نویدنو:12/09/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 

 نویدنو  12/9/1389

 


 

آقای شالگونی انصاف هم چیز خوبیست !
حمید جلیلی قمشه


" حزب توده‌ در دوران شاه که ایران قرار داد ذوب آهن بست با شوروی یادمه  میگفتند همه چیز دارد درست میشود،دیکتاتوری شاه را گذاشتند کنار، خیلی‌ چیز‌ها را درز گرفتند همین حزب توده،گفتند ما ذوب آهن داریم پیدا می‌کنیم،ما ذوب آهن داشته باشیم چی‌ میشود،این حرف‌ها یعنی‌ چه؟ "
 
از سخنان آقای شالگونی با رادیو سپهر- سوئد

 

نویسنده این سیاهه از علاقه‌مندان کهن سال حزب توده‌ ایران است که از ابتدای تاسیس  ذوب آهن در آن سازمان مشغول به کار بوده و در همین صنایع بازنشست گردیده است. درسایت‌ صدای مردم مقاله آقای بصیر را مطالعه و پاسخ آقای شالگونی را شنیدم. در این مصاحبه نظر آقای شالگونی را در مورد ذوب آهن و نظر حزب از نگاه ایشان را شنیدم و در حیرت ماندم . حیفم آمد چند کلمه‌ای در باب این مطلب جمع آوری نکرده وننویسم.

ایران در قرون واعصار گذشته، ازجهت آشنایی با نحوه به دست آوردن آهن و فولاد هم سطح دیگر جوامع وتمدن های بزرگ بود. اما در سه قرن اخیر به لحاظ افزایش سرعت تحولات در زمینه تکنولوژی تولید فولاد در کشورهای صنعتی و نیاز روزافزون به محصولات فولادی ایران در زمره وارد کنندگان محصولات فلزی قرار گرفت و ایجاد یک کارخانه ذوب آهن که مادر صنایع محسوب می شود به عنوان یک آرمان ملی از دوره قاجار مطرح بود که همواره با موانع متعددی از جمله مشکلات سیاسی خارجی و داخلی و محدودیت های مالی مواجه بود.

از اولین روزهای پس از جنگ جهانی  ایجاد صنایع ذوب آهن به مثابه یکی از خواست های مبرم مردم ایران ویکی از ارکان رشد اقتصاد مستقل وملی به صورت جدیتری مطرح گردید. در این زمینه مذاکرات مفصل با شرکت های امریکایی، انگلیسی، المانی وفرانسوی به عمل آمد، میلیونها تومان به جیب متخصصین و کارشناسان شرکت های خارجی بنام عملیات اکتشافی و طراحی ریخته شد، ولی از همه این ها نتیجه ای عاید نگشت و مسیله ایجاد یک کارخانه کوچک ذوب آهن در ایران کما کان بصورت آرزوی ملی مردم ایران باقی ماند. کارشناسان شرکت امریکایی "کایزر" چنین اظهار داشته بودند که به علت محتوای زیاد مس در سنگ آهن ایران، ایجاد صنایع ذوب آهن در ایران با صرفه تمام نمی شود.

در صورتی که کارشناسان کمپانی المان باختری "دماک کروپ" به نتیجه ای کاملا معکوس رسیده بودند. بالاخره پس از مذاکرات زیاد دولت ایران طبق نظرمتخصصین امریکایی چنین تصمیم گرفت که فعلا در ایران کارخانه تهیه آهن الات از شمش آهن ایجاد شود و کار تاسیس ذوب آهن برای مراحل بعدی بماند. و شمش آهن مورد لزوم کارخانه از خارج وارد شود. این مسئله را هفتم سپتامبر 1961 وزیر صنایع و معادن اظهار نمود. وی چند روز بعد اظهار داشت که "ما وسایل و پول لازم برای تاسیس چنین کارخانه ای را نداریم." تا این که در چهارچوب پروتکل همکاری های فنی و اقتصادی بین دولتین ایران و شوروی سابق، احداث کارخانه  ذوب آهن مورد توافق قرار گرفت و موافقت نامه ای به امضاء رسید که در 23 دی ماه 1344 به تصویب مجلس رسید. یکی از اصول این توافق نامه همکاری دولت شوروی در زمینه احداث کارخانه ذوب آهن در ایران بود.برهمین اساس شرکت ملی ذوب آهن ایران  قرار دادی با موسسه ( تیاژپروم اکسپورت شوروی ) برای تهیه طرح و تجهیزات لازم کارخانه و تجهیز معادن  سنگ آهن و زغال سنگ و سنگ آهک منعقد کرد.

 کارشناسان شوروی با توجه به محدودیت منابع مالی و مواد اولیه خصوصاً ذخایر شناخته شده زغال سنگ، ظرفیت کارخانه را در فاز اول 550 هزار تن فولاد در سال تعیین کردند که مورد موافقت  قرار گرفت . کارهای اجرایی احداث ساختمان واحدهای مختلف کارخانه از سال 1346 آغاز و با ایجاد کارگاه های کک سازی، اگلومراسیون و کوره بلند شماره 1 در نیمه اول دی ماه 1350 ،  بهره برداری از مجتمع با تولید چدن آغاز شد و تولید محصولات فولادی  نیز با راه اندازی بخش فولاد سازی و مهندسی نورد در دی ماه 1351 با ظرفیت 550 هزار تن در سال شروع شد. متعاقب آن در سال 1351 کارهای ساختمانی و اجرایی طرح توسعه برای رسیدن به ظرفیت 000/900 /1 تن فولاد در سال با احداث کوره بلند شماره 2 و توسعه بخش های مختلف آگلومراسیون،  کک سازی، فولاد سازی، نورد و ... شروع گردید.

 و عملیات ساختمانی کمپلکس چدن در سال 1357 به اتمام رسید. در سایه این همکاری دوستانه بین ایران و شوروی سابق امروز امکان تولید انواع محصولات از قبیل انواع فولادهاي ساختماني - تيرآهن بال نيم پهن I   'انواع نبشي هاي بال مساوي . انواع ميلگرد هاي ساده و آجدار. انواع چهارگوش توليد ريل .انواع فولادهاي صنعتي: ازقبيل مفتول الكترود، مفتول فنر، مفتول سيم طوقه، مفتول كششي و فرآورده هاي فرعي از قبیل  چدن جامد، قطران، گسيلن، تولوئن، سولفات‌آمونيوم، كك، سرباره كوره بلند، لجن صنعتي، آهك، اكسيژن و ازت مايع بوجود آمد

شایان ذکر است که در شهریور ۱۳۵۰ کارخانه ماشین سازی اراک با استفاده از کمکهای فنی و اقتصادی اتحاد شوروی بکار افتاد. ظرفیت این کارخانه سالانه 30 هزارتن ماشین الات و وسایل گوناگون مکانیکی بود. نکته قابل توجه اینکه هزینه کلیه طرحهای مورد قرارداد با اتحاد شوروی از محل صدور گازهای ناشی از استخراج نفت که تا قبل از ان سوزانده می شد تامین می گردید.
 
مطابق بررسی های کارشناسی، ایران صاحب دومین منابع گازی جهان می باشد. از ابتدای قرن بیستم که استخراج نفت در ایران اغاز شده تا سال 1970 که بهره برداری از اولین لوله سراسری گاز ایران آغاز گردید، تقریبا تمام گازهای حاصله از استخراج نفت سوزانده می شد. بر روی هم مقدار گازی که شرکت انگلیسی نفت و کنسرسیوم بین المللی در سالهای غارت دخایر نفت ایران سوزانده و به هدر داده اند به 450 میلیارد متر مکعب بالغ می شد. ارزش این مقدار گاز با محاسبه قیمت های ان دوره بیش از 15 میلیارد دلار بود. با اتعقاد اولین قرارداد فروش گاز به اتحاد شوروی امکان استقاده ثمربخش سالانه تا ده میلیارد متر مکعب از گازهای طبیعی ایران فراهم گردید. با فروش این مقدار گاز ایران نه فقط توانست هزینه خرید و ایجاد اولین کارخانه ذوب اهن را پرداخت نماید بلکه قادر به خرید و ایجاد کارخانه ماشین سازی اراک ، ایجاد نیروگاه آبی سد ارس، و نیروگاههای حرارتی و دهها طرح دیگر شد.

در همین دوران حزب توده‌ ایران در گفتار هایی که از رادیو پیک ایران پخش میکرد و در مطبوعات خود مردم را به تشدید مبارزه علیه رژیم وابسته و ضدّ مردمی شاه فرا میخواند . در این زمینه انبوهی از اسناد وجود دارد کافی‌ بود آقای شالگونی فقط به کتاب اسناد و دیدگاه‌ها که به وسیله رفیق شهید ما رحمان هاتفی(حیدر مهرگان) تنظیم یافته نگاهی مینداختند شاید انصاف بیشتری به خرج می‌دادند. در اینجا علاقمندم ۳ نمونه از این اسناد را به خوانندگان این نوشته ارائه کنم و آن‌ها را داوری دعوت کنم.
در همین دوران در مقاله ای به قلم رفیق شهید  منوچهر بهزادی تحت عنوان "سرنوشت یک شعار" که در ماهنامه نامه مردم – شماره 35 – بهمن 1346 منتشرگردیده، در برخورد با رژیم بر امده از کودتای 28 مرداد، چنین می خوانیم:

"حزب ما معتقد بوده و هست که برای هر میهن پرست و آزادیخواه ایرانی آرزویی بزرگتر از ان نیست که رژیم ضد ملی و ضد دمکراتیک ایران هر چه زودتر و به هر وسیله سرنگون شود. و جای خود را به یک رژیم ملی و دمکراتیک بدهد. ولی حزب ما در همان حال که معتقد است برای تحقق این آرزو با تمام نیرو و با استفاده از تمام امکانات باید مبارزه کرد، آرزوی خود را به جای واقعیت نمی گذارد. حزب ما مارکسیست – لنینیست است و به همین دلیل با شیوه علمی به تحلیل واقعیت عینی می پردازد و نتیجه گیری می کند.
بر همین اساس حزب ما به این نتیجه رسیده است که شرایط عینی و ذهنی انقلاب اکنون در ایران فراهم نیست. به همین دلیل حزب ما و همه نیروهای انقلابی و مترقی وظیفه دارند به تدارک و تامین عامل ذهنی (که د راختیار انهاست) یعنی افشا ماهیت رژیم، تجهیز و تشکل مردم به مبارزه در تمام زمینه ها و با استفاده از تمام اشکال ممکن بر ضد رژیم، احیا سازمانهای حزبی در ایران و تامین وحدت عمل نیروهای اپوزیسیون دمکراتیک و انقلابی بپردازند تا هنگام فراهم امدن شرایط عینی انقلاب بتوانند از ان برای استقرار حکومت ملی و دمکراتیک در ایران استفاده کنند. اینکه از چه راه این کار انجام خواهد گرفت فقط در همان زمان معلوم و معین خواهد شد. حزب ما معتقد است که باید از همه راهها – مسالمت امیز و غیر مسالمت امیز – قانونی و غیر قانونی – مخفی و علنی استفاده کرد."

 رفیق شهید دکتر حسین جودت در مقاله "در باره روابط ایران و اتحاد شوروی" که در مجله دنیا – شماره 2 – سال 1351 منتشر گردیده چنین مینویسد:   :
"
البته استفاده همه جانبه از کمکهای اقتصادی، علمی و فنی اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی فقط مکملی برای منابع و امکانات کشور ما می تواند باشد. عامل قاطع در نوسازی اقتصادی، بسیج و استفاده از کلیه امکانات و دخایری است که در کشور ما وجود دارد و این امر بدون خاتمه دادن به نفوذ انحصارهای امپریالیستی و برچیدن پایگاه اقتصادی انها در کشور میسر نمی گردد." 
در اوج روابط ایران و اتحاد شوروی به سال 1354 در برنامه حزب توده ایران مصوب پلنوم پانزدهم چنین می خوانیم:  "سیاست خارجی هییت حاکمه از مراحل مختلف گذشته است. در مرحله نخستین هییت حاکمه با دنباله روی از سیاست امپریالیستی جنگ سرد، راه دشمنی اشکار با اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی را دنبال کرده است. در مرحله دوم تحت تاثیر تغییر تناسب نیروها در سطح بین المللی به سود سوسیالیسم، تاثیر مثبت سیاست صلح دوستانه اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی، تاثیر مبارزات استقلال طلبانه توده های مردم ایران و در پیشاپیش انها حزب توده ایران، پس از سالها مقاومت عنودانه، مجبور شد در راه عادی کردن روابط سیاسی، بسط مناسبات اقتصادی و همکاری های فنی با اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی گام هایی بردارد."
اسناد و دیدگاهها – برنامه حزب توده ایران مصوب پلنوم پانزدهم – صفحه 679 

و در همین سند برنامه ای در رابطه با در دستور روز بودن انقلاب و برخورد با رژیم سلطنتی چنین می خوانیم:
"
شرط ضرور تحول انقلابی ایران در مرحله کنونی واژگون کردن رژیم فرتوت سلطنتی، شکستن دستگاه دولتی ارتجاعی و پایان دادن به حاکمیت سرمایه داران بزرگ و زمینداران بزرگ و انتقال قدرت حاکمه از دست این طبقات به دست طبقات و قشرهای ملی و دمکراتیک یعنی کارگران، دهقانان، خورده بورژوازی شهر (پیشه وران و کسبه)، روشنفکران میهن پرست و مترقی و قشرهای ملی بورژوازی، یعنی استقرار جمهوری ملی و دمکراتیک است."
اسناد و دیدگاهها – برنامه حزب توده ایران مصوب پلنوم پانزدهم – صفحه 690

خوب آقای شالگونی کجای این اسناد با صحبت‌های شما وفق می‌دهد. آن توده‌ای هایی که آن حرف‌ها را می‌زدند چه کسانی‌ بودند و حتا به فرض اگر یک کسی‌ حرفی‌ زد آیا دلیل بر نظر جمعی‌ رهبری حزب است؟ اگر به قول شما توده‌‌ای ها"میگفتند همه چیز دارد درست میشود،دیکتاتوری شاه را گذاشتند کنار، خیلی‌ چیز‌ها را درز گرفتند " و توده‌ ای‌ها کبریت بی‌خطر شدند پس چرا حکمت جو، تیزابی، ..... را زیر شکنجه کشتند . آقای شالگونی انصاف هم چیز خوبیست.


 

 

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter