتماعی رفته رفته بی ثبات می شود. مثلا در تایلند سارقان مواد غذایی شب ها مخفیانه مزارع برنج را درو می کنند و در نتیجه برنج کارانی که زمین آنها دورافتاده است شب ها با اسلحه پر در زمین هایی که برنج آنها رسیده نگهبانی می دهند.

در سودان " برنامه جهانی غذا" که سازمانی است وابسته به سازمان ملل و وظیفه رساندن غله به دو میلیون نفر از مردم ساکن اردوگاه های پناهندگان دارفور را بر عهده دارد با مشکلات زیادی روبرو شده است . ظرف سه ماه اول سال 2008 میلادی 56 کامیون حامل مواد غذایی این سازمان که برای پناهندگان غذا می برده در راه ربوده شده است. از این تعداد تا کنون تنها بیست کامیون پیدا شده و بیست و چهار راننده کامیون هم هنوز مفقود الا ثرند. در اثر این حملات میزان مواد غذایی ارسالی برای پناهندگان نصف شده و در صورت ادامه این وضع گرسنگی بسیار شدت خواهد یافت.

در پاکستان قیمت آرد دو برابر و در نتیجه کمبود مواد غذایی به مساله امنیت ملی تبدیل شده است. هزاران مامور مسلح پاکستانی مامور محافظت از سیلو ها و همراهی کامیون های حمل و نقل غله شده اند.

اکنون شورش های ناشی از کمبود مواد غذایی رفته رفته شیوع می یابد. در مصر اغلب اوقات در صف های طویلی که مردم در مقابل نانوایی های دارای سهمیه آرد یارانه ای تشکیل می دهند نزاع در می گیرد. در مراکش 34 نفر از مردم که در اثر کمبود مواد غذایی شورش کرده بودند به زندان افتاده اند. در یمن حد اقل 12 نفر در شورش های مربوط به کمبود مواد غذایی کشته شده ا ند. در کامرون ده ها نفر از مردم کشته و صد ها نفر دستگیر شدند. از دیگر کشور هایی که در آنها شورش ناشی از کمبود مواد غذایی رخ داده می توان اتیوپی، هائیتی، سنگال، فیلیپین، اندونزی و مکزیک و چند کشور دیگر را نام برد.

دو برابر شدن قیمت گندم و برنج و ذرت، برنامه غذای سازمان ملل را در رساندن کمک های غذایی به کشور های جهان بادشواری روبرو کرده و در نتیجه 37 کشوری که به برنامه کمک های غذایی فوری این سازمان نیازمندند با خطر گرسنگی و بحران روبرویند. در ماه مارس امسال این سازمان باا نتشار بیانیه ای خواستار 500 میلیون دلار کمک اضافی فوری شد.

در اثر این شرایط در گوشه و کنار جهان سیاست کمبود مواد غذایی ظاهر شده. مولفه اصلی این سیاست محدود کردن صادرات مواد غذایی است تا از آن طریق افزایش قیمت در داخل کشور مهار شود. اکنون روسیه، اوکراین و آرژانتین در زمینه صادرات گندم چنین سیاستی پیشه کرده اند. ویتنام و کامبوج و مصر نیز صادرات برنج را محدود کرده اند. سیاست محدود کردن صادرات ، قیمت مواد غذایی را در بازار جهانی افزایش می دهد.

کمبود مزمن عرضه مواد غذایی نسبت به تقاضای آن از اثر تجمعی چندین روند کاملا جاافتاده نشات می گیرد که هم بر تقاضای جهانی غله و هم بر تولید جهانی آن اثر دارند. در بخش تقاضا روند های موثر عبارتند از تداوم افزوده شدن سالانه هفتاد میلیون نفر بر جمعیت جهان، تلاش چهار میلیارد نفر از مردم جهان برای بالا رفتن از زنجیره غذایی و مصرف هر چه بیش تر محصولات دامی غله- بر و روند اخیر مصرف بسیار سریع غله در ایالات متحد برای تولید الکل اتیلیک و مصرف آن در اتو مو بیل ها به جای بنزین. همین مورد آخر از سال 2005 تا کنون میزان رشد مصرف غله جهان را از بیست میلیون تن به پنجاه میلیون تن در سال افزایش داده است.

در زمینه عرضه نیز باید گفت که دیگر زمین جدیدی که بتوان آن را به زیر کشت برد در سطح جهان باقی نمانده و هر نوع افزایش در سطح زیر کشت می باید یا از پاکتراشی جنگل های بارانی حوضه آمازون و کنگو و یا اندونزی به دست آید یا از پاکتراشی زمین دشت سرادوی برزیل که زمین هموار بسیار بزرگی است واقع در جنوب جنگل آمازون. متاسفانه هر دو این موارد هزینه های زیست محیطی سنگینی مانند آزاد شدن مقادیر زیادی کربن محبوس در گیاهان ، از بین رفتن گونه های گیاهی و جانوری ، افزایش هرزآب های ناشی از باران و فرسایش شدید خاک به همراه دارد. در بسیاری از کشور ها نیز زمین های کشاورزی مرغوب پیوسته به علت احداث کارخانه ها و مناطق مسکونی از بین می روند و بخش زیادی از زمین های زراعی نیز در اثر جاده سازی و احداث بزرگ راه و پارکینگ برای ناوگان های سریع الرشد اتوموبیل کشور ها نابود می شود.

پیدا کردن منابع جدید آب از پیدا کردن منابع جدید زمین هم مشکل تر است. میزان زمین های آبی جهان در نیمه دوم قرن بیستم تقریبا سه برابر شد و از 94 میلیون هکتار ( در سال 1950) به 276 میلیون هکتار ( در سال 2000) افزایش یافت. از سال 2000 تا کنون میزان زمین های آبی هیج افزایش نیافته و در نتیجه سرانه آن هر سال یک درصد کاهش می یابد.

مشکل دیگر آن است که موجودی فن آوری های جدید ی که بتوانند برای افزایش باروری محصولات زراعی به کار گرفته شوند نیز رفته رفته کاهش یافته است. از سال 1950 تا 1990 کشاورزان با استفاده از فن آوری های جدید باروری زمین های تحت کشت غله خود را سالی 2.1 درصد افزایش دادند. اما از سال 1990 تا سال 2007 این میزان به سالی 1.2 درصد کاهش یافت. بالا رفتن بهای نفت نیز هم هزینه تولید محصولات زراعی را افزایش داده و هم هزینه حمل و نقل آنها را و در عین حال باعث شده تبدیل غلات به الکل برای مصرف آن به عنوان سوخت اتو موبیل روز به روز سود آورتر شود.

گذشته از این تغییر آب و هوا هم خطرات جدیدی ایجاد کرده است. امواج محصول سوز گرما، توفان های مخرب تر از قبل و ذوب شدن یخچال های کوهستانی آسیا که جریان آب رودخانه های این منطقه را در فصل خشک سال تامین می کرد ، دست به دست داده اند تا افزایش تولید زراعی را مشکل تر کنند. در گذشته اثرات منفی حوادث عیر معمول آب و هوایی موقتی بود و ظرف یکی دو سال همه چیز به حال عادی بازمی گشت. اما امروز که آب و هوا پیوسته تغییر و نوسان می کند هیچ حالت نرمالی وجود ندارد که انتظار بازگشت به آن را داشته باشیم.

مجموع اثر این روند ها افزایش تولید محصولات کشاورزی و پاسخ به تقاضای موجود را برای کشاورزان دشوار کرده. در هفت سال از هشت سال گذشته مصرف غلات از میزان تولید آن بیش تر بوده است. در این هفت سال کمبود غله از طریق برداشت از ذخائر آن تامین شده و در نتیجه در سال 2008 میزان ذخایر غله به 55 روز مصرف جهان رسیده که کم ترین میزان آن در تاریخ اخیر است. نتیجه کار عبارت است از ورود به عصر کم شدن عرضه مواد غذایی یعنی عصر افزایش قیمت مواد غذایی و بی ثباتی سیاسی. اکنون که میزان ذخایر غله جهان به پایین ترین حد خود در تاریخ اخیر سقوط کرده اگر فقط یک سال دیگر محصول غله جهان خوب نباشد، دنیا به ورطه هرج و مرج کامل در بازارهای جهانی غله درخواهد افتاد.

کسب و کار و زندگی به عادت معمول دیگر جواب نمی دهد. امنیت غذایی روز به روز بدتر خواهد شد مگر این که کشور های مهم جهان همگی برای تثبیت جمعیت جهان، محدود کردن مصرف غله برای تولید سوخت اتو موبیل، تثبیت آب و هوا، تثبیت سطح سفره های آب زیر زمینی و آبخوان ها، حفاظت از زمین های کشاورزی و حفط خاک بسیج شوند. تثبیت جمعیت تنها با ارائه خدمات مربوط به مراقبت های بهداشت باروری و خدمات تنظیم خانواده میسر نیست. این مهم مستلزم کوششی جهانی برای ریشه کنی فقر است. مبارزه با کمبود آّب مستلزم کوششی جهانی برای افزایش بهره وری آب است درست مانند کوششی که نیم قرن پیش برای افزایش باروری زمین های زراعی صورت گرفت و در اثر آن عملکرد غلات در هر هکتار تقریبا سه برابر شد. هیچ یک از این اهداف با سرعت قابل حصول نیست اما برای این که امنیت غذایی احیا شود پیشرفت به سوی همه این اهداف ضروری است.

وضعیت ناراحت کننده ای که اکنون در آن قرار گرفته ایم مانند هیچ یک از وضعیت های گذشته جهان نیست. مشکل ما اکنون روبرو شدن با افزایش موقتی قیمت مواد غذایی نیست ، مانند آنچه در گذشته بود، بل آن است که باید سریعا روند هایی را که مجموع اثر تجمعی آنها امنیت غذایی را که از معیار های اصلی تمدن است به خطر انداخته تغییر دهیم. اگر امنیت غذایی به سرعت احیا نشود ناآرامی اجتماعی و بی ثباتی سیاسی جهان را فرا خواهد گرفت و تعداد دولت های بی اقتدار بشدت افزایش خواهد یافت و ثبات خود تمدن به خطر خواهد افتاد.

سرچشمه:
http://www.taravat-bahar.com/ghale.htm


 

 

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter